کد خبر: 73823

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چه مسیری را طی کرد و چه موانعی پیش رو دارد؟

هزار راه نرفته

مهم‌ترین‌دغدغه‌مدیران‌کانون‌این‌است‌که‌چگونه‌می‌توان‌کودکان‌ونوجوانانی‌که‌به‌سرگرمی‌ در‌فضای‌مجازی‌عادت‌کرده‌اند‌رابه‌دنیای‌کتاب‌هاوآموزش‌‌مهارت‌جذب‌کرد.

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ:کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان با هدف ایجاد فضایی خوش‌آب‌و‌رنگ برای کودکان شکل گرفت. محیطی ویژه برای زمان فراغت از مدرسه کودکان‌ونوجوانان تا کتاب به امانت بگیرند، مطالعه کنند و جایی برای تماشای فیلم‌های مختص خودشان باشد و بتوانند در دوره‌ها و فعالیت‌های هنری شرکت کنند. اینکه چقدر کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان مناسب روزگار کودکان دهه نودی است محل پرسش امروز ماست. آیا مدیران کانون در سال‌های گذشته توانستند بخش قابل‌توجهی از نسل امروز را به سمت کانون هدایت کنند. شاید بتوان گفت مهم‌ترین دغدغه امروز مدیران کانون این باشد که چگونه می‌توان کودکان‌ونوجوانانی که به سرگرمی در فضای مجازی عادت کرده‌اند را به دنیای کتاب‌ها و آموزش‌ مهارت جذب کرد.

 نگاهی آماری به وضعیت کانون

سال 1401 به گفته بسیاری از مدیران کانون، عضویت در این مجموعه در سراسر کشور تا عدد 5 میلیون نفر اعلام می‌شود اما رقم‌های دیگر نشان از کاهش روند عضو‌گیری در کانون شنیده می‌شود. این رقم تا حدود 150 هزار نفر در سراسر کشور است که به نسبت جمعیت دانش‌آموزشی 11 میلیون نفره بسیار کم است.  کانون از مهم‌ترین مراکز جهت رشد و پرورش فکری و ذوقی کودکان‌ونوجوانان است. یکی از گلوگاه‌های استراتژیک نظام تربیتی کشور که می‌تواند با طراحی فعالیت‌های فرهنگی و هنری، نقش مهم و اثرگذاری در هدایت و شکوفایی استعداد دانش‌آموزان داشته باشد. کانون فارغ از یک تجربه بالای 50 ساله، برای تحقق اهدافش نیرو و منابع مهمی را هم در اختیار دارد. تعداد کل کارکنان کانون پرورش فکری، 5 هزار و 37 نفر است این افراد بدون احتساب کانون زبان است. کانون هم مثل بسیاری از نهاد‌های فرهنگی گرفتار چاقی مفرط و البته کم‌تحرکی است. به‌گونه‌ای که برای هزینه حقوق و مزایای سال 1401 مستخدمان کانون پرورش فکری، تا رقم 725 میلیارد تومان نیاز است و این درحالی است که بودجه پیشنهادی دولت برای کانون برای امسال رقمی تا حدود 450 میلیارد تومان است. 

