اصطلاح «شمشیر داموکلس» برگرفته از داستانی اساطیری متعلق به یونانباستان، آن هم چهار قرن پیش از میلاد مسیح است. اصل ماجرا مربوط به شخصی بهنام داموکلس است که در دربار یکی از پادشاهان جبار یونانباستان مشغول خدمت بوده. حکایت از این قرار است که درباری خوشزبان همواره از خوشبختی پادشاه میگفته و این گفتههای او پادشاه را برآن داشته که به داموکلس پیشنهاد دهد چند روزی بهجای او بر تخت پادشاهی تکیه زند. قسمت اصلی ماجرا که اصطلاح شمشیر داموکلس را حالا و با گذشت بیش از 20 قرن از میلاد مسیح همچنان کاربردی نگه داشته، ابتکار پادشاه است که باعث میشود داموکلس برای همیشه عطای تجربه پادشاهی را به لقایش ببخشد. با این شرح که پادشاه یونانی، شمشیری برنده را با نخی باریک بالای سر داموکلس قرار میدهد و داموکلس خرم از تجربه پادشاهی و بیخبر از همهجا تا هنگام شام متوجه آن نمیشود اما زمانی که آن شمشیر را بالای سر خود میبیند، همه لذتها و خوشبختیهای چندساعته خود را هم با نگرانی و ترسی همیشگی همراه میداند. اصطلاح شمشیر داموکلس که در چند خط ماجرای آن را خواندیم، بهطور کلی بهمعنای برقراری تهدیدی دائمی و ترسی همیشه موجود است؛ مسالهای که شاید این روزها بتوان مظاهری از آن را در مناسبات آژانس، کشورهای غربی و ایران یافت. درست است ایران داموکلس و غربیها پادشاه یونانی نیستند اما رویایی که آمریکاییها در سر میپرورانند، آن است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نقش آن شمشیر را بازی کند؛ شمشیری که همواره و تا مدتی نامعلوم، ایران را تهدید کند و هرگونه توافق احتمالی را هم تحتالشعاع خود قرار دهد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در مواجهه با ایران، کمتر از او اظهارنظر فنی و غیرسیاسی شنیدهایم هم نشان داده تمایلی جدی دارد که مساله پادمانها، برای همیشه مانند شمشیر داموکلس بر سر برنامه هستهای صلحآمیز ایران باقی بماند تا در هنگام نیاز آمریکا، بتواند با تهدید و اعمال فشار سیاسی، کشورمان را از حقوق خود در این زمینه دور نگه دارد. نیمه خردادماه بود که گروسی، در اقدامی عجیب، در آستانه نشست شورای حکام آژانس به سرزمینهای اشغالی سفر کرد و در دیدار با مقامات رژیمصهیونیستی و نشستهای خبری بعد از آن، گریزهایی مخرب و غیرسازنده به برنامه هستهای ایران زد؛ اقداماتی که قطعنامه شورای حکام در نشست چند روز بعد از آن را بهدنبال داشت. با توجه به این موارد و اظهارنظرهای جستهگریخته مقامات کشورهای مذاکرهکننده در وین، درحالحاضر بهنظر میرسد اصلیترین محل مناقشه میان طرفها، مساله پادمانهاست. بهمعنای دقیقتر، یکی از جدیترین موارد موردمطالبه ایران، بستهشدن پروندههای ادعایی علیه برنامههای صلحآمیز کشورمان توسط آژانس است؛ مسالهای که بدیهیترین حق ایران در جریان مذاکرات شمرده میشود.
پنجشنبهشب بود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد که به ابتکار گوترش انجام شد باری دیگر بر لزوم حلوفصل موضوعات ساختگی و سیاسی پادمانی تاکید کرد و آن را یک ضرورت اساسی برای هرگونه توافقی دانست.
