کد خبر: 75656

پنجمین قسمت از مستند غیررسمی سراغ کدام بخش از زندگی رهبری رفته است؟

غیررسمی‌تر از غیررسمی

پیرمردی آمد که یک جنبه روحانی داشت _ اهل علم نبود، یک پارچه سفیدی سرش پیچیده بود آمد و از فقر آن مردم شکایت می‌کرد.

محمد رضایتی، عضو شورای سردبیری:  اپیزود اولهای‌هایِ آب و وای‌وایِ نان!
«یک پیرمردی آمد که یک جنبه روحانی داشت _ اهل علم نبود، یک پارچه سفیدی سرش پیچیده بود آمد و از فقر آن مردم شکایت می‌کرد. یک عبارتی به‌کار برد که بعد از سی‌وچند سال، تا حالا یادم مانده. گفت: «آنجا‌ های‌هایِ آب است و وای‌وایِ نان!» این بخشی از خاطره رهبر انقلاب اسلامی از زمانی است که در ایرانشهر بوده‌اند و پیرمردی از اهالی بشاگرد با اشاره به محرومیت‌های این منطقه با ایشان درددل می‌کند. دغدغه‌ای که از سال‌های دور پیش از انقلاب همراه آیت‌الله خامنه‌ای بوده و تا امروز نیز ادامه دارد. مناطق محروم در جغرافیای ایران جاهایی است که شاید در دستگا‌ه‌های عریض و طویل دیده نمی‌شود اما هستند کسانی مثل حاج‌عبدالله والی که دل‌بستگی‌های مرکز‌نشینی را رها می‌کنند و راهی این مناطق می‌شوند. پیش از ورودشان تابلو و بنر نمی‌زنند که به‌زودی در این مکان چه و چه می‌شود، اصلا تابلویی ندارند اما تا دل‌تان بخواهد در دل مردمان آن مناطق جا پیدا می‌کنند. مثل خود رهبری که وقتی به ایرانشهر تبعید شد، حکومت تصور می‌کرد یک روحانی شیعه را به منطقه‌ای سنی‌نشین تبعید کرده و کار برای او سخت می‌شود اما برعکس سیل تابستان 57 و روحیه جهادی آیت‌الله خامنه‌ای ورق را برگرداند. 
بعدها در خاطرات ایشان در کتاب شرح اسم آمده است: «برای دیدن خانه‌هایی که در جریان سیل قرار داشتند و منهدم شده بودند به بیرون شهر رفتیم... همه خانه‌هایی که در مسیر سیل بنا شده بود از بین رفته و هیچ اثری از آنها باقی نمانده بود. وقتی مشغول بازدید از آن منطقه بودیم، در فاصله دورتر، خانواده‌ای از بلوچ که تعدادی زن و بچه و یک مرد در بین آنها بودند دیدیم. بچه‌ای روی دست آن مرد خوابیده و زن‌ها گریه و شیون می‌کردند... دیدن این منظره مرا از درون درهم شکست و با صدای بلند گریه کردم. من حساسیت خاصی نسبت به زن‌ها و بچه‌ها دارم و به‌هیچ‌وجه تاب تحمل مشاهده آزار و اذیت زن یا بچه‌ای ندارم. تاکنون چندین بار به دوستانم گفته‌ام که من صلاحیت قضاوت بین زن و مرد را ندارم زیرا قطعا به نفع زن داوری می‌کنم. نیز تاب دیدن ناراحتی و رنجوری هیچ بچه‌ای حتی در فیلم‌ها را ندارم.» نتیجه این می‌شود که آن خانواده بلوچ وقتی هق‌هق آقای خامنه‌ای را دید، درد خود را فراموش کرد و با تعجب و حیرت به او نگریست.

