کد خبر: 78652

گزارش «فرهیختگان» از اوضاع نامساعد نماینده آبادان در لیگ‌برتر

ائتلاف با بازیکن و لیدر برای بقا

صنعت نفت، تیم قعرنشین جدول رده‌بندی که کمتر امیدی به بقا در لیگ برتر دارد با پاک کردن صورت‌مساله سعی دارد مشکلات را به شکل دیگری نشان داده و نمی‌پذیرد ایراد این تیم نه در سرمربی که در مباحث کلان دیگری است که در این سال‌ها تیشه به ریشه این تیم زد و آنها را به این روز انداخت. 

نیلوفر مژدهی، خبرنگار:صنعت نفت، تیم قعرنشین جدول رده‌بندی که کمتر امیدی به بقا در لیگ برتر دارد با پاک کردن صورت‌مساله سعی دارد مشکلات را به شکل دیگری نشان داده و نمی‌پذیرد ایراد این تیم نه در سرمربی که در مباحث کلان دیگری است که در این سال‌ها تیشه به ریشه این تیم زد و آنها را به این روز انداخت. 
اگر از مشکلات مالی صنعت نفت فاکتور بگیریم اخیرا این تیم با درایت مدیرانش سومین سرمربی خود را برکنار و چهارمین مربی فصل جاری را انتخاب کرد. این تغییرات پیاپی آنقدر عجیب و باور نکردنی است که شاید بتوان رکورد بیشترین تغییر سرمربی در یک فصل را به این باشگاه اختصاص داد. با این هنوز چند هفته‌ای به پایان فصل باقی مانده این باشگاه و مدیرانش قابلیت تغییرات بیشتری هم دارند و اگر شرایط فراهم باشد چه‌بسا دست به این کار بزنند!
تیم صنعت نفت در ابتدای این فصل به شکل غیر‌منتظره‌ای خیلی زود سرمربی خود را انتخاب و تمرینات آماده‌سازی را آغاز کرد به شکلی که توقع آن می‌رفت آبادانی‌ها حداقل این فصل از انتهای جدول فاصله گرفته و خیلی زود خود را به میانه‌های جدول رساندند. شرایط اما برای پرکاس و شاگردانش خوب پیش نرفت. به شکلی که به هفته هفتم نرسیده او را برکنار و با گل و شیرینی راهی فرودگاه کردند. 
جانشین پرکاس اما از همان ابتدا ناامید‌کننده بود. فیروز کریمی که در سال‌های اخیر در فوتبال ایران کمتر موفق بوده، در شرایطی که ویسی، منصوریان و عنایتی گزینه بودند ناگهان روی نیمکت این تیم آبادانی نشست. البته در آن زمان نفتی‌ها خیلی تلاش کردند منصوریان را به آبادان برگردانند ولی این مربی استخاره کرده بود و چون بد آمد به آبادان برنگشت. در نتیجه قرعه به نام فیروز کریمی افتاد. این مربی با عملکرد ضعیف و ناامید کنند در تلاش بود تا با طنازی در کنفرانس‌های خبری ناکامی‌ها را پنهان کند غافل از اینکه چشم‌های کنجکاو علاقه‌مندان به فوتبال خیلی زود متوجه ناتوانی این مربی شد و درنهایت او نیز بعد از 5 هفته بدون برد با دو مساوی و 3 شکست به کارش پایان داد. 
وقفه به‌وجود‌آمده در لیگ برتر به دلیل مسابقات جام جهانی فرصت خوبی بود تا مدیران این باشگاه نفتی انتخاب‌های سوال‌برانگیز خود را اصلاح کنند. این بار دست روی تاوارس برزیلی گذاشتند. این مربی که ششمین دهه عمر خود را پشت سر می‌گذاشت شروع خوبی داشت و نمی‌توانیم بگوییم توان هدایت نفت را نداشت اما آنقدر مشکل در این تیم وجود دارد که نمی‌توان از او هم توقع اصلاح داشت. او هم پس از ناکامی‌های پیاپی از سمتش برکنار شد و جایش را به عبدالله ویسی داد تا شاید او بتواند تیم را از شرایط بحرانی کنونی نجات دهد. مربی‌ای که از ابتدا گزینه این تیم بود اما در هفته بیست و سوم به صنعت نفت رسید. ویسی که تقریبا به همه تیم‌های خوزستانی سر زده است می‌خواهد اینبار شانس خود را در آبادان امتحان کند. 