تاکیداتی که بعد از ارسال پاسخ آمریکا به هماهنگکننده اتحادیه اروپا نسبت به پیشنهادهای ایران انجام شد و میتوان آن را با ادعاهای اخیر گروسی در گفتوگو با شبکه آمریکایی سیانان درخصوص برنامه هستهای کشورمان مرتبط دانست. مدیرکل آژانس اخیرا در گفتوگو با این شبکه ادعا کرده بود آژانس دسترسیهای لازم را برای شفافسازی درخصوص برخی مسائل لازم در ایران ندارد. مسالهای که بارها غیرفنی و سیاسیبودن آن ثابت شده است. ادعاهای اینچنینی مطرحشده از سوی گروسی نشان میدهد آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مقطع کنونی و در مواجهه با ایران، فاقد حداقل حسننیت لازم است و گفتههای مدیرکل آن، تحتتاثیر گزارشهای غیرمستند از سوی رژیمصهیونیستی است. گزارشهای هدفمندی که تاکنون بر اراده آژانس موثر بوده و باعث شده مذاکرات وین تحتتاثیر کارشکنیهای آژانس قرار گیرد.
با همه اینها میتوان دلیل اصرار جمهوری اسلامی ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بستهشدن پروندههای ادعایی علیه برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان را در چند مورد جستوجو کرد. یکی از جدیترین آن موارد، سابقه بدعهدی آمریکاییها در عمل به تعهدات خود است. مسالهای که شواهد آن از فردای توافق برجام پیشچشم مقامات کشورمان قرار گرفت و درنهایت، این دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا بود که با دستاویز قراردادن بهانههایی مشابه آنچه امروز مطرح است، در سال 2018 تصمیم به خروج غیرقانونی و یکطرفه از توافق برجام 2015 گرفت. مقامات کشورمان فارغ از نگرانی نسبت به بدعهدی مسبوقبهسابقه مقامات آمریکایی، دغدغه دیگری هم نسبت به سرنوشت پروندههای ادعایی علیه فعالیتهای صلحآمیز کشورمان دارند و آن، فشارهای رژیمصهیونیستی بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای دستاویز قراردادن آن موارد ادعایی باهدف برهمزدن توافق احتمالی و جلوگیری از انتفاع اقتصادی ایران از این توافق است.
علاوهبر این موارد، مقامات جمهوری اسلامی ایران پیش از این نیز بارها اعلام کردهاند توافقی را پایدار و قوی میدانند که درنتیجه آن، پروندههای ادعایی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بستهشده اعلام شود. مسالهای که درکنار لزوم برخورداری کامل اقتصاد کشور از توافق هستهای، اهمیتی انکارناپذیر دارد و تنها درصورت بستهشدن این پروندههاست که میتوان هرگونه توافقی را محتمل دانست.
درنهایت باید منتظر ماند و دید آیا در روزهای پیشرو شاهد تغییر رویکردی از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دبیرکل آن خواهیم بود یا رافائل گروسی همچنان به اظهارنظرهای مخرب، غیرفنی و سیاسی خود ادامه خواهد داد. اظهارنظرها و اقداماتی که پیشبینی میشود عمدتا تحتفشار لابیهای صهیونیستی داخل آمریکا به گروسی دیکته و تحمیل شده. رویکردی که بهتنهایی یکی از اصلیترین عوامل بهتعویق افتادن توافق احتمالی میان ایران و طرفهای مذاکرهکننده است؛ تعویقی که طرفهای اروپایی را در آستانه ورود به فصل سرما و بحران انرژی پیشآمده برای این قاره (حاصل از جنگ اوکراین)، بیش از هر طرف دیگری با سردرگمی مواجه میکند؛ سردرگمی و اضطرابی که شاید درطول چند روز آینده منجر به اعمال فشار سیاسی طرفهای غربی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای تندادن به وظایف خود در قبال ایران شود.
بهمنظور بررسی بیشتر تحولات شکلگرفته اخیر پیرامون مذاکرات رفع تحریمها علیه کشورمان، به گفتوگو با دو تن از کارشناسان این حوزه پرداختهایم. سیدمصطفی خوشچشم و ابوالفضل بازرگان، دو کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگویی که با «فرهیختگان» داشتند، از چرایی اهمیت بالای بستهشدن پروندههای ادعایی علیه کشورمان توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتند.
