سهیل سیدجمالی، روزنامهنگار: ماهوارهها در جهان امروزی جایگاهی غیرقابلحذف یافتهاند. پخش جهانی شبکههای تلویزیونی، خطوط ارتباطات دادهای بینالمللی، نقشهبرداری، بررسی تغییرات آبوهوایی، موقعیتیابی جهانی و اموری از این دست که جز عناصر زندگی انسانها هستند، وابستگی بالایی به ماهوارهها دارند. بدون «فضا» این امکانات در سطوح بسیار پایینی در دسترس انسانها خواهند بود، آن هم با صرف هزینههای گزاف.
بهدلیل همین نقش بزرگ است که فضا میتواند به میدانی برای جنگ و آسیب زدن دوطرف متخاصم به یکدیگر تبدیل شود. یک کشور برای آنکه بتواند مواضع نظامیاش را از دید دشمن مخفی نگاه دارد باید ماهوارههای تصویربرداری و جاسوسی دشمن را از کار بیندازد. همچنین میتواند برای آسیب زدن به ارتش دشمن، ماهوارههای ارتباطی آن را از کار بیندازد تا واحدهای نظامیاش نتوانند بهشکلی هماهنگ عمل کنند. در سطحی بالاتر اگر این کشور بخواهد مردم کشور دشمن خود را تحت فشار قرار دهد، میتواند ماهوارههای تجاری و منتشرکننده امواج تلویزیونی را نیز هدف قرار دهد. اگر کشوری موفق به چنین اقدامی شود، گویی چشمان دشمن خود را کور کرده است؛ زیرا دیگر دشمن نمیتواند از تحرکات نظامیاش باخبر شود و همچنین از دقت سلاحهای دشمن کاسته شده و واحدهای نظامی آن نیز دچار فروپاشی خواهند شد.
در این میان کشورهای غربی بهدلیل استفاده گسترده از وسایل و فناوریهای الکترونیکی در حوزههای ماهوارهای و سایبری آسیبپذیری بیشتری نسبت به دیگران دارند. به همین دلیل مقامات غربی بهشدت نگران پیشرفت سلاحهای ضدماهواره در جهان هستند. مایک ویگستون، فرمانده نیروی هوایی ارتش بریتانیا اخیرا اعلام کرده است که چین و روسیه دارای توانایی نابودی ماهوارهها با سلاحهای لیزری و موشکی هستند. او افزوده است: «فضا در پیروزی یا شکست طرفین درگیریهای آینده نقش تعیینکننده خواهد داشت.»
ویگستون مدعی است که روسیه ماهوارههایی با ویژگیهای سلاح جنگی در فضا مستقر کرده است و میتواند با کمک لیزر و موشک، ماهوارههای دیگر را در مدار زمین هدف قرار دهد. وزیر دفاع بریتانیا گفته است: «مسکو و پکن روزانه فعالیتهای مشکوکی مانند قرار دادن ماهوارهها در فاصله نزدیک دیگر ماهوارهها دارند و اقدامات خطرناکی میکنند که ممکن است به نابود شدن ماهوارههای دیگر منجر شوند.» گفتههای وی نشاندهنده سطح پیشرفتهایی است که چین و روسیه به آن دست یافتهاند. نکته مهم در این میان نامرئی عمل کردن برخی فناوریهای ضدماهوارهای است که به پکن و مسکو اجازه میدهد حتی در دوران صلح بهشکلی مخفیانه به ماهوارههای غربی آسیب وارد کنند. در این گزارش به بررسی انواع روشها و سلاح های ضدماهواره پرداختهایم.
