دیاکو حسینی، تحلیلگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری معتقد است پسزمینه و مفروضات متفاوت ایران و آمریکا درباره گفتوگوهای برجامی، منجر به ایجاد مانع دربرابر احیای برجام شده است. او میگوید دو طرف باید براساس واقعیتهای روی زمین مذاکره کنند. او با اشاره به اینکه هدف قانون مجلس کمک به مذاکرات بود، پیشنهاد کرده فرصت کوتاهتری از فرصت یکماهه به آژانس داده شود. متن گفتوگو با این کارشناس مسائل سیاست خارجی را در ادامه میخوانید.
بررسی اظهارات مقامات ایرانی و غربی نشاندهنده اختلاف یا برداشتهای متضاد از آنچه در وین میگذرد، است. این موضوع بهویژه در مساله برداشته شدن تحریمها صدق میکند. این تفاوتها از کجا نشات میگیرد؟
آمریکا و ایران با پسزمینه و مفروضات کاملا متفاوت و بعضا متضاد وارد گفتوگوهای برجامی شدند. از نظر ایران هدف از مذاکرات وین صرفا احیای برجام2015 است ولی از نگاه آمریکا، مذاکرات و احیای برجام یک گام باید در نظر گرفته شود برای رسیدن به توافقی که بلینکن آن را توافقی قویتر و طولانیتر نام نهاد. این تفاوت در فلسفه آغاز مذاکرات وین ریشه وضعیتی است که ما امروز میبینیم. طبعا در نگاه تهران زمانی توافق انجام میشود که آمریکا بپذیرد تحریمهایی که ناقض برجام هستند و تحریمهایی که در دولت اوباما وضع شده و مهمتر از آنها تحریمهای دوره ترامپ که به بهانههای مختلف و با برچسبهای مختلف وضع شده ناقض برجام است و باید رفع شود. از نگاه آمریکا توافق وقتی حاصل خواهد شد که نهتنها طرفین به تعهدات خودشان مطابق برجام2015 برگردند -یعنی آمریکا تحریمهای هستهای را لغو کند و ایران گامهای برداشتهشده در راستای نقض توافق را به عقب برگرداند- بلکه طرفین باید به این تفاهم برسند که گامهای دیگری را برای رسیدگی به نگرانیهایی که آمریکا از ابتدا بهخصوص از دوره ترامپ داشته، بردارند. این نگرانیها، رسیدگی به بندهای غروب آفتاب، تمدید محدودیتهای هستهای ایران و پیگیری برنامه موشکی و رسیدگی به سیاستهای منطقهای ایران است. در نگاه آمریکا باید چنین تفاهمی در چارچوب برجام تعریف شود و مورد توافق قرار گیرد. ایران مایل نیست چنین کاری را انجام دهد و چنین مطالبهای را به رسمیت بشناسد، بنابراین از نگاه آمریکا یک مانع عمده برسر اجرای برجام وجود دارد. تغییر دولت در ایران هم اگرچه رسما اعلام نشده ولی در پستوها و آنچه گاهی به بیرون درز پیدا میکند، باعث نگرانی درباره رسیدن به توافقی در این ابعاد برای آمریکا شده است. اینها جزء موانعی هستند که برسر احیای برجام وجود دارد.
دو طرف 6دور مذاکره کردند تا این اختلافات رفع شود. برای رفع این موانع بهصورت عملیاتی چه اتفاقی باید بیفتد؟
طرفین باید کاملا واقعبینانه و با توجه به واقعیتهای روی زمین یعنی محدودیتهایی که در عمل دارند، گام بردارند. پیگیری آرزوها در مذاکرات، آن را به بنبست میکشاند. آمریکاییها باید بپذیرند هدف تهران از مذاکرات بههیچوجه رسیدگی به آن نگرانیهایی که از نظر تهران مشروع هم نیستند، نیست و هدف صرفا احیای یک توافق است و اگر این توافق بهطور کامل احیا شود، میتواند گامی برای رسیدگی به سایر نگرانیهای مشترک دو کشور نه نگرانیهای یکجانبه باشد. اما اینکه رسیدن به این توافق را منوط کنیم به چشماندازی فراتر از برجام، غیرواقعبینانه است و به نتیجه نخواهد رسید. ما در تهران نیز باید این را در نظر بگیریم که دولت بایدن تحت فشار شدید جمهوریخواهان در داخل آمریکا قرار دارد و با توجه به اینکه دولت محافظهکارتری در ایران به قدرت رسیده، اگر بایدن بخواهد آنطور که مطالبه ایران است همه تحریمها را چه مرتبط و چه غیرمرتبط لغو کند، در داخل تحت فشار زیادی قرار میگیرد و میتواند نطفه نقض عهد آمریکا را در دفعات بعدی فراهم کند. بنابراین هر دو طرف باید واقعبینانه نگاه کنند و هدف از احیای برجام دقیقا به شکل سال2015 باشد و بعد از رسیدن به آن نقطه است که ما میتوانیم در تهران به این فکر کنیم که آمریکا چگونه امکان خواهد داشت سایر تحریمها را علیه ایران لغو کند یا سایر تحریمهایی را که میتواند بهنحوی مستقیم یا غیرمستقیم به اجرای برجام آسیب بزند لغو کند و در واشنگتن میتوانند به این فکر کنند که چگونه با ایران درباره سایر موضوعات و نگرانیهای مشترک به توافق برسند. منتها قدم اول باید اجرای دقیق و بیکم و کاست برجام مطابق متن2015 باشد. فکر میکنم اگر این هدف واقعبینانه نهادینه شود و در دستورکار باشد راه برای رسیدن به توافق نهایی طولانی نخواهد بود.
