کد خبر: 52591

در حالی که هیچ نشانه‌ای از رفع تحریم‌ها از سوی آمریکا وجود ندارد، وزیرخارجه آمریکا از باز بودن باب دیپلماسی می‌گوید آیا کاخ‌سفید طراحی‌ خاصی برای فروردین 1400 دارد؟

خوراک دروغ 13

می توان این پیش بینی را داشت که آمریکای دموکرات تلاش کند با برقراری ارتباط مستقیم با مردم ایران درعین حفظ تحریم‌ها نظر آنها را نسبت به آمریکا تغییر دهد. این راهبرد می‌تواند نوعی فشار از درون را برای حاکمیت و تیم دیپلماتیک ایران که تا امروز تن به چیزی کمتر از رفع تحریم‌ها نداده، ایجاد کند و بستر را برای امتیازگیری بیشتر آمریکا فراهم آورد.

   تیم سیاسی ـ  رسانه‌ای کاخ سفید در دولت دموکرات اجرای برنامه دقیقی را برای مواجهه با ایران آغاز کرده است و تلاش می‌کند در این فرآیند منافع خود را حداکثری کند. برای شناخت این برنامه پیچیده باید جزئیات آن را مورد بررسی قرار دهیم. در این خصوص البته بد نیست که از آخر شروع کنیم و جمع‌بندی نهایی درباره عملکرد بایدن را از منظر دولت و وزارت امورخارجه درنظر بگیریم.

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امورخارجه اخیرا و در یکی از نشست‌های خبری خود دولت بایدن را با دولت ترامپ قیاس کرد و نه‌تنها تعبیر مثبتی از آن نداشت بلکه تاکید کرد که در برخی موضوعات بایدن مشابه ترامپ رادیکال عمل کرده است.

این موضع کمابیش در نگاه دیگر اعضای دولت هم وجود دارد چنانکه علی ربیعی، سخنگوی دولت همین هفته به رسانه‌ها درباره مواضع دولت بایدن، گفت: «اگر این مواضع طرف آمریکایی درباره برجام برای مصرف داخلی آمریکاست، نظری ندارم اما اگر مواضع سیاست خارجی دولت جدید آمریکاست، از نظر ما اشتباه و ناشی از مشورت‌های گمراه‌کننده است.» علاوه‌بر این، او در یک نگاه خوش‌بینانه‌تر این را هم اضافه کرد که برخی تلاش‌ها برای حفظ تحریم‌ها و فشار حداکثری از جانب آمریکا کاسته شده ولی این اقدامات به هیچ‌عنوان کافی نیست.

این وضعیت همان چیزی است که حداقل با امیدواری ماه‌های گذشته برخی اعضای دولت و حامیان رسانه‌ای آن تفاوت چشمگیری دارد.

بعد از جمع‏بندی‌ای که مشخص می‌کند واقعیت عملکرد کاخ سفید در قبال ایران چیست، باید به جزئیات برنامه آنها نگاه کنیم. برنامه‌ای که چند جنس اقدام مهم را شامل می‌شود و می‌توان آن را ذیل چند سرفصل زیر توضیح داد.

1 _ عبور رادیکالیسم ساده‌انگارانه جمهوری‌خواهان

از زمان تبلیغات و کمپین‌های انتخاباتی اولین ترفند دموکرات‌ها، غیریت‌سازی با دولت ترامپ و رادیکالیسم او بود. برای مثال در قبال ایران ترامپ گمان می‌کرد که با استفاده از مستقیم‌ترین راه یعنی تهدید، ارعاب و توسعه فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی که مجموعا «فشار حداکثری» نامیده می‌شد، می‌توان ایران را به زانو درآورد و به قول جان بولتن کاری کرد تا ایران جشن 40 سالگی انقلاب خود را نبیند. این رادیکالیسم کوته‌بینانه اما به‌سرعت ضعف‌های اساسی خود را نشان داد و تا روز پایانی حضور ترامپ در کاخ سفید اجازه نداد که وی رنگ موفقیت و پیروزی را ببیند، حتی با وجود رفتن تا مرز جنگ و درگیری نظامی مستقیم و تمام‌عیار. ازاین‌رو نه بایدن، بلکه هر فرد دیگری که در انتخابات خود را رقیب ترامپ می‌دید ‌باید با آن زاویه حداکثری می‌ساخت، البته زاویه‌ای در روش و نه هدف. در این میان ارائه چهره‌ای متفاوت از دولت جمهوری‌خواه و نقد رفتارهای دیوانه‌وار و پرهزینه ترامپ، ابزار مهم و راهبردی بایدن بود، چیزی که قبل و بعد از انتخابات نه‌تنها در قبال مردم آمریکا بلکه برای مواجهه با افکار عمومی جهان مورد استفاده قرار گرفت، با تاکید بر اینکه این مساله به هیچ‌عنوان به معنای کنار گذاشتن اهداف اصلی آمریکا نبود، چنانکه بایدن در همان یادداشت مهم خود در سی‌ان‌ان یادآور چنین مساله‌ای شده بود.

او در یادداشت یادشده تاکید کرد که دولت آمریکا ‌باید در قبال ایران از روش‌های هوشمندانه‌تر که هزینه کمتری بتراشد، استفاده کند. در همان متن، بایدن تمامی اهداف ترامپ در قبال ایران را تایید کرده و از پیگیری آنها سخن گفته بود و درواقع بایدن دریافته بود تکیه کامل به قدرت نظامی و استفاده از حامیان رادیکال آمریکا در منطقه دیگر پاسخگو نیست و ‌باید با استفاده از مجموعه‌ای از روش‌های پیچیده یا به قول خودش هوشمند با ایران مواجه شد.

