در جلسه روز شنبه ، مطالبی که از سوی دانشجویان بیان شد، حول دو محور اصلی ارز و خودرو بود. ما پس از انقلاب تجربه هایی در خصوص بحث ارز دولتی و نتایج آن داریم برای مثال سال 97 یا پس از هدفمندی یارانه ها در دولت دهم. حال سیاست فعلی به نوعی شبیه آن موارد است و اگر شیوه اجرا نیز همانند آن ها باشد، مجددا نه تنها آورده ای نخواهد داشت بلکه ذخایر ارزی را به جیب دلالان روانه و تورمی را به جامعه تحمیل می کند.
تجربه حذف ارز 4200 را در همین دولت داریم. دلیل هم عدم شناخت درست بازار ارزی خودمان و عرضه و تقاضاهای در آن است. از طرفی میزان نقدینگی که در هرکدام از دولت های سازندگی ، اصلاحات و عدالت ، هفت برابر شد و تورمی که به طور میانگین در چند سال متوالی بالای چهل درصد است، به دولت فعلی رسید و هرکدام به تنهایی تشدید کننده و بحران ساز هستند.
در خصوص ارز 28500 ، اگر نظارت به درستی اعمال شود و در تخصیص این ارز اهمال کاری نشود و همچنین با بازار های غیرقانونی و موازی نظارت و برخورد گردد، می توان تا حدود خوبی بازار ارز را کنترل کرد.
در خصوص خودرو نیز، فارغ از موضوع اصلی یعنی کیفیت ساخت و عدم توجه به این بحران، در چند وقت اخیر موضوع عرضه خودرو در بورس کالا مورد بحث واقع شده که در مواردی نیز اجرایی شد. این اقدام که شعار آن حذف دلال ها برای نزدیک کردن قیمت کارخانه با قیمت کف بازار است در حالی صورت می گیرد که تا کنون چند خودرو در بورس کالا عرضه شدند و با قیمت های بسیار بالاتر نظیر دو الی سه برابری از قیمت کارخانه، به فروش رسیده است. با اینکه هنوز بسیاری از متقاضیان خرید خودرو از طریق قرعه کشی به بورس کالا نیامده و درخواست خرید خودرو مورد نظر را انجا نداده اند. این به نوعی همان مافیای خودرو است که به نحوی دیگر سعی در افزایش قیمت تمام شده برای مصرف کننده دارد.