به گزارش «فرهیختگان»، آنقدر درگیریهای جورواجور داریم که خبر تجمع حدود 200 نفری اهالی یکی از روستاهای منطقه کجور را نشنیده و ندیده باشیم. آنقدر مشغولیت داریم که اگر خبر اکتشاف و راهاندازی معدن سرب و روی در حوالی منطقه امن گلستانک و روستای ناصرآباد را نشنیده باشیم کسی به ما خردهای نگیرد. با این همه، مدتی است که از این منطقه بکر و حیاتوحش حیوانات نادر و زیبا یعنی گلستانک اخبار خوبی به گوش نمیرسد. گویا سرمایهسالاران قصد راهاندازی و بهرهبرداری از یک معدن قدیمی سرب را در سر دارند، معدنی که هم در نزدیکی باغهای گیلاس و مرکبات اهالی منطقه واقع شده است و هم حیاتوحش بینظیر این نقطه از کشور را متاثر میکند. منتها، جز اهالی و چند نفر از فعالان محیطزیست کسی خیلی نگران آنچه در این محل درحال اتفاق افتادن است، نیست. از مسئولان هم هنوز کسی موضعگیری خاصی نکرده، جز یکی که آن هم در ادامه گفتههایش را میخوانیم. القصه اینکه چراغخاموش و بدون توجه به خواسته اهالی و روستاییان، معدن درحال ایجاد و راهاندازی است و ما سعی میکنیم صدای مردمی باشیم که بعد از مدتها با اتکا به توان و ظرفیت خود و منطقه به زندگیشان سامان دادهاند و حالا بیم از بین رفتن اندوختههایشان را دارند.
از لحاظ معیشتی و اقتصادی مشکلی در منطقه وجود ندارد
در رابطه با آنچه در این منطقه میگذرد و مواجهه اهالی با شرکت قدیر که گویا متولی و بهرهبردار این معدن سرب است، ابتدا با حسین سینکایی از اهالی روستای ناصرآباد که پیگیر ماجراهای پیشآمده است گفتوگویی انجام دادیم و او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «من ابتدا پیشینهای از روستا را بیان میکنم؛ اقتصاد روستای ناصرآباد و دو روستای دیگر از طریق باغداری و کشاورزی و دامداری تامین میشود، بهخصوص اهالی روستای ناصرآباد. این روستا بعد از سالهای متمادی توانسته جان بگیرد. همواره شاهد هستیم جوانان به دلایل عمدتا اقتصادی از روستاها به شهرها کوچ میکنند ولی این روستا جزء معدود روستاهایی است در منطقه و حتی کشور که جوانان به روستا کوچ میکنند که آن هم بهواسطه باغداری است که در روستا قوت گرفته است. از نظر معیشت و از لحاظ اشتغال در روستا مشکلی وجود ندارد و این یعنی وجود معدن به اقتصاد روستای ناصرآباد کمکی نمیکند. این از بعد اقتصادی ماجرا اما در بحث آلودگی باید بیان کنم هم محیطزیستی و هم برای سلامت ساکنان منطقه و ساکنان منطقه شمال فعالیت این معدن ضرر دارد. معدن از گذشته آلودگی سربی داشته و از آلودگی سرب اطلاع دارید که به چه صورت است. این آلودگی دو نوع است که یکی آلودگی از گردوخاک و برای روستاییان است. باغات چسبیده به منطقه معدن است. این گردوخاک روی باغات تاثیرگذار است. این اولین آلودگی است که پیش میآید. یکسری از این آلودگیها در آب هم ایجاد میشود که به آبهای زیرزمینی راه مییابد و برای دام و طیور خطر آفرین است. درست است که در بالادست این اتفاق نمیافتد ولی در پایین دست هر روستایی که از آب زیرزمینی استفاده کند این مشکل را خواهد داشت. سادهانگاری است اگر بگوییم مشکلی نداریم. مسئولان در این خصوص آگاهی کامل دارند ولی موضوع را جدی نگرفتهاند.»
