کد خبر: 78405

میراحمدرضا مشرف

آیا روابط تهران و دهلی‌‌نو به سوی واگرایی حرکت می‌کند؟

روابط تهران و دهلی‌نو هفته‌ای پرجنجال را پشت سر گذاشت. ماجرا از زمانی آغاز شد که روزنامه معتبر هندی «ایندین اکسپرس» از لغو سفر برنامه‌ریزی‌شده وزیر خارجه ایران به دهلی‌نو خبر داد؛ سفری که قرار بود در ابتدای ماه مارس (اواسط اسفند ماه) و بنابر دعوت یک اندیشکده ظاهرا خصوصی، اما با وابستگی نزدیک به دستگاه وزارت خارجه هند، انجام گیرد.

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل:روابط تهران و دهلی‌نو هفته‌ای پرجنجال را پشت سر گذاشت. ماجرا از زمانی آغاز شد که روزنامه معتبر هندی «ایندین اکسپرس» از لغو سفر برنامه‌ریزی‌شده وزیر خارجه ایران به دهلی‌نو خبر داد؛ سفری که قرار بود در ابتدای ماه مارس (اواسط اسفند ماه) و بنابر دعوت یک اندیشکده ظاهرا خصوصی، اما با وابستگی نزدیک به دستگاه وزارت خارجه هند، انجام گیرد. به نظر می‌رسد که علاوه‌بر امیرعبداللهیان، وزرای خارجه برخی کشورهای دیگر، از جمله تعدادی از وزرای حاضر در اجلاس اعضای جی 20 در دهلی‌نو، هم به این نشست دعوت شده بودند. در چنین شرایطی انتشار ویدئویی از سوی این اندیشکده که در آن سکانسی نامناسب از اعتراضات در ایران جای داده شده بود، با عکس‌العمل سفارت جمهوری اسلامی در دهلی‌نو مواجه شده و سفر برنامه‌ریزی‌شده وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز به حذف این سکانس از برنامه‌های تبلیغاتی اندیشکده منوط شد. بی‌اعتنایی دولت و وزارت خارجه هند نسبت به این درخواست تهران جای تعجب و شگفتی داشت؛ به‌ویژه با درنظر گرفتن این موضوع که از زمان آغاز اغتشاشات در ایران، دهلی‌نو از هر گونه اظهارنظر مستقیم در این رابطه خودداری کرده بود. علاوه‌بر این هند یکی از 16کشوری بود که با قطعنامه پیشنهادی آلمان و هلند در شورای حقوق بشر سازمان ملل بر ضد ایران همراهی نکرده و به آن رای ممتنع داد.
درواقع نگاه به روابط تهران و دهلی‌نو در چند دهه اخیر و به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی این موضوع را روشن می‌کند که به‌رغم برخی اختلاف نظرها و تفاوت دیدگاه‌ها در عرصه بین‌المللی یا در مسائل مرتبط با تحولات داخلی هر یک از این کشورها، کوشش در جهت تمرکز و اتکا بر اشتراکات سیاسی، اقتصادی و راهبردی، نقطه عزیمت اصلی رویکردهای آنها در برابر یکدیگر را شکل داده است. تعهد هر دو کشور به عدم وابستگی صریح و آشکار به بلوک‌های جهانی قدرت (از طریق مشارکت در قالب‌هایی چون جنبش عدم تعهد)، همکاری در برخی حوزه‌های راهبردی منطقه‌ای (مانند مبارزه با تروریسم و مسائل افغانستان) و ایجاد سطوح مناسبی از روابط اقتصادی (به‌ویژه در حوزه انرژی و و روابط تجاری)، همگی بخشی از خصیصه‌های جدایی‌ناپذیر روابط سیاسی دو کشور طی چند دهه گذشته را تشکیل داده‌اند.
با این حال به نظر می‌رسد که در چند سال اخیر شاهد شکل‌گیری و بسط گسست‌هایی در این روند همکاری‌های دوجانبه بوده‌ایم. خروج دهلی‌نو از پروژه خط لوله صلح، تعلیق خرید نفت ایران از جانب دهلی‌نو، تعلل دهلی‌نو در توسعه و تکمیل پروژه مشترک و بزرگ بندر چابهار (به‌رغم برخورداری آن از معافیت‌های تحریمی) و درنهایت نزدیکی روابط و همکاری‌های سیاسی و اقتصادی هند با کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی (مانند اسرائیل) را می‌توان به‌عنوان برخی از دگرگونی‌های به‌وجود‌آمده در تعاملات میان دو کشور برشمرد.
