زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه: وضعیت نابسامان اقتصادی، بالا رفتن آسیبهای اجتماعی، تغییر نگاه فرهنگی نسل جوان و... را میتوان جزء چالشهای امروز جامعه ایران دانست. مشکلاتی که قطعا هیچکدامشان بهیکباره ایجاد نشدهاند که برای رفعشان بتوان با یک نسخه و آنهم یکروزه راهکاری را ارائه داد. مسائل مبتلابه جامعه در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را میتوان در سبد علومانسانی تعریف کرد و در چنین وضعیتی باید راهحل رفع چالش در هرکدام از آنها را نیز از متخصصان همین حوزه مطالبه کرد؛ گروهی که اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلیاش میتوانند راهکارهای علمی و عملی هرچند درازمدت را برای رفع مشکلات فعلی به دستگاههای متولی ارائه دهند، اما واقعیت این است که این اتفاق نهتنها درطول سالهای گذشته رخ نداده، بلکه تنها چندسالی است که مسئولان آموزش عالی و بخشهای دیگر اجرایی کشور، به اهمیت این حوزه برای برونرفت از وضعیت فعلی پی بردهاند. تغییر دیدگاهی که البته بهدلیل تاکیدات مکرر مقاممعظمرهبری شکل گرفته، اما باعثشده در حوزه اجرا گامهایی هرچند آهسته برداشته شود. با این حال هنوز راه زیادی پیشروی علومانسانی کشور قرار دارد و بهنظر میرسد نهتنها دستگاههای مربوطه خیلی سراغی از این متخصصان برای رسیدن به راهحلهای عملیاتی نمیگیرند، بلکه دانشگاهیان این حوزه هم ترجیح میدهند تحقیقاتشان را براساس نظریههای غربیای که امروزه بخش قابلتوجهی از علومانسانی کشور را شامل میشود، دنبال کنند. در این گزارش بهسراغ دو تن از اساتید این حوزه رفتیم تا برایمان ضمن تشریح چرایی شرایط امروز علومانسانی، از مولفههایی بگویند که نهتنها نزدیکی بین دانشگاه و جامعه را بههمراه میآورد، بلکه سبب تغییر در فعالیتهای پژوهشی هم خواهد شد.
عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی(ره): دستگاههای اجرایی نیازی به استفاده از نتایج پژوهشهای دانشگاهها نمیبینند
عباسعلی رهبر، عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی(ره) به چرایی عدم هماهنگی ظرفیتهای علومانسانی با نیاز دانشگاه و درمقابل عدم استفاده جامعه از یافتههای علمی دانشگاهها اشاره کرد و گفت: «این مهم به بحث مبانی نظریه تحول علومانسانی برمیگردد و هنوز در این حوزه با مشکل روبهرو هستیم. اگر صحبتهای مقاممعظمرهبری دراینباره را مدنظر قرار دهیم، باید عنوان کرد ایشان بحث مبنای نظریه تحول را مبتنیبر عزم و اراده جدی دانستند که نسبت به پیشرفت و خطاشناسی بتواند خودش را نشان دهد. یعنی این تحول باید در عرصه فقه، جامعهشناسی، علومانسانی و سیاست رخ دهد اما بهشرط آنکه این اتفاق بهدست افراد نخبه و اهل تعمق صورت بگیرد.»