2 _ جلب حمایت متحدان

ابزار بعدی آمریکای بایدن برای مواجهه با ایران ائتلاف دوباره بر سر منافع مشترک با طرف‌های اروپایی و حتی غیراروپایی بود، چیزی که به دفعات از زبان کارشناسان و تحلیلگران مختلف آمریکایی در ماه‌های اخیر بیان شده است. آمریکا می‌دانست که حرکت یکجانبه نمی‌تواند ایران را زمینگیر کند، ازاین‌رو در اولین قدم به‌سمت ائتلاف روی آورد و مذاکرات نسبتا مفصلی را در این راستا با تروئیکای اروپایی و بعدا چین و روسیه ترتیب داد. در این میان بایدن برای اصلاح مسیر اشتباه گذشته هیچ ابایی نداشت تا جایی‌که درخواست دولت ترامپ برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه را هم پس بگیرد، به امید اینکه اولا مسیر بازگشت خود به برجام را باز کند و ثانیا بتواند از این ابزار در روز مبادا استفاده کند. راه‌اندازی کارزارهایی چون ارائه پیش‌نویس قطعنامه به شورای حکام و یا ارسال پالس‌هایی از زبان مقامات فرانسه، انگلیس و آلمان از جمله این همکاری‌ها بود.

3 _ نمایش حسن‌نیت

دیگر امکانی که دموکرات‌ها همیشه تلاش کرده‌اند از آن برای موفقیت خود استفاده کنند، ابزار دوگانه دیپلماسی-رسانه است. بدین معنا که در همه ادوار روسای دموکرات کاخ سفید تلاش کرده‌اند در منظر مردم و افکار عمومی ایران وجهه‌ای صلح‌جو و اهل تعامل از خود نشان دهند، هدفی که البته اشتباهات استراتژیکی چون قدم زدن در کنار دریاچه یا ماجرای باهوش و باادب خواندن اوباما به تحقق آن کمک کرد.

این مجموعه رفتارها همواره با المان‌های برجسته‌ای همراه بوده است، برای مثال در دولت دموکرات قبلی، تنها پس از حدود یک ماه از استقرار دولت، اوباما برای ایرانیان پیام تبریک نوروز فرستاد و از آن به‌بعد هم چندین مرتبه همزمان با ایام سال جدید در ایران، در کاخ سفید سفره هفت‌سین پهن کرد. یا در نمونه دیگر با ابلاغ ماموریت به آلن ایر، سخنگوی فارسی‌زبان کاخ سفید که حسابی به عملیات رسانه‌ای و روانی مسلط بود و برای مثال انگشتر عقیق به دست می‌کرد و مدام از اشعار مولانا، سعدی و حافظ برای تعامل با افکار عمومی ایران استفاده می‌کرد، تغییر نظر مردم در ایران را هدف گرفت و از آن به‌عنوان ابزار حمایتی از مذاکرات بهره برد.

این روش‌ها حالا و در دولت جدید آمریکا هم دوباره به‌صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از توئیتر فارسی و انتشار پیام‌هایی با خط نستعلیق نمونه‌ای از اینهاست. یک‌بار بایدن با خط نستعلیق نوشت که «دیپلماسی به کانون سیاست خارجی ما بازگشته است.» و بار دیگر همین چند روز پیش از زبان بلینکن نوشت: «تنوع و فراگیری، ما را قوی‌تر، باهوش‌تر، خلاق‌تر و مبتکرتر می‌کند. و تنوع ما به ایالات‌متحده مزیت رقابتی قابل‌توجهی در صحنه جهانی می‌بخشد.»

علاوه‌بر این، آمریکایی‌ها در این مدت تلاش کرده‌اند با اقداماتی بسیار کم‌اثر که بعضا حتی به‌منظور ایجاد فرصت برای خودشان هم بوده، نظر جامعه ایرانی را نسبت به مواضع کاخ سفید تغییر دهند. اعلام درخواست برای حضور در جلسه مذاکره 1+4 با ایران به‌عنوان میهمان، بازپس گرفتن نامه درخواست فعال‌سازی مکانیسم ماشه از شورای امنیت سازمان ملل و کاهش چند کیلومتری حدود عبور و مرور دیپلمات‌های ایرانی مستقر در آمریکا که به قول برخی در ایران به اصطلاح «نذر روغن ریخته برای امام‌زاده» بوده، ازجمله این اقدامات است. تیم بایدن در این فرآیند تلاش کرد چنین اقداماتی را به جای تلاش برای رفع تحریم‌ها جا بزند.

نهایتا اینکه آنها با همکاری تروئیکا تلاش کردند عقب‌نشینی از قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام را که پس از تهدید ایران شکل گرفت، به ایران گران بفروشند و آن را نمادی از کوتاه‌آمدن و علاقه به تعامل با تهران معرفی کنند، سناریویی که البته با توجه به تداوم فشار حداکثری و پابرجا بودن همه تحریم‌ها نگرفت و ایران به‌سرعت از آن عبور کرد.

درخصوص این موضوعات البته باید منتظر اقدامات مشابه دیگر هم بود و این پیش‌بینی را داشت که آمریکای دموکرات تلاش کند با برقراری ارتباط مستقیم با مردم ایران درعین حفظ تحریم‌ها نظر آنها را نسبت به آمریکا تغییر دهد. این راهبرد می‌تواند نوعی فشار از درون را برای حاکمیت و تیم دیپلماتیک ایران که تا امروز تن به چیزی کمتر از رفع تحریم‌ها نداده، ایجاد کند و بستر را برای امتیازگیری بیشتر آمریکا فراهم آورد.

مرتبط ها