علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاست: امیر عبداللهیان وزیر خارجه کشورمان در گفتوگویی که با جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا داشته متذکر شده که ایران بههیچوجه از خطوط قرمز خود -که مبتنیبر منطق و واقعبینی است- عقبنشینی نخواهد کرد و شمخانی نیز طی توئیتی راستیآزمایی و ارائه تضمین را بخش لاینفک توافق خوب دانسته است.
همزمان با اتخاذ چنین مواضعی برخی شنیدهها از مذاکرات وین حاکی است که طرف آمریکایی با در پیش گرفتن روندی عقبگردگرایانه مواردی را مورد مطالبه قرار داده که در دورهای پیشین مذاکرات روی میز بوده است.
در شرایطی نتیجه مذاکرات وین به اتخاذ تصمیمات سیاسی طرف غربی ازجمله آمریکا گره خورده است که در پیش گرفتن روندی مخربانه در طرف غربی رسیدن مذاکرات به نتیجه مطلوب برای همه طرفها را با چالش مواجه میسازد.
در گفتوگویی که با سیدرضا صدرالحسینی داشتهایم ابعاد مواضع طرفین مذاکرهکننده در وین مورد بررسی قرار گرفته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
آیا میشود از این همسویی مواضع مسئولان ایرانی چنین تحلیل کرد که طرف غربی با زیادهخواهی قصد نادیده گرفتن برخی مطالبات بحق ایران را دارد؟
من نمیخواهم نیتخوانی کنم و این مشی را نیز نمیپسندم. برخی رسانهها این مشی را در پیش گرفتهاند و صحبتهای افرادی را که به مذاکرات مرتبط هستند، بهگونهای مورد بهرهبرداری قرار میدهند که انگار یک بیبرنامگی و تشتت بر فضای گفتوگوها از جانب مقامات ایرانی حاکم است. چنین روش و استدلال آوردنی حداقل در مورد پرونده مذاکرات فعلی صحیح نیست و انتشار آن نمیتواند به تنویر افکار عمومی کمک کند، در ضمن این روش به عملیات روانی رسانهای دشمن در بههم خوردن فضای روانی و اقتصادی کشور کمک خواهد کرد.
باید بپذیریم پروندههای ملی اینگونه اقتضائات را دارد و تصمیماتی اتخاذ میشود، مثلا ممکن است به افرادی از اعضای تیم مذاکرهکننده، افرادی که در حلقه بعد از آنان قرار دارند یا رسانهها نقشهایی متفاوت در شرایط گوناگون داده شود و ممکن است لازم شود همه بهطور همزمان یک موضعی را اتخاذ کنند و در مواردی نظرات متفاوت ارائه دهند.
بعضی از نظرات اصلا برای فضای داخل مطرح نمیشود و درواقع برخی مواضع ماهیتا برای میز مذاکره و برای کسانی است که آنجا نشستهاند. (آن هم نه برای همه اعضای طرف مذاکره) به نظرم اینکه بخواهیم وارد این موضوع شویم، نیتخوانی کنیم یا تحلیل خودمان را بهعنوان واقعیت به جامعه منتقل کنیم خیلی کار درستی نیست؛ چراکه میزان نزدیک بودن چنین تحلیلهایی به واقعیت سخت است.
با توجه به اینکه اخباری منتشرشده مبنیبر اینکه طرف آمریکایی مجددا متونی را که در 6دور اولیه در وین محل مذاکره قرار گرفته بود روی میز گذاشته است، آیا از این بازگشت به عقب توسط آمریکا نمیشود تلاش این کشور برای به شکست کشاندن مذاکرات را برداشت کرد؟
واقعیت امر این است که میز مذاکره یعنی همین. این خیلی موضوع غیرشفافی نیست، حتما طرف غربی و آمریکاییها بهدنبال این هستند که در یک شرایط و با یک وضعیت دیگری با تیم مذاکرهکننده ایرانی- که نگاه دیگر داشته باشد- مذاکره کنند و قطعا بعضی از این موضوعات نیز برمیگردد به آن ایام ولی این برای آنها یک خیال خام است و تیم مذاکرهکننده جدید نگاه دیگری دارد و البته نباید اقدامات و تلاشهای تیم گذشته را نیز فراموش کرد؛ چراکه تیم جدید مذاکرهکننده تیمی است با انرژی مضاعف و مانند مسابقه دو امدادی است و این تیم با استفاده از تجربیات قبلی با دست پر و استدلال قوی و اسناد منطقی و کارشناسی دقیق عازم وین شد، البته همانگونه که مسئولان ارشد دولت در مراسم عمومی تاکید کردهاند رسیدن به توافق برای ایران آنقدر اهمیت ندارد که به هر قیمتی حاضر به تن دادن به آن باشد. اینکه آقای مرندی هم گفته ممکن است مذاکرات اصلا تعطیل شود یا به بنبست برسد، یعنی از طریق رسانهها به طرفهای مذاکرهکننده زیادهخواه و غیرمنعطف این پیام را منتقل میکند که برای ما فقط رسیدن به منافع ملی در چهارچوب توافق برجام اهمیت دارد و نه چیز اضافهای میخواهیم و نه از منافع خود کوتاه خواهیم آمد.