چالش‌های پیش روی کانون

یکی از مهم‌ترین چالش‌های کانون، بحث کمبود بودجه است که کانون برای تقویت آن نیازمند درآمدزایی از طریق منابع و امکانات در اختیار خودش ازجمله سینماها، سالن‌های همایش، فروشگاه‌ها و... است. در چنین شرایطی طبیعی است که این امکانات عملا از دسترس مدیران کانون خارج شده یا اینکه برای اجرای اهداف و برنامه‌ریزی محدود خواهد شد.  یکی دیگر از چالش‌ها، ساختار سازمانی نامناسب و عملکرد جزیره‌ای واحدهای زیرمجموعه کانون است. چابک‌سازی این تشکیلات نیازمند یک بازنگری اساسی در ساختار سازمانی است. در ساختار فعلی کانون تمرکزگرایی باعث هدر رفت امکانات و نیروهای ستادی شده است. این درحالی است که کمبود مربی به نسبت تعداد مراکز فرهنگی و هنری باعث نیمه تعطیل شدن تعداد قابل‌توجهی از مراکز کانون شده است.  فرسودگی بسیاری از مراکز کانون یکی دیگر از چالش‌های پیش روی مدیران جدید کانون است که با استفاده از ظرفیت سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، به سمت بازسازی و تجهیز مراکز کانون در سطح کشور بروند.  عدم به‌روزرسانی سرفصل‌های آموزشی همگام با پیشرفت تکنولوژی و نیاز کودک‌ونوجوان امروز، یکی دیگر از مهم‌ترین چالش‌های امروز کانون است که البته متوجه سایر مراکز فرهنگی و آموزشی نیز است. 