رویکرد جانبدارانه گروسی مانع احیای برجام شده است
از آغاز مذاکرات وین تاکنون گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اتخاذ رویکرد سیاسی علیه ایران باعث شده است فرآیند مذاکرات با اخلال مواجه شود. این رویکرد سیاسی و جانبدارانه از ابتدای سال جاری همزمان با تلاش آمریکا و سایر متحدان غربیاش مبنیبر صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام تشدید شده است، در همین رابطه سیدمصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل معتقد است: «پس از اینکه طرف غربی در بهار با ایران یک جنگ اراده بر سر مسائل مرتبط با تحریمها و تضمینها شروع کرد، آژانس نیز رویه خود را تغییر داد. در همین رابطه، گزارشی که گروسی به پارلمان اروپا بعد از دومین جلسه مشترک با ایران و قبل از سومین و آخرین جلسه مشترک با ایران ارائه کرد، بسیار شباهت دارد به گزارشی که بعد از جلسه مشترک با طرف ایرانی ارائه شد. بهعبارت دیگر، این اتفاق نشان میدهد اصلا قبل از جلسه آخر، تصمیمات آژانس گرفته شده بود تا با ارائه گزارشی جانبدارانه زمینه صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام فراهم شود. در ادوار قبلی مذاکرات نیز شاهد این موضوع بودهایم که کشورهای غربی بهویژه فرانسه از آژانس بهعنوان ابزاری سیاسی برای فشار علیه ایران استفاده میکنند. در مراحل پایانی مذاکرات نیز متاسفانه گروسی درکنار آمریکا و با حمایت اسرائیل مقابل ایران ایستاده است و سعی دارد به ایران فشار وارد کند. این رویکرد دبیرکل آژانس نهتنها میتواند مانع از دستیابی طرفین به توافق شود، بلکه اساسا بیطرفی و استقلال ظاهری آژانس را بیش از پیش، مورد خدشه قرار داده است.»
دیگر کارشناسی که به سراغ او رفتیم، ابوالفضل بازرگان است. او نیز در اینباره معتقد است: «مساله این است که اگر بخواهیم رفتار آژانس را متوجه شویم، باید کلا زمین بازی و اهداف کلی آمریکا درقبال ایران را متوجه شویم. ما اهداف کلی ایران از توافق را میدانیم، ما بهدنبال لغو تحریمها هستیم، اینکه تضمین بگیریم و از این توافق منافع اقتصادی کسب کنیم. آمریکا هم میخواهد به اهداف طولانیمدت درقبال ایران برسد و نمیخواهد با برجام آن را تمام کند اما با مقاومتهایی که ایران نشان داد و با تاکتیک قویای که تیم مذاکرهکننده جدید ایران به خرج داد، آمریکا مجبور شد از خواستههای فرابرجامی خود عقبنشینی کند. درطرف مقابل هم وقتی جمهوری اسلامی دید آمریکا از خواستههای فرابرجامی خود عقبنشینی کرده، انعطاف نشان داد، همانطور که شنیدیم.»
بستهشدن پروندههای پادمانی ایران شرط اصلی احیای برجام
از خوشچشم در رابطه با چرایی اهمیت بستهشدن پروندههای پادمانی ایران سوال پرسیدیم. این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ گفت: «به دلیل این نگاه ابزاری کشورهای غربی به آژانس، شاید اگر پروندههای پادمانی ایران قبل از احیای برجام بسته نشود، دیگر هیچگاه این پروندهها مختومه نشود، زیرا کاملا محتمل است که پس از توافق هم کماکان آژانس به رویههای سیاسی خود در مواجهه با ایران ادامه بدهد. در چنین شرایطی، به نظرم از آنجایی که آژانس برای برخورد با ایران رویکردی سیاسی اتخاذ کرده است، لازم است روش بستن پروندههای پادمانی ایران نیز کاملا سیاسی باشد. به همین جهت ایران در توافق بهدنبال برداشته شدن هرگونه فشار است اعم از فشار تحریمی طرفهای غربی و فشارهای سیاسی آژانس. عقلانی نیست که هم توافق برجام احیا شود و هم اینکه در آینده فشار سیاسی آژانس روی ایران باقی بماند، زیرا با این کار زیادهخواهی آژانس نیز بیشتر خواهد شد.»