با توجه به وقوع چنین تحولاتی در روابط دوجانبه میان تهران و دهلی‌نو، اکنون سوال اساسی این است که در وهله اول چه عوامل و زمینه‌هایی در ایجاد چنین تغییراتی در روابط میان دو کشور تاثیر‌گذار بوده‌اند؟ و در وهله دوم این دگرگونی‌ها در روابط هند و ایران تا چه حد پایدار است و آیا می‌توان به بازگشت روابط دو کشور به سطوح نسبتا مطلوب گذشته امیدوار بود؟ 

  تاثیر نظم جهانی درحال‌گذار بر روابط ایران و هند 
با فروپاشی نظام دوقطبی در جهان و در پی آن تلاش ایالات متحده برای برقراری نظام جهانی مبتنی‌بر سلطه هژمونیک این کشور طی سه دهه بعد از آن، به‌تدریج شاهد پررنگ‌تر شدن نقش این متغیر کلان بین‌المللی در روابط سیاسی تهران و دهلی‌نو بوده‌ایم. روابط خصمانه تهران و واشنگتن و قرار گرفتن ایران در محور مقاومت در برابر نظام هژمونیک آمریکایی، تنگناهایی را در روابط هند و جمهوری اسلامی به‌وجود آورد که خود را در قالب‌هایی چون ملاحظات دهلی‌نو در سرمایه‌گذاری در پروژهای نفت و گاز ایران (مانند خط لوله صلح) نشان داد. با این همه هر دو طرف و به‌خصوص هندی‌ها که رویکرد حفظ توازن در ارتباطات جهانی را مبنای سیاست خارجی خود قرار داده بودند، حداکثر تلاش خود را برای کنترل و مهار تاثیرات این متغیر بیرونی در روابط دوسویه به‌کار می‌بردند. سرمایه‌گذاری هندی‌ها در بندر چابهار و رایزنی آنها با واشنگتن برای مستثنی کردن این پروژه کلان اقتصادی از تحریم‌ها را می‌توان مصداقی از این تلاش‌ها تلقی کرد. درحالی‌که به نظر می‌رسد در ساختار نظام دو قطبی و حتی در دوران تلاش آمریکا برای بسط سلطه هژمونی در جهان، میان هند و ایران چالش اساسی و ماهوی بر سر ساختار نظام جهانی وجود نداشته است. ظهور چین در جایگاه یک ابرقدرت جهانی و قریب‌الوقوع بودن شکل‌گیری نظم نوین جهانی برمبنای رقابت ایالات متحده و چین، می‌تواند این وضعیت را به‌طور کامل دگرگون کند. در این راستا باید پذیرفت که نگاه هندی‌ها به چین بسیار متفاوت از نگاه آنها به شوروی(سابق) یا ایالات متحده است. با توجه به همسایگی دو کشور و سابقه تاریخی اختلافات و رقابت میان آنها، طبیعی است که این بار هندی‌ها نتوانند نسبت به شکل‌گیری یک نظم نوین جهانی که در یک محور آن چینی‌ها قرار دارند، بی‌تفاوتی نشان دهند. رویکرد نزدیکی و همکاری هرچه بیشتر با رقبای پکن که در راس آن واشنگتن قرار می‌گیرد، عکس‌العمل طبیعی دهلی‌نو به این تغییرات خواهد بود، کما اینکه هم‌اکنون هند با مشارکت در پیمان‌های سیاسی و امنیتی همچون «کواد»، عملا در همین سمت‌وسو گام برداشته است. در همین چهارچوب دور از انتظار نخواهد بود که دهلی برای جلب رضایت واشنگتن، به رویکردهای جدیدی همچون همراهی هرچه بیشتر با تحریم‌های ایران نیز توسل جوید. 
