کد خبر: 76491

مرتضی نیازی

ماجرای فناوری و فوتبال

این روزها که تمام دنیا سرگرم دیدن مسابقات جام‌جهانی فوتبال بودند و کمتر کسی بود که در جو بازی‌های فوتبال قرار نگرفته باشد، بهانه‌ای شد تا نگاهی به تاثیر علم داده و فناوری‌های جدید در ورزش فوتبال بپردازیم.

مرتضی نیازی، دانشجوی کارشناسی‌ارشد رشته مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) و پژوهشگر حوزه هوش تجاری و فناوری اطلاعات:امروزه با پیشرفت فناوری و سرعت یافتن تغییرات در جهان پیرامون و همچنین عبور از انقلاب صنعتی چهارم، ردپای فناوری‌های نوظهور در تمامی ابعاد زندگی روزمره و حرفه‌ای‌مان قابل رویت است. هیچ روزی از زندگی ما سپری نمی‌شود مگر اینکه با فناوری سر و کار داشته باشیم و از آن اثر بپذیریم. هر روز داده‌های بیشتری تولید می‌شود و علم با سرعت بالاتری به پردازش این داده‌ها می‌پردازد و تحلیل‌های جدید، چراغ راه استراتژی‌ها، سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های جدید می‌شوند. داده‌هایی که شاید روزی به زحمت و به‌صورت دستی تولید می‌شد و مدت‌ها طول می‌کشید تا تحلیل شود، اکنون در هر ثانیه در مقیاس بالا تولید شده و هزینه هنگفتی صرف نگهداری این داده‌ها می‌شود. داده‌هایی که همه‌چیز را در‌ قالب عدد و رقم برده و با تکنیک‌هایی که در طول زمان تطور یافته‌، تحلیل‌هایی بس شگرف ارائه می‌کند که بشر بدون استفاده از فناوری امکان دستیابی به چنین تحلیل‌هایی را هرگز پیدا نمی‌کرد. تحلیل‌هایی که همه‌چیز را، از کسب‌و‌کار گرفته تا فضای حکمرانی، تحت‌تاثیر قرار داده ‌است و قدرت‌ها، کمپانی‌های بزرگ و رهبران بازار، پیشروان این عرصه هستند. همچنین بنگاه‌هایی که برای استفاده از این فناوری‌ها برنامه‌ریزی نمی‌کنند، باید ریسک‌های ناشی از آن اعم از عقب‌افتادن از سایرین و احیانا حذف از بازار و رقابت را بپذیرند.
این روزها که تمام دنیا سرگرم دیدن مسابقات جام‌جهانی فوتبال بودند و کمتر کسی بود که در جو بازی‌های فوتبال قرار نگرفته باشد، بهانه‌ای شد تا نگاهی به تاثیر علم داده و فناوری‌های جدید در ورزش فوتبال بپردازیم. علومی با ایجاد انقلاب در هرچیزی، فوتبال را بی‌بهره نگذاشته‌ است و این ورزش را نیز دچار تحول و تطور کرده است به‌نحوی که تیم‌های موفق دنیا با استفاده از این فناوری‌ها، به رقابت با یکدیگر می‌پردازند و گویا در پس‌پرده این مستطیل سبز، رقابتی بس شدیدتر وجود دارد بر سر اینکه چه کسی داده‌های بیشتر، جامع‌تر و با‌کیفیت‌تر برای خود جمع‌آوری کند و تحلیل‌های ارزشمندتری از آنها به‌دست آورده و تصمیمات بهتری مبتنی‌بر داده‌ها اخذ کند. امروزه، باشگاه‌هایی که در این فناوری‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند، دارای مزیت رقابتی شده‌اند و در‌حال پیشرفت و رشد هستند.
نخستین شخصی که به استفاده از داده‌ها برای تحلیل بازی فوتبال دست زد، یک حسابدار انگلیسی به نام چارلز ریپ بود که پس از جنگ‌جهانی‌دوم به جمع‌آوری و تحلیل داده‌های بازی فوتبال به‌صورت دستی اقدام کرد. ریپ با استفاده از داده‌های جمع‌آوری‌شده به این نتیجه رسید که بیشتر گل‌ها با کمتر از سه پاس به ثمر می‌رسند فلذا باید بازیکنان هرچه سریع‌تر توپ را به جلو هدایت کنند. نظریه او به توپ بلند (long ball) شناخته شد و تاثیر زیادی بر فوتبال انگلیس برای سال‌های متمادی به‌خصوص در دهه 80 گذاشت. این سرآغاز یک حرکت جدی و انقلابی در دنیای فوتبال بود.
در ابتدا مدیران نسبت به استفاده از فناوری‌های نوظهور و تصمیم‌گیری مبتنی‌بر داده به‌جای تصمیم‌گیری مبتنی‌بر شهود، بدبین و دیرباور بودند و مردم نیز چنین فکر می‌کردند (فکر می‌کردند تجزیه و تحلیل فوتبال با استفاده از داده‌ها غیر‌ممکن است). اما برخی از افراد سرسخت مخالف بودند و آنها سرآغاز انقلاب مهمی در عرصه استفاده از داده‌ها برای تجزیه و تحلیل فوتبال شدند.