با بازدید چندساعته میتوان مشکلات گونههای حیوانی را فهمید؟
سینکایی در ارتباط با مسائل زیستمحیطی و حیاتوحش آن منطقه گفت: «در رابطه با بحث زیستبومی که آنجا وجود دارد و مشکلی که برای منطقه گلستانک که یکی از مناطق امن و بکر برای حیاتوحش است ایجاد میشود، این است که برای این منطقه، فرامنطقهای وجود ندارد چون زیستگاه چندین گونه است و فاصله هوایی تا منطقه معدن 3-2 کیلومتر است. ارتفاع بالای 3 هزار کیلومتر است و قطعا در زمستان گونههایی در این ارتفاع نمیمانند و به پاییندست کوچ میکنند. روستای ناصرآباد جزء اولین روستاهای پاییندست است. این معدن لبه جنگل پاییندستی است که این گونهها در آنجا گذر زمستانی دارند. من جایی شنیدم که مدیرکل حفاظت محیطزیست عزیز ما بیان کرد که بازدید کردم و مشکلی ندیدم. مگر میشود در بازدید 10دقیقهای یا یکساعته مشکلات گونههای حیوانی را ببینید؟ اگر اینطور است چرا ما آنجا شیفتهای 24ساعته بازدید و کنترل حفاظت محیطزیست را داریم؟ اگر این گونهها وجود ندارند چرا اسم منطقه را منطقه امن گلستانک گذاشتیم؟ ما درحال ثبت منطقه گلستانک یا منطقه پارک ملی هستیم. این معدن مانع این کارها هم خواهد شد.»
اکتشاف به معنی آغاز بهکار معدن است
او در ادامه گفت: «مسئولان معدن الان اذعان دارند ما میخواهیم اکتشاف کنیم و اگر اکتشافی بخواهد صورتگیرد چرا راه دسترسی به آنجا را دارید؟ حداقل 600-500 متر راه به آنجا زده شده است. میگویند تعمیر راه گذشته انجام میشود، درحالیکه در گذشته راهی در آنجا وجود نداشته است. سال 1334 معدن تاسیس شده و فعالیت آنچنانی نداشته است. راهی برای این معدن ایجاد نشده است و نهایتا 40-30 متر راه بوده است. گفته شده بازسازی راه قبلی خواهد بود، درصورتیکه برای اکتشاف راهی نیاز نیست. دوستان اذعان دارند فقط بحث اکتشاف است. اگر اکتشاف شود و دارای معادنی باشد که سوددهی داشته باشد، مگر میشود از آن گذشت؟ این چه دلیل و برهانی است که برای آرام کردن مردم روستا استفاده میکنند؟ اگر اکتشاف شود قطعا بعدا برداشت صورت میگیرد. مردم منطقه نیازی به بودن معدن نمیبینند و اگر این چنین بود زودتر خودشان اقدام میکردند. یک معدن هم در روستا وجود ندارد بلکه حداقل 5-4 معدن مختلف در جاهای مختلف روستا وجود دارد. متاسفانه دوستان سادهانگاری میکنند و چشم خود را روی این موضوعات بستهاند. امیدوارم مسئولان این موضوعات را ببینند و بدانند مردم روستای ناصرآباد راضی نیستند که این معدن به بهرهبرداری برسد. درحال حاضر ما با یک تیم حقوقی رایزنی میکنیم تا بحث حقوقی این ماجرا را پیگیری کنند. اگر الان اظهارنظر کنم قدری زود است، ولی چند روز گذشته با بخشدار و مسئولان محیطزیست و منابع طبیعی بچههای شورای روستا جلسهای داشتیم. این موضوعاتی که الان خدمت شما بیان کردم از سوی مسئولان به مردم بازگو شده که فقط فاز اکتشاف است. نگرانی از این بابت رفع نشده است. از شرکت خواستند به مردم روستا توضیح دهند که کار خاصی صورت نمیگیرد ولی توضیحات کافی نیست. این شرکت در بحث معدن فعال است و در چند روستا اعم از روستای کمربن در همین حوالی فعالیت کردهاند. اتفاقات ناخوشایندی هم در روستای کمربن افتاده است.»