اما در این میان نکته مهم‌تر این است که مواضع تهران در قبال این تحولات نظام بین‌المللی، دقیقا در نقطه تقابل با دهلی‌نو قرار گرفته است. برخلاف مواضع دهلی‌نو، تهران کاملا از حضور و نقش‌آفرینی هرچه بیشتر چین در نظام بین‌الملل استقبال می‌کند و در همین راستا به سمت‌وسوی گسترش روابط با پکن گام برداشته است. بدین ترتیب اگرچه هنوز نظام جدید بین‌المللی مبتنی‌بر رقابت ایالات متحده و چین هنوز به شکلی کامل تثبیت نشده است، اما از همین شرایط درحال‌گذار نیز می‌توان به این نتیجه رسید که در نظم نوین آینده، تهران و دهلی‌نو در دو سمت‌و‌سوی کاملا متفاوت قرار خواهند گرفت و بنابراین شاهد اثر‌گذاری هرچه بیشتر این متغیر کلان بر روابط دو جانبه آنها خواهیم بود.

   پیامدهای جنگ اوکراین بر روابط تهران و دهلی‌نو 
درحالی‌که تحولات نظام بین‌الملل یک متغیر تقریبا قابل پیش‌بینی در برآورد روابط میان دهلی‌نو - تهران بوده است، وقوع جنگ در اوکراین را می‌توان متغیری خارج از چهارچوب پیش‌بینی‌ها به‌شمار آورد. جنگ اوکراین اغلب معادلات بین‌المللی را که صرفا بر مبنای رقابت آینده چین و آمریکا پایه‌ریزی شده بود، دستخوش دگرگونی کرد و در عین حال کشورهایی را که تلاش داشتند تا در برابر نظام رقابتی جدید جهانی مواضعی محتاطانه درپیش گیرند، دچار مشکل کرد. هند نیز از جمله کشورهایی بود که با وجود تخاصم کهنه با چین و گرایش تدریجی‌اش به سوی آمریکا، به دلیل همسایگی با ابرقدرت نوظهور (چین) و همچنین روابط بسیار نزدیکش با متحد چین یعنی روسیه، تلاش می‌کرد تا از هر گونه حرکت شتابزده دربرابر این نظم نوین درحال شکل‌گیری پرهیز کرده و جانب احتیاط را در برقراری روابط با هر دو سو حفظ کند. با شروع جنگ در اوکراین و تقابل علنی روسیه و جهان غرب، فشار مضاعفی بر دهلی‌نو وارد آمد تا مواضع خود را در برابر این جنگ و قرار گرفتن در کنار جهان غرب یا روسیه روشن‌تر کند. واکنشی که هند تاکنون نسبت به این فشارها نشان داده به گونه‌ای بوده که اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر روابط این کشور با ایران برجای گذاشته است. در یک نمای کلی شاید بتوان این اثرات را در سه محور قابل ارزیابی دانست؛
1) همراهی هرچه بیشتر با تحریم‌های ایالات متحده علیه تهران: در زمانی که واشنگتن فشارهای خود بر دهلی‌نو برای همراهی با تحریم‌ها علیه روسیه را مضاعف کرده و درمقابل دولت هند با توجه به وابستگی‌های عمیق و دیرینه سیاسی و به‌خصوص نظامی خود به دولت روسیه، از پیوستن به این تحریم‌ها خودداری کرده است، دهلی‌نو نیاز عمیقی دارد تا این عدم همراهی را جبران کند و به آمریکا و جهان غرب نشان دهد که مورد روسیه خاص بوده و آنها می‌توانند در سایر مسائل جهانی روی همراهی هند حساب بازکنند. دقیقا بر مبنای چنین رویکردی است که شاید بتوان تعلل هرچه بیشتر هندی‌ها در سرمایه‌گذاری‌های مشترک با ایران در بندرچابهار (به‌رغم برخورداری آن از معافیت‌های تحریمی)، توقف تقریبا کامل خرید نفت و مشتقات آن و برخی کارشکنی‌ها در توافقات بانکی برای انجام مبادلات ارزی غیردلاری میان دو کشور را توجیه کرد. بدین ترتیب دولت دهلی‌نو نارضایتی ایالات متحده و جهان غرب نسبت به عدم همراهی با تحریم‌ها علیه روسیه را از محلی جبران می‌کند که ظاهرا کمترین هزینه را برای آن به بار آورده و امکان جبران خلأ آن از مسیرهای دیگر هم تا حدی وجود دارد. 