خوشچشم در ادامه افزود: «موضع سرسختانه و عقلانی ایران مبنیبراینکه اگر پروندههای پادمانی بسته نشود، ایران نیز به تعهدات برجامی خویش باز نمیگردد، موضعی غیرقابلتغییر و غیرقابلمذاکره است. ایران هر موضعی غیر از این اتخاذ میکرد، آژانس نیز در آینده مانعی بر سر راه خود نمیدید تا هر روز زیادهخواهیهای خود را در مواجهه با ایران بیشتر کند و درخواست بازرسیهای مافوق برجامی از تاسیسات هستهای کشورمان داشته باشد. به همین جهت، ایران محکم بر سر موضع خود در رابطه با بسته شدن پروندههای پادمانی ایستاده است، قطعا در چنین شرایطی ایران و سایر قدرتهای جهانی اجازه نمیدهند سرنوشت توافق هستهای به دست گروسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیفتد و او بتواند به سادگی چنین قرارداد و مذاکرات بینالمللی را تخریب و نابود کند. استفاده ابزاری آمریکا از دبیرکل آژانس تا زمانی که چانهزنیها ادامه داشته باشد، تداوم دارد، به محض اینکه طرفین در رابطه با احیای برجام به توافق برسند، تاریخ انقضای استفاده از این ابزار سیاسی نیز فرا میرسد.»
خوشچشم در رابطه با مساله راستیآزمایی مدنظر ایران نیز معتقد است: «مساله راستیآزمایی یکی از اصول قطعی دستیابی به توافق از نظر ماست، جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان مسالهای را به امید آینده رها نخواهد کرد و ضمانت لازم را برای اجرای تکتک تعهدات طرف مقابل درخواست کرده و در آینده هم میکند. یکی از دلایلی که بررسی پاسخ آمریکا به طول انجامید نیز دقت در همین مسائل است.»
در ادامه از ابوالفضل بازرگان نیز درباره پادمانها پرسیدیم با توجه به فشاری که لابیهای داخل آمریکا به بایدن وارد میکنند، امکان دارد که وی بخواهد یک ابزار مانند پادمان را دست خود نگه دارد تا درصورت فشار زیاد، زیر توافق با ایران بزند؟
بازرگان پاسخ داد: «دقیقا همین است. پادمان ابزار فشاری دست دولت بایدن میدهد تا این ابزار را در آینده برای اتمام فشارها روی دولت خود به کنگره بفروشد؛ نهفقط برای خروج از برجام، بلکه ایران در مذاکرات احیای برجام هم تهدید میشود. تهدید جدیتر این است که آمریکا در برجام بماند و از ابزارهایی که در برجام وجود دارد برای فشار به ایران استفاده کند. مساله پادمان دقیقا همین کار را میکند و این دوباره به اسنپبک هم ارتباط پیدا میکند، چون چیزی که در متن جدید گفته شده، این است که مکانیسم ماشه باید مبتنیبر گزارش آژانس شود، نه اینکه هر کشوری بخواهد یک طرفه به قاضی برود. در این صورت پادمان با این مساله ارتباط مستقیم پیدا میکند، یعنی گزارش آژانس هم به اسنپبک مرتبط میشود و اسنپبک هم ارتباط مستقیم با آژانس پیدا میکند و آژانس هم اینجا دوباره با ابزار سیاسی که دارد میتواند ایران را تحت فشار قرار بدهد و آمریکا هم همراه با آژانس شود و از ابزار اسنپبک علیه ایران استفاده کند، یعنی این گره برای ایران باقی میماند. این مسالهای است که آمریکا میگوید من دخالت نمیکنم یعنی لفظ سیاسی و دیپلماتیک گرفته است تا بگوید فشار نمیآورد اما میدانیم که فشار آمریکا وجود دارد.»
