کد خبر: 74546

«فرهیختگان» از گیشه و تعداد مخاطبان سینمای ایران در 6 ماه نخست امسال گزارش می‌دهد

چالش 260 میلیاردی که باید به 800 میلیارد برسد

برای 6ماه نخست امسال، اگرچه متوسط قیمت بلیت، رشدی حدودا 3 برابری را به نسبت سال 98 تجربه کرده است، اما تعداد مخاطبانش، نصف شده‌اند .

مجتبی اردشیری، خبرنگار:سینمای ایران با تمام فرازونشیب‌هایی که طی 6ماهه نخست امسال تجربه کرد، به نیمسال دوم رسید. در نیمسال نخست، سینما برخلاف آنچه که انتظار می‌رفت، نتوانست خود را مماس با شرایط نرمال پیش از دوران کرونا قرارداده و افت مخاطب عجیبی را تجربه کرد. افت مخاطبی که نخستین نشانه ظهور آن، در اکران نوروزی دیده شد. جایی که سینمای ایران در 13 روز ابتدایی فروردین، تنها با جذب حدود 874 هزار نفر، 33 میلیارد و 500 میلیارد تومان فروخت که یک آمار شوکه‌کننده بود؛ چراکه این انتظار وجود داشت که کل مبلغ فروش نوروزی سینماها، تنها با گیشه پرفروش‌ترین فیلم محقق شود. 
این آمار سبب شد تا بیشترین نگاه‌ها در آسیب‌شناسی این افت وحشتناک، متوجه 50درصد افزایش قیمت بلیتی باشد که برای امسال اعمال شد و از همان زمان، مخالفان بسیاری پیدا کرد. در ادامه، هر چه به جلو آمدیم، این وضعیت بغرنج بیشتر خودش را نشان داد و نتوانست خود را از مهلکه کم‌مخاطبی نجات دهد. وضعیت شش‌ماه نخست امسال، مصداق بارز این ضرب‌المثل است که سالی که نکوست، از بهارش پیداست. وقتی بازه‌طلایی نوروز با آن میزان مخاطب بدرقه شد، مشخص بود که درصورت عدم‌تغییر ریل، آن وضعیت برای دیگر بازه‌های طلایی نظیر عیدفطر و اکران تابستان نیز تداوم خواهد یافت. همین‌طور هم شد و سینمای ایران، عملا همه‌چیز را به‌دست تقدیر سپرد و فقط با بالا نگه‌داشتن کرکره سینماها و روشن‌ماندن چراغ آنها، عملا نتوانست راهبردی اجرایی ارائه دهد تا اکنون و طبق آمارها، قویا اعلام کنیم که سیاست اکران طی 6ماه نخست امسال، با شکست سهمگینی مواجه شد. 

سینماها طی 6ماه نخست 1401 چقدر فروختند؟
سینماهای کشور در بهار و تابستان امسال، 259 میلیارد و 500 میلیون تومان فروش داشتند که اگرچه به لحاظ ریالی، یک عدد دهان‌پرکن نشان می‌دهد اما به‌هیچ‌وجه، رقم قابل‌قبولی برای این مدت فعالیت نیست. قطعا اگر این گیشه، برای تنها بهار امسال محقق می‌شد، همه خشنود بودند اما اکنون و پس از گذراندن 3 بازه‌طلایی نوروز، عید فطر و تابستان، دیگر نمی‌توان این عدد دهان‌پرکن را نشانه مثبت و روبه‌بهبودی در مسیر سینمای ایران محسوب کرد.  سینمای ایران در فروردین‌ماه 50 میلیارد و 500 میلیون، اردیبهشت‌ماه 39 میلیارد و 300 میلیون، خردادماه 35 میلیارد و 200 میلیون، تیرماه 46 میلیارد و 300 میلیون، مردادماه 32 میلیارد و 100 میلیون و شهریورماه 52 میلیارد تومان فروخت.  البته که این آمار تنها مختص به فیلم‌های بلند ایرانی اکران‌شده طی 6ماه نخست است و اگر آمار فیلم‌های گروه هنروتجربه، مستند و فیلم‌های خارجی را به این رقم بیفزاییم، به عدد 259 میلیارد و 500 میلیون تومان می‌رسیم.  متوسط قیمت بلیت نیز طی نیمسال ابتدایی 1401، 33 هزار تومان بوده است. 