کانون از آغاز تا کنون

تحولات اجتماعـی ایران در سال‌های پایانی دهه 1330 و سال‌های آغازین دهه 1340 از جنبه‌های مختلف قابل‌بررسی است. شتاب گرفتن دگرگونی‌های اجتماعی از ویژگی‌هایی این سال‌هاست و این تغییر در شیوه زندگی جمعی، نیازهای تازه‌ای را پیش پای جامعه ایران گذاشت که پیش از این یا به‌طور جدی آشکار نشده بود یا به‌دلیل کشمکش‌های داخلی توجهی به آنها نمی‌شد. اندیشیدن درباره مسائل کودکان‌ونوجوانان را نمی‌توان ازجمله دل‌مشغولی‌های جامعه در این دوره دانست اما می‌شد نشانه‌های این دل‌مشغولی را در فعالیت دولت یا بخش‌های مستقل در جامعه ایران دید. در این سال‌ها بود که وزارت آموزش‌وپرورش -که قبلا جزئی از وزارت علوم بود- مستقل شد و در همین دوران بود که مجلات ویژه کودکان‌ونوجوانان رونق تازه‌ای گرفت و بحث درباره ادبیات کودکان در نشریات وزینی چون نگین و سخن رایج شد. در سال 1340 در کتاب‌های درسی دبستان دگرگونی بنیادی صورت گرفت، شیوه آموزش الفبا در کتاب‌های جدید به‌کلی با شیوه پیشین تفاوت داشت. در این شیوه به‌رغم گذشته دانش‌آموزان الفبا را درخلال درس‌ها می‌آموختند و کلمات را نه به‌شکل قالبی که به کمک شناخت اجزای آن یعنی حروف یاد می‌گرفتند. به این ترتیب فرآیند یادگیری خواندن و نوشتن بسیار آسان شد و به‌عبارتی سن مطالعه تقریبا سه‌سال پایین آمد و توانایی خواندن در دانش‌آموزان دوم ابتدایی آنچنان شد که هرچه را با حروف درشت و در قالب جمله‌های ساده نوشته می‌شد، می‌توانستند بخوانند. اعزام سپاهیان دانش به روستاها نیز به‌لحاظ کمی تعداد کودکان باسواد را افزایش داد و هم از نظر کیفی بر توزیع جمعیت باسواد در شهر و روستا اثر گذاشت، به‌گونه‌ای که طبق سرشماری سال 1345، 15 درصد کودکان روستایی هفت‌سال به بالا قادر به خواندن و نوشتن بودند.
متناسب با این تغییرات در جامعه ایران بود تا درباره نیاز کودکان به خواندنی‌های چاره‌اندیشی کنند. به غیر از حرکت‌های پراکنده‌ای که توسط ناشران و نویسندگان مختلف انجام گرفت، ما شاهد شکل‌گیری و فعالیت جدی سه نهاد عمده در حوزه ادبیات کودکان و نوجوان در این دوره‌ایم. نخستین حرکت در سال 1341، «شورای کتاب کودک» بود. دومین حرکت جدی در این زمینه انتشار مجلات «پیک» در سال 1342 است که وزارت آموزش‌وپرورش به‌منظور انتشار گروه مجله‌های پیک، با همکاری انتشارات فرانکلین، مرکز تهیه خواندنی‌های نوسوادان را تاسیس کرد. سومین نهادی که در سطح وسیع در حوزه هنر و ادبیات کودکان دست به تلاشی گسترده زد، «کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان» بود. در پاییز 1344 چند تن از فرهنگیان و هنرمندان به دعوت دولت وقت گردهم آمدند تا مقدمات تاسیس کتابخانه کودکان و تهیه مواد خواندنی آنان را فراهم سازند. تا قبل از آن پدیده‌ای به نام «کتابخانه کودک» وجود نداشت و شاید همین امر انگیزه اصلی بنیانگذاران کانون را تشکیل می‌داد.  به‌هرحال تصمیم‌ها گرفته و بنای یک ساختمان مجهز در پارک لاله آغاز شد. در فاصله ساختن و اتمام آن، با بررسی‌هایی که انجام شد، معلوم شد که یک کتابخانه هیچ‌گاه نخواهد توانست به‌تمامی کودکان‌و‌نوجوانان تهران امکان استفاده بدهد. درنتیجه فکر ایجاد کتابخانه‌های دیگر به‌وجود آمد؛ کتابخانه‌هایی که ‌باید به‌طور عمده در نواحی جنوب شهر ایجاد شود و برای کودکان آن نواحی خدمات ارائه کند. به این ترتیب اولین کتابخانه کودک‌ونوجوان در «باغشاه» در انباری یک مدرسه کار خود را آغاز کرد و این اولین تجربه بود. اما تاسیس و راه‌اندازی کتابخانه بدون مواد خواندنی مناسب، کافی نبود؛ چراکه کتاب‌های موجود آن زمان چندان کیفیتی نداشتند که شوق مطالعه را در کودکان‌ونوجوانان برانگیزد. ادبیات کودک در سال‌های پیش از 1340 به چند شاعر آن زمان مثل «باغچه‌بان» و «صبحی» محدود می‌شد و نیز انتشارات «نور جهان»  و بعدها «معرفت» و «فرانکلین» و «بنگاه ترجمه نشر کتاب» و در آخر «نیل» و «ابن‌سینا» و «امیرکبیر» در این زمینه دست به تلاش‌هایی زدند، اما تولیدات هیچ‌یک از آنها به‌لحاظ شکل و محتوا به‌گونه‌ای نبود که پاسخگوی