هک کردن
یکی از روشهای پرکاربرد در جنگ فضایی، هککردن ماهوارهها و سامانههای فضایی است. امروزه با پیشرفت علوم رایانه و الکترونیک تمام سیستمهای فضایی اعم از ماهوارههای مخابراتی، هواشناسی، تحقیقاتی، ستارهشناسی، نظامی و حتی فضاپیماهایی که برای مکاشفه در سیارات دیگر ساخته میشوند، به این سامانههای الکترونیکی هوشمند مجهز هستند. بدون داشتن سیستمهایی متشکل از ریزپردازندهها، میکروکنترلرها و ماژولهای دیجیتالی و آنالوگ، صنعت فضایی راه به جایی نخواهد برد. ماهوارهها بهطور کلی از زمین و ایستگاههای فضایی کنترل میشوند. ماهوارهها از ساختار پیچیدهای برخوردار هستند و در عملیات گسترده به سامانهها و برنامههای مختلفی (ناوبری، کانالهای ارتباطی، حسگرهای پردازنده و ژنراتورهای برق) نیاز دارند و از آنجا که این سامانهها و مولفهها باید بهصورت هماهنگ کار کنند، غالبا برای مبارزه و شناسایی تهدیدات باید کل سیستم درگیر شود. در گذشته، جهان شاهد چندین مورد مداخلات ماهوارهای بوده است که از طریق حملات سایبری و مسدودسازی ارتباطات انجامشده است؛ مانند مسدودسازی و نابودی تجهیزات ارتباطی که در درگیریهای سوریه و اوکراین توسط روسیه اتفاق افتاد. زمانی که عامل مخرب، به سیستم یک ماهواره دسترسی پیدا کند، سادهتر میتواند مسیر ارتباطی بین ماهواره و پایگاه اصلی آن را دنبال کند و به شبکهها و سامانههای زنجیرهای ورود و نفوذ کند. آژانسها برای اطمینان از جلوگیری یا کاهش احتمال حمله، باید بر انعطافپذیری و فناوریهای روبهجلو تاکید داشته باشند.
هککردن سیستمهای فضایی یکی از بالاترین اشکال خرابکاریهای رایانهای در سطوح نظامی برای کشورها محسوب میشود. بیدلیل نبود که ژنرال لئون پانهتا وزیر دفاع اسبق دولت ایالاتمتحده در مصاحبهای با خبرنگار بخش انگلیسی تلویزیون صدای آمریکا اعلام کرد سرمایهگذاری در زمینه امنیت سایبری و هوشمصنوعی در جنگهای فضایی آینده، صحنهای از نبرد بین کشورهاست. چین درحال حاضر یکی از کشورهایی است که براساس گزارشهای دستگاههای امنیتی آمریکا، از سال 2010 روی تکنولوژی هک کردن ماهوارههای دشمن مخصوصا ماهوارههای غربیها تمرکز کرده است. طبق گزارشهای ناسا، چین توانسته است یکی از ماهوارههای هواشناسی ناسا را به عنوان نمونه تمرینی خود، هک کند و به اطلاعات ذخیرهشده در این ماهواره دسترسی پیدا کند. هکرها دو هدف را از هک کردن ماهوارهها دنبال میکنند؛ نخست دسترسی به اطلاعات ذخیره شده در سیستمهای کامپیوتری ماهوارههاست. این عمل اهمیت بالایی برای جمعآوری اطلاعات برای هکرها دارد. هکرها میتوانند از جایی که دست به هک ماهواره موردنظر میزنند، سیستمی برای مانیتورینگ اطلاعات ایجاد کنند. این کار در زمینههای علمی نیز میتواند کمک زیادی به کشور هککننده کند. برای مثال چینیها درصورت هککردن ماهوارههای آمریکا یا کشورهای دیگر میتوانند نیاز خود به سرمایهگذاری برای ساخت ماهواره هواشناسی را کاهش داده و از اطلاعات جمعآوری شده در ماهوارههای آمریکایی برای تحقیقات علمی خود استفاده کنند. این عملیات نوعی از اقدامات جاسوسی صنعتی و علمی به حساب میآید. مورد دوم آنکه هکرها ماهواره کشور موردنظر را هک کرده و با به دست گرفتن کنترل آن، میتوانند خسارتهای سنگینی را برای کشور مالک ماهواره به بار آورند. برای مثال هکرهای چینی، ماهواره نظامی آمریکایی را تحت کنترل خود درآورده و آن را از مدار مشخص خود خارج کنند. این مساله میتواند یک فاجعه امنیتی و دفاعی برای آمریکا ایجاد کند. شرکت «لاکهید مارتین» بزرگترین پیمانکار صنایع نظامی دولت ایالات متحده آمریکا، سرمایهگذاری سنگینی را در حوزه ساخت سختافزارها و نرمافزارهای ضدسایبری برای ماهوارهها و سیستمهای فضایی آغاز کرده است. هکرها تحت شرایطی میتوانند با آلوده کردن کامپیوتر مرکز کنترل ماهواره توسط یک ویروس دیجیتالی، ماهواره را برای برخورد با یکی از مراکز مهم نظامی برنامهریزی کنند.
