کد خبر: 76150

عباس پسندیده

عفاف (وحجاب)؛ امری اجتماعی یا انتظامی؟

به دنبال فوت خانم مهسا امینی موضوع حجاب و عفاف در کانون توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفت و در پی آن آشوب‌ها و اغتشاشات اجتماعی زیادی شکل گرفت.در جامعه سالم، روابط زن و مرد بدون سوگیری جنسی تعریف می‌شود و لذا عفاف بر آن حاکم بوده و حجاب عنصری برای تامین این مولفه است.

عباس پسندیده، استاد دانشگاه:به دنبال فوت خانم مهسا امینی (پس از مواجهه با گشت امنیت اخلاقی و مسائل پس از آن)، موضوع حجاب و عفاف در کانون توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفت و در پی آن آشوب‌ها و اغتشاشات اجتماعی زیادی شکل گرفت. یک بعد ماجرا، «موج‌سواری» دشمنان بود؛ این موضوع، «بهانه» لازم را به وجود آورد و آنان فوری بر این موضوع سوار شده و شبکه‌های ازپیش‌طراحی‌شده خود را فعال کردند. بعد دیگر، خود موضوع عفاف(وحجاب) است. در این باره چند مساله وجود دارد: یکی اینکه اصل عفاف (وحجاب)، یک امر شرعی مسلم بوده و تردیدی در آن نیست. دوم کیفیت پوشش(حجاب) نیز یک موضوع فقهی است که دیدگاه‌های مختلفی دارد و باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد. سوم اینکه عفاف (و حجاب)، یکی از شاخص‌های جامعه اسلامی است و نمی‌توان جامعه اسلامی را بدون آن، پذیرفت. این که در اولویت‌بندی شاخص‌ها کجا قرار گیرد، موضوعی دیگری است که باید در جای خود بحث شود، اما شاخص بودن آن مورد تردید نیست. چهارم اینکه عفاف (و حجاب) از مولفه‌های سلامت اجتماعی است. در جامعه سالم، روابط زن و مرد بدون سوگیری جنسی تعریف می‌شود و لذا عفاف بر آن حاکم بوده و حجاب عنصری برای تامین این مولفه است. اینها اصول موضوع این نوشتار است. موضوع این نوشتار، سبک مواجهه با پدیده بی‌حجابی و بدحجابی به‌منظور فراگیرسازی آن در جامعه اسلامی است. این موضوع را در چند بند مطرح خواهیم کرد:
1- نقطه آغاز در این موضوع، «عفاف» است نه حجاب. اشتباه در نقطه آغاز و نقطه تمرکز، موجب بروز آسیب‌های فراوان خواهد شد؛ همان‌گونه که تاکنون شاهد بوده‌ایم. نخست باید به عفاف پرداخت و سپس به حجاب. در عفاف نیز نخست باید به تبیین چرایی آن پرداخت و سپس به چگونگی آن. جوان امروز هنوز نمی‌داند که چرا باید حجاب داشته باشد، آن‌وقت ما بر سر چند و چون آن، روش‌های نادرستی را طراحی می‌کنیم. سوگمندانه می‌بینیم که از سوی برخی مسئولان فرهنگی و کشوری، همچنان سخن از حجاب و روش‌های ناکارآمد گذشته می‌شود. نه‌تنها این ادراک به وجود نیامده که منطقه اصلی منازعه، عفاف است نه حجاب، بلکه همچنان بر روش‌های غلط گذشته پافشاری می‌شود!
2- نکته مهم دوم اینکه جایگاه حجاب در بحث عفاف کجاست؟ پس از تبیین عفاف و جاافتادن ضرورت آن برای زندگی فردی و اجتماعی، نوبت به چگونگی آن می‌رسد. در چگونگی عفاف مباحث مختلفی وجود دارد؛ اولا آموزه‌های اسلامی، ایمنی رفتار جنسی یا مصون‌سازی را در دو راه منحصر می‌کند: یکی ازدواج و کامیابی جنسی (نکاح) و دیگری خویشتنداری و خودمهارگری (عفاف)۱. راهبرد عفاف نیز تقویت توان خویشتنداری است۲ که از دو مولفه توان مهار نفس (تقوا) و توان تاب آوری(صبر)۳ تشکیل می‌شود. در این حوزه، عوامل مختلفی نقش دارند که عبارتند از:
1) استفاده از «پیامدهای تجربه‌شده (تجربه شخصی و عبرت)»؛ درباره عفاف (وحجاب)، چقدر تجربه در دنیا و ایران وجود دارد که می‌تواند عفاف (وحجاب) را تبیین کند و قدرت مهارگری را افزایش دهد.