نیاز کودکان‌ونوجوانان باشد. به‌دنبال چنین نیازی سازمان انتشارات کانون در زمستان 1345 نخستین‌گام را برداشت تا به تهیه و انتشار کتاب‌هایی همت گمارد که از هر حیث نمونه باشد، هم نیاز مطالعه کننده را برآورد و هم ناشران دیگر را در یافتن بینشی عمیق و درخور نیازهای اساسی جامعه یاری کند. گام بزرگ دیگر کانون در زمینه تولیدات فرهنگی و هنری تاسیس «مرکز سینمایی» است. این مرکز در سال 1349 به‌منظور تهیه فیلم‌های ارزنده آموزشی و تفریحی بـرای کودکان و نوجوانان و راهگشایی در جهت گسترش این صنعت در ایران، فعالیت خـود را آغاز کرد. یک‌سال پیش از آن مدیران کانون مقدمات ساختن این مرکز را فراهم دیدند و به ابتکار یکی از مدیران برجسته کانون، سیرک بزرگ مسکو به ایران دعوت شد. این سیرک در تهران و آبادان نمایش‌هایی اجرا کرد که از محل عواید آن، وسایل ضروری و مقدمات یک استودیوی فیلمبرداری را خریدند. در نخستین سال آغاز فعالیت مرکز سینمایی، پنج فیلم تهیه شد که در پنجمین فستیوال جهانی فیلم‌های کودکان در تهران شرکت کرد، «نان و کلوچه» اثر «عباس کیارستمی» در این فستیوال خوش درخشید و هیات‌داوری بین‌المللی مجسمه طلایی فستیوال را به مرکز سینمایی کانون اهدا کرد. دوسال بعد در فستیوال ششم «رهایی» ساخته «ناصر تقوایی» جایزه فیلم‌های نوجوان 10 تا 14 ساله را برد و به‌دست آمدن این‌گونه موفقیت‌ها دست‌اندرکاران کانون را بر آن داشت تا مرکز سینمایی را مورد توجه قرار دهند و در جذب هنرمندان و فیلمسازان، بیشتر بکوشند. تعداد فیلم‌های کانون سال‌به‌سال افزایش یافت و بالطبع جـوایز و موفقیت‌های بین‌المللی و اقبال داخـلی نیز فزونی گـرفت. کانون پرورش فکری کودکان‌و‌نوجوانان مبتنی بر سه رکن اساسی «انتشارات»، «مرکز سینمایی» و «کتابخانه‌ها» به شکوفایی و تکامل رسید. این مرکز در دوره‌های مختلف مدیریتی با فراز و نشیب بسیاری مواجه بود. در سال‌های بعد از انقلاب کمال خرازی، دکتری مدیریت آموزشی از دانشگاه هوستون، توسط دولت موقت مهدی بازرگان به‌عنوان مدیرعامل کانون منصوب شد. او توانست کانون و اهدافش را با انجام کمی اصلاحات که خواسته‌ شورای‌عالی انقلاب بود، حفظ و آن را به‌عنوان یک ارگان دولتی معرفی کند. این دستگاه از بدو فعالیت قسمت اعظم منابع مالی خود را از بودجه کل کشور به‌صورت کمک تامین می‌کرد. در مرداد سال 1358 درپی تجدید‌نظر در بودجه کل کشور و براساس مفاد تبصره 33 قانون بودجه سال 1358 کانون به‌عنوان یک دستگاه دولتی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی درآمد و تابع مقررات عمومی دولت شد. متعاقبا اساسنامه‌ آن در جلسه‌ای در اردیبهشت‌ سال 1359 به تصویب شورای انقلاب رسید. برابر تصویب ماده 36 قانون بودجه سال 1360 و جلسه مورخ 1360 کمیسیون لوایح و تصویب‌نامه‌های نخست‌وزیری، کانون از وزارت فرهنگ و آموزش عالی منتزع و به وزارت آموزش‌وپرورش الحاق شد. کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان در تاریخ 1360 به‌عنوان شرکت در اداره ثبت شرکت‌ها و مالکیت‌ صنعتی به ثبت رسید.خرازی، بعد از هشت‌ماه، کانون را به‌علت کارهای سیاسی ترک کرد و علیرضا زرین، معلم جوان دبیرستان ارتش که ۲۵ سال داشت، جانشین وی شد و به‌مدت 13 سال مدیریت کانون را برعهده گرفت. از سال 1370، محسن چینی‌فروشان، فارغ‌التحصیل راه‌و‌ساختمان با مدرک کارشناسی‌ارشد برنامه‌ریزی فرهنگی، مدیرعامل کانون شد. چینی‌فروشان بیشتر سال‌های مدیریتی را در کانون گذراند و بعد از او در سال 1388، سیدصادق رضایی به‌عنوان مدیرعامل کانون منصوب شد. در سال 1392 علیرضا حاجیان‌زاده در یک دوره چهارساله در جایگاه مدیریت کانون قرار گرفت و بعد از او در سال 1396 فاضل نظری برای یک دوره چهارساله به کانون پرورش فکری رفت. بعد از فاضل نظری، مهدی علی‌اکبرزاده به‌مدت یک‌سال مدیرعامل کانون باقی ماند و نهایتا در 25 مردادماه 1401 حامد علامتی به‌عنوان مدیرعامل جدید کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان منصوب شد.

در این رابطه بیشتر بخوانیم:

کانون را شوخی گرفته‌اید؟(لینک)

 

مرتبط ها