گروه دانشگاه : پیش از این، در ستونی تحتعنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز میپرداخت. بنمایه این رشتهمقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علیاکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده بودند و سپس، بنا به درخواستهای متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیقتر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواستهای مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته بهجهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.
یکی از بلندپایهترین دانشمندان علم طب در تاریخ ایران، سیداسماعیل جرجانی (531-480ق)، از سادات حسینی شهر فرهنگپرور گرگان است.
زینالدین ابوابراهیم اسماعیل بنحسین (یا حسن) بنمحمد بناحمد علویحسینی مشهور به سیداسماعیل جرجانی (معرّب گرگانی)، به سال 480ق برابر با 1087م در گرگان چشم به جهان گشود و در سال 531 ق برابر با 1136 م در مرو درگذشت.1 نام و نسب جرجانی را به صورتهای مختلف نوشتهاند: حمدالله مستوفی نام و نسب جرجانی را «السید اسماعیل بنحسین بنمحمود بنمحمد بناحمد العلویالجرجانی» است.2 یاقوت حموی مینویسد: «ابوابراهیم اسماعیل بنالحسن بنمحمد بناحمد العلویالحسینی من اهل جرجان».3 در دیباچه کتاب ذخیره خوارزمشاهی نیز مولف خود، نام و نسبش را ذکر کرده است: «این بنده دعاگوی جمعکننده این کتاب اسماعیل بنالحسن الحسینیالجرجانی» و جای دیگر در آغاز گفتار دوم از قرابادین (کتاب دهم یا تَتمّه) نام او «الامیر الامام السید المرتضی زینالدین تاجالعزه ابیابراهیم اسماعیل بنحسن الحسینالجرجانی» آمده است. تاریخ درگذشت جرجانی موردتردید است؛ بعضی آن را میان سالهای 530 تا 533 گفتهاند؛ اما علامه دانشمند قزوینی سال 531 ق را اصحِ اقوال میداند4 که این تاریخ همان است که یاقوت حموی (همانجا) آورده است. جرجانی اواخر عمر را در دربار سلطان سَنجَر سلجوقی گذراند و بهاحتمال، هنگام مرگ، تقریبا 51 سال داشته است.5
سیداسماعیل جرجانی از خانوادهای از سادات حسینی بود که از اصفهان به گرگان کوچ کرده بودند. افزونبر این، دلایل بسیاری برای شیعهبودن شخصِ جرجانی مطرح شده است.6 نخستین دلیل، خطبه کتاب ذخیره خوارزمشاهی است که در آن آمده است: «بسمالله الرحمن الرحین. الحمدُ لِلّه ربّالعالَمین و الصلوه علی النبی محمد المصطفی و علی آله الطاهرین اجمعین» که حاکی از بسنده کردن وی به درود بر آل رسول پس از آن حضرت(ص) است و این خود یک قرینه بر تشیع او است. دوم، ارتباط نزدیک وی و خانوادهاش با سلسله آلزیار است که از امرای علاقهمند به شیعیان بودند. این آگاهی از کتاب جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، برمیآید که جرجانی به قم، نزد فرزندان کوشیار بنلبان رفت تا نسخههای خطی کوشیار را که نزد آنان بود، وارسی کند. کوشیارْ منجمِ پادشاهان قدیم گرگان بود و همچنین مسلم است که جرجانی در جوانی به محافل ادبا و دانشمندان دینی در دربار آلزیار رفتوآمد میکرده است. سوم، توجه به خوارزمشاهان است که روابطشان با خلیفه بغداد تیره بود و حتی پیش از حمله مغولان، محمد خوارزمشاه در آستانه حمله به بغداد بود که مغول مهلت نداد. شواهد و قرائن فراوانی در دست است که این ظن را تقویت میکند که خلیفه عباسی مغولان را به حمله به قلمرو خوارزمشاهان واداشته است. لذا اقبال سید از تقدیم بخش اعظم کتابهای خود، نظیر ذخیره خوارزمشاهی و خُفّیِ علائی و اَغراضالطبیعه و المباحثالعَلائیه به خوارزمشاهان، میتواند-ولو غیرمستقیم-نشأتگرفته از اعتقادات وی باشد. چهارم، اشاره مرحوم آقابزرگ طهرانی (1348–1255) در کتاب گرانسنگ الذریعه الی تصانیف الشیعه (ج 10، صص 11–10) است که ذخیره خوارزمشاهی را در زمره تالیفات شیعیان قرار داده است. پنجم اشاره به جرجانی در کتاب اعیانالشیعه (ج 3، ص 310) در شمار مولفان شیعه است. ششم و از همه مهمتر، اشاره جرجانی در مقدمه کتاب الاغراضالطبیه و المباحثالعلائیه (جرجانی، 1345، ص 639) است که در آن کاملا بر اعتقادات خویش بهعنوان یک شیعه امامیه تصریح کرده است: «بسمالله الرحمن الرحیم. ربِّ اَعِن و یسِّر. الحمدلله الذی اذهب عنّا الحزن و احسن معنا بالخُلقِ الحسن ثمّ صلوه و السلام علی محمدٍ و آله ابیالحسن و علی اولادهما الحسین و الحسن و مِن بعدهم الائمهالمعصومین حتی صاحبالزمان محمد بن الحسن -علیهمالصلوه و السلام– و علی جمیع المهاجرین و الانصار و سلّم تسلیماً کثیراً».7
پینوشت:
1. خالدپور، سیروس (1377-پاییز). «پایهگذار نمودارِ تَب در جهان پزشکی: اخوینی بخاری»، ایرانشناسی، سال دهم، ش 3،ص 509؛ بینش، تقی (1341-آبان). «نفائس کتابخانه آستان قدس رضوی: ذخیره خوارزمشاهی، بخش اول: معرفی کتاب و مولف»، نامه آستان قدس، ش 13،ص 51.
2. حمدالله مستوفی (1364). تاریخ گزیده، تصحیح عبدالحسین نوایى، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ص 686.
3. یاقوت حموی، یاقوت بنعبدالله (1993). معجمالادباء، بیروت، دارالفکر، ج 2، ص 122.
4. امینی، فرشید (1388-تیر). «ذخیره خوارزمشاهی»، کتاب ماه علوم و فنون، دوره دوم، ش 115، ص 20.
5. خالدپور، سیروس (1377-پاییز). «پایهگذار نمودارِ تَب در جهان پزشکی: اخوینی بخاری»، ایرانشناسی، سال دهم، ش 3،ص 509.
6. امینی، فرشید (1388-تیر). «ذخیره خوارزمشاهی»، کتاب ماه علوم و فنون، دوره دوم، ش 115، صص 20-18.
7. دریایی، محمد (1391). طب شیعه، میراث گرانبهای اسلام: نگرشی نوین به تاریخ تحول طب اسلامی و سنتی، تهران، سبحان نور، ص 206–204.