کد خبر: 81640

صحبت‌های تکان‌دهنده ستاره سابق باشگاه تاتنهام؛

دله آلی: در 6 سالگی قربانی تجاوز، در 7 سالگی معتاد و در 8 سالگی فروشنده مواد بودم

آلی که به معنای واقعی سقوط در فوتبال را تجربه کرده، کودکی سخت و عجیبی را گذرانده اس، او برای اولین بار حقایقی از زندگی خود را در مصاحبه با گری نویل تعریف کرده است.

وقتی مائوریسیو پوچتینو روزهای گذشته اعلام کرد که دوست دارد با دله آلی تماس بگیرد، دلایل واضح خود را داشت. آلی که به معنای واقعی سقوط در فوتبال را تجربه کرده، داستان‌های بدتری در دوران کودکی خود داشته است. هافبک 27 ساله انگلیسی در مصاحبه با گری نویل حقایقی از زندگی خود را فاش کرده که آن را با هم می‌خوانیم: «چند اتفاق در زندگی‌ام افتاده که به درک شما از زندگی من کمک می‌کند. در شش سالگی توسط یکی از دوستان مادرم که اغلب در خانه ما حضور داشت مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتم. مادرم فردی الکلی بود و این اتفاق در شش سالگی برای من رخ داد. برای یادگیری تعلیم و تربیت من را راهی آقریفا کردند و وقتی برگشتم در هفت سالگی شروع به سیگار کشیدن کردم و در هشت سالگی فروشنده مواد مخدر بودم. یک فرد مسن به من گفت کسی کاری به پسر دوچرخه‌سوار ندارد، بنابراین برای فوتبال به اطراف سفر کردم و در سایه آن اقدام به فروختن مواد مخدر کردم. در یازده سالگی توسط یک مرد از پل آویزان شده بودم.»

«در دوازده سالگی توسط خانواده‌ای شگفت‌انگیز به فرزندخواندگی قبول شدم. همان‌طور که قبلا گفتم نمی‌توانستم برای کاری که آن‌ها برای من انجام دادند دنبال افراد بهتری باشم. آدم‌های فوق‌العاده‌ای بودند و کمک زیادی به من کردند. با این حال وقتی زندگی من با آن‌ها شروع شد برایم سخت بود که با آن‌ها صمیمی بشوم، می‌دانستم که می‌توانند به راحتی از شر من خلاص شوند. تلاش کردم بهترین فرزندی باشم که می‌توانستند داشته باشند. تا 16 سالگی و شروع فوتبالم در کنار آن‌ها بودم.»
دله آلی در تابستان 2022 از تاتنهام راهی اورتون شد ولی در این باشگاه هم روزگار خوبی را نگذراند. هافبک سابق تیم ملی انگلیس در ادامه با انتقال قرضی راهی بشیکتاش شد و با سوت‌های اعتراضی طرفداران این باشگاه نسبت به عملکرد ضعیف خود مواجه شد. آلی در این مدت مصدومیت بدی را هم گذراند؛ «وقتی از ترکیه برگشتم فهمیدم که به یک عمل جراحی نیاز دارم. از لحاظ ذهنی در وضعیت بدی قرار داشتم. به خاطر مشکلات روانی، اعتیاد و تروما تصمیم گرفتم به یک مرکز بازپروری بروم. احساس می‌کردم زمان برای گفتن چیزهایی فرا رسیده بود. در چرخه بدی قرار گرفته بودم، به چیزهای متکی شده بودم که به من آزار می‌رساندند. از خواب بیدار می‌شدم و خوشحال به تمرین می‌پرداختم و فکر می‌کردم برنده هستم اما از درون در حال شکست خوردن بودم. زمان تغییر فرا رسیده بود. اورتون با من رفتار فوق‌العاده‌ای داشت، از آن‌ها بابت حمایت کاملشان ممنونم. در آن زمان در برابر بزرگ‌ترین تصمیم زندگی‌ام و ترسی که از آن داشتم، نمی‌توانستم انتظار حمایت بیش‌تری را داشته باشم. خوشحالم که به بازپروری پرداختم و صادقانه بگویم انتنظار نداشتم به این خوبی پیش برود. مردم نمی‌خواهند چنین چیزی را تجربه کنند و از آن می‌ترسند، ترک اعتیاد سرافکندگی مخصوص خودش را دارد. نمی‌توانستم تصور کنم حضور در آن‌جا به این اندازه به من کمک می‌کند، از لحاظ روحی در وضعیت بدی قرار داشتم. دوره من سه هفته پیش تمام شد و صادقانه بگویم نمی‌خواستم به این زودی در مورد تجربه‌ام صحبت کنم، با این حال اکنون زمان مناسبی برای صحبت است. دوران اعتیاد من خیلی طولانی بود، کاری که برای رهایی از احساساتم انجام می‌دادم. کارهایی وجود دارند که مردم صرفا برای لذت به دنبال آن نمی‌روند، بلکه می‌خواهند به وسیله اعتیاد به دنبال چیزی باشند یا خودشان را پنهان کنند. اعتیاد آسیب زیادی به شما وارد می‌کند. من به قرص‌های خواب‌آور معتاد شده بودم و احتمالا تنها مشکل من این نبود. امیدوارم صحبت‌های من به مردم کمک کند، منظورم رو اشتباه برداشت نکنید ولی قرص‌ها واقعا اثرگذار هستند. مطابق برنامه‌ریزی فوتبال، وقتی بازی دارید باید صبح زود بیدار شوید و به تمرین بپردازید. بنابراین خوردن قرص برای خوابیدن و آماده شدن خوب است اما وقتی سیستم دوپامین شما مثل من در وضعیت بدی قرار دارد، با نتیجه معکوس روبه‌رو می‌شوید. قرص‌ها برای مشکلاتی که می‌خواهید با آن کنار بیاید، کار نمی‌کنند. من استفاده بیش از اندازه‌ای داشتم. چند ماه مصرف قرص‌ها را متوقف کردم اما نتوانستم با مشکلاتم کنار بیایم. در بعضی مواقع جدا در وضعیت بدی بودم.»

مرتبط ها