اینکه آقای رئیسجمهور میگوید ما نگاهی به وین نداریم، بلکه نگاه به داخل کشور با وجود توانمندیهای معنوی، انسانی، معدنی، زراعی، فناوری و... داریم، درحالیکه تیم مذاکرهکننده کشور در وین درحال چانهزنی دیپلماتیک و مذاکره است. این پیامهایی است که باید همزمان به طرفهای مقابل ارسال شود، بنابراین اصلا تداوم این موارد را در ادامه مذاکرات که به نقاط حساسی رسیده، باز هم بعید ندانید.
طرف خارج از میز مذاکره یعنی آمریکاییها ممکن است حرفهایی نیز بزنند و بگویند نفرات قبلی آن را گفتند و این را نگفتند! ولی واقعیت این است که آنها (طرف غربی) و آمریکا در سهماه گذشته متوجه شدهاند اعضای تیم مذاکرهکننده ایرانی و دیدگاههای آنها فرق کرده است اما اینکه آرزو و تلاش کنند که برگردند به شرایط قبلی این امر برای آنها امکان دارد؛ چراکه همه تیمهای مذاکرهکننده در همه مسائل اینگونه عمل میکنند و هرکسی تلاش دارد میز مذاکرات را بهنفع خودش مدیریت و از همه روشها نیز استفاده کند. اما آنچه مهم است، مطالب و اسنادی است که سر میز ردوبدل میشود و آمریکاییها فعلا بهدلیل خروج غیرمسئولانه خود از توافقنامه برجام، بر سر این میز راهی ندارند.
با در نظر گرفتن شرایط فعلی مذاکرات، آیا میتوانیم این برداشت را داشته باشیم که طرف غربی گریزی از تن دادن به خواستههای منطقی ایران ندارد؟
اگر نمیخواستند این کار انجام شود، مذاکرات را تا این حد ادامه نمیدادند. آنها به گفتوگوها بیشتر از ما نیاز دارند. اینها موضوعاتی نیستند که ما براساس تحلیل شخصی آن را مطرح کنیم و کاملا با شناختی که موجود است این را میگوییم. در غیر این صورت چه ضرورتی داشت آمریکاییها به میز مذاکرات تمایل نشان دهند و مامور آنها در طول سهماه گذشته در وین حاضر باشد، تحقیر شوند و پیامهایشان را از طریق دیگران به ما منتقل کنند؟
اصلا میتوانستند خط بطلانی روی این موضوع مذاکرات بکشند و بگویند تاکنون که از برجام بیرون بودیم و پس از گذشت چند روز از مذاکرات اخیر و مواضع تیم ایرانی، اعلام کنند اصلا میخواهیم بهطورکلی مذاکراتی برای ورود ما به برجام وجود نداشته باشد و به اروپاییها بگویند روند را قطع کنید. درواقع این مذاکرات در شرایط کنونی برای طرف آمریکایی حیثیتی است؛ آنها به موضوع مذاکرات و بازگشت به برجام بیش از همه طرفهای مذاکرهکننده و بیش از ما نیاز دارند و تمام تلاش آنها بر این مساله معطوف است که بهگونهای به خواستهای کارشناسی و مستدل ایران تن دهند که مورد توافق اعضای دیگر نیز باشد تا بیشتر از این به حیثیتشان لطمه نخورد. اما این امر نیز برایشان از لحاظ اختلافات شدید داخلی و تشدید در سیر افول بینالمللی آنها به این راحتی نیست. تاکید دارم در هر مذاکره هرکدام از طرفین بهدنبال تحقق اهداف خودشان خواهند بود.