معدنکاوی در مناطق بکر و حفاظتشده
بعد از سینکایی با دانیال توحیدی از فعالان محیطزیستی که پیگیر ماجرای معدن سرب در منطقه گلستانک است هم گپوگفتی را انجام دادیم، او نیز در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «حتما میدانید که کمتر از 7درصد مناطق حفاظتشده در ایران داریم. این مناطق بهدلیل ویلاسازیهایی که اطراف آن شده و معدنکاویهای صورتگرفته، آسیبپذیرتر شدهاند یعنی منابع آنها در خطر قرار گرفته است و آسیبپذیر شدند. یکی از این مناطق که خیلی این روزها مورد بحث است و تلاش میکنیم این اتفاق در آنجا رخ ندهد، منطقه امن گلستانک است که این منطقه سه ورودی اصلی دارد؛ یکی حد فاصل مرزنآباد و چالوس است، یک ورودی از پل زنگوله در داخل جاده چالوس به سمت تهران است که وارد زادگاه نیما یوشیج میشود، آنجا روستایی به نام کمربن دارد که ورودی دوم گلستانک است و ورودی سوم جاده رویان است یعنی از شهر رویان یک جاده جنگلی است که منتهی به این منطقه میشود. در این سه شاهراه اصلی معدنکاوی بسیار فراوان است، معادن شن و ماسه که خیلی زیاد است ولی معادن سرب و روی تعداد کمتری دارند ولی خطر خیلی بیشتر است. یک شرکت در روستای کمربن مشغول به فعالیت شد ولی اهالی معترض شدند و اعتراض محلی شکل گرفت و جلوی ادامه فعالیت معدن را محلیهای روستا گرفتند. همین شرکت در بقیه نقاط حاشیه دور گلستانک شروع به فعالیت کرده است. یکی از جاهایی که اخیرا وارد شده و میخواهد به بهانه فاز اکتشاف جادهای را باز کند در روستای ناصرآباد است. روستای ناصرآباد درواقع روستایی است که از لحاظ معیشتی همانند بقیه روستاهای بخش کجور که 73 روستا دارد، در وضعیت بهسامانی نیستند ولی روستای ناصرآباد هم بهخاطر موقعیت هم جنس خاک و هم منابع آبی مردمان آن روستا توانستند اقتصاد روستا را بر پایه دامداری و باغداری بنا کنند. روستای ناصرآباد بهترین میوهها را دارد، خوشمزهترین و درشتترین گیلاسها برای این روستاست که الان بحث صادرات آن هم مطرح شده است. میوههای پاییزی اعم از سیب، گلابی، زردآلو، هلو و... دارد و جوانان روستا به عشق اینکه توانستند مسیر کسبوکاری را در روستا راهاندازی کنند، به روستای ناصرآباد برگشتند و بهنوعی یکی از روستاهای پرجمعیت شده است و جوانانی که به نوشهر و چالوس رفته بودند الان به روستا برگشتهاند و فعالیت میکنند. ضمن اینکه در بحث گردشگری هم کار و اقامتگاهی راهاندازی کردند. شرکت مذکور آنجا سعی میکند فاز اکتشاف را راهاندازی کند. الان یک جادهای در حاشیه روستای ناصرآباد است و منتهی به زیستگاه زمستان گذر حیاتوحش میشود. مادامی که در منطقه امن گلستانک، در بالادستها برف میبارد گونههای حیاتوحش پایین میآیند، چون جاهایی که برف میبارد ارتفاعش حدود 7-6 متر است و حتی جاهایی که اصطلاحا باد میوزد ارتفاع برف به 12-10 متر میرسد. کلا منطقه مسدود میشود و جاهایی که حیاتوحش میرود همین بالادست روستای ناصرآباد است. این معدن هم از قبل از انقلاب آنجا احداث شده و در مقطعی کار میکرد و دوباره متروکه شده است. دقیقا در همان محدوده معدن و در اطراف معدن گلههای شوکا و مارال را به چشم دیدیم و فیلمهایش موجود است و آثار پلنگ و خرس قهوهای دیده شده که نشان میدهد حیاتوحش در آنجا تردد دارد. همه اینها یعنی ما در ارتباط با یک منبع ملی و منطقه بکر صحبت میکنیم.»
