میلاد جلیلزاده، خبرنگار گروه فرهنگ: «MeToo» یک جنبش اجتماعی علیه سوءاستفاده جنسی و آزارجنسی معرفی شده است که در آن مردم ادعاهای جنایات جنسی را عمومی میکنند. البته نیک میدانیم منظور از مردم، بیشتر زنان است نه مردان. عبارت «من نیز» ابتدا سال 2006 در شبکههای اجتماعی توسط یک فعال اجتماعی که مدعی بود قربانی تجاوز جنسی است، استفاده شد؛ زنی به نام تارانا بُرک (Tarana Burke). دانشگاه هاروارد یک مطالعه موردی درمورد برک منتشر کرد با عنوان «رهبری با همدلی: تارانا برک و ایجاد جنبش من هم» و بدینترتیب، این جریان، جنبه رسمی هم پیدا کرد. هدف MeToo چنانکه در ابتدا توسط برک و همچنین افرادی که بعدا این تاکتیک را اتخاذ کردند، بیان شد، قدرتبخشیدن به افراد موردتجاوز جنسی از طریق همدلی و همبستگی بهویژه میان زنان جوان و آسیبپذیر، با نشاندادن آشکار تعداد افراد مورد تجاوز جنسی و آزار و اذیت، خصوصا در محل کار بود. داستان برک بهعنوان شروع رسمی این جنبش شناخته میشود اما اگر فقط ماجرای این زن بود، امروز کمتر کسی در دنیا نام جنبش MeToo را شنیده بود. جنبش MeToo خوب یا بد، حق یا ناحق، عادلانه یا ناعادلانه، به هرحال بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا جدی شد؛ کسی که به زنستیزی متهم بود و این موج میتوانست روی جایگاهش تاثیر بگذارد یا مخالفانش را تحریک و متحد کند. بهعبارتی تا قبل از ایجادشدن امکان یک بهرهبرداری سیاسی بهخصوص از این قضیه، اصولا کسی سراغ طرح آن نرفته بود. دموکراتها برای طرح این قضیه، هوشمندی قابلتوجهی به خرج دادند و ابتدا یک قربانی از خودشان را رسانهای کردند. هاروی واینستین، تهیهکننده آمریکایی که به همراه برادرش باب، شرکت سرگرمی میراماکس را تاسیس کرده بود، یکی از ستونهای جریان دموکرات در سینمای آمریکا محسوب میشد. او تهیهکننده مستند معروف فارنهایت 11/9 به کارگردانی مایکل مور بود؛ فیلمی که عملا و علنا علیه جرج بوش پسر بود. واینستین حتی رهبری و برگزاری خیلی از کمپینهای انتخاباتی دموکراتها در سینمای آمریکا را برعهده داشت. پس از افشای اتهامات متعدد سوءاستفاده جنسی علیه هاروی واینستین در اکتبر 2017، این جنبش بهعنوان یک هشتگ در رسانههای اجتماعی بهصورت ویروسی گسترش یافت. در 15 اکتبر 2017، آلیسا میلانو بازیگر آمریکایی در توئیتر نوشت: «اگر همه زنانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند یا مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، «من هم» را بهعنوان یک وضعیت بنویسند، ممکن است به مردم احساس بزرگبودن مشکل را بدهیم. تعدادی از پستها و پاسخهای مشهور آمریکایی، گوئینت پالترو، اشلی جاد، جنیفر لارنس، و اوما تورمن، درمیان دیگران، بهزودی دنبال شدند. پوشش گسترده رسانهای و بحث درمورد آزار و اذیت جنسی، بهویژه در هالیوود، منجر به پایان دادن به تصدی پستهای بلندپایه خیلی از افراد و همچنین انتقاد و واکنش شدید رسانهای شد. پس از اینکه میلیونها نفر شروع به استفاده از عبارت و هشتگهایی به این شیوه در انگلیسی کردند، این عبارت شروع به گسترش به دهها زبان دیگر کرد.»
افشاگری علیه زورگوها یا دیکتاتوری قربانیان
بهزودی چنان جوی ایجاد شد که کمتر کسی جرات ایراد کوچکترین سخنی علیه آن را داشت. هیچ عقل سلیمی تردید ندارد که چنین مواردی در هر جای دنیا و در هر سطح حرفهای و هر طبقه اجتماعی و فرهنگی، میتوانند رخ بدهند. در نقطه مقابل این را هم نمیتوان مورد تردید قرار داد که ممکن است بعضی از افراد خصوصا زنان، برای مطرح شدن یا نیل به مقاصدی دیگر، چنین ادعاهایی را طرح کنند. این هم محل تولید نیست که امکان دارد بسیاری از زنان برای کسب موقعیتهای شغلی و اجتماعی بهتر از اغواگریهای زنانه استفاده کنند و ممکن است همین افراد سالها بعد ادعا کنند قضیه برعکس بوده است. جو عمومی اما طوری بود که هرکس قصد داشت چنین مسائلی را مطرح کند، میترسید به جانبداری از زورمندان درمقابل ضعفا متهم شود. تنها کلینت ایستوود، یکی از چهرههای کلاسیک سینمای آمریکا بود که دوسال بعد در فیلم ریچارد جول شخصیت یک زن خبرنگار که از اغواگری زنانه برای کسب اخبار و رسیدن به شهرت استفاده میکند را نشان داد و برخلاف جو عمومی آن روزها، یعنی روزهایی که ترامپ با رسانهها ستیزه داشت و سینما از آنها قهرمان میساخت، او میل نامشروع بعضی از اصحاب رسانه به دیده شدن را به نمایش گذاشت. با این حال بهرغم اینکه ایستوود امروز بزرگترین اسطوره زنده هالیوود است و ریچارد جول یکی از بهترین تولیدات سالهای اخیرش بود، این فیلم کاملا در رسانهها و البته مراسم اسکار بایکوت شد. آیا جنبش MeToo گذشته از خطاهایی که داشت و قضاوتهای نادرستی که میتوانست در پی بیاورد، درنهایت توانست به کمتر شدن چنین مواردی در سینمای آمریکا و بهطور کلی صحنه عمومی آن جامعه کمک کند؟ اساس کار این جنبش، در افشاگری بعد از وقوع یک اتفاق بود نه پیشگیری از آن یا تنظیم سازوکاری که امکان وقوع چنین مواردی را به حداقل برساند.
کمتر از یک درصد از ادعاهای مطرحشده در جنبش MeToo توسط احکام قضایی به اثبات رسیدهاند اما آن موارد اثباتنشده، تنها در سال ۲۰۱۷ میلادی، باعث شدند ۲۰۱ نفر از مردان بلندپایه آمریکایی، از سینماگر گرفته تا سیاستمدار و مدیران شرکتهای مختلف، از کار خود برکنار شوند. تقریبا حتی یک نفر از این افراد اتهامات واردشده را نپذیرفته بود و در بعضی موارد که تعدادشان کم هم نبود، این اتفاق برای آن فرد بلندپایه تنها براساس ادعای یک زن رخ داد. خلاصهاش این است که یک زن ادعایی از خشونت یا تعرض یا تجاوز جنسی را نسبت به یک مرد مطرح کرد و آن مرد نپذیرفت اما شغلش را بیاینکه آن ادعا ثابت شود، از دست داد. این ادعاها در هیچ دادگاهی مطرح نشده بود و نمیشد هیچ قضاوتی درباره صحت یا عدم صحتشان داشت.
البته با یقین میتوان گفت مواردی از تعرض و تجاوز یا لااقل بیادبی و گستاخیهای جنسی در آن سطوح اجتماعی هم وجود داشته و خیلی از این مدعیات ممکن است درست باشد؛ اما این را هم با یقین میتوان اذعان کرد بعضی از این ادعاها صحیح نیستند. چه کسی متضمن خسارتی خواهد بود که بعضی از ادعاهای دروغ ممکن است به تعدادی از مردان بزنند؟ آیا در ادامه، چند سال بعد مردان هم باید جنبش MeToo دیگری راه بیندازند و سوءاستفادههایی که بعضی زنها از این طریق نسبت بهشان روا داشتهاند را روایت کنند. آیا این راه صحیح حل مساله است یا روش درستتر، تنظیم سازوکاری در جامعه کاری آمریکاست که قدرت نتواند باعث هر نوع سوءاستفاده جنسی یا غیر آن شود. به نظر نمیرسد جامعه آمریکا به دلیل نظام سلسلهمراتبی شدیدی که دارد، خیلی زود بتواند به این نقطه برسد.
پیدا کردن شغل با موجسواری و تهدید شایستهسالاری
جنبش MeToo صدمه جدیدی به معیار شایستهسالاری در سیستم اداری و اجتماعی آمریکا زد. تحقیقات جدید نشان میدهد پس از اینکه اتهامات آزار جنسی علیه هاروی واینستین باعث شعلهورشدن جنبش MeToo در رسانههای اجتماعی شد، تهیهکنندگان هالیوود شروع به استخدام فیلمنویسان زن بیشتری نسبت به قبل کردند. این البته در نفس خودش اتفاق بدی نیست، اما مشکل جایی رخ مینماید که این گزینشها نه براساس شایستگیهای نادیدهگرفته شده، بلکه برای بالانس منفی شرایط باشد. براساس مقالهای که با عنوان Scandal, Social منتشر شد، تاکید شده تهیهکنندگانی که قبل از فاش شدن رسوایی در سال 2017 با واینستین همکاری کرده بودند، بهطور قابلتوجهی بیشتر از کسانی که چنین روابط قبلی را نداشتند، نویسندگان زن را معرفی یا استخدام کردهاند. بهعبارتی آنها برای اینکه خودشان را ثابت کنند و اتهامات را از اطرافشان دور کرده باشند، در به کارگیری زنان افراط کردهاند. هنگ لو و لورینا ژانگ، نویسندگان مقاله، مینویسند به نظر میرسد تولیدکنندگان زن بهویژه با فراخوان MeToo برای توانمندسازی زنان موافق هستند و محرک اصلی تغییرجهت به سمت استخدام زنان بیشتر در پی این رسواییاند. ابتدا به نظر میرسید این جنبش برای جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی نسبت به زنان ایجاد شده است نه دستوپا کردن شغلهای بهتر برای آنها. اگرچه نتایج مطالعه نشان میدهد جنبش MeToo باعث ایجاد تغییرات معنیداری در هالیوود شده است، اما نویسندگان زن، تا حدودی از اینکه تهیهکنندگان مرد، بیشتر در حرکت به سمت این تغییر دخیل نبودند، اظهار شگفتی میکنند. بهعبارتی آنها به همین هم قانع نیستند و بیشتر از این را میخواهند. این شکل دیگری از جنسیتزدگی است. در یک سیستم صحیح، معیار انتخاب افراد باید شایستگی آنها باشد نه مرد بودن یا زن بودنشان. در سال ۲۰۱۷ میلادی ۲۰۱ مرد قدرتمند در سینما، سیاست و اقتصاد آمریکا بهدلیل موج MeToo جایگاهشان را از دست دادند و ۵۴ زن و ۷۰ مرد جایگزین آنها شدند. طبیعتا بعضی از این افراد هیچ جایگزین مشخصی نداشتند؛ مثل تعدادی از هنرپیشههای مرد یا کارگردانان مشهور. حضور زنان در فیلمها بهطور مداوم پایین بوده است، بهطوری که زنان تنها 4/5 درصد از کارگردانان و 14/4 درصد از نویسندگان فیلمهای پرفروش را تشکیل میدهند. درمورد پشتصحنه خود فیلمها ممکن است بشود بخشی از این حضور کم را به نظام مردسالار جامعه آمریکا نسبت داد اما درمورد نویسندگی، چنین دلیلی چندان موجه نیست. با این حال جنبش MeToo درحال افزایش سهم زنان بین فیلمنامهنویسهاست بیاینکه ملاکی از شایستگی و کیفیت مدنظر قرار بگیرد. تاثیر این رفتارهای عجیب را در فیلمهای سینمایی آمریکا طی سالهای اخیر میتوان دید. گویی روح از سینمای آمریکا رفته و حتی بازدیدکنندگان مراسم اهدای جوایز اسکار هرسال افت خیرهکنندهتری نسبت به سال گذشته پیدا میکنند. اسکار نودوچهارم درصورتیکه ویل اسمیت سیلی معروفش را به مجری مراسم نمیزد، اصلا خیلیها را از وجود خودش خبردار نمیکرد. بالاخره بعد از چند سال داستان شکایتهای ضربدری امبر هرد و جانی دپ از همدیگر، کار را به طرح ادعاهایی رسانده که میتوان آنها را اولین ضربات به جنبش MeToo دانست. دپ در آخرین دادگاه به دلیل مشکلاتی که هرد با طرح این ادعاها در حرفه او ایجاد کرده، درخواست خسارتی ۵۰میلیون دلاری کرده است.
طنابکشی جنبش MeToo در دادگاه جدایی
جلسه جدید دادگاه جانی دپ و امبر هرد، همچنان جنجالبرانگیز بود. در جلسه قبلی ادعایی طرح شد که شوک بزرگی به تمام جهان وارد کرد. مهمترین و احتمالا حالبههمزنترین لحظه در این دادگاه ۱۵ روزه زمانی اتفاق افتاد که جانی دپ از پایان دادن به ازدواجش بعد از مدفوع کردن امبر هرد روی تخت دونفرهشان به قاضی گفت. امبر هرد این عمل را تکذیب کرد اما در عین حال چند دقیقه بعدش گفت دپ بعد از دیدن مدفوع به قدری عصبانی شد که تلفن را سمت او پرتاب کرد و به صورتش آسیب زد. دپ اما این حرفها را رد کرد. جنجالهای فراوانی در این قضیه مطرح شد اما چیزی که این روایتها را با اهمیتتر میکرد، تلاش امبر هرد برای بهرهبرداری از اختلافاتش با جانی دپ درجهت خودنمایی در جنبش MeToo بود. بالاخره بعد از مدتی، روز سهشنبه دادگاهی برای افترا در ویرجینیا در جریان بود و وکلای جانی دپ، همسر سابق او امبر هرد را متهم کردند که برای پیشبرد حرفه خود، ادعاهای خشونت خانگی را علیه دپ جعل کرده است. دپ از همسر سابقش شکایت کرده و درخواست 50 میلیون دلار غرامت دارد و مدعی است هرد با مطرح کردن اتهامات خودش علیه او در مقالهای که واشنگتنپست، سال 2018 منتشر کرد، حرفه او را به ویرانی کشید. در همین حال، وکلای هرد در بیانیه آغازین خود استدلال کردند که ادعاهای او کاملا درست است و او حق دارد که نظرات خود را طبق متمم اول قانون اساسی آمریکا (حق بیچون و چرای آزادی بیان) بگوید. وکیل او بن روتنبورن استدلال کرد دپ بهدنبال این است که زندگی هرد را با پیگیری این دعوی ویران کند. راتنبورن گفت: «سالها، تمام چیزی که دپ میخواست انجام دهد این بود که امبر را تحقیر کند، او را تعقیب کند و حرفهاش را خراب کند. انتظار میرود این محاکمه حدود 6 هفته به طول بینجامد، زیرا از 11 عضو هیاتمنصفه خواسته شده کوهی از شواهد مستند و شهادتهای متناقض را بررسی کنند و تصمیم بگیرند چه کسی حقیقت را میگوید. وکلای دپ -بن چو و کامیل واسکوئز- خاطرنشان کردند یادداشت واشنگتنپست درست قبل از اکران فیلم «آکوامن» منتشر شد که هرد در آن نقشآفرینی و به او کمک کرد تا خود را بهعنوان یک مدافع دلسوز نشان دهد.» واسکز گفت: «هرد خود را بهعنوان چهره جنبش MeToo معرفی کرد؛ نماینده بافضیلت زنان بیگناه در سراسر کشور و جهان که واقعا از آزار و اذیت رنج بردهاند؛ اما شواهد نشان خواهد داد این یک دروغ بوده است.» واسکوئز گفت وقتی دپ خواستار جدایی از او شد، هرد برای آنکه کوچک نشود، خود را قربانی جا زد. او همچنین با اشاره به شخصیت نمایشی هرد گفت: «او همه فکر و ذکرش، آن تصور عمومی است که از او وجود دارد. او حالا سالهاست با این نقش زندگی میکند و نفس میکشد.»
امبر هرد هم ادعاهای جدیدی دارد
هرد، دپ را به موارد متعددی از حمله متهم کرده است، ازجمله مواردی که ادعا میکند دپ گردن او را گرفته، او را به دیوار پرتاب کرده، لگد زده، خفه کرده و مشت زده است. وکیل او، الین بردهافت، بسیاری از اتهامات را به تفصیل در بیانیه آغازین خود مورد بررسی قرار داد، ازجمله یک مورد که دپ ظاهرا با یک بطری مشروب به او تجاوز کرده است. این ادعا پیش از این علنی نشده بود. سخنگوی دپ در بیانیهای ادعای تجاوز جنسی را رد کرد. این سخنگو گفت که این بخشی از اتهامات اولیه مربوط به طلاق این زوج در سال 2016 نبوده و تنها پس از طرح دپ در سال 2019 برای افترا مطرح شد. این سخنگو افزود که این سخن از الگوی ادعاهای پیچیده و اشتباه هرد پیروی میکند که درطول زمان به تغییر و تحول ادامه دادهاند تا ارزش شوک هالیوودی که آمبر بر آن تسلط داشته و برای بهرهبرداری از یک جنبش اجتماعی جدی از آن استفاده کرده است را بالا ببرد. این محاکمه به جزئیات پرزحمت درمورد سوءمصرف مواد مخدر، خشونت و امثال آن هم خواهد پرداخت. راتنبورن در ابتدای بحث خود گفت که هیاتمنصفه باید سعی کنند تمرکز خود را روی نوشته او بگذارند که دپ را با نام مشخص نمیکند. او استدلال کرد: «مقاله درباره جانی دپ نیست. مقاله درمورد یک تغییر اجتماعی است که هرد از آن حمایت میکند.» راتنبورن همچنین میگوید که در زمان انتشار مقاله امبر هرد در واشنگتنپست، حرفه دپ درحال سقوط آزاد بود، درحالیکه حرفه هرد در حال اوج گرفتن بود و استدلال کرد این مقاله تلاش هرد برای کنارگذاشتن یک رابطه توهینآمیز بود. اما با شکایت از دپ، این خود دپ بود که از ادامه کار خودداری کرد.
در ادامه کریستی دمبروسکی، خواهر بزرگتر دپ، بهعنوان اولین شاهد در جایگاه قرار گرفت. کریستی گفت که رفتار برادرش از زمانی تغییر کرد که گرفتار هرد شد و از آن روز بهبعد برادرش غمگینتر به نظر میرسید. او گفت هرد بیشتر اوقات به دپ توهین میکرد و زمانی که برند دیور میخواست برای تبلیغات خود با دپ همکاری کند را مثال زد. دمبروسکی گفت: «(هرد) به او گفت چرا دیور میخواهد با تو کار کند؟ تو که استایل نداری... به او گفته بود چاق و پیر است.» او گفت که خبر ازدواج دپ با هرد او را «ویران» کرد و میترسید رابطه جدید برادرش مانند زندگی والدینشان شود. دمبروسکی گفت: «اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم برای رفتن به مراسم ازدواجشان مردد بودم. اما تصمیم گرفتم در هر صورت حتما حضور داشته باشم چون صادقانه بگویم، میخواستم برادر کوچکم حتما بداند که در هر شرایطی درکنارش هستم.» شاید بخشی از نگرانی خواهر جانی دپ، به شخصیت هرد برگردد که نشانههایی از عدمثبات روانی و اخلاقی را نشان میداد. بهطور مثال هرد از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ با عکاس زنی به نام تاسیا ون ری در رابطه عاشقانه بود. او خودش را دوجنسگرا معرفی میکرد و گفت من با مردان و درحال حاضر یک زن، روابط موفقی داشتهام. بههرحال کریستی دمبروسکی احتمالا اولین نفر از ۱۲۰ شاهدی است که طی هفتههای آینده به دادگاه ویرجینیا احضار خواهد شد تا به روشن شدن اتهامات مطرحشده درباره رابطه جانی دپ و امبر هرد کمک کند.