هومن جعفری، خبرنگار:مطابق آمار منتشرشده، حد فاصل سالهای 1995 تا 2022، سینمای اکشن در گیشههای سینما نزدیک به 50 میلیارد دلار فروش داشته. به عبارت دیگر، در این بیستوهفت سال، برای تمام فیلمهای ساختهشده در صنعت هالیوود و در ژانر اکشن یا فیلمهای حادثهای، چنین رقمی از سوی تماشاگران پرداخت شده است.
مطابق آمار، این ژانر دومین میزان فروش بالا را پس از ژانر ماجراجویانه (69 میلیارد دلار) دارد و در حقیقت دومین ژانر پرفروش در سینمای آمریکا و کانادا به حساب میآید و احتمالا میشود این آمار را به بقیه نقاط جهان نیز نسبت داد چراکه میزان محبوبیتش نیازی به تحقیق ندارد. کافی است به دورواطراف خودتان نگاه کنید و میزان استقبال دوستان خود از این ژانر را بررسی کنید. نکته بعدی خود فیلمهای ماجراجویانه نیز زمینه اکشن دارند. این یک واقعیت است که مردم درگیری بین بازیگران و نقشها را دوست دارند و برای تماشای یک سکانس اکشن بیتابی میکنند. حالا که جایگاه سینمای اکشن در فروش مشخص شد، بیایید در مورد این ژانر بیشتر صحبت کنیم.
پیروزی تضمینی آدمخوبها
چه نیازی هست که به بررسی دلایل محبوبیت ژانر یا گونه اکشن بپردازیم؟ چه کسی دوست ندارد در لحظات سخت زندگی یا در میانه دعواها و بحرانها، شبیه بازیگران اکشن به همه چیز مسلط باشد یا از پس برطرف کردن تهدیدات پیرامونی خود بربیاید؟ همه ما دوست داریم یک قهرمان اکشن باشیم چراکه همیشه اینطوری بوده که این قهرمانها نهایت و کمال قدرت انسانی را به دست آوردهاند.
یک نکته دیگر اینکه مردم دوست دارند پیروزی آدمخوبها را ببینند و اکشن یکی از ژانرهایی است که پیروزی آدم خوبها در آن، تضمینی است. از هر صد فیلم اکشن شاید یکی یا دو موردش به پیروزی آدمخوبها ختم نشود.
محبوبیت این ژانر همچنین دلیل روانشناختی هم دارد و به مخاطب هیجان و انرژی بسیار معتادکنندهای را تزریق میکند که با تماشا کردن فیلمهای مشابه تکرار میشود. یک دلیل دیگر محبوبیت این ژانر اینکه برای همه کشورهای دنیا بومیسازی میشود و حتی با سادهترین امکانات نیز میتوان اکشن ساخت. طبیعتا بحث کیفیت هم به میان میآید اما اکشنهای بومی نیز برای مردم کشور خودشان جذاب هستند. ساختن یک اکشن خوب و پرفروش کار دشواری نیست و در هر سینمایی که باشد، اکشنها پرفروش از آب درمیآیند حتی اگر از استانداردهای جهانی فاصله داشته باشند.
همیشه مثالی هست که با شوخی بیان میشود. اینکه در روزگاری که رمبو دنیا را با آخرین سلاحها به خاک و خون میکشید، جمشید آریا با یک لوله پولیکا همه جا را منفجر میکرد! طبیعتا کیفیت اکشنهای ایرانی دهه 70 و 80 در مقیاس با فیلمهای اکشن همزمان خود در سطح دنیا، زمین تا آسمان فرق داشت اما مهمش این بود که همان موقع این فیلمها در سینمای ایران اندازه خودش فروش داشت و مخاطبان ایرانی را هم سرگرم میکرد.
برویم سراغ تعریف رازهای گونه اکشن و بعد هم زیرگونههایش را بررسی کنیم.
اکشن چیست و چگونه باید بسازیمش؟
در سادهترین و کلاسیکترین تعریف از این گونه پرطرفدار، اکشن داستانی است که در آن، قهرمان توسط دیگران وادار به استفاده از خشونت و اعمال فیزیکی میشود تا از خودش، خانوادهاش یا مردم درمقابل نقش منفی فیلم مراقبت کند. بیمیلی نقش اول فیلم به استفاده از خشونت یا ورود به این عرصه و مجبور شدنش یکی از مهمترین عناصر ژانری به حساب میآید.