نکته مهم بعدی بحث اینترنت است. امروزه شبکه اینترنتی در جهان بهطور فزایندهای تابع پیشرفتهای فضایی و ماهوارهای است. اینترنت 5G و 6G همگی بر پایه پیشرفتهای فضایی و ماهوارهای میتوانند به مشترکان جهانی خود سرویس و خدمات ارائه دهند. ماهوارههای اینترنتی در مدارهای پایین و نزدیک به زمین که به مدار (LEO ) معروف هستند، قرار میگیرند. مدارهای ارتفاع پایین سرعت بالاتری در دادن سیگنال به ایستگاههای زمینی داشته و هم هزینه نگهداری کمتری دارند، به همین دلیل برای شرکتهای اینترنتی و مخابراتی بسیار معقول و محبوب هستند. اما همین نزدیکی به سطح زمین میتواند کار هکرها را نیز راحتتر کند، زیرا آنها آسانتر میتوانند لینک سیستم الکترونیکی یا رایانهای ماهوارهها را شناسایی کرده و با سرعت بیشتری عملیات هک را روی آن ماهواره به سرانجام برسانند. این مساله نشان میدهد به دلیل وجود ماهوارههای ارائهدهنده سرویس شبکهای 5G، هکرها میتوانند راحتتر در سامانههای ناوبری شهرها، مسیرهای کشتیرانی یا خطوط هوایی کشور موردنظر ترافیک یا مشکلات ملی بهوجود بیاورند.
جنگ الکترونیک و لیزری
یکی دیگر از روشهای مدرن در جنگهای آینده بهخصوص در بستر فضایی، جنگهای الکترونیک و جنگ توسط سلاحهای لیزری است. یگان فضایی ایالات متحده آمریکا که در دوران دونالد ترامپ بهعنوان چهارمین نیروی نظامی به یگان زمینی، دریایی و هوایی آمریکا افزوده شد، بهتازگی اعلام کرده است درحال ساخت 48 پایگاه زمینی برای جنگ الکترونیک با ماهوارههای چینی و روسی است. این 48 پایگاه برای به وجود آوردن نویز، پارازیت، تداخل سیگنال و مغناطیسی روی سیستمهای ماهوارههای چینی و روسی مجهز خواهند شد. آمریکا مدعی است که روسیه و چین فضا را نظامی کردهاند و به این طریق قابلیتهای نظامی آمریکا در خطر است. این کشور در همین زمینه مدعی است که روسیه یک موشک ضدماهواره به فضا ارسال کرده است.
«ژنرال جان ریموند»، فرمانده عملیات فضایی آمریکا ضمن صدور هشدار در این خصوص اعلام کرده است آزمایش ضدماهوارههای روسیه مثالی دیگر از تهدیداتی است که ایالاتمتحده و سیستمهای فضایی متحد آن را بهشکلی واقعی مورد تهدید قرار میدهد.
جنگ الکترونیک تا قبل از این بهعنوان یک جنگ قدرتمند اما نامرئی محسوب میشد. لازم به ذکر است که جنگ سایبری و هک کردن سیستمهای دشمن نیز در تعاریف نظامی و امنیتی در دستهبندی جنگهای الکترونیک قرار میگیرند. دستگاههای تولید امواج فراصوت مغناطیسی یکی از کاربردیترین تاکتیکها در جنگ الکترونیک در بستر فضایی به حساب میآیند. شتابدهندههایی که در این پایگاهها راهاندازی و نصب میشوند قادر به ارسال سیگنالها و اطلاعات کاملا جعلی به ماهوارههای دشمن خواهند بود. در این صورت ماهواره براساس یکسری سیگنالها و دادههای غیرواقعی و معیوب، شروع به تصمیمگیری یا پردازش میکند که در نتیجه یک خروجی اشتباه برای کنترلکننده آن ماهواره ارسال خواهد شد. روش دیگر استفاده از امواج الکترونیکی با طول موج بسیار بالا است که توانایی از بین بردن مدارهای کامپیوتری و مخابراتی در سیستمهای ماهوارهای را دارند.
روش مدرن دیگری نیز البته برای نبردهای آینده طراحی و توسعه پیدا کرده که مبتنیبر استفاده از سلاح لیزری است. سلاح لیزری در گذشته فقط در فیلمهای علمی- تخیلی هالیوودی مطرح دیده میشد اما در یک دهه گذشته این ایده کاملا رنگوبویی واقعی به خود گرفته و درحال حاضر آمریکا و رژیمصهیونیستی در این زمینه بسیار پیشرو هستند.
سلاح لیزری ابزاری است که نور را به صورت پرتوهای موازی بسیار باریکی که طول موج مشخصی دارند، ساطع میکند. این دستگاه از مادهای جمعکننده یا فعالکنده نور تشکیل شده که درون محفظه تشدید نور قرار دارد. این ماده، پرتو نور را که به وسیله یک منبع انرژی بیرونی(از نوع الکتریسیته یا نور) به وجود آمده، تقویت میکند.