وی درباره تضمینها نیز توضیح میدهد: «نکتهای که دربار تضمینها وجود دارد این است که حداقل در میان دموکراتها این ذهنیت وجود دارد که ما درقبال جمهوری اسلامی ایران دوباره با خروج از برجام نمیتوانیم به اهدافی که میخواهیم برسیم، چون یکبار این مسیر را رفتهاند و ترامپ این کار را کرده و نتیجه نداده؛ نهتنها پاسخ نداده، بلکه بهناچار با یک ایران قویتر و هستهای مواجه شدند. یک قدرت بلامنازع پهپادی شده است و اگر خاطرمان باشد در چندماه گذشته بارها سخنگوی کاخ سفید نقل میکرد که الان بزرگترین مشکل ما در رسیدن به توافق با ایران، خروج ترامپ از برجام است. پس این هم در ذهنشان است که دفعه بعد اگر بخواهند فشارهای مضاعف به ایران وارد کنند، اگر قدیم فقط خروج آمریکا از برجام بود، الان دیگر تنها آپشن خروج آمریکا از برجام نیست، بسیاری از نامزدهای احتمالی جمهوریخواه بارها اعلام کردهاند لحظهای که وارد کاخ سفید شوند، برجام را پاره میکنند. از سوی دیگر دموکراتها علاقهای ندارند از برجام خارج شوند، چون تز دموکراتها این است که باید مرحله به مرحله به ایران فشار بیاوریم و از ایران امتیاز بگیریم، یعنی دموکراتها و جمهوریخواهها در استراتژی یکسان هستند اما در تاکتیک متفاوتند. آمریکا اگر بخواهد مرحله به مرحله از ایران امتیاز بگیرد، باید مرحله به مرحله به ایران فشار بیاورند. خیلی روی تضمین تمرکز نمیگذارند، بلکه تمرکزشان را روی این میگذارند برجام بماند و از برجام خارج نشوند و همزمان از ابزارهای برجامی استفاده کنند تا به ایران فشار بیاورند. مانند ترامپ که از برجام خارج شد و آن ابزار مکانیسم ماشه را از دست داد، آمریکا میگوید الان من چطور در برجام بمانم و ابزار مکانیسم ماشه (ابزار فشار) در دستم باشد، ابزار نظارتهای آژانس هم دستم باشد تا اطلاعات را دقیق بگیرم و به ایران فشار بیاورم تا دوباره تحریمها را برگردانم یا سر سنتکام با من صحبت کند، مسائل دیگری که وجود دارد.»
این کارشناس مسائل بینالملل افزود: «نکته مهمی که الان برای بایدن اتفاق افتاده، آن برجامی که ایران مدنظرش بود، خیلی سخت بود که بر سر آن با کنگره به توافق برسد. الان اگر این خبرهایی که منتشر شده درست باشد که ایران در این پروتکل خود، انعطاف نشان داده و از تحریم شرکتهای مرتبط به سپاه گذشته باشد، آمریکا رسما میتواند اعلام کند توافقی که من با ایران میکنم، قویتر از توافق 2015 برای منافع ملی ماست.»
بازرگان ادامه میدهد: «باتوجه به اینکه بایدن دولت ضعیفی دارد، الان توافق برای بایدن امتیازی ندارد. بایدن اکنون باید در کنگره بر سر مسائل روسیه، تورم، قیمت انرژی، مهار چین و... جواب پس بدهد.»