تعداد سانس‌ها و مخاطبان سینما در 6ماه نخست امسال
در 6 ماه نخست امسال، 8 میلیون و 300 هزار نفر به سینماها رفتند. این میزان مخاطب در 345 هزار سانس ساماندهی شدند که البته با توجه به این میزان سانس، نمی‌تواند آمار قابل‌قبولی محسوب شود. 
از این میزان، 3 میلیون و 915 هزار نفر در بهار به سینماها رفتند و 4 میلیون و 385 هزار نفر نیز پذیرای سینمای تابستانه بودند. فصل بهار با توجه به دو بازه نوروز و عید فطر، پذیرای مخاطبان اندکی بود که راندمان میزان مخاطب طی 6ماه نخست را پایین آورد و نتوانست به‌مانند بهار سالیان پیش از کرونا، یک فصل طلایی در سینمای ایران نام بگیرد. البته که حتی تلاقی ماه مبارک رمضان با بهار امسال نیز نمی‌تواند بهانه کافی برای این میزان استقبال را هم‌پوشانی کند.  تابستان نیز اگرچه پذیرای محرم و صفر بود اما با این وجود نیز، خودی نشان نداد تا پرونده 6ماه نخست 1401 در حوزه مخاطب نیز به‌مانند فروش، با ناکامی بسته شود. 

سهم تهرانی‌ها از سینمای 1401
در 6ماه نخست امسال، 3 میلیون و 950 هزار نفر از شهروندان پایتخت به سینما رفتند که این میزان مخاطب، گیشه 137 میلیارد و 500 میلیونی را برای سینمای ایران به‌همراه داشت.  برای این مختصات آماری، 135 هزار سانس ترتیب داده شد. 

سهم شهرستانی‌ها از اکران 1401
شهرهای دیگر به‌جز تهران نیز در 6ماه نخست امسال، 4 میلیون و 350 هزار مخاطب داشتند که مجموع گیشه این تعداد مخاطب، 122 میلیارد تومان بوده است.  برای این میزان مخاطب و گیشه نیز 210 هزار سانس ترتیب داده شد. 

نصف‌شدن مخاطب در مقایسه با زمان مشابه سال 97 و 98
اینکه میزان گیشه و تعداد مخاطبان سینما طی 6ماه نخست امسال وضعیت اسف‌باری را تجربه کرد، اگرچه در یک نگاه کلی و ظاهری نیز به‌خوبی قابل درک است اما میزان این افت، زمانی بیشتر محسوس می‌شود که بخواهیم آن را با سالیان نرمال پیش از دوران کرونا مقایسه کنیم.  در 6ماه نخست سال16.97 میلیون و 700 هزار مخاطب به سینما رفتند که چیزی بیش از 2برابر تعداد مخاطبان امسال است. این میزان مخاطب در سال 97، با متوسط قیمت بلیت 9 هزار و 200 تومان، 145 میلیارد تومان به گیشه سینماها واریز کردند.در 6ماه نخست سال 98 که شهریورماه آن با ماه محرم تلاقی داشت، میزان مخاطب، اندکی افت داشت و به 15 میلیون و 591 هزار مخاطب رسید که باز هم تقریبا 2برابر تعداد مخاطبان کنونی محسوب می‌شود.  این تعداد مخاطب با متوسط قیمت بلیت 11 هزار و 400 تومانی، 178 میلیارد و 500 میلیون تومان گردش سرمایه سینما را رقم‌زدند.  برای 6ماه نخست امسال، اگرچه متوسط قیمت بلیت، رشدی حدودا 3 برابری را به نسبت سال 98 تجربه کرده است، اما تعداد مخاطبانش، نصف شده‌اند که این ریزش مخاطب، اجازه نداد تا گیشه، فرآیند طبیعی خود را طی‌کرده و به یک فروش نرمال که حداقل 500 میلیارد تومان بود، دست یابد. 

24 مخاطب برای هرسانس
اما این مدل گزارش آماری، تمام عمق فاجعه نیست. با یک محاسبه ساده می‌توان ابعاد دیگری از این شبه‌فاجعه را روشن کرد.  در 6ماه نخست امسال، 8 میلیون و 300 هزار نفر به سینماها رفتند که برای این تعداد مخاطب، 345 هزار سانس تعریف شد. حال با تقسیم میزان مخاطب بر این تعداد سانس متوجه می‌شویم که هرسانس، تنها 24 مخاطب داشته است که مطابق با گنجایش یک سالن وی‌آی‌پی است.  به‌عبارتی، اگر تمام سانس‌های 6ماه اخیر در سالن‌های کوچک وی‌آی‌پی نمایش داده می‌شد، آن زمان، چنین آماری به‌دست می‌آمد. حال آنکه در شرایط کنونی، حدود 110 هزار صندلی فعال در بیش از 630 سالن کشور پراکنده است که کاملا مشخص است با این میزان مخاطب، چه‌میزان استهلاک بالایی را برای سینماداران به ارمغان می‌آورد. 

