کد خبر: 74271

چرا نام‌های بزرگ در هفتادونهمین جشنواره فیلم ونیز ندرخشیدند؟

سیاست؛ چراغ‌روشن یک جشنواره کم‌فروغ

جایگاه جشنواره ایتالیایی به دلیل آنکه سیاست را سرلوحه فعالیت‌هایش قرار داده بود، تا حدود بسیاری کمرنگ شد و نتوانست جایگاه خود را از کن باز پس گیرد.

مجتبی اردشیری، خبرنگار گروه فرهنگ:هفتادونهمین دوره جشنواره ونیز در شرایطی به پایان راه رسید که انتظارها راجع‌به قدیمی‌ترین فستیوال سینمایی جهان را برآورده نکرد؛ دامنه انتظاراتی که علاوه‌بر کیفیت آثار شامل حواشی و تصمیم‌های عجیبی بود که مدیران این دوره از جشنواره اتخاذ کرده بودند تا این موارد اجازه ندهند، ونیز 2022 طی یک روند طبیعی تمام تمرکز خود را روی مقولات کیفی و هنری معطوف کند. 
1- جشنواره ونیز در نخستین سال‌های فعالیت خود، یک مقارنه درست با جشن آکادمی اسکار داشت. فیلم‌های مهم جهان در ونیز نمایش داده می‌شدند و در ارزیابی‌های نهایی اسکار، موردتوجه قرار می‌گرفتند. این رویه، تا زمانی که کن توانست گوی سبقت را از ونیز برباید، ادامه داشت. با ظهور کن که جشنواره‌ای هنری‌تر از ونیز بود، جایگاه جشنواره ایتالیایی به دلیل آنکه سیاست را سرلوحه فعالیت‌هایش قرار داده بود، تا حدود بسیاری کمرنگ شد و از آن زمان، دیگر هیچ‌گاه نتوانست جایگاه خود را از کن باز پس بگیرد. 
2- طی دهه اخیر که فاصله کیفی میان این دو جشنواره به طرز فاحشی، معنادار شده بود، ونیز تصمیم گرفت با پایین کشیدن فتیله سیاسی‌کاری‌های خود، کمی بیشتر به وجوه هنری بپردازد؛ رویکردی که تاحدودی هم جواب داد که نمونه آن، در مقایسه امسال آثار این دو جشنواره، به‌راحتی ملموس است. کن کم‌فروغ درکنار ونیز پرستاره، توان درخشش نداشت. 
3-در دوره‌ای که تصور می‌شد ونیز به اعتبار بالایی در جذب کارگردانانی که حاضر شده بودند نخستین رونمایی از فیلم خودشان را در این جشنواره انجام دهند، حرکاتی ناشیانه، وجاهت هنری این جشنواره را زیرسوال برد. نخستین تیر ترکش چنین رویکردی، خود را در انتخاب فیلم «خرس نیست» جعفر پناهی نشان داد؛ جایی‌که آلبرتو باربرا، مقابل دوربین خبرنگاران، از حضور فیلم خرس نیست در بخش رقابتی این دوره، بدون در نظر گرفتن مراحل مرسوم آثار این بخش خبر داد. اتفاقی عجیب که دوهفته پس از بازداشت این کارگردان، رسانه‌ای شد و مشخص بود ونیز، نه‌تنها برنامه ویژه‌ای برای این بازداشت در نظر گرفته بلکه یک جایزه هم برای آن کنار گذاشته است. 
4- دامنه سیاسی‌بازی‌های ونیز به همین جا ختم نشد. هیلاری کلینتون در حرکتی عجیب، روی فرش قرمز افتتاحیه این مراسم حضور یافت و برای دقایقی کوتاه، چند عکس گرفت و سپس خاک ایتالیا را ترک کرد. اتفاقی عجیب در ونیز که مشخص نبود به چه دلیل رخ داده اما هرچه بود اینکه ونیز داشت به لحاظ سیاست‌زدگی گوی سبقت را از کن می‌ربود. 
5- پخش صحبت‌های زلنسکی در مراسم افتتاحیه کن، انتقادهای بسیار را به همراه داشت. بیشترین انتقادها دایر بر این موضوع بود که چرا باید صحبت‌های یک رئیس‌جمهور، در مراسم افتتاحیه یک جشنواره سینمایی نمایش داده شود؟ برخی منتقدان پا را از این حد نیز فراتر نهاده و در این زمینه، طرح مساله کرده بودند که چرا تریبون، به این رئیس‌جمهور جنگ‌زده داده شده و اساسا مگر درحال حاضر، تنها اوکراین است که در جنگ به سر می‌برد؟ این ناشی‌گری کن، در ونیز نیز تکرار شد و این جشنواره نیز در مراسم افتتاحیه خود، اقدام به پخش صحبت‌های زلنسکی کرد. یعنی جشنواره ونیز با وجود آگاهی از تمام تبعاتی که از این بابت، نصیب جشنواره کن شد، بازهم تصمیم گرفت چنین بخشی را در افتتاحیه خود بگنجاند. اصرار بر سیاسی‌کاری درجشنواره سینمایی، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟
6-این رویکرد، با نمایش مستندی از زندگینامه شیرین عبادی، تداوم یافت. مستندی که تنها برای 12 نفر نمایش داده شد و کیفیت آن به اندازه‌ای ضعیف بود که مراتب اعتراض همین تعداد اندک را در پی داشت. ونیز چرا باید در کنار ده‌ها مستند باکیفیتی که در سراسر جهان حضور دارند، تریبون را به جهت سیاست‌ورزی‌های خود، دراختیار یک مستند ضعیف قرار دهد؟ مستندی که تنها منافعی را برای کارگردان و البته شیرین عبادی، به همراه داشت و هیچ آورده‌ای را نصیب جشنواره ونیز نکرد. 
7- در روز نمایش فیلم خرس نیست، همان‌گونه که انتظار می‌رفت، میتینگ خوبی برای این فیلم تدارک دیده شد. تعدادی با حضور روی فرش قرمز، تصاویر حسین پناهی و محمد رسول‌اف را در دست گرفتند. در زمان نمایش فیلم هم یک صندلی خالی به یاد پناهی خالی گذاشتند و درنهایت، امتیازهای چهار و پنج منتقدان بود که به این فیلم حواله داده شد تا خرس نیست، در اعتراض چند مخاطب ایرانی که میهمان این جشنواره بودند و نسبت به کیفیت اثر ناراضی بودند، در جدول ارزش‌گذاری، در اندازه یک شاهکار تحویل گرفته شود و درنهایت با اعطای جایزه ویژه هیات‌داوران، پروسه حمایتگرانه ونیز برای این کارگردان کامل شد. 
8- در دوره‌ای که ونیز مملو از اسامی بزرگی چون الخاندرو گونزالز اینیاریتو، دارن آرونوفسکی، مارتین مک‌دونا، والتر هیل، پل شریدر، اولیویا وایلد، الیور استون، جان‌فرانکو رزی، لارس فون‌تریه و نیکلاس ویندینگ‌رفن بود، ونیز با سیاست‌زدگی افراطی خود، به‌نفع رقیب سنتی خود عمل کرد و نتوانست از این رهگذار که می‌توانست اعتبار حرفه‌ای بیشتری را برای این دوره به همراه بیاورد، استفاده موثری کند. 
9- البته از این فهرست، فیلم مک‌دونا، بیش از دیگران تحویل گرفته شد. برخی با انتقاد از این رویکرد، حتی به این موضوع نیز ورود کردند که چطور یک مستند توانسته در حضور 22 فیلم داستانی دیگر، شیر طلایی را از آن خود کند؟ هرچند نمی‌توان روی این ادعا، صحه گذاشت و آن را اظهارنظری حرفه‌ای تلقی کرد اما قدرمسلم آنکه از 23 فیلم بخش رقابتی، به جز خرس نیست پناهی، هیچ اثر دیگری نتوانست مقبولیت بالایی پیدا کرده و همواره نقدهای معترضی علیه فیلم‌های مهم این دوره وجود داشت که اجازه نداد تا آن اثر، با نقدهای مثبت بسیاری بدرقه شود. 
10- ونیز دوره کیفی عجیبی را پشت‌سر گذاشت. از میان این همه نام‌های بزرگ، برفک که فیلم افتتاحیه بود، در همان روز دوم، فراموش شد. فیلم اینیاریتو که یکی از مهم‌ترین آثار این دوره بود، بلافاصله پس از نمایش، مورد تمسخر قرار گرفت و آن واکنش عجیب را از سوی این کارگردان مشاهده کرد. نهنگ آرنوفسکی که از آن به‌عنوان بمب ونیز امسال نام برده می‌شد، از همان ابتدا مورد نقدهای متناقض قرار گرفت و ونیز را دست خالی ترک کرد، جیانی آملیو پیشکسوت هم نتوانست با فیلم تماما ایتالیایی ارباب مورچه‌ها، اتفاقی را رقم بزند، امانوئل کریالسه گزیده‌کار نیز نتوانست با بازی پنه‌لوپه کروز، برای بی‌نهایت افتخارآفرینی کند، اندرو دامنیک سخت‌پسند هم با فیلم جنجالی بلوند، تحسین چندانی را ندید، زندگی عاشقانه فوکودا که یکی از نوابغ دهه اخیر سینمای ژاپن است نیز علی‌رغم درخشش نسبی، موفقیتی را در ونیز رقم نزد، نخستین تولید آرژانتینی کمپانی آمازون یعنی آرژانتین 1985 نیز با انتقادهای تندی همراه شد تا عمده آثاری که پیش از آغاز جشنواره، امیدهای بسیاری از آنها می‌رفت، سبب شوند تا تراز کیفی این دوره، بسیار پایین‌تر از آن چیزی باشد که در روز انتشار اسامی آثار بخش رقابتی، هر مخاطبی را ذوق‌زده می‌کرد. 

مرتبط ها