  اپیزود دوم
کدام تصویر؟ 

از رهبر انقلاب چه تصویری در ذهن دارید؟ این سوال یک سوال از مخاطب خاص نیست که دل‌بستگی‌ها و علاقه‌مندی ویژه‌ای به ایشان دارد. بلکه سوالی از عموم جامعه است. عموم جامعه خصوصا جوان‌ترهایی که از دهه 80 به بعد چشم و گوش سیاسی‌شان باز شده، از ساختارهای حاکمیتی می‌پرسند و شبهات را دور می‌زنند؛ از رهبر انقلاب جز چند تصویر و خبر که از قاب رسمی تلویزیون پخش می‌شود چیزی ندیده‌اند؛ تازه اگر هم دیده باشند معلوم نیست در کنار قاب‌های شبکه‌های خارجی، کدام تصویر را به‌عنوان پیش‌فرض قضاوت‌های خود در نظر می‌گیرند؟ تصویر برساخته رسانه ملی یا تصویر برساخته رسانه‌های غیرملی؟ البته تکلیف رسانه‌های خارجی تا حدی روشن است تاجایی‌که رسانه بزرگی مثل نیویورک‌تایمز روی اعتبار چندین‌ساله خود قمار می‌کند. همین چند وقت پیش بود که این رسانه در ادامه دروغ‌پردازی‌های خرده‌رسانه‌ها دست به قمار زد و ادعای دروغ کسالت رهبر انقلاب را انعکاس داد. روز جمعه 16 سپتامبر (25 شهریور) این روزنامه مثلا معتبر، دروغ بزرگی گفت و ادعا کرد که آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به دلیل بیماری، تمامی برنامه‌هایش را در هفته گذشته لغو کرده است. این روزنامه به نقل از چهار منبع مطلع که نام‌شان فاش نشده مدعی شد: «آیت‌الله خامنه‌ای هم‌اکنون تحت نظر تیمی از پزشکان قرار دارد. یکی از این منابع مطلع هم خبر داد که رهبر جمهوری اسلامی ایران در هفته گذشته با درد شدید معده و تب بالا روبه‌رو بوده و به دلیل «انسداد روده» تحت عمل جراحی قرار گرفته است.» جالب اینکه از آن روز تا حالا، رهبر انقلاب چند دیدار ازجمله بازدید میدانی از دانشکده افسری هم داشته‌اند. 
حالا اگر بپذیریم که رسانه‌های خودمان در بازنمایی شخصیت رهبری ایران موفق عمل کرده‌اند باید بپرسیم این تصویر چقدر به خود واقعی ایشان نزدیک است؟ شاید ساخت سری مستندهای غیررسمی که تاکنون چهار قسمت از آن پخش شده تلاش دارد تا تصویری نزدیک به واقعیت رهبر انقلاب ارائه دهد. تصویری که حتما از خبرهای رسمی منتشر شده در تلویزیون و خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها به ایشان نزدیک‌تر است. عصر روز یکشنبه سری پنجم این مستند که بی‌ارتباط با مقدمه اول این متن نیست برای جمعی از اهالی رسانه اکران شد. علی صدری‌نیا کارگردان غیررسمی 5 سراغ وجه تازه‌ای از رهبر انقلاب رفته و روحیه جهادی رهبر انقلاب را به تصویر کشیده است؛ روحیه‌ای که ایشان پیش از انقلاب داشته‌ و هنوز هم دارند و در حوادث مختلف حتی بعد از رهبری دنبال کرده‌اند. ابتدای مستند با تصاویری از حضور و بازدید سرزده رهبری در زلزله 20 سال پیش بم است که به قول صدری‌نیا، «خیلی از ما یادمان رفته و خیلی از بخش‌های جامعه آن تصاویر را ندیده‌اند.» افرادی کنار ماشین می‌آیند و از مشکلات‌شان می‌گویند اما نمی‌دانند که فردی که جلو نشسته رهبری است؛ چراکه قرار است ایشان بی‌واسطه و از نزدیک مشکلات مردم را ببیند. این روحیه ادامه همان روحیه به‌جا مانده از سیل تابستان 57 پیرانشهر، حرکات و حضور جهادی ایشان در دوران ریاست‌جمهوری و رهبری است که در لابه‌لای رخدادها و حوادث و بازنمایی‌های رسمی از ایشان دیده نشده یا کمتر دیده است.

مرتبط ها