2) تضعیف جایگاه کریدور شمال_جنوب: به نظر می‌رسد که دهلی‌نو در موضوع سرمایه‌گذاری کلان در بندر چابهار اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدتی را مورد توجه قرار داده است. در این راستا اگر بحث دسترسی آسان‌تر به افغانستان و آسیای مرکزی را به‌عنوان اهداف کوتاه‌مدت مد نظر قرار دهیم، به‌طور قطع موضوع اتصال هند به روسیه و اروپا از طریق بندر چابهار، یا همان کریدور شمال_جنوب را می‌توان از اهداف بلندمدت این پروژه تلقی کرد. با این حال با وقوع جنگ در اوکراین روشن نیست که این شرایط تخاصمی میان روسیه و اروپا تا چه زمانی به درازا بکشد و اساسا امکان اجرایی شدن این کریدور محقق خواهد شد یا خیر؟ علاوه‌بر این با توجه به تحریم‌های سیاسی و اقتصادی شدید اعمال شده علیه روسیه، نه‌تنها پیگیری این پروژه بسیار دشوار شده است، بلکه احتمال دارد تداوم آن به حساسیت هرچه بیشتر واشنگتن نسبت به روابط دهلی‌نو و مسکو منتهی شود. در کنار همه اینها دولت هند نسبت به توافقات اخیر میان پکن و تهران هم نگرانی عمیقی دارد. توافقاتی که ابعاد آن دقیقا روشن نیست و در عین حال دامنه سیاسی و مالی بسیار وسیع‌تری در مقایسه با توافقات دهلی‌نو و تهران دارد. 
3) دهلی‌نو و تامین منابع انرژی از روسیه: مساله تامین انرژی برای کشور پرجمعیت و درحال رشد هند، در جایگاه سومین وارد‌کننده بزرگ نفت در دنیا، همواره یک موضوع مهم و بنیادین بوده که هیچ‌گاه حاضر نشده آن را با مصلحت‌اندیشی‌ها و ملاحظات سیاسی داخلی و خارجی درهم آمیزد. رویکرد چند ساله اخیر دهلی‌نو در تداوم خرید نفت از ایران دقیقا بر همین مبنا تحلیل شده که امنیت انرژی نسبت به هر مساله دیگری (حتی تحریم‌های آمریکا) در اولویت قرار می‌گیرد. در همین راستا و در شرایطی که در طی این سال‌ها امنیت انرژی به یکی از نقاط مشترک همکاری دو کشور تبدیل شده بود، جنگ اوکراین در دگرگونی این وضعیت نقشی اساسی ایفا کرد. تحریم خرید نفت و گاز روسیه از جانب جهان غرب، این کشور را از یک‌سو به تلاش برای یافتن مشتریان جدید سوق داد و از سوی دیگر آن را به عرضه قیمت نفت به قیمتی پایین‌تر از نرخ‌های متعارف جهانی سوق داد. این شرایط جدید روس‌ها برای هر کشوری وسوسه‌کننده به نظر می‌رسد چنانکه چینی‌ها را به خرید گسترده نفت از روسیه ترغیب کرده است. دولت هند نیز با توجه به روابط سنتی و دیرینه‌اش با روسیه، خود را از این خوان نعمت بی‌بهره نگذاشته و بدون توجه به تحریم‌های غرب، خرید نفت از این کشور را در سطح وسیع آغاز می‌کند. براساس آخرین آمارهای منتشر شده درحالی‌که در ابتدای سال 2022 سهم نفت روسیه از واردات نفتی هند رقم ناچیز 0.2 درصد بوده، تا پایان همین سال این واردات تا رقم چشمگیر 20 درصد افزایش نشان می‌دهد. در عین حال دولت دهلی‌نو اعلام کرد که برای مواجهه با تحریم‌های نفتی و مالی روسیه، به دنبال ایجاد کانال‌های ارزی جدیدی میان دو کشور است و در ضمن از سیستم تعیین سقف اعلام‌شده از سوی غرب برای خرید نفت روسیه پیروی نخواهد کرد؛ چراکه این کشور برای تضمین امنیت انرژی خود سیاست مستقلی را در پیش می‌گیرد.

