کد خبر: 60649

گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مارک یانسن، سرپرست گروه سمفونیک متال هلندی «اپیکا»

اجرای در ایران تحقق رویای من است

ما (اپیکا)، گروهی هستیم که دوست داریم در هر کشور ممکن اجرا داشته باشیم. تا الان در 65 کشور اجرا داشته‌ایم و هر بار که در کشور جدیدی اجرا می‌کنیم خیلی هیجان داریم. متاسفانه تا امروز پیش نیامده که ایران بیاییم ولی همیشه دوست داریم کشورهای جدیدی را به لیست کشورهایی که اجرا داشتیم، اضافه کنیم.

مریم رفائی: «اپیکا» یک گروه «متال» هلندی است که در سال 2002 توسط مارک یانسن که خودش به‌تازگی از گروه «After Forever» جدا شده، تشکیل شد. مضمون اشعار این گروه غالبا موضوعات فلسفی شامل: علم، مذهب و حوادث دنیاست. در سال 2003 اولین آلبوم استودیویی این گروه با نام «فانتوم» منتشر شد. در سال 2005 آلبوم دیگری به نام «Consign to Oblivion» توانست تا رده «12»‌ام بهترین آلبوم‌های سال هلند پیش برود. حالا با مارک یانسن، سرپرست گروه سمفونیک متال هلندی «اپیکا» به‌صورت آنلاین گفت‌وگو کرده‌ایم.

چی باعث شد تصمیم بگیرید گروه اپیکا را تاسیس کنید؟

باید قبل از آن، تمام تاریخچه را بگویم؛ من و همکلاسی‌ام «ساندر خومانس» گروهی به اسم «افتر فوراور» را تشکیل دادیم اما بعد از هفت سال، راه ما از هم جدا شد و او با گروه «افتر فوراور» ادامه داد و من «اپیکا» را تشکیل دادم، زیرا هر دوی ما می‌خواستیم کمی در جهت‌های جداگانه‌ای حرکت کنیم و اینجا سرآغاز گروه اپیکا بود. از آنجا به بعد، آزادی بیشتری داشتم و کارها را آن‌طور که علاقه‌مند بودم، انجام می‌دادم. ساندر خومانس و «افترفوراور» هم توانستند به نحوی که علاقه داشتند به کارشان ادامه بدهند و دو گروه شدیم و این نقطه آغاز اپیکا بود. حدود 20 سالی می‌شود که کار می‌کنیم.

اعضای گروه برای انتخاب اشعار و قطعات چطور به توافق می‌رسند؟

درمورد ترانه و موسیقی، ما هیچ‌وقت اختلاف‌نظر نداریم چون اصل کار را من و سیمونه انجام می‌دهیم، این‌طور که 50درصد ترانه را او (سیمونه) می‌نویسد و نصف دیگر را من می‌نویسم و این روش خیلی خوب جواب می‌دهد و روش بسیار بالانس‌شده‌ای از کار کردن و مثل یین ‌و یانگ است (لوگو معروف دوگانه‌گرایی که از دو رنگ سفید و سیاه تشکیل شده و یکدیگر را کامل می‌کنند). پس این خیلی خوب است و همیشه از این روش استفاده می‌کنیم. درمورد بعضی آهنگ‌ها که تبادل‌نظر بیشتری راجع‌به آنها داریم، گاه این‌طور پیش می‌رود که نصف گروه از یک کار و مابقی از آهنگی دیگر خوش‌شان می‌آید ولی معمولا ما راه خیلی راحت‌تری را پیش می‌گیریم و رای‌گیری می‌کنیم. وقتی اکثریت گروه یک آهنگ را بیشتر از آهنگ دیگر پسندید، به‌سادگی ما فقط آن را می‌سازیم. اما درمورد «امگا» سعی کردیم اتحادی از آهنگ‌ها را داشته باشیم، نه اینکه نگاهی تک‌به‌تک به هر آهنگ داشته باشیم بلکه خواستیم یک آلبوم منسجم داشته باشیم، به‌خاطر همین نحوه کار ما فرق داشت. از همان ابتدا هم ما حس خوبی داشتیم، مثل این بود که می‌دانستیم کدام آهنگ‌ها با هم همخوانی دارند یا ندارند. درست است، بعضی‌وقت‌ها درمورد آهنگ‌ها اختلاف‌نظر داریم اما درمورد «امگا»، حس می‌کنم کمترین میزان اختلاف‌نظر را تابه‌حال داشتیم، چون خیلی حس طبیعی داشت و حس می‌کردیم آهنگ‌های این آلبوم با هم همخوانی دارند و چندان بحثی راجع‌به آنها نداشتیم.