برای ساختن فیلم اکشن ایدههای زیادی مطرح شده و عناصر حیاتی و جانبی فراوانی نام برده شدهاند. اینها مهمترین عناصری هستند که ما میتوانیم با کمک آنها یک اکشن بسازیم.
1- نقشه اصلی
ماجرا درمورد چیست؟ انتقام؟ سرقت؟ توطئه؟ خنثی کردن اینها؟ عملی کردن اینها؟ مهم نیست ایده چقدر تکراری و کپیشده باشد. پرداخت خوب ایده را زنده نگه میدارد. اینکه به یک نفر شلیک کنند و فکر کنند مرده و بعد او برگردد و انتقام بگیرد، ایده عجیبی نیست و بسیار هم تکرار شده اما تارانتینو در «کشتن بیل» نشان میدهد که میتواند به این ایده رنگ تازهای بدهد. مهمترین نکته این است. اینکه بتوانی برای داستان خودت یک نقشه اصلی خوب یا پیرنگ مناسب پیدا کنی.
2- تعقیب تمامنشدنی
تمام ماجرای فیلم اکشن تعقیب است. یکی میخواهد یکی دیگر را شکار کند. یک گروه میخواهند یک گروه دیگر را شکست دهند. یکی میخواهد از یک گروه انتقام بگیرد. یک گروه میخواهند یک نفر را شکست دهند. نمایش مداوم تعقیب و گریز این دو گروه مخالف و مصمم، سبب میشود تا هیجان به فیلم تزریق شود. «جان ویک» را ببینید. از قسمت دوم به بعد، دشواریهای او چندبرابر میشود چون در هر خیابان و در هر کوچه و در هر خانه به او حمله میشود. بخش بزرگی از جذابیت جان ویک به نبردهای تمامنشدنی و تعقیب و گریز بیپایان او با ارتشی از آدمکشها و همچنین توان او برای نجات از مهلکه است.
3- ضربوشتم تا پای جان
اکشن وقتی شکل میگیرد که پای مرگ و زندگی در میان باشد و جای دیدن بازیگرها، کاراکترها را ببینی که برای نمردن یا کشتن میجنگند. مثال جان ویک این روزها بزرگترین و بهترین مثال ممکن برای تاکید بر اهمیت ارزشمند بودن نبرد بین شخصیتهاست. هرچه اجرای صحنههای اکشن درخشانتر باشد، رضایت تماشاگر بیشتر خواهد بود. در فیلم فوق درخشان یورش(raid)، محصول سینمای اندونزی با حضور یک کارگردان ولزی، تعدادی پلیس که برای حمله به یک ساختمان محل تولید مواد مخدر اعزام شده بودند آنجا گیر میافتند و در نتیجه باید برای جان خود بجنگند. این یکی از درخشانترین و خونینترین اکشنهایی است که تا امروز ساخته شده و در بین علاقهمندان این ژانر یک فیلم کالت به حساب میآید. ماجرای اکشن واقعا نبرد تا پای جان است و چیزی جز این نیست. دوره اکشنهایی که ملت همدیگر را کتک میزدند گذشته. حالا داستان حمله یه مرد، کشتن سگش و دزدیدن ماشینش تبدیل شده به یک فرنچایز چهار قسمتی که سه قسمت اولش نیممیلیارد دلار فروخته و رسما این ژانر را یک قدم به جلو هدایت کرده و قسمت چهارمش نیز بهزودی منتشر میشود و بازیگر نقش اولش یعنی کیانو ریوز را دوباره به جمع بازیگران پرکار اضافه کرده. کیانو ریوز در جان ویک، دوباره برند خود در اکشن را زنده کرده است.
4- نقشمنفی تنفرآمیز
نقشمنفیها انواع و اقسام مختلفی دارند اما در یک اکشن درست و حسابی و جاندار، هر چه شما از نقش منفی فیلم بیشتر متنفر شوید، مرگ او بیشتر به دلتان میچسبد. شاید مرگ شاه جفری در سریال بازی «تاج و تخت» یکی از لذتبخشترین مرگها باشد چون کمتر کسی هست که این سریال را ببیند و از او تنفر به دل نگیرد.
در فیلمهای اکشن نقش منفیهای خاکستری هم حضور دارند. نقشمنفیهایی که شاید به مردم عادی آسیب نرسانند ولی درنهایت در دوئل نهایی یا جان او از دست میرود یا جان نقش مثبت فیلم! نتیجه اینکه نقشمنفیها هرچقدر بیرحمتر باشند، مرگشان لذتبخشتر میشود.