او ادامه داد: «یکی از دلایل اصلی که صنعت علومانسانی در جامعه نمیتواند کارایی لازم خودش را انجام دهد، این است که ما افراد محدودی را داریم که اهل تعمق بوده یا افرادی که بتوانند راه نو ایجاد کنند. ما باید بحث مبانی نظریه تحول علومانسانی را مدنظر قرار دهیم. البته اقداماتی در این زمینه صورت گرفته اما بسیار محدود بوده، دلیلش هم آن است که اصلیترین ویژگی تحقق آن، رفتن بهسمت راههای جدید است.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی(ره) با تاکید بر اینکه هنوز علوماجتماعی ما در جامعه بهعنوان یک صنعت نهادینه نشده، چراکه علومانسانی با مبانی نظری عجین نشده است، تصریح کرد: «اثرگذاری علومانسانی بهمبنای تحول این حوزه برمیگردد که مبتنیبر خلاقیت و کارآمدی افرادی است که اهل تعمق جدیاند نه کسانی که بهدنبال کارهای کاریکاتوری هستند. بحث استفاده کامل و همافزا از فرصتهای این حوزه هم موضوع مهم دیگری است. در اینجا هم رهبری مباحثی را مطرح کردهاند مبنیبر اینکه تولید علم، سبکزندگی، فرهنگعمومی، آموزشوپژوهش از موضوعات بسیار مهمی است که باید در مدیریت راهبردی همافزا و کارآمد بتوان از آن بهره گرفت.»
رهبر در توضیح بیشتر این مساله بیان داشت: «متاسفانه نگاه راهبردی همافزا در فضای صنعت علومانسانی وجود ندارد، یعنی نتوانستهایم مواجهه هوشمندانهای با این موضوع داشته باشیم و این مساله باعث کاهش اثرگذاری میشود. موضوع دیگر هم تعامل با محیط است، فضای حفاظتی-سلیقه ای و دادههای امنیتی ازسوی ارگانهایی که این دادهها را دراختیار دارند، مانند مراکز علمی و وزارتخانهها در برخی موارد بیش از حد شده است و طبیعتا این مساله انجام پژوهشهای علومانسانی را تحتتاثیر قرار میدهد. موضوع دیگر نیز سرمایهگذاری جدی در بحث پژوهش است. قطعا اساتید و دانشجویان ما از حیث اعتبار علمی، علاقه به اثرگذاری در جامعه دارند، اما تحقق این موضوع نیاز به یک متقاضی دارد که باید برای آن سرمایهگذاری کنند.»
راهاندازی پژوهشکدهها ازسوی دستگاهها، باعث دور زدنهای باطل در حوزه پژوهش میشود
او به راهاندازی پژوهشکدههای مختلف ازسوی دستگاههای دولتی اشاره و عنوان کرد: «متاسفانه موسسات و شرکتهای دولتی اقدام به راهاندازی پژوهشکدههای خاص به خودشان را کردهاند که تنها نیازهای آنها را پوشش میدهد، در چنین شرایطی شاهد یک دور باطل در حوزه پژوهش هستیم و در عمل میزان بودجه پژوهشی دانشگاهها بسیار اندک است. عمده فعالیتهای پژوهشی علومانسانی مورد استفاده قرار نمیگیرد.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی(ره) در همین زمینه افزود: «در حوزه پژوهش علومانسانی قطعا موضوعاتی را داریم که نیاز دولت و جامعه را حل میکند و ازسوی دانشگاه، مشکلی در حوزه پژوهش وجود ندارد و از 100درصد فعالیتهای پژوهشی، قاطعانه میگویم که 60 تا 65درصد پژوهشها دارای کارآیی هستند اما مشکل اینجاست که جامعه و دولت از نتایج این فعالیتها بهره نمیبرند و اصلا برای بهرهگیری از آنها احساس نیاز نمیکنند. فاصله بین دانشگاهها و نهادهای اجرایی بهدلیل اینکه هنوز علومانسانی را بهعنوان حل مسائل به رسمیت نمیشناسند، زیاد است.»