2) تغییر سبک لذت‌جویی، از «حال‌نگر» به ««لذت‌جویی آینده‌نگر». در لذت‌جویی دو سبک وجود دارد: یکی حال‌نگر و دیگری آینده‌نگر. در ادبیات اسلامی از این دو سبک با عنوان «تمتعی» و «تزودی» یاد می‌شود.4 ضعف عفاف و خویشتنداری جنسی ریشه در لذت‌جویی حال‌نگر دارد. تا این سبک تغییر نکند، تحقق عفاف امکان‌پذیر نیست و با بگیر و ببند، درست نمی‌شود.
3) اصلاح سبک تربیتی فرزندان و تغییر آن از سبک تمتعی به تزودی (توشه‌برداری برای آینده)! فرزند تمتع‌جو، در درجه نخست در خانواده و سپس در مدرسه و درنهایت در جامعه تربیت می‌شود. وقتی سبک تربیت و فضای پیرامون فرزند ما، تمتعی باشد، انتظار عفاف و خویشتنداری جنسی از وی، غلط است و با برخورد انتظامی، اصلاح نمی‌شود.
4) تصویر پیامد رفتار با توجه به واقعیت‌ها. افراد لذت‌جو، فقط به لحظه حال و کیف آن می‌اندیشند و از عواقب و پیامدهای آن، غافلند. حتی براساس تحقیقات تجربی در غرب، رفتار خارج از ضوابط شرعی زن و مرد، عواقب و پیامدهای منفی فردی و اجتماعی فراوانی دارد که از حوصله این نوشتار خارج است و باید در جای دیگری به آن پرداخت. آنچه اینجا مهم است اینکه توجه‌دهی به پیامد منفی لذت‌جویی حال‌نگر و نیز توجه‌دهی به پیامدهای مثبت، می‌تواند توان خویشتنداری و عفاف را در افراد تقویت کند. این، همان مدل خوف و رجا در ادبیات اسلامی است. 
5) تقویت کرامت نفس و خودارزشمندی. همه افراد مطابق مدل خوف و رجا عمل نمی‌کنند. برای برخی افراد، ارزش و کرامت نفس مهم‌تر است. اینان رفتارهای خود را نه براساس پیامدهای مثبت و منفی، بلکه براساس ارزشمندی و ناارزشمندی آنها تنظیم می‌کنند. برای آنان فضیلت و ارزشمندی خودِ رفتار مهم است نه عواقب آن. در این‌گونه افراد، عفاف و خویشتنداری براساس ادراک ارزشمندی رفتار تقویت می‌شود. بنابراین باید برای تقویت عفاف و خویشتنداری، از تقویت احساس خودارزشمندی و تبیین ناارزشمندی روابط آزاد و غیرعفیفانه عمل کرد. 
6) استفاده از محرومیت‌های تمرینی برای کامروایی تأخیری. برای خویشتنداری لازم است افراد، توان به تأخیر انداختن ارضا و تأخیر در کامروایی را داشته باشند. لذا ایجاد قدرت عفاف و خویشتنداری، وابسته به تمرین‌هایی برای تأخیر کامروایی است که نمونه بارز آن روزه تمرینی است. روزه تمرینی یک مدل است؛ بدین معنا که در سبک تربیتی باید محرومیت‌های تمرینی مانند روزه کله‌گنجشکی داشت تا قدرت خویشتنداری در افراد تقویت شود.