اتفاقا منفی بودن مطلق و ابدی نقش منفی سرنوشت نهایی او را گریزناپذیرتر میکند و این یکی از بخشهای مورد علاقه مخاطبان این ژانر است. آنها دوست دارند هنوز امید داشته باشند که آدمبدها، تاوان کارهای خود را میبینند.
5- قهرمان دوستداشتنی
بزرگترین عنصر یک فیلم اکشن قهرمانش است. قهرمانی که الزاما نباید جوان و خوشتیپ و سیکسپک باشد و از دقیقه یک همه را بزند. قهرمان میتواند حتی یک پیرمرد باشد. نمونهاش فیلم چینی بسیار تحسینشده «بادیگارد دوستداشتنی من» که در آن، یک افسر بازنشسته نیروهای ویژه در میانه درگیری گروههای مافیایی چینی و روسی، چنان گرد و خاکی راه میاندازد که کسی زنده نمیماند که تماشایش کند! شاید حتی بتوان به فیلم «نوبادی» هم اشاره کرد که نقش اولش، یک جاسوس بازنشسته و مخفی است که وقتی پای خانوادهاش در میان باشد مافیای روس را لتوپار میکند.
قهرمان فیلم در همه ژانرها مهم است اما میزان مقبولیت و پذیرشش توسط مخاطب، در این ژانر از بسیاری از ژانرهای دیگر مهمتر است. قهرمانی که نچسب باشد، به دل مخاطب نمینشیند.
عناصر دیگر
هر چه جزئیتر پیش برویم، عناصر فرعی دیگری هم به میان میآیند که درجاتی خود اهمیت دارند. هر کدام از این عناصر به یکی از عناصر اصلی وصل میشوند و آنها را تکمیل میکنند.
مثلا «ایده بزرگ نقش منفی فیلم» بسیار اهمیت دارد. اینکه نقشه شرورانه او چیست و چقدر خوب طراحی شده، میتواند بر جذابیت فیلم بیفزاید.
تحول درونی قهرمان یکی دیگر از عناصر جذابیت اکشن است. در بسیاری از فیلمهای اکشن، نقش اول زورش به نقش منفی نمیرسد و در نتیجه در تلاش برای تقویت خود به نوعی پالایش روحی یا سفر دست میزند. در طول مدت فیلم ما شاهد افزایش قدرت تدریجی قهرمان هستیم. راکی نمونه خوبی از این افزایش تدریجی قدرت نقش مثبت فیلم است.
در «ارباب حلقهها»، فرودو در طول سفر شخصیت رهبرگونه و مقاوم خود را به دست میآورد. از این دست عناصر تا دلتان بخواهد پیدا میشود و هر فیلمنامهنویسی خوشحال میشود که چند عنصر فرعی دیگر به آن اضافه کند.
انواع زیرگونههای اکشن
اما سبک اکشن هم مثل سبکهای دیگر، زیرگونهها و دستهبندیهایی دارد که باعث میشود تا طبقهبندی این فیلمها راحتتر شود. تقریبا عمده این زیرگونهها که در ایران ساخته شده غیر از سبک وسترن که خب به فرهنگ و شرایط ما نمیخورد. (یادی هم زنده کنیم از «نگهدار جمالی» شیرازی عشق وسترن که به هر شکلی بود برای خودش وسترن میساخت).
اکشنهای نظامی
هر نوع فیلمی که پیرامون یک حمله نظامی یا عملیات نظامی یا حتی دسته نظامی ساخته شده باشد، یک اکشن به حساب میآید. این عملیات نظامی میتواند در هر جا و علیه هر نیرویی انجام شود. مهم نیست کجا و علیه چه کسی صورت بگیرد. حتی میتواند شامل جنگهای داخلی، جنگهای شهری و درگیریهای بینالمللی باشد.
در ایران ما ژانر دفاع مقدس را داریم اگرچه برخی از منتقدان بین فیلمهای جنگی و دفاع مقدس یک تفاوت ایدئولوژیک قائل میشوند. درنهایت فیلم جنگی چه دفاع مقدس باشد و چه نباشد، صحنههای اکشن دارد. نمونههای این نوع فیلم چه در ایران و چه در جهان فراوان است و نیازی به اسم بردن نیست. به هر حال هر فیلم جنگی در هر زمانی و با هر سلاحی، اکشن به حساب میآید. احتمالا «نجات سرباز رایان»، مهمترین و مشهورترین فیلم جنگی ساخته شده باشد. «در جبهه غرب خبری نیست» هم احتمالا آخرین فیلم مطرح جنگی ساخته شده در دنیا باشد که وقایع جنگ جهانی اول را از دیدگاه یک سرباز جوان آلمانی به نمایش میگذارد.