رهبر خاطرنشان کرد: «مشکل عمده ما حوزه عرضه و تقاضاست که در عمل تقاضای لازم برای پژوهش را نداریم. اگر اراده جدی در به رسمیت شناختن حل مسائل جامعه توسط علومانسانی و دانشگاه را داشته باشیم، شرایط پژوهشها متفاوت خواهد شد.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیتمدرس: برپایی جدی کرسیهای نظریهپردازی باعث تغییر در پژوهشهای علومانسانی میشود
محسن ایمانینائینی، عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیتمدرس با بیان اینکه مقاممعظمرهبری بحث تحول در علومانسانی را مطرح کردهاند، گفت: «خاستگاه علومانسانی امروز ما، غرب است و مباحثی که در آن مطرح میشود راهکاری را برای حل مشکلات جامعه ما بیان نمیکند و عمده راهکارها در جوامع غربی جواب میدهد. اگر بخواهیم علومانسانی جوابگوی نیازهایمان باشد، قاعدتا باید خاستگاه آنهم از جامعه ایران باشد. باید این مساله را هم مدنظر قرار داد که رهبری بحث اسلامیسازی علوم، بومیسازی، بهروزسازی و کارآمدی علومانسانی را مطرح کردهاند که تحقق هرکدام از آنها اثرات قابلتوجهی در این حوزه خواهد داشت. شورای تحول علومانسانی نیز در راستای منویات رهبری شکل گرفت و 15رشته این علوم را هم مورد بازبینی قرار داده است.»
او ادامه داد: «متاسفانه پژوهشهای علومانسانی ارتباط کمی با جامعه دارد، درحالی که برقراری این ارتباط میتواند اتفاقات خوبی را رقم بزند. البته اینطور نیست که هیچ پژوهشی با در نظر گرفتن شرایط جامعه انجام نشده یا نشود، اما این مساله عمومیت ندارد. یکی دیگر از مشکلاتمان این است که مشکلات امروز کمتر بهعنوان موضوع پژوهش قرار میگیرند، درحالی که اگر مسئولان بخشهای مختلف این مهم را در نظر بگیرند که باید از نتایج پژوهش ها در حیطه اجرا کمک بگیرند، شرایط متفاوت میشود. با این حال دانشگاهها هم باید به این مساله توجه داشته باشند که تحقیقات دانشجو را نباید صرفا در حوزه نظری محدود کنند.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیتمدرس با تاکید بر اینکه تحقیقات حوزه علومانسانی را باید با واقعیتهای جامعه متناسب کرد، بیان داشت: «تنها در این صورت است که میتوان امید داشته باشیم اولا راهکارهای اجرایی برای رفع آنها ازسوی دانشگاهها پیدا شود و ثانیا دانشگاهها در مسیری قرار بگیرند که موضوعات مبتلابه جامعه را برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی تعیین کنند. درست است که دانشگاهها وظیفه شناسایی نیازها و اولویتهای پژوهشی جامعه را برعهده دارند، اما اینطور نیست که بگوییم وقتی متقاضی برای آن وجود ندارد، بازهم دانشگاهها به شکل جدی به این سمت میروند. در چنین وضعیتی این دستگاههای استفادهکننده از نتایج علمی دانشگاهها هستند که باید این مطالبه را از مراکز علمی داشته باشند که در حوزههای تعیینشده، کار تحقیقاتی انجام دهند.»
ایمانی تصریح کرد: «وظایف اساتید و دانشگاهها این است که بتوانند حضور پررنگتری در جامعه داشته و با بخشهای مختلف جامعه بیشتر نزدیک شوند و نباید این مساله را نادیده گرفت که تا وقتی پژوهش موفقی در حوزههای مختلف نداشته باشیم، آموزش خوبی هم در دانشگاهها نخواهیم داشت. نکتهای که در اینجا باید به آن توجه ویژه شود این است که گاهی اساتید ما در حوزه علومانسانی به ترجمه روی میآورند، موضوعی که خواهناخواه باعث انتقال مفاهیم غرب به جامعه میشود، البته منظور این نیست که اصلا نباید ترجمهای انجام شود، اما باید این مولفه را در آثار ترجمهای لحاظ کرد.»