7) تقویت هوش هیجانی به جای هوش‌بهر. امروزه، هوش‌بهر عامل موفقیت دانسته نمی‌شود و دانشمندان از بروز نابغه‌های بزهکار، ناراحت، نگران و شگفت‌زده‌اند. به همین جهت معتقدند که باید بر امری تکیه کرد که بتواند هیجان‌ها و احساسات افراد را هوشمندانه مهار و مدیریت کند. نامش را هوش هیجانی گذاشته‌اند. شهوت و غریزه جنسی یک هیجان و احساس قدرتمند است که مدیریت و مهار آن برای کاربست آن در جای صحیح، نیازمند تقویت هوش هیجانی است و سوگمندانه باید گفت که ما هنوز در کشور به دنبال مدارس تیزهوشان و دانش‌آموزان تیزهوش هستیم!
8) استفاده از روش «بازداری حضور» برای برخی افراد، احترام و آبروی در برابر دیگران مهم است. اینان هر کار ناشایستی را که احساس کنند دیده می‌شود و آبروی آنان را نزد دیگران می‌برد، ترک می‌کنند. این حالت در ادبیات اسلامی با عنوان «حیا» شناخته می‌شود؛ چیزی که نجات‌بخش حضرت یوسف علیه‌السلام از دام زلیخا بود. پس اولا حیا با حجاب متفاوت اما مرتبط است و ثانیا باید به تقویت حیا با تفسیری که بیان شد، اقدام کرد تا توان عفاف و خویشتنداری تقویت شود.
9) تقویت قدرت درونی در برابر فشار اجتماعی. از عوامل تغییر سبک پوشش و حجاب و ارتباط با نامحرم، ناتوانی در برابر فشار اجتماعی است. رسانه‌های ارتباطی، شبکه‌های اجتماعی دیجیتال، ظهور و نمود اجتماعی بی‌حجابی و بدحجابی و اموری از این دست، یک فشار اجتماعی سنگین را علیه بی‌حجاب و بدحجاب و افراد عفیف دختر و پسر وارد می‌کند. چنانچه اینان قدرت مقاومت در برابر این فشار را نداشته باشند، توان عفاف و خویشتنداری آنها کاهش می‌یابد. در ادبیات دینی مفاهیمی داریم مانند: «عدم اضطراب به خاطر اقلیت بودن»، «نترسیدن از سرزنش دیگران»، «صبر بر تنهایی در جمع»۵ که مقاومت در برابر این فشار اجتماعی را افزایش می‌دهد. تا این قدرت به وجود نیاید، انتظار عفاف از دختران و پسران، گزافه است. 
10) تقلیل زمینه‌های خطر جنسی. از دیگر عوامل تقویت توان عفاف و خویشتنداری، کاهش زمینه‌های خطر جنسی است. این امر خود دو اصل دارد: یکی «کاهش تماس غیرضرور و تحریک کننده» با نامحرم، و دیگری «کاهش تحریک» در تماس با نامحرم. هر کدام از اینها در ادبیات اسلامی، بحث مفصل خود را دارد؛ اما آنچه اینجا مهم است اینکه در اصل دوم، چند تدبیر در آموزه‌های اسلامی گزارش شده که یکی از آنها به بینایی و پوشش مربوط می‌شود! 
اکنون به کل این مجموعه نگاهی کلان بیندازید و ببینید در کل بحث عفاف و خویشتنداری جنسی، حجاب کجاست و چه سهمی دارد! دقت در جایگاه حجاب در مجموعه عوامل عفاف، نشان‌دهنده اولویت‌های این موضوع است. اگر برنامه‌ای در کشور، همه عوامل را رها و فقط به جزئی از عامل دهم بپردازد آن هم با رویکردی انتظامی، چه باید گفت و از که باید نالید؟
3- «فردی‌انگاری» در موضوع عفاف (و حجاب)، نگرشی «غلط» و «آسیب‌زا» است. در نگاه فردی، فرد باید تغییر کند؛ عوامل و موانع در درون فرد تعریف می‌شود؛ برنامه‌ها فردی طراحی می‌شوند. این موجب عدم رعایت اقتضاها و الزامات امور اجتماعی شده و یک آموزه نجات‌بخش و امنیت‌ساز را به بحران اجتماعی تبدیل می‌کند.