از همان ابتدای کشف این خواص در اوایل دهه50 میلادی دانشمندان به خواص گوناگون این فناوری جدید پی بردند و از آن تاریخ به بعد بخشهای مختلف از علوم و صنایع تحتتاثیر این فناوری قرار گرفت. در بخشهای نظامی نیز با پی بردن به قدرت بالای لیزر برنامههایی از اواخر دهه 60 میلادی برای استفاده از این تکنولوژی مطرح شد. در ابتدا نیروی هوایی آمریکا به دنبال استفاده از لیزر بهعنوان یک سامانه پدافند هوایی بود. نیروی زمینی و دریایی آمریکا نیز در ادامه در دهه 70، آزمایشاتی را بهمنظور طراحی و ساخت سلاحهای پدافند لیزری انجام دادند که عمدتا در مرحله نمونههای آزمایشی باقی ماند.
اما در دهه 80 میلادی و با روی کار آمدن رونالد ریگان و بحث استراتژی «جنگ ستارگان»، استفاده از سلاحهای لیزری در دو نقش تدافعی و تهاجمی به شکلی گستردهتر و با جدیت بسیار بیشتری از سوی آمریکا دنبال شد. البته بهدلیل موانع موجود در آن پروژه و پایان جنگ سرد، پیگیری سلاحهای لیزری فضایی در آن دوره در حد آزمایشی و مرحله پیشنمونه باقی ماندند.
سلاح لیزری که با فرآیندهای فیزیکی و اپتیکی، امواج نوری را در یک «پیک» زمانی و مکانی مجتمعسازی کرده و با سرعتی نزدیک به همان سرعت نور به سمت هدف قفل شده، میتاباند. معمولا این کار را روی سیستم ناوبری ماهوارهها یا هواپیماها انجام میدهند. این نور متمرکز و فشردهسازی شده و مانند یک بمب اتمی میتواند هدف موردنظر را ذوب کند، تنها با این تفاوت که سلاح اتمی صدا و نور مهیبی دارد اما شلیک و تخریب لیزر کاملا بیصدا و بدون نور است. رژیمصهیونیستی در ماه گذشته از سلاح لیزری خود رونمایی کرد و ادعا میکند که این سلاح برای مورد هدف قرار دادن پهپادهای نیروهای مقاوت ساخته شده است. استفاده از سلاح لیزری درحال حاضر تنها از روی ایستگاههای زمینی و دریایی که قابلیت شلیک کردن پرتوهای نور را به هدف موردنظر دارند، میسر است. درحال حاضر تکنولوژیای که بتواند سلاح لیزری را قالب یک ماهواره یا فضاپیما حمل کند به وجود نیامده است. اما سرمایهگذاری برای ساخت چنین شتابدهندههای اپتیکی برای شلیک لیزری در فضا در دست اجراست. درحال حاضر ایالاتمتحده، چین، روسیه و رژیمصهیونیستی در حوزه سلاحهای لیزری جزء پیشروها هستند.
موشکهای ضدماهواره
پس از پرتاب نخستین ماهواره توسط شوروی به فضا در سال 1957 و پیشی گرفتن روسها از غرب در این زمینه، آمریکا اقداماتش برای مقابله با ماهوارهها را آغاز کرد. واشنگتن پس از شکست برنامه شلیک موشکهای بالستیک Bold Orion روی بمبافکنهای B-47 تصمیم گرفت از این موشکها در برنامه ضدماهواره خود استفاده کند. در سال ۱۹۵۹ یکی از این موشکها موفق شد با رهگیری یک ماهواره آمریکایی در ارتفاع ۲۵۱ کیلومتری از فاصله ۶ کیلومتری آن عبور کند. اگر براساس برنامه این موشک مجهز به کلاهک اتمی بود، افنجار کلاهکش باعث نابودی ماهواره مورد رهگیری میشد. در این دوره بهدلیل مشکلات فنی، رهگیری دقیق یک ماهواره میسر نبود، به همین دلیل طراحان درنظر داشتند برای جبران دقت، از کلاهکهای اتمی در موشکهای ضدماهواره استفاده کنند. این مساله اما بهدلیل مشکلات کلاهکهای هستهای مانند احتمال آسیب به ماهوارههای خودی، انتشار تشعشعات رادیواکتیو و همچنین گسترش امواج الکترومغناطیسی در فضا کنار گذاشته شد. آمریکاییها و روسها در دهه 80 میلادی بهسمت موشکهای ضدماهواره هواپرتاب حرکت کردند. آمریکا در این حوزه موشک 135-ASM را توسعه داد که مخصوص حمل و پرتاب توسط جنگندههای F-15 بود. در سپتامبر ۱۹۸۵ این موشک توانست ماهواره P-78-1 را منهدم کند. شوروی نیز در پاسخ به این سلاح، موشک 6M79 را توسعه داد که روی جنگنده MIG-31 نصب میشد، تا پیش از فروپاشی شوروی این موشک یکبار بهصورت آزمایشی شلیک شده بود. در سال ۲۰۱۸ یک موشک ناشناخته ضدماهواره در زیر یک جنگنده MIG-31 دیده شد که نشان میداد مسکو همچنان درتلاش برای پیشرفت درحوزه موشکهای ضدماهواره هواپرتاب است.
