کد خبر: 53296

تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی (مروری بر گذشته-بخش 65)

پزشکی در دوران ایلخانان مغول- 8

امکانات وسیع رفاهی که خواجه در ربع‌رشیدی ایجاد کرده بود به نوبۀ خود همت والای وی را در ترویج و نشر علوم اسلامی نشان می‌دهد.

روزنامه «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت‌عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز می‌پرداخت. بن‌مایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علی‌اکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده ‌و سپس، بنا به درخواست‌های متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیق‌تر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواست‌های مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته به‌جهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.

خواجه رشیدالدین در توصیه موکد و مقید به فرزندانش می‌نویسد: «شرط موکد با فرزندان خویش نسلاً بعد نسل و عقباً بعد عقب و در مقابله حقوق پدری که در ذمّت ایشان عقلاً و شرعاً و عرفاً لازم است در عهده ایشان کرده سوگندانِ غلاظ و شدادْ ایشان را می‌دهم خصوصا با آنان که بر حسبِ شرطِ واقف در هر عهدی نوبت تولیت و اشراف و نظر بدیشان رسد و مباشر این اشغال خیر گردند [...] و نصایح را به دل و جان قبول کرده رعایت آن‌ را واجب شمرند تا حق‌تعالی و جمیع ملائکه و انبیاء و اولیاء و روح این ضعیف نیز به واسطه امانت و دیانت و نیکو زندگانی ایشان از ایشان راضی باشند و ایشان را نیک‌نامی دنیوی و ثواب اخروی مدّخر گردد – ان‌شاءالله تعالی» و در پایان وقف‌نامه، به خط خود شرحی درباره طریق اجرای امور وقف توسط متولیان نوشته است. املاک وقف جهت گرداندن امور روضه، خانقاه، دارالضیافه و دارالشفا بود. این املاک در بلاد یزد و همدان و شراه بلدۀ تبریز و نواحی آن، املاک ممالک شیراز از کورۀ فارس، املاک بلدۀ اصفهان و موصل و صدها جای دیگر بودند.1
خواجه رشیدالدین در نامه دیگری که به پسرش، خواجه جلال‌الدین که حاکم روم (آسیای صغیر) بود، نوشته که چهل نفر غلام و کنیز رومی جهت عمل کشت‌و‌زرع ربع رشیدی اعزام دارد تا در یکی از مراکز کوشک او که در ربع رشیدی احداث نموده ساکن شوند. نخست می‌نویسد باغی در آنجا ساخته که در صفا و دلکشی به مانند بهشت بَرین است. سپس می‌نویسد: «چون ربع رشیدی محلی وسیع است پنج قریه در آن احداث کرده‌ایم و اکنون چهار قریه آباد شده‌ است از این‌رو در هر یک از قراء، زنگیان و گرجیان و قردیان و حبشیان، چهل نفر ذکور و اناث مسکن دارند. قریۀ دیگری که از رعیت خالی و از عمارت عاری مانده است می‌خواهیم که قریۀ رومیان باشد. توقع که چهل غلام و کنیزک رومی به دارالسلطنه تبریز فرستید که در قریۀ مذکور ساکن و به عمارت مشغول شوند.»2  عده‌ای که خواجه در این نامه از آنان به عنوان کنیز و غلام یاد می‌کند در آغاز کار، به عنوان خدمه رَبعْ مشغول به کار بودند؛ قرار بود فرزندان آنها در سایه تعلیمات علمی قرار گیرند و به حرَف و صنایع مهم مشغول شوند؛ چنان‌که درمورد 200 غلام و 200 کنیز می‌نویسد: «فرزندان ایشان را هر یکی به صنعتی و حرفتی که ملایم و موافق حال او باشد، از خطاطی، قوالی، نقاشی، زرگری، باغبانی، کاریزکَنی، دهقَنَت و معماری و ...باید گماشت.»3  
امکانات وسیع رفاهی که خواجه در ربع‌رشیدی ایجاد کرده بود به نوبۀ خود همت والای وی را در ترویج و نشر علوم اسلامی نشان می‌دهد.

پی‌نوشت:
1-  مرادی، مسعود (1366 – خرداد). «ربع رشیدی: جامع دانش‌های روز»، کیهان فرهنگی، ش 39، ص 27.
2-  رشیدالدین فضل‌الله (1346). مکاتبات رشیدی، به کوشش و تصحیح محمد شفیع، لاهور، پنجابایجو کیشنل پریس، ص 53. این نامه در منابع زیر نیز آمده است: عقیلی، ص 318؛ نادرمیرزا قاجار (1360). تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز، با مقدمه و شرح و تعلیقات و تنظیم فهارس محمد مشیری، تهران، اقبال، ص 144.
3-  رشیدالدین فضل‌الله، همان‌جا؛ نیز نادرمیرزا قاجار (1360). تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز، با مقدمه و شرح و تعلیقات و تنظیم فهارس محمد مشیری، تهران، اقبال، ص 143.

مرتبط ها