جنگ رسانهای آمریکا علیه ایران در روزهای پایانی مذاکرات
در یک هفته گذشته رسانههای غربی و برخی رسانههای عربی درتلاش بودند روایت غلط و مخدوش از فرآیند مذاکرات و پاسخ ایران به پیشنهادهای اتحادیه اروپا و همچنین پاسخ آمریکا به ایران را ارائه بدهند، خوشچشم این روایتسازیهای رسانهای را سناریویی طراحیشده از سوی آمریکاییها میداند و میگوید: «طرف آمریکایی دو روز قبل از اینکه پاسخ خود را به ایران ارائه دهد، رفتار رسانهای و سیاسی خود را عوض کرد. در همین راستا، ناگهان طرف غربی سعی کرد با پوشش رسانهای، از موضعگیریهای سیاسی منابع بهاصطلاح مطلع استفاده کرده و دست به روایتسازی بزند. آمریکا بهدنبال ارائه روایت غالب از مذاکرات است، زیرا اینگونه روایتسازی برای دولت بایدن هم مصرف داخلی و جناحی دارد و هم در میان افکار عمومی جهان جایگاه آمریکا و متحدانش را ارتقا میبخشد.» خوشچشم در رابطه با خبرسازیهای صورتگرفته توسط کشورهای غربی پیرامون فرآیند احیای برجام معتقد است: «رسانههای غربی و برخی رسانههای منطقهای، با هدف ارائه روایت غالب از مذکرات شروع به ارائه اخبار بسیار مخدوش کردند، بهعنوان مثال در شرایطی که هیچکدام از رسانههای آمریکایی، اروپایی و ایرانی از محتوای پاسخ آمریکا به پیشنهادهای ایران خبر ندارند، ناگهان رسانه العربیه متعلق به عربستان سعودی مدعی میشود که از متن پاسخ آمریکا خبر دارد. این درحالی است که عربستان سعودی بهعنوان کشور حامی اصلی این شبکه علیرغم تمام تلاشهایی که کرد نتوانست هیچ راهی به مذاکرات پیدا بکند و ایران و سایر قدرتهای حاضر در گفتوگوهای هستهای حاضر نشدند حتی عربستان سعودی در حاشیه مذاکرات باشد.»
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه میدهد: «خبر العربیه برگرفته از خبری بود که یکی از رسانههای آمریکایی قبل از پاسخ دولت بایدن به پیشنهادهای ایران به نقل از یک منبع مطلع بدون هویت منتشر کرده بود. در خبر منتشرشده در العربیه و رسانه آمریکایی مطالبی نوشته شده بود که به لحاظ محتوایی مربوط به برجام 2015 میشد. به همین جهت، محتوای آن مخدوش است. تیم مذاکرهکننده ایران از همان ابتدای مذاکرات وین بهصراحت اعلام کرده که بهدنبال احیای برجام 2015 با ترمیم ضعفهای راهبردیاش است. طبیعتا اگر برجام احیا شود، تکالیف ایران با توافق سال 2015 هیچ تفاوتی نخواهد کرد، به همین جهت باقریکنی، مذاکرهکننده ارشد کشورمان از همان آغاز مذاکرات روی مسائل مرتبط با تحریمها تمرکز کرد، وقتی طرف مقابل از باقریکنی سوال پرسید، چرا شما از تکالیف ایران صحبت نمیکنید؟ ایشان در پاسخ گفت تکالیف ما مشخص و در برجام ذکر شده است. بنابراین در خبرسازی العربیه که منبع اصلیاش خبر رسانه آمریکایی بود، بدیهیترین مسائل مرتبط با برجام ذکر شده است. به نظر میرسد هدف از این خبرسازیها بهوسیله طرفهای غربی به دستگرفتن روایت در ایستگاه آخر چانهزنیهاست و ریشه در واقعیت ندارد.»