درحالیکه آمریکا و روسیه دارای برنامههای پیشرفته موشکی زمین پایه و هواپایه ضدماهواره هستند، چین خود را به قافله آنان رسانده است؛ پکن در ۱۱ ژانویه 2007 بهکمک موشک SC-12 یک ماهواره رصد آبوهوایی را در ارتفاع ۸۶۵ کیلومتری مورد هدف قرار داد. با این اقدام، چین رسما به باشگاه کشورهای دارای توانایی ضدماهواره پیوست و اعضای آن را به سه کشور افزایش داد. آمریکا در همان زمان برای واکنش درمقابل چین، ۱۴ فوریه ۲۰۰۸ بهوسیله یک موشک استاندارد ۳ -که از روی یکی از ناوهای آمریکایی شلیک شد- ماهوارهای را در ارتفاع ۲۴۷ کیلومتری بر فراز اقیانوس آرام نابود کرد. نزدیکی فاصله این دو شلیک و همچنین انتخاب اقیانوس آرام برای انجام این آزمایش، حاکی از تلاش واشنگتن برای ارسال پیام به پکن بود. در ۲۷ مارس ۲۰۱۹ موشک ضدماهواره هندی 168 ثانیه پس از پرتاب یک ماهواره را در ارتفاع 283 کیلومتری منهدم کرد تا این کشور نیز بهعنوان چهارمین عضو وارد باشگاه کشورهای دارنده موشکهای ضدماهواره شود. کارشناسان میگویند آزمایش موشک ضدماهواره هند ضمن اثبات تواناییهای دفاعی این کشور باعث شد دهلینو از آن به بعد جزئی از توافقات بینالمللی برای نظارت بر تسلیحات ضدماهواره باشد.
ماهواره جنگنده
شوروی پس از پیگیری برنامههای موشکی ضدماهواره، از مارس 1961 کار روی شیوههای جدید برای انهدام ماهوارهها را آغاز کرد. این طرح Istrebitel Sputnik یا ماهواره جنگنده نام داشت که بهاختصار (IS) گفته میشد. در این شیوه پس از شناسایی ماهواره مورد نظر، یک موشک حامل ماهوارههای جنگنده بهسمت مدار ماهواره هدف، پرتاب میشد. در IS برای نابودی ماهواره متخاصم به یک یا دو ماهواره جنگنده نیاز بود، بسته به فاصله ایستگاه پرتاب تا ماهواره دشمن، بین ۹۰ تا ۲۰۰دقیقه زمان نیاز بود تا ماهوارههای جنگنده به فاصله مناسبی از هدف برسند. این ماهوارهها پس رسیدن به نزدیکی هدف، ترکشهایی را که درون خود داشتند بهسمت ماهواره دشمن پرتاب میکردند تا آن را نابود کنند. این ترکشها قابلیت نفوذ تا 100 میلیمتر را در صفحات ماهوارهای داشتند.
شوروی برای توسعه این طرح بین نوامبر 1963 تا آوریل 1964 تنها دو آزمایش انجام داد که در آن از راکتهای R-7 استفاده شد، پس از آن اما موشک R-36 جایگزین راکتهای R-7 شد. از سال 1964 تا سال 1968، 23 آزمایش دیگر در چارچوب برنامه IS انجام شد و با پشت سر گذاشتن مراحل مقدماتی در فوریه سال 1973 این سیستم بهشکل رسمی عملیاتی شد اما بهدلیل امضای معاهده منع گسترش تسلیحات فضایی (SALT I) در سال 1972 پیشرفت های این برنامه تا حد زیادی متوقف شد.