اعتراض 200 نفری اهالی روستای ناصرآباد
توحیدی ادامه داد: «نکته دیگری که وجود دارد غیر از بحث گلستانک که منطقهای است که باید حفاظت شود، چون چیزی از تنوع زیستی ما باقی نمانده است، چیزی از پوشش گیاهی باقی نمانده است، از جنگلهای هیرکانی با قدمت چند هزار ساله چیزی باقی نمانده است، این است که فعالیت معدن منجر میشود که فاضلاب وارد محیطزیست شود، ضمن اینکه نمونه کار معدن این شرکت در روستای کمربن موجود است و فیلم آن را هم اخیرا منتشر کردیم و واکنش مردم جالب بود و باعث شد برای همه یادآور شود که این معدن چه بلایی بر سر روستای کمربن و طبیعت آنجا و مردمان آنجا آورد. اهالی روستای ناصرآباد تجمع داشتند، حدود 200 نفر جمعیت معترض جمع شده بودند. (البته چون بحث کرونا هم بود سعی شد شلوغ نشود و مساله خاصی ایجاد نشود، همه چیز تحت کنترل بوده و تصاویر تجمع هم موجود است) مطالبه اهالی واضح است و میگویند معیشت ما الان پایدار شده است و باغ و میوه و دام را داریم و دست ما در جیب خودمان است، نه سرب میخواهیم و نه غبار معدن را میخواهیم و نه شیرابه که وارد رودخانه این منطقه شود. ما در کنار این رودخانه آب مینوشیم، به این اندازه سطح سلامت بالایی دارد. حیاتوحش و مردم هم از آب این رودخانه استفاده میکنند. آب این رودخانه از عمق جنگلهای هیرکانی رد میشود و به رودخانه اصلی چالوس میریزد و از آنجا به دریا میریزد. حالا با ایجاد این معادن چه بلایی بر سر این آب و طبیعت خواهد آمد؟»
تصمیمگیری در سطح ملی انجام شده است!
اگر یادتان باشد در ابتدای گزارش نوشتم که یکی از مسئولان نسبت به این ماجرا واکنش نشان داد. حسینعلی ابراهیمیکارنامی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران در ارتباط با نگرانی مردم منطقه نسبت به ایجاد معدن سرب گفت: «این معدن سرب و روی هیچ ارتباطی به گلستانک ندارد و گلستانک، بالادست آن واقع شده است. این معدن در سال ۱۳۳۴ پروانه اکتشاف و سال ۱۳۳۵ پروانه بهرهبرداری داشته و مسبوق به سابقه است و تبصره ۳ ماده ۲۴ قانون معادن اجازه داده در رابطه با صدور مجوز فعالسازی معادن مسبوق به سابقه و متروکه ادارهکل محیطزیست و سازمان صمت تصمیم بگیرند که ما در استان نتوانستیم نتیجه بگیریم. سرانجام، تصمیمگیری در سطح ملی انجام شد و به صدور مجوز پیجویی انجامید. این معدن سرب و روی، یک معدن متروکه است که قبلا بهصورت زیرزمینی از آن بهرهبرداری میشد و حالا به موجب قانون فعالسازی معادن متروکه برای آن مجوز پیجویی صادر شده است. درصورتیکه به این نتیجه برسند که این معدن ذخیره کافی و صرفه اقتصادی دارد باید درخواست اخذ مجوز بهرهبرداری کنند که مستلزم ارائه ارزیابی اثرات محیطزیستی است. مجوز صادرشده صرفا برای بهسازی جاده موجود است و به نظر نمیرسد نیازی به افزایش طول آن باشد؛ آن هم تا سه برابر! همکارانم در اداره محیطزیست نوشهر تشخیص دادند که پیمانکاران در اصلاح و بهسازی جاده دسترسی به معدن از مجوز صادر شده برای فعالیتشان تخطی کردهاند. به همین دلیل از ادامه فعالیت آنها ممانعت شده است. هیچ معدنکاوی حق ورود به گلستانک را ندارد خیال دوستداران محیطزیست در مورد گلستانک آسوده باشد.»