رمز موفقیت اپیکا درمورد اینکه آلبوم به آلبوم پیشرفت می‌کند در چیست؟

ما همیشه برای همه آلبوم‌هایمان سعی می‌کنیم کار جدیدی ارائه بدهیم؛ کاری که قبلا انجام نداده‌ایم و به این ترتیب همیشه می‌شود برای آلبوم جدید هیجان داشت و یک چیز جدیدی را ارائه داد. هر بار که به استودیو می‌رویم، برای ضبط کارهای جدیدمان هیجان زده‌ایم، به‌محض اینکه این حس را داشته باشیم به اندازه کافی خوب نیست، اصلا پا به استودیو نمی‌گذاریم؛ به‌خاطر اینکه می‌خواهیم برای هر آلبوم کار جدیدی ارائه بدهیم و نمی‌خواهیم کار تکراری داشته باشیم، چون این به‌نوعی، یک سناریوی کابوس برای ما تلقی می‌شود که به استودیو برویم و درباره متریال جدیدی که می‌خواهیم به‌کار ببریم کاملا متقاعد نشده باشیم. به‌خاطر همین همیشه سعی می‌کنیم زمانی که می‌خواهیم به استودیو برویم کاملا آماده باشیم.

دلیل استفاده از سازهای شرقی در آثارتان چیست؟

این چیزی است که به آن علاقه شخصی دارم. من همیشه طرفدار طیف موسیقی‌های عربی بودم و از بچگی همیشه محو این صداها می‌شدم، چون موسیقی‌های عربی جو خیلی زیبایی دارند و از جوانی فکر می‌کردم ترکیب این فضاها با موسیقی غربی خیلی عالی می‌شود. دوست داشتم نتیجه کار را ببینم و همین‌طور همیشه عاشق موسیقی کلاسیک بودم و با خود فکر می‌کردم اگر سبک‌های گوناگون زیادی را با هم ترکیب کنیم چه اتفاقی می‌افتد. ما ترکیب آنها را با خواهش از گروه افترفوراور شروع کردیم و حتی در موسیقی دو آهنگ «امگا» آخرین آلبوم گروه، سبک عربی قوی‌ای وجود دارد. یکی از آنها به‌نام ‌«کد زندگی» را «کوئن» نوشت و دیگری «مهر سلیمان» بود و خیلی جالب است که سبک عربی را با غربی ترکیب کنیم. فکر می‌کنم استفاده از آنها در موسیقی خیلی چالش‌برانگیز است. فکر می‌کنم همیشه به ترکیب سبک‌ها ادامه بدهیم؛ چراکه از این کار خوش‌مان می‌آید و طرفداران‌مان هم دوستش دارند و نتیجه خیلی خوبی هم می‌دهد.

به‌عنوان کسی که سال‌هاست سرپرستی یک گروه موسیقی را برعهده دارد چه توصیه‌ای در مواجهه با مشکلات به گروه‌های جوان‌تر دارید.

این سوال خیلی خوبی است؛ من مدرک روان‌شناسی از دانشگاه دارم و یک روان‌شناس هستم پس به‌عنوان یک روان‌شناس همیشه درباره این مسائل خیلی فکر و تحلیل می‌کردم که چرا در گروه‌های دیگر اختلاف پیش می‌آید، شخصا معتقدم دو چیز باعث اختلاف در گروه‌ها می‌شود: اول؛ اگر یک نفر همه تصمیمات را بگیرد بقیه ناراضی می‌‌شوند و دوم اینکه وقتی دیگر اعضای گروه مسئولیتی ندارند، انگار آنها فقط یک موزیسینِ استخدام‌شده هستند، به‌خاطر همین دلایل، اعضای گروه ممکن است خیلی ناراضی شوند. خیلی مهم است که همه افراد در گروه احساس مهم و ارزشمند بودن داشته باشند و همه حس کنند مورد احترام هستند. اگر این اتفاق بیفتد شاهد این هستید که اعضای گروه برای زمان خیلی طولانی کنار هم می‌مانند و اگر این اتفاق رخ ندهد، اعضا، گروه را ترک می‌کنند و گروه از هم می‌پاشد و مشکلات متعددی پیش می‌آید. این توصیه من به گروه‌های دیگر است که حتما درباره مشکلاتی که پیش می‌آید حرف بزنید و مطمئن شوید همه افراد می‌توانند نظرات‌شان را بیان کنند و هیچ‌وقت استعداد و آنچه اعضای دیگر به گروه عرضه می‌کنند، سرسری نگیرید؛ چراکه همه افراد باارزش هستند و هرکس توانایی خود را به گروه عرضه می‌کند.