حال می‌خواهیم به چهار مورد از کاربردهای تجزیه‌ و تحلیل مبتنی‌بر داده در فوتبال که در مقالات مختلف ذکر شده ‌است، اشاره کنیم که عبارتند از: استعدادیابی هوشمند، تحلیل عملکرد، توسعه و پیشرفت بازیکنان، پیشگیری از آسیب و کمک به سلامتی بازیکنان، این چهار مورد تنها گوشه‌ای استفاده‌های بی‌شمار از علم داده است که به‌صورت موجز به هر‌کدام اشاره‌ای می‌کنیم.
استعدادیابی هوشمند: جذب بازیکن خوب و قابل، همواره جزء دغدغه‌های تمامی تیم‌ها بوده‌ است. جست‌وجو به‌دنبال جذب بازیکن خوب در دیتابیس‌هایی (محل نگهداری داده‌ها) که در درون خود اطلاعات بزرگ و جزئی را نگهداری می‌کنند، به باشگاه‌ها این اجازه را می‌دهد تا در زمان و پول خود صرفه‌جویی کنند. دیتابیس‌هایی که حافظه‌هایی بسیار قوی‌تر از انسان‌ها دارند و می‌توانند به‌صورت لحظه‌ای هزاران هزار داده را در اختیار ما قرار دهند؛ چیزی که حافظه انسان یارای انجام آن را ندارد. همچنین کامپیوترها تیم یا بازیکن محبوب ندارند تا در یادآوری مطالب آنها اثرگذار باشد و قادرند هر آن چیزی که در فصل‌های گذشته رخ داده ‌است را به‌خاطر بیاورند.
باشگاه لیورپول در سال 2010 توسط گروه ورزشی فین‌ وی که یک کمپانی سرمایه‌گذاری آمریکایی است خریداری شد؛ آنها تصمیم گرفتند تا در تحلیل داده و فناوری‌های مربوط به آن سرمایه‌گذاری کنند. لیورپول دیمین کومولی را به‌عنوان مدیر راهبردی به ‌خدمت گرفت و او نیز چهار نفر از بهترین‌های علم داده را که هر‌کدام تخصص متفاوتی داشتند (ریاضیات، آمار و...) استخدام کرد. خرید مانه، محمد صلاح، آلیسون و فن دایک، همه در آن زمان بسیار گران به‌نظر می‌رسید اما ارزش آنها از زمانی که لیورپول آنها را به خدمت گرفت بسیار بالا رفت؛ چراکه عملکردی بسیار عالی از خود به اجرا گذاشتند. بی‌شک در این موفقیت دو عامل کلیدی موثر بود؛ یکی استفاده از تحلیل‌های مبتنی‌بر داده‌ها و دیگری نترسیدن از فروش برخی بازیکنان؛ چراکه معمولا تیم‌ها در بازار نقل و انتقالات، برنامه‌های بلندمدت و ملاحظات عقلایی را فراموش کرده و براساس احساسات کوتاه‌مدت هواداران خود تصمیم می‌گیرند. اما باشگاه لیورپول از فروش بازیکنان مهم خود نترسید و از نظر مالی این فرصت را پیدا کرد تا مجددا در استعدادهای کم‌ارزش‌گذاری‌شده و همسو با شرایط باشگاه سرمایه‌گذاری کند.
تحلیل عملکرد: باشگاه‌ها با استفاده از داده‌ها می‌توانند به آسانی بفهمند که یک بازیکن یا تیم در طول یک فصل یا یک مسابقه چگونه عمل کرده‌ است. حتی ابتدایی‌ترین آمارها مانند تعداد شوت، تعداد شوت‌های به‌سمت دروازه و مالکیت توپ و... می‌توانند راهنماهای خوبی برای سنجش عملکرد و برنامه‌ریزی جهت بهبود آن باشند. اگر این امکان با استفاده از تکنولوژی‌های به‌روزتر گسترش پیدا کند و بتوان آمار تک‌تک جزئیات اتفاقات مربوط به زمین مسابقه و هر‌آنچه در آن رخ داده ‌است را جمع‌آوری کرد، می‌توان تصویر واضح‌تری از مجموعه اتفاقات مسابقه به‌دست آورد که تحلیل‌های جزئی‌تر و دقیق‌تری ارائه کرد. چنین جزئیاتی می‌تواند به مربی اطلاعات بیشتری در‌مورد نحوه عملکرد تیم و حتی رعایت یا عدم‌رعایت دستور‌العمل‌های قبل از بازی ارائه دهد.حتی با استفاده از علم داده می‌توان میزان احتمال به ثمر رسیدن گل را با استفاده از متغیرهایی محاسبه کرد. محاسبه این احتمال به فاصله شوت از دروازه، زاویه ضربه، عضوی که با آن شوت زده شده (سر، پای قوی، پای ضعیف)، وضعیت بازی (باز یا بسته بازی کردن) و عوامل دیگری (نظیر وجود دفاعی در مقابل یا عدم وجود او) بستگی دارد و محاسبه آن با استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین و... روی مجموعه‌ای از داده‌های تاریخی انجام می‌شود (روی این داده‌های تاریخی، از سوی ماشین، اصطلاحا یادگیری رخ می‌دهد و می‌تواند برای ضربه‌های آتی پیش‌بینی انجام دهد؛ برای مثال احتمال به ثمر رسیدن پنالتی، 75 درصد است).