پرفروش‌ترین فیلم‌های 6ماه نخست 1401
در نیمسال 1401، کمدی انفرادی همان‌گونه که تصور می‌شد، با 2 میلیون و 80 هزار مخاطب و فروش گیشه 67 میلیارد و 500 میلیونی خود، پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین فیلم نام‌ گرفت. البته فیلم مسعود اطیابی، حدود 5 ماه به‌روی پرده بوده و با وجود این میزان فروش، احتمالا نتوانست رضایت تهیه‌کننده‌اش را درپی داشته باشد؛ چراکه عامریان در گفت‌وگویی عنوان کرده بود که انتظار فروش 120 میلیاردی از این فیلم دارد. 
با این‌حال پرمخاطب‌ترین فیلم 6ماه ابتدایی سال، 63 هزار و 800 سانس را تجربه کرد که به‌طور متوسط، در هرسانس این فیلم، 32 مخاطب وجود داشت که این آمار، دیگر رویه نگران‌کننده‌ای است که طی این مدت بر سینمای ایران رقم‌خورد؛ یعنی پرفروش‌ترین فیلم سینمای کشور در 6ماه اخیر در هرسانس، تنها 32 مخاطب داشته است. 
دومین فیلم پرفروش، کمدی سگ‌بند است که 1 میلیون و 280 هزار مخاطب داشت و 41 میلیارد و 100 میلیون تومان نیز فروخت. 
علف‌زار، به‌عنوان سومین فیلم پرفروش، 600 هزار مخاطب داشت و 20 میلیارد و 350 میلیون تومان فروش کرد. 
تی‌تی، با تعداد مخاطب 590 هزار نفر و فروش 19 میلیارد و 300 میلیونی خود، در رتبه‌چهارم جدول فروش ایستاد. 
پنجمین رتبه نیز دراختیار ابلق قرار دارد که در کمتر از 40 روز توانست 485 هزار نفر را به سینماها کشانده و 15 میلیارد و 400 میلیون تومان نیز بفروشد. 
دوزیست، موقعیت مهدی، شادروان، پسر دلفینی و روز صفر، دیگر فیلم‌های پرفروش 6ماه ابتدایی سال 1401 به‌حساب می‌آیند. 