ما از واکنش مسئول محیطزیست تعجب کردیم
توحیدی در ارتباط با واکنش مدیرکل حفاظت از محیطزیست استان مازندران نسبت به معدنکاوی صورتگرفته در این منطقه گفت: «اولین ناراحتی که برای ما ایجاد میشود این است که شخصی که مدیریت محیطزیست استان را برعهده دارد، چرا در جبهه طبیعت و گلستانک نیست؟ چرا موضوع را طوری عنوان میکنند که مسالهای وجود ندارد و هر کسی یک چیزی میگوید و بزرگنمایی میشود و عدهای هم سیاهنمایی میکنند؟ ما از این موضوع ناراحت هستیم چون این کوچک شمردن یک فاجعه است. اصلا بههیچ وجه قابل هضم نیست، چه از لحاظ کارشناسهایی که میزان تخریب معادن را بررسی کردند و چه از لحاظ دوستانی که علاقهمند به بحث حیاتوحش بودند و به چشم دیدند چقدر آسیب وارد شده است. از طرفی هم سلامت محلیها، حفاظت از منطقه محلیها در میان است. موضوعی که الان ایجاد شده برای ما هم جای تعجب دارد که آقای کارنامی بیشتر موضوع معدن را اهمیت میدهد تا بخواهد طبیعت و گلستانک را مورد توجه قرار دهد. فرقی نمیکند این معدن در مرکز گلستانک باشد یا در عمق حیاتوحش باشد یا 10 کیلومتر دورتر باشد. پیامدهای این معدن هم در بلندمدت و هم در کوتاهمدت جبرانناپذیر است. من گزارشی از رودخانه چالوس دارم که حجم آبی که از رودخانه چالوس وارد دریای خزر میشود مطلق شیرآبه است. شیرآبههای بسیار خطرناک همین معادن و صنایعی است که در حاشیه رودخانه یا مناطق مرتفع فعالیت میکنند. آن میزان آلودگی وارد دریای خزر میشود، آن میزان از آلودگی که دریای خزر را مریض میکند و مردمی که از این دریا تغذیه میکنند آسیبهایی میبینند که جبرانناپذیر است. مساله این نیست که موقعیت جغرافیایی معدن کجاست و آیا در حاشیه گلستانک یا در داخل گلستانک یا 10 کیلومتر دورتر است. با پیامدهای این فعالیتها میخواهند چه کنند؟ نمونه بارز فعالیت این شرکت در روستای کمربن موجود است. آن معدن وحشتناکتر است چون معدن تونلی نیست، روباز است، فیلترها کار نمیکند و پسماند معدن وارد رودخانه میشود و این رودخانه هم منتهی به دریا میشود. اظهارات هر شخصی که سنگ معدن را به سینه میزند غیرقابل قبول است. بههیچ نحو نمیتوان این موضوع را فهمید که برای چه این دفاع انجام میشود.»