تیم مذاکرهکننده جدید اشتباهات برجام 2015 را تکرار نمیکند
از خوشچشم پیرامون نسبت اتفاقات اخیر منطقه مانند حملات هوایی آمریکا به مواضع ارتش سوریه با مذاکرات هستهای نیز سوال پرسیدیم، وی در پاسخ به «فرهیختگان» گفت: «زمانیکه طرف آمریکایی قرار است متن پاسخ خود را به ایران بدهد، بهدنبال عملیات نظامی در سوریه است، همزمان با آن با مشارکت رژیمصهیونیستی دست به خبرپراکنی و دروغ راجعبه ورود هواپیماهای اف-۳۵ به آسمان ایران میزند. همزمانی این موارد نشان میدهد که سناریویی عمدی در کار است. در این سناریو اولین موردی که به ذهن میرسد این است که بایدن بهدنبال ارتقای جایگاه خود در داخل ایالات متحده است تا مدعی شود از موضع قدرت آمریکا درحال نقشآفرینی در مذاکرات است. فارغ از این مساله و کارکرد درونی که بهراحتی قابلفهم است، سه سناریوی دیگر نیز میشود از این اتفاقات استنباط کرد، نخست یک جواب منفی و محکم به ایران داده باشند و سپس بخواهند ایران را با این عملیات روانی و جنگ نرم مرعوب بکنند، اگر چنین بود چرا دو هفته زمان برد تا آمریکا چنین جواب سادهای را صادر کند و چرا برای ایران بررسی این جواب طول کشیده است؟ بنابراین چنین سناریویی محتمل نیست، سناریوی دوم این است که آمریکا تمامی جوابهای موردنظر ایران را با چند کلمه بله و جمله مثبت داده باشد و همزمان با پاسخ خود نیز بهدنبال این باشد که با عملیات روانی این پیام را هم بفرستد که صبر نخواهد کرد و بیشتر از این نیز کوتاه نخواهد آمد که اگر چنین بود، بررسی چند بله ساده و جواب مثبت برای ایران تا این اندازه طول نمیکشید. سناریوی سوم نیز این است که آمریکا جوابهای موردنظر ایران را بهصورت مثبت اما به تفصیل و در صفحات طولانی داده باشد اما با اینگونه عملیات نرم و جنگ ادراک و شناختی بهدنبال این باشد که ایران را تحریک کند تا در دادن جواب به طرف آمریکایی تعجیل کند و دقت را کنار بگذارد تا مینگذاریهای صورتگرفته بین خطوط متن از چشم ایران دور بماند و در مواردی که نیاز به صبر و تأمل در بررسی جواب هست، ایران این کار را انجام ندهد و به تأمل نپردازد که خوشبختانه کشور ما به هیچعنوان تحتتاثیر جوسازیهای آمریکا قرار نگرفته و نخواهد گرفت.»
خوشچشم در ادامه گفتوگوی خود با «فرهیختگان» تصریح میکند: «اقدامات طرف آمریکایی در منطقه قطعا جواب درخور خواهد گرفت و پیش از این نیز پاسخ گرفته است؛ چراکه ما تنها درحال احیای برجام در سال هفتم هستیم و به هیچعنوان قائل به برجام منطقهای نیستیم. طبعا چه توافق باشد چه توافق نباشد سیاستهای منطقهای، موشکی و دیگر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران با همان قوت و سرعت سابق پیش خواهد رفت. آمریکاییها ید طولانی در اینگونه بازیها دارند، ازجمله در متنی که در وین نیز تابهحال نوشته شده است 3، 4 کلمه و عبارت مبهم وجود داشت که راه را برای سوءتعبیرهای آمریکا در آینده و به تبع آن، فرار از تعهداتش بازمیگذاشت.»
خوشچشم در پایان این گفتوگو اشاره میکند: «یکی از خواستههای ایران هم این بود که لغو تحریمها بهخوبی و بادقت و با دیدن شرایط گوناگون و سناریوهای مختلف موردپرسش و جواب واقع بشود و این کلمات بسیار دقیقتر در متن قرار گیرد. این تجربه است که از زمان برجام 2015 داشتیم. در برجام موارد اینگونه بسیار زیاد بود که معروفترین آنها استفاده از کلمات remove و left یعنی برداشتن به جای کلمه لغو یا ترمینیت بود که بارها ما از این ناحیه دچار مشکل شدیم. کلمات بسیار دیگری هم وجود داشت که ابهامآمیز بود و باید دقیقسازی شود. این تاکتیک آمریکا فقط درمورد برجام یا ایران نیست بلکه درمورد دوستان آنها هم دقیقا همینگونه است، یعنی اگر تحتفشار قرار بگیرند، متنی را ارائه میدهند که ظاهرا فریبنده است اما در جایجای آن مینگذاری میشود. از این تاکتیک آمریکا در مذاکرات با ژاپن و بسیاری از کشورهای دیگر استفاده شده، بنابراین باید صبر کرد تا کشورمان با تأمل و دقت به بررسی پاسخهای آمریکا بپردازد و در زمان لازم اعلام موضع خواهد شد.»