چرا سینما به این‌روز افتاد؟
پرسشی که هم‌اکنون مطرح است این است که چرا در سالی که احساس می‌شود با فروکش کردن شیوع کرونا، اوضاع بیش از هر زمان دیگری به شرایط نرمال نزدیک است، سینما در روندی معکوس قرارداشته و چنین راندمان ضعیفی را از خود به‌نمایش می‌گذارد. 
درباره شکل‌گیری شرایط فعلی، چند عامل وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. 
قطعا نخستین عامل که در مقام یک سد بزرگ مانع از افزایش میزان مخاطبان سینما شده، بحث قیمت بلیت است. قیمت بلیت برای امسال با رشد 50درصدی، به سقف 45 هزار تومان در پردیس‌ها و سینماهای مدرن رسید. به‌گونه‌ای که متوسط قیمت بلیت در کل کشور که برای سال گذشته 21 هزار و 800 تومان بود، امسال به 33 هزار تومان رسید. 
عاملی که کاملا مشخص بود با توجه به ضعیف‌شدن شرایط اقتصادی خانواده‌ها، سبب نزول میزان مخاطب نیز خواهد شد. اما این اتفاق اظهرمن‌الشمس توسط موافقان گرانی قیمت بلیت سرکوب شد و آنها با همان استدلال همیشگی که سینما در شرایط کنونی ارزان‌ترین تفریح مردم است، روی این ضعف مشهود سرپوش گذاشتند و اجازه دادند تا سینما به چنین عملکردی طی 6ماه طلایی امسال برسد. 
این دوستان نمی‌دانستند که سینما کالا نیست که توسط مشتری با متوسط قیمت 33 هزار تومان خریداری شود و برچسب ارزان به آن الصاق کرد. سینما در قالب یک مجموعه، می‌تواند پذیرای ده‌ها و صدها مخاطب در سالن شود و بنابراین افزایش جزئی قیمت بلیت نیز می‌توانست تمامی طرف‌ها را راضی‌تر از شرایط فعلی نگه‌دارد. 
این گروه بدون درنظرگرفتن چنین مختصاتی، با همین استدلال، با بالا نگه‌داشتن قیمت بلیت سبب رقم‌خوردن چنین شرایطی برای سینمای ملی شدند و جالب آنکه هنوز هم متوجه اشتباه خود نشده‌اند. حتی پس از آنکه در روزهای نیم‌بها تعداد مخاطبان به 4 برابر میزان روزهای عادی می‌رسد بازهم نمی‌خواهند بپذیرند که این افزایش قیمت غیرکارشناسی‌شده بلیت، چه بلایی را بر سر سینمای ملی آورده است. 
در همین بلبشویی که قیمت بلیت ایجاد کرد، هسته مرکزی مدیران سینمایی نیز نتوانستند آرامش را به سینما هدیه دهند. در پی این جریان، نخست شورای صنفی نمایش قبلی پاشیده شد، سپس تجربه اشتباه شورای راهبردی روی کار آمد و بعد از آن نیز شورای صنفی جدید با عملکردی عجیب تا توانست در تنور فیلم‌سوزی هیزم ریخت تا بسیاری از فیلم‌ها، علی‌الخصوص آثار سینمای اجتماعی به معنای واقعی کلمه بسوزند. 
به‌عنوان مثال به این دگردیسی نزولی در اکران سینمای اجتماعی توجه کنیم: علف‌زار، سوم خرداد به روی پرده رفت و 40 روز بعد که جایگاهش در سینما تثبیت شد و به فروش خوبی رسید، ناگهان تی‌تی از راه رسید. فیلم آیدا پناهنده تا خواست شتاب فروش خود را پس از 35 روز بیشتر کند، دوزیست از راه رسید. به این فیلم حتی اجاره نفس‌کشیدن هم داده نشد؛ چراکه 6 روز بعد از نمایش آن، ابلق از راه رسید. با نمایش هر یک از این 4 فیلم که می‌توانستند راندمان فروش سینمای اجتماعی در هرفصل را تضمین کنند و گیشه بالاتر از 30 میلیارد داشته باشند، فروش فیلم قبلی سرشکن شده و به این‌ترتیب، ضربه‌ای جدی بر پیکره سینمای اجتماعی وارد شد. 
مراتب این فیلم‌سوزی با نمایش 36 فیلم بلند سینمایی، بیشتر هم شد. در 6ماه نخست امسال، علاوه‌بر این 36 فیلم بلند، تعدادی فیلم مستند، چند فیلم مربوط به گروه هنروتجربه و چند فیلم خارجی نیز به‌روی پرده رفت تا تعداد آثاری که امسال، سالن‌های سینمایی را به اشغال خود درآوردند، به بیش از 60 فیلم برسد. 