   چشم‌انداز آینده روابط تهران و دهلی‌نو
در روزهایی که نقاط اشتراک و همکاری سیاسی و اقتصادی میان تهران و دهلی‌نو به پایین‌ترین سطوح خود رسیده است، دیدگاه‌ها و تحلیل‌های متفاوتی در مورد چشم‌انداز روابط دو کشور در آینده مطرح می‌شود. روزنامه ایندین اکسپرس که اولین بار خبر لغو سفر وزیر خارجه ایران را منتشر کرد، امیدوارانه معتقد است که دو طرف با تمرکز و حرکت روی نقاط اشتراک و همگرایی‌های راهبردی کلان موجود در روابط دو کشور، می‌توانند همانند آنچه که در طی این سال‌ها انجام داده‌اند، این اختلافات را هم پشت‌سر گذاشته و روابط خود را به نقطه مطلوب بازگردانند. درمقابل شبکه «ویون» یکی از پربیننده‌ترین کانال‌های تلویزیون اینترنتی هند، معتقد است که برقراری روابط خوب سیاسی میان تهران و دهلی در آینده میسر نخواهد بود. این شبکه این پیش‌بینی را در زمانی مطرح کرد که وزیر خارجه ایران در دهلی حضور داشت (سفر عبداللهیان به دهلی‌نو در خردادماه امسال) و هنوز تنش‌های اخیر در روابط دو کشور به‌وقوع نپیوسته بود. این سفر در زمانی انجام شد که دولت هند به سبب اظهارات اسلام‌ستیزانه سخنگوی حزب «بی جی پی» مورد همجه کشورهای اسلامی قرار گرفته بود و انجام این سفر از جهت کم کردن بار روانی و فشار وارد شده از سوی مسلمانان، برای دولت هند ارزشمند تلقی می‌شد. با این حال از آن زمان تاکنون نه‌تنها روابط دو کشور به سمت‌و‌سوی مثبتی حرکت نکرده است، بلکه تغییراتی در وضعیت مبادلات تجاری و اقتصادی دو کشور به ‌وجود آمده که به‌هیچ‌وجه رضایت‌بخش نیست. برمبنای آمار اعلام‌شده از سوی وزارت بازرگانی هند، مبادلات تجاری دو کشور در 10 ماه اول سال گذشته میلادی(2022) روندی افزایشی را نشان می‌دهد، البته با این ملاحظه مهم که کفه تراز تجاری میان دو کشور، به‌شدت به نفع هند سنگینی داشته است. بر این اساس در شرایطی که صادرات ایران به هند در این بازه زمانی تنها حدود 550 میلیون دلار بوده است، این رقم برای هند به 1.5 میلیارد دلار رسیده که از کسری موازنه تجاری حدودا یک میلیارد دلاری به ضرر ایران حکایت دارد. توقف خرید نفت و اعلام ممنوعیت واردات برخی میوه‌های ایرانی از سوی دولت هند دلیل اصلی به‌وجود آمدن این کسری تجاری بزرگ بوده است. برخی اصرار دهلی‌نو بر عدم حذف سکانس مورد اعتراض تهران و در پی آن لغو سفر وزیر خارجه ایران به هند را هم به‌نحوی به این وضعیت تجاری مرتبط می‌دانند؛ چراکه تهران با ممنوعیت واردات برنج (عمده‌ترین کالای وارداتی از هند) و چای به این کسری موازنه پاسخ داد و درواقع اسباب نارضایتی کشاورزان هندی از دولت را فراهم کرد. 
اما در کنار چالش‌هایی که در روند مبادلات تجاری و اقتصادی دو کشور به‌وجود آمده است، نباید از تاثیرات گسترش و نزدیکی روابط دهلی‌نو با کشورهای متخاصم با ایران، همچون رژیم‌صهیونیستی و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هم به‌سادگی عبور کرد. مشارکت هند در پیمان همکاری چهارجانبه‌ای که اسرائیل، ایالات متحده و امارات دیگر طرف‌های حاضر در آن هستند، به‌طور قطع برای تهران خوشایند نبوده است. 
در هرحال با توجه به همه موارد مطرح شده، شاید نتوان چشم‌انداز روشنی از آینده روابط ایران و دهلی‌نو ترسیم کرد، مگر اینکه تغییری در شرایط و تصویر کلی حاکم بر نظام بین‌المللی به‌وجود ‌آید یا اینکه ابتکار عملی از سوی هر یک از دو طرف انجام گیرد؛ چراکه دیپلماسی هنر بهره‌گیری از فرصت‌ها و مبارزه با تهدیدها است، آن هم با بهره‌گیری حداکثری از ابزارها، امکانات و ظرفیت‌های موجود. 

مرتبط ها