4- عفاف(و حجاب)؛ امری اجتماعی است؛ زیرا عفاف در روابط و مناسبات اجتماعی (جز در یک مورد: نماز فردی) «معنایابی» می‌شود. از این رو باید الزامات و اقتضاهای امر اجتماعی رعایت شود. معنا و الزامات اجتماعی بودن عفاف بدین قرار است: 
ارزش اجتماعی: هرچه ارزش اجتماعی نشود، «وجاهت اجتماعی» نمی‌یابد و هر چه وجاهت اجتماعی نیابد، به هنجار اجتماعی تبدیل نمی‌شود. لذا اصل مهم تبدیل ارزش شرعی به «ارزش اجتماعی» (معروف اجتماعی) است. در این میان، جواب این سوال روشن می‌شود که آیا استناد به فریضه «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» برای برنامه گشت امنیت اخلاقی (گشت ارشاد) درست است؟ پاسخ منفی است! تا حجاب به ارزش و عرف اجتماعی تبدیل نشود، مصداق امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نمی‌شود.
اقبال و پذیرش اجتماعی: هر چه را مردم نپذیرند، «تحقق اجتماعی» پیدا نمی‌کند. در این بحث، نکته اول اینکه مردم (جامعه)، «واقعیت‌ساز»اند(سنت الهی)، هر چند «حقیقت‌ساز» نیستند. هر چه را مردم نپذیرند اتفاق نمی‌افتد، حتی اگر حق باشد. نمونه آن را در خانه‌نشینی و غیبت امامان معصوم مشاهده می‌کنیم. نکته مهم دیگر «ظرفیت اجتماعی» در پذیرش و جذب پدیده‌هاست. اگر جامعه ظرفیت نداشته باشد، در برابر یک امر حتی مقدس، مقاومت می‌کند! پس پیش از هر چیز «اقناع اجتماعی» و «ظرفیت‌سازی اجتماعی» و تقدم «تبیین» بر «توصیه-تحکّم-اجبار» ضرورت می‌یابد. قاعده «قبح عقاب بلابیان» نیز اینجا صدق می‌کند. اجبار انتظامی بدون اقناع اجتماعی اثر معکوس خواهد داشت. آیا پس از ماجرای مهسا امینی، رعایت حجاب افزایش پیدا کرد یا کاهش؟ سرمایه اجتماعی افزایش یافت یا کاهش؟ نکته مهم دیگر اینکه طبق قانون، نهادهای مختلفی باید کار فرهنگی و اجتماعی انجام دهند و در آخر مسیر، نیروی انتظامی اقدام کند. ما الان با مساله «ترک فعل» دستگاه‌های موظف به کار فرهنگی درباره عفاف مواجه هستیم و قوه‌قضائیه باید با این نهادها و سازمان‌ها برخورد کند.
تأثیرپذیری از شرایط اجتماعی: عوامل مختلف اجتماعی بر عفاف(و حجاب) اثرگذار است؛ مانند: احساس فقر، ناعدالتی، ناکارآمدی، نارضایتی، تبعیض، فساد، بیکاری، همچنین تضاد برنامه‌های رسمی با عفاف درخواستی (برنامه‌های صداوسیما-تبلیغات تلویزیونی و...) یا پذیرش بدحجاب‌ها و طرد اجتماعی باحجاب‌ها که موجب فشار اجتماعی بر باحجاب‌ها می‌شود و اینجاست که پیش از هر اقدامی باید شرایط مساعد اجتماعی را فراهم ساخت.
از سوی دیگر عوامل تکنولوژیک و فرهنگی فرامرزی (جهانی) نیز موثر است؛ مانند: سهولت ارتباط جهانی – کوچک شدن دنیا-فراوانی هرزه‌نگاری و رسانه‌های تحریک‌کننده-و در این شرایط، مقاوم‌سازی در برابر تحریکات جنسی یک اصل است. مساله دیگر اینکه آیا شبیه زمان قحطی که حکم سرقت تخفیف می‌یابد، آیا سخت شدن ازدواج و بمباران جنسی که عفاف را به‌شدت سخت می‌کند، موجب تخفیف در حساسیت امر عفاف نمی‌شود؟ (مساله فقهی) پرسشی که باید فقها در باره آن نظر دهند.