از یک طرف رژیمصهیونیستی و از طرف دیگر کشورهای مرتجع عربی دائما به آنها فشار میآورند که عقبنشینی نکنید ولی آمریکا وضع خودش، منطقه، فضای بینالملل و شرایط را میبیند و نمیتواند به بخشی از خواستههای ما تن ندهد. از طرف دیگر اینکه مدام بخواهیم بگوییم تحریمها تمام و همه مشکلات آن مرتفع شد نیز حرف درستی نیست؛ چراکه نباید اقتصاد را شرطی کرد، ضمنا طرف غربی باید به میزان بیشتری از مواضع خودش کوتاه بیاید.
حضور مقامات رژیمصهیونیستی در وین و دیدار با گروسی و اولیانوف را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این دیدارها بر فضای مذاکرات اثرگذار خواهد بود؟
امروز وضعیت رژیم صهیونیستی بسیار آشفته است، آنها فکر کردهاند اگر با چند کشور ذرهبینی روی نقشه منطقه غرب آسیا و پیرامون جمهوری اسلامی ایران عادیسازی روابط داشته باشند، مسائل خود را حلوفصل خواهند کرد. امروز دستگاه امپراتوری رسانه بیش از هر چیز روی همین موضوع کار میکند که وضعیت داخلی و منطقهای و بینالمللی رژیمصهیونیستی را عادی و خوب جلوه دهد اما وضعیت رژیمصهیونیستی از داخل و در منطقه بسیار آشفته است و همینکه آنها از طریق فضاسازی رسانهای فکر میکنند کار مذاکرات رو به اتمام است و طرف غربی استدلالهای منطقی، حقوقی و فنی ایران را پذیرفته است، بهشدت نگران و ملتهب میشوند و به دستوپا میافتند!
قبل از وقفه موقت مذاکرات در هفتههای اخیر، نخستوزیر رژیمصهیونیستی بنت برای دیدار با بایدن به آمریکا رفت ولی امکان دیدار برایش میسر نساختند، چون حرف آنها برای مقامات آمریکا روشن است و آنها میدانند شنیدن و عمل کردن به خواسته رژیم صهیونیستی یعنی بر باد دادن مالیات مالیاتدهندگان آمریکایی که در وضعیت بدی بهسر میبرند، یعنی تشدید شکافهای موجود در آمریکاییها، یعنی تشدید و تسریع در افول این کشور، یعنی بیاعتباری بیشتر آمریکاییها در نظام بینالملل و امثال آن.
علیرغم اینکه حضور و تاثیرگذاری هر عامل اختلالآفرین در روند مذاکرات برای طرفهای غربی هزینهساز خواهد بود، آنها باید بهخوبی بدانند اگر بهدنبال نتیجه مطلوب و متوازن در این مذاکرات هستند، نباید بههیچوجه تحتتاثیر عوامل رژیمصهیونیستی قرار بگیرند و حضور این عوامل بازدارنده و گزارشهای احتمالی آنان به نهادهای بینالمللی ازجمله آژانس بینالمللی هستهای در صورت هرگونه تاثیرگذاری در روند عادی مذاکرات قادر است معادلات موجود را از جانب جمهوری اسلامی بههم بزند، بر اساس این امر توصیه میشود مقامات رسمی و موثر در مذاکرات بههیچعنوان تحتتاثیر القائات نمایندگان رژیم همیشه مخرب صهیونیستی قرار نگیرند.
مناقشات فعلی اوکراین چقدر میتواند بر روند مذاکرات وین اثر بگذارد؟
تاثیری برای جمهوری اسلامی ندارد اما برای آمریکاییها خیلیتاثیر دارد، هیچاتفاقی در قالب جنگ نخواهد افتاد. تمام این قضایا بهدلیل شکست پروژه ناتو جهت حضور در شرق است که در شرایط فعلی موانع جدی برای آن احساس میکنند و این مناقشات نیز بهپایان خواهد رسید. البته این ماجرا گفتوگوی جداگانه میخواهد.