آیا رویای گیشه 800 میلیاردی برای امسال محقق می‌شود؟
وضعیت اکران در 6ماهه دوم امسال اگر بخواهد مانند نیمه‌ابتدایی خود باشد، وضعیت به‌مراتب نگران‌کننده‌تر است؛ چراکه در نیمه‌نخست امسال مناسبت‌هایی چون نوروز، عید فطر و تابستان قرار داشت که در نیمه‌دوم سال چنین بازه‌هایی وجود ندارد. ضمن اینکه می‌توان به این موضوع نیز امیدوار بود که تمام بازه‌های نامناسب برای سینما، نظیر ماه مبارک رمضان، محرم و صفر نیز در نیمسال نخست قرارداشت و برای 6ماه دوم، خبری از این مناسبت‌ها نیست. 
بنابراین اگر فروش فیلم‌ها با همین دست‌فرمان پیش برود و در خوش‌بینانه‌ترین حالت همین راندمان تکرار شود، فروش امسال سینما به 500 میلیارد و تعداد مخاطب نیز به 16 میلیون نفر خواهد رسید که نمی‌تواند از هیچ‌منظری، رضایت‌بخش باشد. 
بنابراین می‌توان با رعایت تمهیداتی، میزان مخاطب امسال را به 3 برابر وضع کنونی یعنی 25 میلیون نفر و گیشه سینماها را هم به 800 میلیارد تومان افزایش داد. 
نخستین راهکار برای نائل‌آمدن به این وضعیت، جدی گرفتن طرح بلیت شناور است. طرحی که به موجب آن، سانس‌های ابتدایی و ظهرگاهی سینماها نیم‌بها، سانس‌های بعدازظهر سالن‌های مدرن 35 هزار تومان و سانس‌های شبانه نیز همان 45 هزار تومان می‌شود. قیمت بلیت، برای سینماهای ممتاز و درجه 1 نیز به همین تناسب، تغییر می‌کند. یک قاعده مرسوم در تقریبا تمامی کشورهای صاحب سینما که در ایران چندان جدی گرفته نشده است. 
شورای صنفی نمایش چندی پیش به سینماها این اجازه را داد تا به صورت اختیاری، بلیت خود را شناور کنند که تنها 6 سینما، از این طرح استقبال کرده و رشد حدودا 12 درصدی را تجربه کردند. 
بنابراین در این مسیر اولا ضرورت دارد تا شورای صنفی نمایش، سینماداران را از مزایای بالای این طرح مطلع کند و ثانیا با اجباری‌کردن این طرح، زمینه را برای حضور بیشتر مخاطب در سینما فراهم آورد. طرحی که پیش‌تر به صورت آزمایشی برای فیلم هناس در سینماهای حوزه هنری به‌کار بسته شد و رشد بیش از 30درصدی مخاطب را برای این فیلم به همراه آورد. 
بنابراین طرح بلیت شناور می‌تواند با شکستن قیمت کنونی بلیت که سد بزرگی در مسیر استقبال باشکوه مخاطب از آثار است، زمینه استقبال بیشتر مخاطب را در سانس‌های ظهرگاهی و بعدازظهر سینماهای کشور فراهم کند. 
دومین راهکار، مربوط به کاهش مراتب فیلم‌سوزی است که این مهم، با تغییر رویکرد شورای صنفی نمایش، قابل ترمیم است. ضرورتی ندارد که این شورا در خروجی جلسه‌های یکشنبه‌ خود، حتما نام چند فیلم را به‌عنوان اکران‌های جدید معرفی کند. به فهرست 36 فیلم بلند سینمایی که در نیمه ابتدایی امسال به روی پرده رفت نگاه کنید: حداقل یک‌سوم این فیلم‌ها، مناسب نمایش در سامانه‌های وی‌اودی بوده که به‌جز اشغال سینماها و کاهش سالن‌های آثار پرمخاطب، رهاورد دیگری را برای سینمای ایران به‌همراه نیاورده است. 
بنابراین با کوچ این فیلم‌ها به پلتفرم‌های اینترنتی و مهندسی اکران که به عدم‌نمایش هم‌زمان فیلم‌های پرفروش یک‌گونه مربوط است، به یک اکران چابک می‌رسیم که طی آن، فیلم‌های پرمخاطب می‌توانند در یک فضای آزادانه، اکرانی آزاد و نرمال را تجربه کرده و مخاطبان آن‌گونه را به سینماها بکشانند. 
تلاش برای نمایش فیلم‌های مساله‌دار نیز می‌تواند راه‌حل خوبی برای افزایش میزان مخاطب سینماها باشد. همچنانکه باید از غنیمت جام‌جهانی نیز استفاده کرد که در یک‌بازه یک‌ماهه، می‌تواند تنفس مصنوعی خوبی به سینماهای کشور داده و طی آن با نمایش مسابقات تیم ملی فوتبال کشورمان و البته چند تیم پرطرفدار دیگر هزینه قابل‌قبولی را به گیشه سینماهای کشور تزریق کند. 
البته که تعیین‌تکلیف چند سینما و پردیس که هنوز فعال نیستند یا مراحل اتمام آنها نزدیک است نیز می‌تواند ظرفیت خوبی را برای فیلم‌های روی پرده ایجاد کند تا با افزایش سالن، مخاطبان بیشتری را به سینماها بکشاند. به‌عنوان مثال پردیس باغ کتاب با 11 سالن که سومین سینمای پرفروش کشور بود، هیچ فعالیتی امسال نداشته است که می‌توان با رفع موانع، مشکل داخلی این پردیس را مرتفع نمود و آن را به ناوگان سینمایی کشور افزود. 
این راهکارها، مجموعه مواردی بود که از قیمت بلیت، تا شکل سیاستگذاری و البته لجستیک سینما را پوشش داده و تمامی آنها نیز کارکردی اجرایی دارند. راهکارهایی که اجرای صحیح و هوشمندانه آن می‌تواند یک نیمه درخشان را برای امسال سینمای ایران به‌ ارمغان آورده و سینمای کشور را پس از دوسال‌ونیم رکود، در مسیر نرمال خود قرار دهد. 

مرتبط ها