اکشنهای جاسوسی
اکشنهای جاسوسی بیاندازه محبوبند؛ چراکه ترکیبی از همه عناصر مجذوبکننده هستند. اکشن، فریب، منازعات سیاسی، هیجان ناشی از تعقیب و گریز، توطئههای بینالمللی و ماموران بسیار گردنکلفت. جیمز باند معروفترین مامور فیلمهای جاسوسی است. جاسوس معروف دیگر جیسون بورن است که مجموعه فیلمهای او نیز بسیار جذاب از کار در آمد. ایتن هانت با بازی تام کروز در مجموعه ماموریت غیرممکن هم یکی از معروفترین شخصیتهای مجموعههای جاسوسی به حساب میآید.
جرج اسمایلی قهرمان کتابهای جاسوسی جان لوکاره هم یک مامور مبارزه با جاسوسان روسی بود. اصولا اکشنهای جاسوسی در طول دهههای مختلف پیرامون نبردهای رسمی و غیررسمی بین کشورها ساخته میشدند. جنگ سرد که حدود چهار دهه طول کشید، یکی از بزرگترین و جذابترین فرصتها را برای نویسندگان این کتابها و داستانها فراهم کرد. به هرحال، چیزی که زیاد است فیلم جاسوسی خوب برای تماشا و خبر بهتر برای علاقهمندان این ژانر اینکه سریالهای جاسوسی نیز بسیار تماشایی هستند.
در ساختن فیلمهای جاسوسی، شما قشنگ میتوانید تمام عوامل سازنده ژانر اکشن را مطابق سناریو در اختیار بگیرید. نقش منفی فیلم یک جاسوس میشود که قصد یک دزدی یا ترور یا انفجار را دارد. نقش مثبت ماموری است که باید مهارش کند. بقیهاش هم که دیگر واضح است. درگیریهای فراوان، نبرد تن به تن نهایی، نقشه سنگین و ترسناک نقش منفی، تهدید واضح و بسیار گسترده علیه مردم یا مقامات سیاسی و هر چیز دیگری که یک فیلم اکشن نیاز دارد.
اکشنهای رزمی
هنرهای رزمی در دههای اخیر بهشدت به دنیا سینما ورود کردهاند و در دسته بندیهای اکشن جایگاه خاص خود را دارند. هرکسی که در عمرش کمی فیلم دیده باشد، چهرههایی مثل بروس لی، جکی چان یا فرانکی را میشناسد. بگذریم از دهها چهره رزمی کار در کشورهای مختلف دنیا که در فیلمها و مجموعههای مختلف شاهدشان هستیم. در اکشنهای رزمی که در شرق آسیا بهوفور ساخته میشود، قهرمان فیلم با کمک آشناییاش با مهارتهای نبرد تنبهتن با دست خالی یا با سلاح سرد، میتواند از پس مهار کردن تهدیدها و حتی حذف کردن تهدیدکنندهها بر بیاید.
سبکهای رزمی استفادهشده در فیلمهای اکشن رزمیمحور، یازده سبک به حساب میآیند اما حقیقتا برای ببیننده عادی خیلی فرقی ندارد. او میخواهد مهارت قهرمان فیلم و دارودسته آدمبدها را ببیند.
عمده بازیگران فیلمهای اکشن مهارتهای لازم برای دعوای تنبهتن را بلدند. بازیگرانی مثل جیسون استهام، استیون سیگال، اسکات ادکینز، جت لی، راک، ژان کلود ون دام و... در فیلمهای رزمی برای خودشان اسم و رسمی دارند. یادمان باشد فیلم رزمی حتما دعوای نینجاها با شمشیر نیست و مهارت مبارزه فرد با نفرات بیشتر و بعضا مسلح به سلاح سرد شرط است.
در ایران هم «یاسهای وحشی» نمونهای از فیلم اکشنهای رزمی ساخت وطن بود و خیلی هم نمونهاش ساخته نشد. هنوز در این مسیر کار داریم.
وسترن اکشن
وسترن نیازی به معرفی ندارد و همه آن را میشناسند. اکشنهای وسترنمحور، همان فیلمهای عادی این ژانرند که قواعد ژانری را به دنیای وسترن و دوئل هدایت میکنند. مثلا فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» یک وسترن اکشن امروزی به حساب میآید چراکه در فضایی وسترنگونه و بین آدمهایی با آن خصوصیات میگذرد. در حقیقت این فیلم خودش نوعی وسترن مدرن است. نمونه دیگری از وسترنهای مدرن، «اگر از آسمان سنگ ببارد» است که بسیار تماشایی و خوشساخت است و اگر تماشایش نکردید، از دستتان رفته.