او در همین زمینه افزود: «نباید کارهای تحقیقاتی ما در حوزه علومانسانی به حوزه ترجمه بهحدی معطوف شود که از نظریهپردازی با توجه به شرایط امروز جامعهمان بازبمانیم. یکی از اقداماتی که میتواند بسیار کمککننده باشد، حرکت بهسمت برپایی کرسیهای نظریهپردازی که مورد تاکید رهبری هم است، بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد تا اساتید فرصتی برای ارائه نظریههای مختلف در حوزه تخصصی خودشان داشته باشند.»
دستگاههای دولتی اولویتهای پژوهشیشان را به دانشگاهها اعلام نمیکنند
عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیتمدرس تصریح کرد: «یکی از کارهایی که میتواند هم در انجام فعالیتهای معطوف به نیاز جامعه موثر باشد و هم راه را برای استفاده از نتایج آن هموار کند، این است که هرکدام از وزرای دولت فعلی تعدادی از اساتید علومانسانی را در رشتههای مختلف بهعنوان مشاور خود قرار دهند تا از این طریق هم نیازها به جامعه دانشگاهی منتقل شود و بستر برای انجام پژوهشهای مشخص در دانشگاهها ایجاد شود هم نتایج آنها به دستگاههای اجرایی بدون واسطه منتقل شود.»
ایمانی بیان داشت: «ایجاد حلقه معرفتی در حوزههای مختلف علومانسانی تنها از این طریق شکل میگیرد که وزرا، زمینه را برای حضور اساتید علومانسانی هموار کند. متاسفانه امروز مسائل عینی حلنشدهای در جامعه داریم که باید به آنها اولویت داده شود. همین که بتوانیم بین مسائل موجود اولویتبندی کنیم، هم شرایط فعالیتهای پژوهشی متفاوت میشود، هم زمینه استفاده از آن بیش از پیش فراهم میشود؛ اما وضعیت امروزمان اینطور نیست و هر استادی بنابه نگاهی که دارد، اقدام به انجام پژوهش میکند. البته نباید عنوان کرد که این نگاه غلطی است، اما تعیین مسیر برای رسیدن به راهکار علمی و عملی برای رفع یک چالش، میتواند شرایط پژوهشها را متفاوت کند.»
او اظهار داشت: «بودجههایی که بهسمت دانشگاهها میآید، باید در گام اول برای حل نیازهای مشخص باشد، البته نباید اینطور تصور شود که همه پایاننامهها باید صرفا به حل مشکلی بینجامد، بلکه باید در حوزه هنجارشکنی برای برخی موضوعات یا ایجاد ساختارهای جدید هم نظریه دقیق داشته باشد. البته نیاز اولمان حمایت جدی از پایاننامهها و رسالههای دکتری است، نه اینکه صرفا برخی موضوعات را مشخص کنیم و بگوییم باید روی آنها کار شود.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیتمدرس افزود: «در سالهای گذشته وزارتخانهها و سازمانها اولویتهای پژوهشیشان را به دانشگاهها اعلام میکردند اما طی چندسال اخیر این موضوع کمتر ازسوی دستگاههای دولتی اتفاق میافتد و تا زمانی که دانشگاهها در جریان این اولویتها قرار نگیرند، نمیتوانند کار علمیای داشته باشند که متناسب با نیاز جامعه در بخشهای مختلف باشد. با این حال اخیرا نهضت سوادآموزی نیازهایش را به دانشگاه ما اعلام کرده که حتما ظرفیت اساتید برای انجام این کار بهکار گرفته میشود، اگر دیگر دستگاهها هم بتوانند بهطور مشخص اعلام کنند چالششان چیست و چه اولویتی را در برنامههای خود دارند، بهتدریج نتایج آن را در جامعه شاهد خواهیم بود.»