شما گروه را در نوجوانی تاسیس کردید و قطعا هدف‌هایی را برای خودتان درنظر گرفتید، آیا به آنجایی که می‌خواستید، رسیدید؟

هنوز خیر! ما به خیلی از چیز‌هایی که می‌خواستیم دست پیدا کردیم ولی یک قدم نهایی هست؛ اگر بتوانیم آنچه در اجرای آنلاین عرضه کردیم را روی استیج واقعی هم عرضه کنیم آن وقت به همه هدف‌هایمان رسیده‌ایم. اگر به گروه «رامشتاین» نگاه کنید، آنها اجرای خیلی بزرگ با کلی اتفاقات جالب داشتند. فکر می‌کنم نهایت آرزوی هر گروهی‌ است که بتواند چنین اجرای غول‌آسایی داشته باشد. همیشه هدف‌های جدیدی برای دستیابی وجود دارند، اگر ما یک روزی بتوانیم به آن مرحله از توانایی تولید «رامشتاین» برسیم، فکر می‌کنم می‌توانیم از تمام رزومه کاری‌مان راضی باشیم. به هر حال ما حالا هم خوشحالیم ولی می‌توانیم خوشحال‌تر هم باشیم.

سال‌هاست که گروه‌هایی در سبک راک در ایران فعالیت دارند، آیا با آنها آشنایی دارید؟

بله. طی این سال‌ها با چندین موزیسین ایرانی در ارتباط بودم. خوشبختانه حتی بعضی طرفداران ایرانی از ما می‌خواستند روزی به ایران بیاییم. می‌دانم که سخت است. قطعا ارتباطی با موزیسین‌های ایرانی دارم. آنها گاهی برای من چیزهایی می‌فرستند و پروژه‌ «متال‌مایند» را دارم که اگر سرچ کنید، در این پروژه با موزیسین‌هایی از سراسر دنیا در ارتباط هستم. به‌خاطر همین بعضی آهنگ‌های ایرانی و متال را شنیده‌ام. معمولا گروه‌های متال وجوه مشترک‌ زیادی با هم دارند و پایه و اساس این کار همگانی است. همه می‌توانند تاثیرات فرهنگی خود را ارائه کنند. فکر می‌کنم آهنگی مثل «کد زندگی» یا «مهر سلیمان» که در اپیکا ساختیم، به‌نوعی وجه اشتراکی با آهنگ‌های خاورمیانه دارد و هدف این پروژه است که افراد مختلف در چنین آهنگ‌هایی با یکدیگر ملاقات کنند.

نظرتان درباره ایران چیست و علاقه‌مند هستید به اینجا سفر کنید؟

ما (اپیکا)، گروهی هستیم که دوست داریم در هر کشور ممکن اجرا داشته باشیم. تا الان در 65 کشور اجرا داشته‌ایم و هر بار که در کشور جدیدی اجرا می‌کنیم خیلی هیجان داریم. متاسفانه تا امروز پیش نیامده که ایران بیاییم ولی همیشه دوست داریم کشورهای جدیدی را به لیست کشورهایی که اجرا داشتیم، اضافه کنیم. به‌عنوان مثال ارتباطی با کشور مراکش داریم و احتمالا در آینده در مراکش اجرا داشته باشیم. البته الان به‌خاطر شرایط کرونایی همه‌چیز سخت شده است ولی امیدوارم روزی بتوانیم بالاخره در ایران هم اجرا داشته باشیم. برای من به‌شخصه و همین‌طور دیگر افراد گروه این موضوع تحقق یک رویاست. به‌عنوان مثال ما در لبنان اجرا داشتیم اما گروه‌های زیادی نبودند که توانسته باشند در آنجا اجرا داشته باشند. هر وقت ما موقعیتی برایمان پیش بیاید دودستی قبولش می‌کنیم. همان‌طور که گفتم، بعضی‌وقت‌ها پیام‌هایی از مردم ایران دریافت می‌کنم و می‌دانم طرفداران زیادی در ایران دوست دارند اجرای زنده ما را ببینند. مطمئنم به‌محض اینکه فراگیری کرونا حل‌وفصل شد، موقعیت‌های جدیدی برای ما خواهد بود؛ امیدوارم ایران هم بین آنها باشد.

درباره فعالیت‌های آینده اپیکا نیز توضیحاتی را مطرح کنید.

هنوز چیزهای زیادی ازجمله اجرا در ایران هست که دوست دارم انجام بدهم. آرزوهای زیادی دارم که هنوز به آن نرسیده‌ام. امیدوارم همان‌طور که قبلا گفتم، اجرای عظیمی مثل اجرای استریم خیلی بزرگ اما روی استیج واقعی با کلی خلاقیت داشته باشم. علاوه‌بر موسیقی هم، کارهایی هست که دوست دارم در منزل انجام بدهم.

مرتبط ها