در مذاکرات گفته شده آمریکا برخی تحریمها را تعلیق میکند ولی یکسری از تحریمهای دوره ترامپ را خطقرمز میداند و حاضر به تعلیق آنها نیست. این تحریمها کدامند؟
ما از جزئیات گفتوگوها خبری نداریم، بنابراین نمیتوانیم بگوییم این شامل کدام تحریمها میشود اما میتوانیم گمانهزنی کنیم و حدس بزنیم. از دید واشنگتن تحریمهایی که غیرمرتبط با هستهای است یعنی آنچه تحتعنوان حمایت از تروریسم نامیده شده یا تحریمهایی که مربوط به اتهامات حقوق بشری ایران است یا احیانا بخشی از برنامههای موشکی که لغو آنها در برجام وجود ندارد میتواند شامل این باشد. از نظر ایران این تحریمها تا جایی که باعث ایجاد اختلال در بهرهمندی ایران از مزایای برجام شود یا بهلحاظ روانی باعث ناامن نشان دادن فضای ایران شود، حتی اگر مستقیم به برجام مربوط نباشد، لغو برجام محسوب میشود و با آن چیزی که پیش از آن روح برجام خوانده میشد، در تناقض است. طبعا آمریکا باید این دو را از هم جدا معرفی کند. باید دید درنهایت کدامیک از این دو قرائت مختلف غلبه خواهد کرد یا یک نقطه میانی بین این دو قرائت مورد توافق قرار خواهد گرفت.
مجلس شورای اسلامی روز گذشته اعلام کرد دیگر حاضر به تمدید مهلت توافق با آژانس نیست و تصاویر دوربینها دراختیار ایران باقی خواهد ماند.
در دستورالعمل مقاممعظمرهبری هم اشاره کردند ما مذاکره بیپایان نخواهیم داشت و مذاکرات باید یک پایان مشخص و چشمانداز روشنی برای دستیابی به هدف در طول زمان معین وجود داشته باشد. بنابراین این نگرانی از طرف ما طبعا مشروع است و قبلا هم تذکر داده شده اما باید توجه کنیم هدف از قانون مجلس این است که توافق را دستیافتنیتر و طرف مقابل را ملزم به انجام تعهدات خویش کند. از طرفی آن چیزی که از مسیر مذاکرات مشخص است بهرغم اختلافنظرهای موجود ما به رسیدن توافق نزدیکیم، بنابراین در شرایط فعلی کار عقلانی تمدید بازرسیها توسط مجلس البته با مدت زمان کمتری نسبت به تهدیدهای قبلی است. با این کار فرصت زمانی نیز به دیپلماتهایمان برای به نتیجه رساندن مذاکرات دادهایم.
گروسی بارها گفته مذاکرات زمانبر است، با توجه به این موضع رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعید نیست با تمدید بازرسیها نیز مجدد به نتیجه نهایی نرسیم.
بهنظر بنده همه طرفهای مذاکرهکننده زمان کافی برای گفتوگو داشتهاند، گویا متن اولیه توافق نیز تهیه شده و قولهای شفاهی هم داده شده است. الان نیاز به تصمیم نهایی و کلیدی ازسوی طرفین مذاکرات داریم. من هم معتقدم دیپپلماسی زمانبر است اما همانطور که گفتم ما میتوانیم برای نشان دادن ارادهمان برای به نتیجه رسیدن توافقات بازرسیها را با مدت زمان محدودتری نسبت به دوره قبل تمدید کنیم.
آمریکاییها گویا در مذاکرات پیشنهاد دادهاند ایران در ازای درآمد از حاصل فروش نفت، دارو و سایر اقلام مورد نیاز خود را دریافت کند. این گزاره را چقدر درست میدانید؟
من چنین چیزی نشنیدهام ولی حتی اگر این پیشنهاد وجود داشته باشد پذیرفتن آن کاملا غیرقابلقبول است. ما اگر از احیای برجام صحبت میکنیم هیچ شرط و شروط جدیدی را نباید بپذیریم، فقط ایران باید طبق مذاکرات برجامی آزادی عمل کامل در تجارت جهانی خود داشته باشد و بتواند پول فروش از محصولات نفتی و غیرنفتی خود را در بانکهای جهانی جابهجا کند و هر زمان که اراده کرد آن را به داخل کشور بیاورد.