معدنکاوی در این منطقه برابر با نابودی آن است
این فعال محیطزیست در تایید سخنان مردم بومی منطقه گفت: «مردمان منطقه مشکل معیشتی ندارند، یک زمانی میگوییم مردم مشکل معیشتی دارند و قرار است این معدن کمک به معیشت مردم کند ولی در اینجا این امر وجود ندارد. رویکرد حفاظت دارد که این هم وجود ندارد. برای منطقه و مردمان این منطقه حضور این معدن چه نفعی دارد؟ برای طبیعت آن منطقه حضور این معدن چه نفعی دارد؟ نفع این امر چیست جز اینکه در مقطعی از این بهرهبرداری شود و این شرکت و اشخاص دیگر که با این شرکت مشغول به فعالیت هستند، سودی ببرند و باز 40-30 سال این معدن متروکه شود و تنها آثار تخریبها باقی بماند. بیشتر فعالیتی که اخیرا بابت این موضوع انجام شده، این است که سعی کردیم در جایگاه ابزار رسانهای باشیم و بتوانیم اخبار را منتشر کنیم. کار دیگری از دست ما برنمیآید چون محلی نیستیم و فقط دلبسته این منطقه هستیم و نمیخواهیم به این منطقه آسیبی وارد شود، چون آسیبهایی که قبلا به این منطقه وارد شده را دیدهایم و هیچوقت جبران نشده و به حالت عادی بازنگشته است. فقط میخواهیم این اتفاق آنجا رخ ندهد و همین منطقه گلستانک و روستاهای اطراف که مردم آنجا توانستند خود را جمع کنند، بماند. مثلا کلاردشت را دیدهاید که قطعهقطعه شده و هیچ چیزی از این منطقه باقی نمانده است. این جزء مناطقی بوده که مردم تلاش کردند براساس ظرفیت منابع خود فعالیت کنند. هم محلیها و هم ما و هم دوستانی که در حوزه عکاسی از حیاتوحش کار میکنند، هیچ یک چشم امیدی به این مدیران و مسئولان ندارند. فقط بحث محلیها مطرح است. جامعه محلی روستای ناصرآباد نسبت به فعالیت معدن معترض هستند. مطالبهگری که میکنند بهجاست و نمیخواهند در منطقه آب و اجدادی معدنی احداث شود چون معدن ریزگرد دارد، استانداردهای صنایع در این مملکت رعایت نمیشود، همه میدانیم شیرآبهها وارد رودخانه و دریا میشود، همه میدانیم در دشتها نشست میکند. این امر واضحی است و نمیتوان گفت اتفاق جدیدی است. مردمان روستای ناصرآباد نسبت به این موضوع معترض هستند. مردم با ما تماس گرفتند و ما اطلاعی از این معدن نداشتیم. تنها توانایی ما این بود که اطلاعرسانی انجام دهیم. یکسری مدارکی که برای ما فرستادند و بررسی کردیم نشان داد که معدن مجوزهای کافی و کامل ندارد یعنی همین الان اگر بخواهد فعالیتی انجام دهد غیرقانونی است ولی الان با فاز اکتشاف کار میکند. با فاز اکتشاف میخواهد شروع به فعالیت کند و الان هم میگوید ما هیچ بهرهبرداری نداریم. حرف ما این است که نمیخواهیم اکتشافی هم صورت گیرد. محلیها نمیخواهند، کارشناسان و متخصصان حیاتوحش نمیخواهند حتی اکتشاف صورت گیرد چون اکتشاف به معنای باز کردن جاده به طول 4 کیلومتر است و این میزان قطع شدن و ریشهکن شدن بخش عظیمی از پوشش گیاهی را دربردارد. ضمن اینکه وقتی اتفاق بدتر و هولناک بعد از اکتشاف صورت میگیرد، این است که بهرهبرداری میشود، منطقه و چندین کیلومتر اطراف آن هم آب و هم خاک و هم هوا آلوده میشود و بهخاطر صداهایی که دارد و تردد ماشینآلات سنگین زیستگاه زمستان گذر حیاتوحش منزوی میشود و حیاتوحش برای اینکه بخواهد آبشخورها و چراگاههای خود را تامین کند، در منطقه نمیتواند انجام دهد و در نتیجه زیستگاه خود را تغییر میدهند. تغییر زیستگاه به معنای تلفات بسیار زیاد است چون دوباره حیاتوحش باید جایی را بتواند پیدا کند که آب و غذای کافی برای خوردن داشته باشد، چون منطقه محدود است، حیاتوحش تلف میشود. منطقه امن گلستانک یک منطقه محدود است.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه