کد خبر: 71012

کشف دیرهنگام مدیران تلویزیون جنجال به‌پا می کند

تلوبیون‌پلاس و نبرد در سرزمین نمایش

ترکیب پخش تصاویر تلویزیونی با اینترنت فرصت تجربیات بسیار تعاملی‌تری را برای شکل سنتی تلویزیون فراهم می‌کند که بخشی از روند تبادل اطلاعات دوسویه است.

معین احمدیان، دبیرگروه فرهنگ: تلویزیون در شکل سنتی خودش به‌عنوان یک رسانه برودکست، امکان پخش یک‌طرفه و انتشار یکسویه اطلاعات را دارد. ترکیب پخش تصاویر تلویزیونی با اینترنت فرصت تجربیات بسیار تعاملی‌تری را برای شکل سنتی تلویزیون فراهم می‌کند که بخشی از روند تبادل اطلاعات دوسویه است. به همین خاطر می‌توان گفت که حضور و فهم مدیران تلویزیون در به‌کارگیری و راه‌اندازی تلوبیون اگرچه دیرهنگام بوده اما باز هم قابل اعتنا و مغتنم است و صدالبته باید این نکته را یادآور شد که رسانه ملی در 10 سال گذشته، همچنان در تحقق پروژه راه‌اندازی IPTV ناکام مانده است. پروژه‌ای مهم و حیاتی برای سازمان صداوسیما که این روزها اهمیت راه‌اندازی آن بیشتر حس می‌شود. با این حال تلوبیون پلاس به‌عنوان یک سامانه VOD قابل تعریف است و شاید بتوانیم این امیدواری را داشت که بخشی از پروژه بزرگ‌تر راه‌اندازی IPTV باشد که با انتقال این سامانه از اینترنت جهانی به بستر دیگری مثل اینترنت ملی، هزینه‌های مصرف و ترافیک اینترنت را هم داشته باشد.

شکست انحصار یا شروع انحصار
راه‌اندازی تلوبیون پلاس از چند جهت اقدام مهم و موثری برای تلویزیون و البته مخاطبان رسانه‌های تصویری به حساب می‌آید. مهم‌ترین ره‌آورد راه‌اندازی این پلتفرم، شکستن انحصار چند سال اخیر در شبکه نمایش خانگی است. برای درک این موضوع، بهتر است که به کلمه «رسانه خصوصی» که پسوند برخی از پلتفرم‌های شبکه نمایشی خورده است، واقع‌بینانه و با دقت بیشتری نگاه کنیم و این نکته را یادآور شویم که سه پلتفرم مشهوری که این روزها در شبکه نمایش خانگی فعالیت می‌کنند در چه شرایطی رشد کرده‌اند. بنا به گزارشی که در 16 شهریورماه 1400 با «عنوان وام‌های فوق‌سنگین برای چند پلتفرم خاص» در روزنامه «فرهیختگان» منتشر شد: «از مجموع 184 رسانه دارای مجوز ساترا، حدود 110 عنوانش وی‌او‌دی‌ها هستند. حالا و از این 110 وی‌او‌دی، تنها دو یا سه وی‌او‌دی سریال و تاک‌شو تولید می‌کنند و مابقی یا فعالیت چندانی ندارند یا تازه می‌خواهند وارد عرصه تولید بشوند. تمام بررسی‌های ما نشان می‌دهد که «فیلیمو»، «نماوا» و «فیلم‌نت» سه وی‌‌اودی پرکار و قوی‌تر هستند.» در همان گزارش، برای درک آن چیزی که در شبکه نمایش خانگی درحال رخ دادن است با چند نفر از صاحبان وی‌اودی‌ها صحبت شد که عموما یادآور شدند که فعالیت در حوزه شبکه نمایش خانگی یا همین وی‌اودی‌ها بدون حمایت‌های دولتی کار سختی است. اشاره صاحبان وی‌اودی‌ها به توزیع ناهمگون این حمایت‌های دولتی بود که نتیجه‌اش این شده بود که در دهه 90 از بین بیش از 100 وی‌اودی، تنها سه پلتفرم، توانستند قد علم کنند. طبیعی است در چنین مختصاتی، دیگر اطلاق شبکه نمایش خانگی خصوصی معنایی ندارد و درحقیقت تلوبیون‌پلاس با رسانه‌هایی در رقابت است که از حمایت‌های ویژه برخوردار بودند.
البته این نکته را هم باید در نظر داشت که قاعده‌مند نبودن شبکه نمایش خانگی از دریافت مجوز تولید و انتشار گرفته تا همین تعیین هزینه‌های اشتراک، باعث شده که بازار رقابت به نفع قدرتمندان این عرصه شود. برای اینکه همین شکستن انحصار شبکه نمایش خانگی توسط سازمان صداوسیما، در آینده خودش زمینه‌ساز انحصار تازه‌ای برای تلوبیون پلاس نشود، باید نهادهای صنفی شبکه نمایش خانگی و دستگاه‌های قانونگذار، قواعد حضور در شبکه نمایش خانگی را ضابطه‌مند کنند تا فعالیت در این حوزه به سمت عادلانه‌تر شدن پیش برود.

شکستن محدودیت‌های تلویزیونی
تلویزیون ایران در شکل سنتی خودش در چهارچوب سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی تعریف شده است و نمی‌تواند، متناسب با نیاز طیف‌های متنوع جامعه ایران، در بخش تولید و انتشار مانور چندانی بدهد. چه ما موافق این سیاست‌ها باشیم و چه نباشیم، باید این را در نظر گرفت که همین سیاست‌ها ملاحظات و محدودیت‌هایی را برای برنامه‌سازان ایجاد می‌کند. ضمن اینکه با توجه به ویژگی‌های مدیوم شبکه نمایش خانگی، سازوکار نظارت بر آن از مرحله تولید تا نمایش آثار، تفاوت‌های زیادی با نظارت بر برنامه‌های ویژه رسانه فراگیری مثل تلویزیون دارد. تلوبیون پلاس می‌تواند با تولید آثاری که گرفتار محدودیت‌های سازمانی نیست برای سلایق متنوع جامعه ایران تولید محتوا کند. اگر تولید محتوا در تلوبیون پلاس، در جهت تکمیل پازل محصولات صوتی و تصویری موردنیاز جامعه و تامین محتوای مناسب برای همه اقشار و همه سلیقه‌ها و گروه‌های اجتماعی تعریف شود، می‌تواند بخش مهمی از جامعه هنری که با صداوسیما قهر کردند را به تلوبیون پلاس بازگرداند.
تعاملی بودن رسانه‌هایی همچون تلوبیون پلاس امکان نظر‌سنجی و درک میزان بازدید و اقبال مخاطبان به یک اثر را بهتر نشان می‌دهد. گویی که تمام آن نظرسنجی‌هایی که پیش از این توسط مرکز تحقیقات صداوسیما انجام می‌شد به کمک این پلتفرم، به‌صورت پیشفرض بر تلوبیون پلاس نصب شده است. این امکان برای سیاستگذاری مدیران و البته برنامه‌سازان تلویزیون اهمیت زیادی دارد.

نه به سیاست‌های سلبی
تلویزیون تا سال‌های سال به‌عنوان رسانه مسلط در تولید و توزیع محتوای صوت و تصویر در جامعه ایران حضور داشت. در سال‌های دهه 60 و 70 اگر مخاطبی هم می‌خواست محتوایی خارج از برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌های سازمانی صداوسیما را تماشا کند، دست به دامان فیلم‌های قاچاق یا شبکه‌های ماهواره‌ای می‌شد. در سال 1372 موسسه رسانه‌های تصویری، در راستای سیاست‌های فرهنگی داخل نظام به‌عنوان شرکت توزیع فیلم شبکه خانگی وارد میدان رقابت شد و ویدئوکلوب‌ها با گرفتن مجوز فعالیت می‌توانستند پاسخگوی نیاز فیلم‌بازها شوند. در آن سال‌ها، اعمال محدودیت قانونی در توزیع فیلم‌های قاچاق و همچنین جمع کردن ماهواره‌ها از پشت‌بام خانه‌ها به‌عنوان بخشی از سیاست‌های فرهنگی تعریف می‌شد که البته با گسترش و پیشرفت رسانه‌های نوین، این جنس سیاستگذاری قهری نه‌تنها ناکام ماند بلکه اثرات ناخوشایند دیگری هم به بار آورد که مهم‌ترینش نمایش ناتوانی حکومت در اجرای ایده مقابله با تهاجم فرهنگی بود.  حالا بعد از گذشت دوره آزمون و خطا درخصوص این پدیده فرهنگی، به نظر می‌رسد بهترین راه این است که دستگاه‌های فرهنگی به جای سیاست‌های قهری، دامنه حضور و فعالیت‌شان را در حوزه‌های مختلف تصویری گسترده کنند. حضور فعالانه و قدرتمند تلوبیون پلاس در شبکه نمایش خانگی می‌تواند در چهارچوب این سیاست ایجابی تعریف شود مشروط بر اینکه مدیران صداوسیما درک صحیحی از مختصات این مدیوم در فضای مجازی داشته باشند و بتوانند مخاطبان با سلایق مختلف را با خود همراه کنند.

چرا IPTV راه‌اندازی نمی‌شود؟
این نکته محتملی است که یکی از مهم‌ترین دلایل راه‌اندازی تلوبیون پلاس از جانب مدیران صداوسیما، ترس از قدرتمند شدن چند پلتفرم خاص در شبکه نمایش خانگی باشد. فارغ از اینکه مدیران فعلی تلوبیون پلاس با چه هدف و ‌انگیزه‌ای سراغ راه‌اندازی این پلتفرم رفتند؛ نگاهی به فرآیند این ورود دیرهنگام، اثبات این مدعاست که مدیران سازمان عریض و طویل صداوسیما، در ورود و حضور به عرصه‌های نوین، چقدر کُند و عقب مانده عمل می‌کنند. اما مشکل تمام این سال‌های مدیران صداوسیما، فهم در مسائل و شناخت رسانه‌ای نیست بلکه مساله این است که در بیشتر موارد تصمیمات جدی‌شان برای عمل به آنچه فهم می‌کنند را به عقب می‌اندازند. کافی است که روند فرسایشی برنامه‌ریزی و طراحی سازمان صداوسیما برای به‌کارگیری سامانه «آی‌پی‌تی‌وی» را مرور کنید تا متوجه همین تعلل سازمانی در صداوسیما شوید. IPTV  با توجه به ظرفیت‌های عظیمی که دارد و همچنین وسعت و گستردگی نیاز امروز جامعه ایرانی می‌تواند منشأ اثر و تحولات بسیاری برای دستگاه‌های رسانه‌ای کشور باشد. با توجه به اینکه بستر انتشار این سامانه اینترنت نیست و دسترسی به آن نیازمند یک شبکه فراگیر ملی دارد، در ابتدای دهه 90، مهم‌ترین ایراد پیش‌روی IPTV‌ها، مشکلات زیرساختی مخابرات عنوان می‌شد که البته درحال حاضر بخش مهمی از زیرساخت‌های ارتباطی برای توسعه این سامانه فراهم شده است. بنا به آن چیزی که در رسانه‌ها منتشر شده است، سال ۹۴ سازمان صداوسیما در یک فراخوان عمومی شرایط و ضوابط اعطای نمایندگی IPTV را اعلام کرد که پس از بررسی اسناد شرکت‌کنندگان در فراخوان، پنج شرکت انتخاب شدند و نمایندگی سازمان در ارائه خدمات IPTV به آنها اعطا شد. این شرکت‌ها نه‌تنها با سازمان صداوسیما بلکه با همه سازمان‌ها و نهادهای ذی‌نفع و پدیدآورندگان محتوا و خدمات در این حوزه نیز همکاری و تعامل گسترده‌ای دارند. این پنج شرکت اما تاکنون نتوانسته‌اند تعامل گسترده‌ای با مخاطبان‌شان برقرار کنند. اینکه چرا سازمان صداوسیما باتوجه به اهمیت راهبردی راه‌اندازی IPTV همچنان تعلل می‌کند خودش جای سوال دارد.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

انحصار پلاس (لینک)

مجانی پلاس (لینک)

 رقابتی گه نیست (لینک)

 

مرتبط ها