بازیکن‌سالاری مشکل بزرگ صنعت‌نفت 
درست در همین شرایط که مربیان تیم صنعت‌نفت عوض می‌شدند این تیم 3 مدیرعامل نیز عوض کرد. آنها در ابتدا با جهانگیر کی‌شمس آغاز کردند، در ادامه احمد پارو را روی کار آوردند و حالا با مسعود رضائیان ادامه می‌دهند. غافل از اینکه مشکل صنعت نفت مربی و مدیران آن نیستند بلکه اتفاقات دیگری در جریان است که نمی‌گذارد این تیم جان گرفته، خود را به اوج برگرداند. 
از یکی از نزدیکان باشگاه صنعت‌نفت شنیدیم یکی از اتفاقاتی که می‌توان در بروز مشکل به آن اشاره کرد این است که مدیریت باشگاه نمی‌تواند یا شاید هم نمی‌خواهد با بازیکن‌سالاری در این تیم مقابله کند. مشکلی که در اغلب تیم‌ها رخ می‌دهد و نیاز به یک مربی قدرتمند دارد که بتواند در مقابل این مهم بایستد. پیش از این هم از این قبیل اتفاقات در اغلب تیم‌ها دیدیم اما قدرت مدیریت یا مربی هر‌گز اجازه نمی‌دهد این بازیکن‌سالاری به اوج برسد و زمام امور را برعهده بگیرد. در‌حالی‌که در تیم صنعت نفت نه مربی بزرگی وجود داشت که بتواند با اسطوره‌های آبادانی هم‌ترازی کرده و آنها را کنترل کند و نه مدیران می‌خواستند یا می‌توانستند در این مهم خودی نشان دهند. 
یکدست نبودن اعضا یکی دیگر از عمده مشکلات این تیم بود. در واقع مدیران و مربیانی بر مسند کار می‌آمدند که از خود توانایی مالی بهتری نشان دهند. در اصل قرار نبود مدیریت صورت گیرد بلکه قرار بود فردی بر مسند کار بیاید که بتواند از طریق روابط خود به باشگاه پول تزریق کند. این مهم را می‌توان از تغییرات مدیریتی و هیات‌مدیره باشگاه به خوبی درک کرد. 
یکی دیگر از مشکلات اساسی باشگاه صنعت‌نفت بها دادن به افرادی بود که طبیعتا نباید در یک تیم ورزشی به قدرت برسند. در واقع مربیان و مدیران بیش از آن که به فکر بازسازی و اصلاحات باشند با بها دان به برخی لیدرها یا پیشکسوتان و حتی بازیکنان سعی داشتند برای بقا در این باشگاه و حفظ میز و کرسی خود تلاش کنند. 
در اصل به افرادی بها داده و قدرت دادند که شاید نباید هر‌گز به‌عنوان تصمیم‌گیرنده فعالیت کنند. اما با ترویج این سیستم غلط در باشگاهی چون صنعت نفت برخی بازیکنان بی‌جهت به قدرت رسیده به دیگران خط و خطوط داده و حتی شنیدیم به برخی می‌گفتند که برای فلان مربی بازی کنند یا نه. 
از طرفی لیدرها به قدرت رسیده بودند تا جایی که آنها در عزل و نصب‌ها نظر می‌دادند و تلاش می‌شد هر که به لیدرها نزدیک‌تر است در مسند کار بماند و درنهایت نیز پیشکسوتانی که قرار نبود تصمیم‌گیرنده باشند اما با تعریف و تمجید از یک نفر و تخریب نفر دیگر سعی داشتند در در اتفاقات باشگاه دخیل باشند. به زبان ساده اشتباه ناخواسته یا عمد کادرهای قبلی در بها دادان به نفراتی چون بازیکن، لیدر و برخی پیشکسوتان برای ماندن در مسند کار تا پایان فصل حتی با نتایج ضعیف از عمده مشکلات تیم صنعت‌نفت است. هر‌چند باید به این مورد حواشی اجتماعی شهر آبادان را هم اضافه کنیم که بسیاری در تصمیمات دم دمی در این باشگاه دخیل بود. 
درنهایت اما دودستگی بین بازیکنان آبادانی و شهرستانی شکل گرفت که البته تلاش‌هایی برای مقابله با آن انجام شد و بسیاری از مربیان برای بقا به این ناهماهنگی تن دادند. اگر به خاطر داشته باشید در زمان پرکاس صحبت از ائتلاف بازیکنان برای برکناری این مربی و بازگشت منصوریان شنیده می‌شد و در این خصوص طی مقاله‌ای پرداختیم که درنهایت اما پیشنهاد مربیگری تیم ملی برای منصوریان او را از بازگشت به آبادان دور کرد. 

ویسی ناجی می‌شود؟
ویسی که تقریبا به همه تیم‌های خوزستانی سر زده است می‌خواهد این‌بار شانس خود را در آبادان امتحان کند. او که از ابتدا گزینه این تیم خوزستانی بود درنهایت به جمع زردپوشان پیوست ولی آنقدر دیر که شاید دیگر کار از کار گذشته باشد. تیم صنعت نفت تاکنون و بعد از این همه تغییر و تحول از 22 بازی تنها 2 پیروزی، 6 تساوی و 14 باخت کسب کرده است. حاصل این تلاش آبادانی‌ها 31 گل خورده و 12 گل زده است که تفاضل منفی 19 را از خود به جا گذاشته است. همین عملکرد ضعیف که تنها 12 امتیاز برای نفتی‌ها داشت آنها را به قعر‌نشین رقابت‌های لیگ برتر تبدیل کرده است. 
حال اما با عبدالله ویسی بارقه‌هایی از امید در این تیم زنده شده است. ویسی بر خلاف مربیان قبلی نه هوچیگر است و نه از متانت بیش از حد در فوتبال رنج می‌برد. او مربی با نظم و انضباطی است که بزرگ‌ترین هنرش کار کردن روی بحث روحی و روانی بازیکنانی است که قرار است تحول ایجاد کنند. مرور تجربه ویسی این واقعیت را نمایان می‌کند که از این مربی بیش از توان فنی باید توقع بار روانی مثبت داشت. صنعت‌نفت هم در شرایطی است که دیگر بزرگ‌ترین مربیان دنیا هم نمی‌توانند نجاتش دهند. از این رو شاید ویسی با سیاست‌های روانی که مختص خود اوست بتواند ‌انگیزه لازم را به تیم تزریق کرده و آبادانی‌ها را نجات دهد. هنوز هفت هفته به پایان رقابت‌های لیگ برتر باقی مانده است و تیم صنعت نفت بازی‌های متفاوتی در پیش دارد. بازی‌هایی که در صورت پیروزی در آنها و امید به ناکامی رقبا می‌تواند حکم بقای آنها را امضا کند. 

مرتبط ها