با استفاده از این داده‌ها و طراحی شاخص‌های مناسب می‌توان عملکرد مربیان را نیز مورد سنجش قرار داد و راحت‌تر درباره آنها قضاوت کرد، اغلب اتفاق می‌افتد که مربیان پس از نتایج ضعیف برکنار می‌شوند در‌صورتی‌که نتایج به‌دلیل عملکرد ضعیف نیست بلکه بدشانسی در میان بوده ‌است.
توسعه بازیکن: استفاده از رویکرد داده‌محور و تجزیه و تحلیل مبتنی‌بر داده‌ها به‌دلیل اینکه موجب توسعه و بهبود بازیکنان و مربیان شده، دو‌چندان مورد توجه قرار گرفته ‌است. دلیل آن واضح است: استفاده از رویکرد داده‌محور باعث بازخورد مستمر درباره عملکرد به بازیکن و مربی می‌شود و این بازخورد مستمر هم موجب ارائه برنامه‌های بهبود اثربخش‌تر شده و هم به بازیکن و مربی انگیزه‌ای دو‌چندان برای رشد و توسعه فردی می‌دهد.
پیشگیری از آسیب: میلان لاب (Milan Lab) نام آزمایشگاهی است که از سال 2002 به‌منظور کاهش ریسک آسیب دیدن و بهبود سریع‌تر بازیکنان باشگاه آث میلان تاسیس شد. در سال 2007 هنگامی که تیم میلان قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد، میانگین سنی بازیکنان بالای 30 سال بود و کاپیتان تیم یعنی پائولو مالدینی در آستانه 40 سالگی قرار داشت. این نشان می‌دهد که میلان لاب توانسته بود کار خود را به‌خوبی انجام دهد و مسیر سلامتی بازیکنان در طول بازی حرفه‌ای آنها برای باشگاه میلان را هموار سازد؛ تکنولوژی و دیتا نقشی موثر در عملکرد آن داشت. امروزه باشگاه‌های مطرح و سطح بالای دنیا به‌طور مداوم وضعیت جسمانی بازیکنان خود را زیر نظر دارند و با استفاده از فناوری GPS می‌توانند میزان کار انجام‌شده در زمین توسط هر‌یک از بازیکنان خود را بسنجند و وضعیت بازیکنان خود را کنترل کنند. همچنین در پایان بازی، برخی تیم‌ها از بزاق دهان برخی بازیکنان خود نمونه‌گیری انجام می‌دهند تا میزان سوخت‌و‌ساز بدن آنها و نیازمندی بدن‌هایشان را اندازه‌گیری کنند. آنها با استفاده از تجزیه و تحلیل داده‌های مربوط به آسیب‌دیدگی بازیکنان دریافته‌اند الگوی آسیب دیدن چگونه است و نقاط مهم در روند تمرینات و... کجاست و باید مواظب بود و پیشگیری کرد. برای مثال داده‌های مربوطه نشان می‌دهد که بازیکنان در هفته‌های منتهی به آسیب‌دیدگی متراژ بیشتری در یک دقیقه را طی می‌کنند و این یعنی احتمال آسیب‌دیدگی در هفته‌های منتهی به تمرینات شدیدتر بسیار بالاست و باید بیشتر مراقب بود.
استفاده از فناوری‌های مذکور در چنین موقعیت‌هایی که اقیانوس سرخ هستند (اقیانوس سرخ به معنای شرایط رقابتی بسیار شدید است)، می‌تواند تیم‌های مختلف را در میدان رقابت حفظ کند و امیدها را در دل هواداران زنده نگه دارد، دقیقا همان چیزی که در این دوره از جام‌جهانی شاهد بودیم که روی نیمکت هر‌کدام از تیم‌های مطرح، افرادی با استفاده از یک یا چند دستگاه مشغول تحلیل مبتنی‌بر داده‌ها بوده و هستند و به‌طور مرتب و لحظه‌ای اقدام به ارائه گزارش برای مربی تیم‌های خود می‌کنند. به‌نظر می‌رسد در دوره‌های بعدی و ظهور فناوری‌های جدید و پیشرفته‌تر و رسوخ استفاده از تحلیل مبتنی‌بر داده در بسیاری از تیم‌ها، جایی برای تیم‌های جهان سومی و بیگانه با تکنولوژی وجود نداشته ‌باشد و این مهم، مستلزم سرمایه‌گذاری هدفمند برای ایجاد و توسعه زیرساخت‌های مذکور و تربیت متخصصان این حوزه است و باید از همین حالا به فکر آن بود و برای آن برنامه‌ریزی کرد.
 

مرتبط ها