وسترنها اکشنهای تماشایی و درجهیکی میشوند. یک نقش مثبت یا قهرمان تنها دارند و یک گروه آدم خبیث که با او سرشاخ میشوند.
وسترنها هم برای قرار دادن عناصر داستانی ژانر اکشن بسیار مناسبند. نقش مثبت کلانتر یا حتی جایزهبگیر است. نقش منفی، تبهکاری که مردم را میکشد و مثلا از زندان فرار کرده. نقشه اصلی تم انتقام یا سرقت است و درگیریهای بین دو قطب اصلی داستان مسیر را پیش میبرد.
اکشن بین ژانری
اما بزرگترین شاخه از زیرگونههای اکشن، اکشن چندژانری است. این نوع از فیلمها و سریالها عمدتا بر مبنای تلفیق چند زیرگونه ساخته میشوند و میتوانند بسیار مفرح باشند.
پلیس اصلی و همکارش یکی از این ژانرها هستند. داستان دو پلیسی که با هم به ماموریت میروند. مثلا «پسران بد» را در نظر بگیرید.
اکشنهای ماجراجویانه یکی دیگر از این نوع فیلمها هستند. اصولا فیلم ماجراجویانه هم قواعد پنجگانه ژانری را رعایت میکند. تام رایدر را در نظر بگیرید. نقش مثبت دارد. نقش منفی خطرناک دارد. یک گنجینه گمشده هم دارد که اگر به دست آدمبدها برسد میتواند بسیار برای بشریت مضر تمام شود. مجموعه فیلمهای مومیایی برندان فریزر هم همین بود. اکشن کمدی نیاز خاصی به تعریف ندارد. تلفیق طنز – چه طنز مستقیم و چه طنز سیاه- با یک داستان جناییطور. مثل فیلم «در بروژ». دیگر گونههای این بخش عبارتند از اکشن درام، اکشن جنایی، اکشن ترسناک، اکشن حادثهای یا تریلر و اکشنهای علمی تخیلی.
با توجه به کمبود فضا، از این بخشها میگذریم و اگر زمانی فرصتش پیش آمد، در بررسی فیلمهای روز دنیا، گریزی به این چند مورد خواهیم زد.
اکشن در سینمای ایران
سینمای ایران اگرچه بهصورت آشکار به ژانر اکشن علاقهمند است اما هنوز نمیداند باید با این ژانر چه کند. تعدادی فیلم جنگی ساخته شدهاند که در قوارههای اکشن هستند و میتوان آنها را موفق ارزیابی کرد. «حمله به اچ سه»، «عقابها» و... نمونهای از فیلمهایی هستند که حکم اکشنهای نظامی خوشساخت را دارند.
تعدادی فیلمهای موادمخدری و پلیسی نیز ساخته شد که در قوارههای کوچک سینمای اکشن در ایران، به نسبت جواب دادند. در دهههای اخیر به مواردی مثل حملات تروریستی «روز صفر» و «شبی که ماه کامل شد»، وقایع تاریخی «ماجرای نیمروز» فیلمهای در حاشیه جنگ «جنگ نفتکشها» فیلمهای جنگی «تکتیرانداز»، منافقین و جنگهای خیابانی «ماجرای نیمروز» و... پرداخته شده. پیش از این هم تلاشهای زیادی برای ساختن فیلمی که بتواند حالت اکشن را پیدا کند، صورت گرفته بود. سینمای کیمایی همیشه سرشار از قهرمان و ضدقهرمان و صحنههای درگیری فیزیکی بین آنهاست. نمیتوان اعلام کرد که ما اکشن نساختهایم. قصه اینجاست که همیشه چیزی از عناصر پنجگانه را کم داشتهایم که باعث شده فیلم به پتانسیل نهایی خود نرسد.
سینمای ایران میتواند بستر مناسبی برای ژانراکشن باشد. تحولات سیاسی در مرزهای اطراف ایران، اتفاقات رخدادهشده در سوریه، عراق و کشورهای دیگر هم میتوانند بستری برای فیلمهای اکشن جذاب و خوشساخت باشند، منتها انگار آن جسارت لازم برای ساختن چنین تولیداتی وجود ندارد.
آینده سینمای اکشن در ایران میتواند روشنتر از این باشد. کمی جسارت و کمی چراغسبز شاید سبب شود تا اتفاقات بهتری در این حوزه رخ بدهد.