- انضباط اجتماعی: امر اجتماعی نیازمند انضباط‌دهی در جامعه است. این امکان وجود دارد که هنجارها و ارزش‌هایی که اجتماعی شده‌اند، از سوی برخی افراد به رسمیت شناخته نشده و رعایت نشوند. بنابراین، نیاز به «الزام اجتماعی» نیز داریم که کار نیروهای انتظامی و قوه‌قضائیه است؛ اما پس از تحقق ارزش اجتماعی، ظرفیت اجتماعی و اقناع اجتماعی.

  پیشنهادهای اجرایی
در بحث عفاف، باید از رویکرد فردی و انتظامی به رویکرد اجتماعی تغییر رویه داد. از این رو:
1- اموری شبیه گشت امنیت اخلاقی در حوزه حجاب (گشت ارشاد) تا فراهم شدن زمینه‌های اجتماعی متوقف شود.
 2- ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر؛ اولا از رویکرد «امر و نهی» در حوزه حجاب به رویکرد «معروف‌سازی» عفاف و حجاب تغییر رویه دهد؛ ثانیا بیشتر بر فسادهای کلان در حکمرانی متمرکز شود.
3- در برنامه‌ریزی اجتماعی، تمرکز از حجاب به عفاف منتقل شود و در عفاف، به جای تحکم و اجبار از «تبیین» استفاده شود. این تبیین‌گری باید منجر به «ارزش‌دهی اجتماعی، اقبال اجتماعی و ظرفیت‌سازی اجتماعی» در مقوله حجاب و عفاف شود.
4- باید کمیته‌ای متشکل از متخصصان رشته‌های مختلف برای فرهنگ‌سازی و اجتماعی‌سازی مقوله عفاف و حجاب تشکیل شود و به دور از شتاب و ملاحظات سیاسی، برنامه‌ای علمی و اجرایی در این زمینه طراحی شود.
5- در نظام تعلیم‌وتربیت کشور (همه نهادها و سازمان‌های مربوط) به جای امور ظاهری و مستقیم، باید روی امور پایه و اساسی در عفاف و حجاب سرمایه‌گذاری کنند. این سرمایه‌گذاری باید این محورها را داشته باشد: الف) تقویت توان خویشتنداری در برابر فشار جنسی؛ ب) تقویت توان مقاومت در برابر فشار اجتماعی؛ و ج) تقویت شناخت و باورهای زیرساخت عفاف و حجاب. توضیحی اجمالی در مباحث پیشین گذشت. متخصصان فرهنگی و تربیتی، باید برای اجرایی شدن این امور از خانه تا مدرسه و جامعه، برنامه‌ریزی کنند. مدل عفاف اسلامی در پژوهشگاه قرآن و حدیث که حاصل سال‌ها تحقیق و بررسی است، طراحی و در کتابی به نام «الگوی تنظیم رفتار جنسی» چاپ شده است. این مدل می‌تواند مبنای فعالیت‌های علمی و اجتماعی قرار گیرد.
6-‌ ناگفته نماند که این بحث، خود ذیل بحث سبک زندگی قرار دارد. اکنون نبرد، نبرد سبک زندگی است که ذیل نزاع تمدنی اسلام با تمدن مادی قرار می‌گیرد و پیروز این میدان کسی است که سبک زندگی خود را خوب طراحی و خوب تبیین کرده و آن را اجرایی سازد. نادیده گرفتن ارتباط بحث عفاف با سبک زندگی موجب تشخیص نادرست جایگاه عفاف در کلان زندگی اجتماعی می‌شود.

پی‌نوشت‌ها
1. «الاحصان إحصانان: إحصان نکاح، وإحصان عفاف»
2. مفاهیم مرتبط در روانشناسی: توان «بازداری» Inhibition - Suppression  /  تأخیر ارضا  Delay Gratification  / مقاومت  در برابر «وسوسه» Temptation
3. فانه من یتق ویصبر، فإن الله لایضیع أجر المحسنین
4. المؤمن یتزود، والکافر یتمتع.
5. لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقله اهله   /   لا یخافون فی الله لومه لائم  /  الصبر علی الوحده علامه قوه العقل.

مرتبط ها