سهم علومانسانی از پژوهشهای دانشگاهی در یک سده اخیر؛ تنها 5هزار مقاله
هرچند صحبتهای این دو عضو هیاتعلمی نشاندهنده وضعیت علومانسانی این روزهای کشور است، اما با نگاهی به پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) هم میتوان متوجه شد علومانسانی جز در بازه زمانی اواخر دهه80 تا اواسط دهه90، در عمل با بیمهری ازسوی جامعه آکادمیک روبهرو بوده است. براساس اطلاعات این پایگاه درطول یک سده اخیر درمجموع 5هزار و 96پایاننامه و رساله با موضوع علومانسانی منتشر شده و سهم دانشجویان کارشناسیارشد از این میزان فعالیتهای علمی 4هزار و 459پایاننامه بوده است، یعنی علومانسانی در مقطع دکتری آنطور جایی نداشته است. بهعبارت دیگر، دانشجویان دکتری تخصصی 574رساله، دکتری 38رساله، دکتری حرفهای (عمومی) 23رساله و دکتریحرفهای تنها یک رساله بوده است. جامعه دانشگاهی کشور با وجود اینکه در سال1300، پنج مقاله مرتبط با علومانسانی تولید کرده بود، اما این رقم در 6ماهه نخست امسال تنها 29مقاله بوده است. موضوع دیگر توقف نزدیک به 5دههای فعالیتهای پژوهشی مرتبط با این حوزه ازسوی جامعه آکادمیک است؛ چراکه بعد از سال1300، تا سال1349 که سه مقاله دراینباره منتشر شد، عملا هیچ فعالیت تحقیقاتی با موضوع علومانسانی در دانشگاهها وجود نداشت. افتوخیز روند پژوهشی مرتبط با علومانسانی البته در سالهای بعد هم ادامه یافت. در سال1351 نیز تنها یک رساله مرتبط با علومانسانی در کشور متنشر شده است. تنها در سال1362 بود که برای اولینبار با انتشار 11پایاننامه، تعداد تحقیقات دانشگاهی منتشر شده دورقمی شد، اما تنها 3سال بعد یعنی در سال1365، بازهم تنها یک مقاله ازسوی دانشگاهیان منتشر شد. با این حال دهه70 تا حدی توجهات به موضوع علومانسانی جلب شد و در سال1377 مجموع فعالیتهای تحقیقاتی دانشگاهیان به 37مقاله رسید. روند صعودی تولید مقاله با موضوع علومانسانی همزمان با آغاز دهه80 بازهم سیر نزولی بهخود گرفت اما در سال88، با انتشار 149مقاله روزهای اوجگیری علومانسانی در نظام آموزش عالی کشور آغاز شد. این روند در دهه90 به اوج خود رسید، بهطوری که در سال97 دانشجویان تحصیلات تکمیلی توانستند 615مقاله درباره علومانسانی منتشر کنند. بعد از آن سال اما شدت تولید مقالات این حوزه با روند چشمگیری روبهکاهش رفت، بهطوری که یکسال بعد این میزان به 499مقاله رسید و در سال99 درمجموع دانشگاهها 384مقاله به چاپ رسیدند. سال گذشته نیز این میزان به 326مقاله رسید.
کدام دانشگاهها سهم بیشتری در تولید مقاله با موضوع علومانسانی دارند؟
سهم دانشگاههای کشور از تولید این مقالات هم نکته مهمی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. دانشگاه فردوسی مشهد رتبه اول را بهخود اختصاص داده و بعد از آن دانشگاه تربیتمدرس قرار دارد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت هم براساس پایگاه گنج در رتبه سوم قرار گرفته است. همچنین سهم رشتههای مختلف از تولید این مقالات هم جالب است؛ چراکه رشته آموزشوپرورش و تحقیقات تربیتی در صدر نمودار قرار دارد. بعد از آن دانشجویان رشتههای مدیریت و روانشناسیتربیتی، معارفاسلامی و علوماطلاعات، کتابداری و دانششناسی بیشترین سهم را بهخود اختصاص دادهاند.