کد خبر: 50234

دنیا در آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی آشوب بزرگی را در واشنگتن دید که منجر به آتش‌زدن ساختمان مجلس قانونگذاری آمریکا شد

روزی روزگاری آمریکا

شاید برخی در غرب تلاش کنند این رخدادها را در خوش‌بینانه‌ترین حالت، «افول دموکراسی‌» در جهان غرب تلقی کنند اما اتفاق روز چهارشنبه بزرگ‌تر از افول دموکراسی است؛ ترامپ و هوادارانش چهارشنبه «افول آمریکا» را به نمایش گذاشتند.

  به گزارش «فرهیختگان»، چهارشنبه ششم نوامبر، جهان به یک فیلم گانگستری در آمریکا دعوت شده بود. این بار به جای هالیوود و استودیوهای پرزرق و برقش یا سوپراستارهای چشم‌ومو رنگی‌اش، لوکیشن فیلمبرداری مقابل کنگره آمریکا بود و بازیگرانش هم واقعی‌ترین مردم آمریکا. کارگردان این نمایش هم کسی نبود جز دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا. او در چهار سالی که در کاخ سفید قدرت را در دست داشت، توانتسته بود بخش قابل‌توجهی از واقعیت زورمدارانه آمریکا را به جهان مخابره کند ولی با این حال افکار عمومی جهان معتقد بود ترامپ «وصله ناجور» آمریکاست و با رفتن او، میراثش هم برای هیمشه زیر خاک مدفون خواهد شد. اما چهارشنبه دونالد ترامپ آخرین پرده این نمایش بی‌بدیل را به روی صحنه برد تا تمام تصویری که آمریکا در دهه‌های گذشته برای ساخت آن در افکار عمومی هزینه کرده بود، به یکباره فرو بریزد و مردم جهان فرصت دیدن یک آمریکای برهنه را داشته باشند.

شاید برخی در غرب تلاش کنند این رخدادها را در خوش‌بینانه‌ترین حالت، «افول دموکراسی‌» در جهان غرب تلقی کنند اما اتفاق روز چهارشنبه بزرگ‌تر از افول دموکراسی است؛ ترامپ و هوادارانش چهارشنبه «افول آمریکا» را به نمایش گذاشتند؛ افولی که اندیشمندانی همچون ایمانوئل والترشتاین معتقدند از سال 1970 به این سو آثار آن با فرو افتادن از منزلت هژمونیک آمریکا به نمایش درآمد. به اعتقاد او تا پیش از آن آمریکا در 95 درصد مسائل جهانی تقریبا به اندازه 95 درصد موفقیت کسب می‌کرد ولی اکنون دیگر این درصد موفقیت سیر نزولی به خود گرفته است و بر همین اساس نیز آمریکایی‌ها در سیاست خارجی دست به یکسری تدابیر و اقدامات زدند تا هر طور شده از سرعت افول بکاهند، نه اینکه آن را متوقف کنند که توقف ناممکن بود و آنها فقط می‌توانستند از سرعت آن کم کنند. والترشتاین معتقد بود که «پس از 11 سپتامبر آمریکا وارد سیاست جدیدی شد و این سیاست مستلزم این بود که در ذهن جهانیان خوف ایجاد کنند و نشان دهند که آمریکا برای تحکیم قدرت خود به هیچ قدرت دیگر حتی انگلستان نیازی ندارد.» افول آمریکا در دوره ترامپ علاوه‌بر سیاست خارجی، به سیاست داخلی نیز تسری یافت و از آمریکا تصویری به جهان مخابره کرد که نمونه آن را حتی در دموکراسی‌های نوپا نیز نمی‌تواند دید.

شاید چهارشنبه نیروهای نظامی و امنیتی آمریکا توانستند با کشتن 4 معترض، پس از چندین ساعت شرایط را برای برگزاری نشست کنگره آماده کنند اما نباید این نکته را فراموش کرد که این معترضان بخشی از جمعیت 74 میلیونی‌ای هستند که طرفدار دونالد ترامپ هستند. هر چند براساس نظرسنجی YouGov اکثریت مردم آمریکا افرادی که وارد کنگره شدند را افراط‌گرایان، تروریست‌های داخلی یا مجرم می‌دانند اما جمهوری‌خواهان چنین نظری ندارند و افرادی که به کنگره آمریکا حمله کردند را عمدتا «معترض» و «وطن‌پرست» می‌خوانند. این بدان معناست که حداقل نیمی از آمریکا حتی تجاوز به کنگره و اقدامات هنجارشکنانه ترامپیست‌ها را درست می‌دانند. ترامپ هر چند مطمئن بود که با هجوم به کنگره نمی‌تواند در نتیجه انتخابات خللی ایجاد کند اما او از عمد می‌خواست هویتی برای خود پس از پایان ریاست‌جمهوری تثبیت کند. حالا او نماینده تمام کسانی است که اصول دموکراسی آمریکایی و حاکمیت این کشور را برنمی‌تابند. نه ترامپ و نه جمعیت چند10 میلیونی هوادارانش را نمی‌توان در ششم ژانویه پایان یافته دانست. او اگرچه پس از بلوایی که به‌پا کرد، اقدام هوادارانش را محکوم کرد اما در قالب همین کارزار توانست لشکرش را سروسامان و این پیام را به هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه بدهد که بازیگری او پس از خروج از کاخ سفید هم ادامه خواهد یافت و اتفاقا او بزرگ‌ترین آمریکایی است که خارج از دو حزب برای خود هواداران میلیونی دارد. جمهوری‌خواهان ناچارند به او و افکار نژادپرستانه‌اش بر سر هر سفره انتخاباتی جا بدهند والا شانس پیروزی در انتخابات‌های آتی را کمرنگ‌تر می‌کنند. حالا ترامپ نماینده واقعی بخشی از آمریکایی‌های نژادپرستی شده که پیش از این در قالب کوکلاکس کلان‌ها و سفیدبرتر پندارهایی بودند که به‌طور رسمی در سیاست هیچ نماینده قابل‌توجهی نداشتند. حالا دیگر در بالاترین سطح جنبش افراط‌گرای تی‌پارتی جذاب‌ترین رهبر برای راست‌های افراطی ایستاده است و از این پس باید علاوه‌بر دوگانه جمهوری‌خواه و دموکرات، ترامپیسم هم در محاسبات سیاسی آمریکا در نظر گرفت؛ ترامپیست‌هایی که جمعیت قابل‌توجهی هستند و از قدرت میدانی بالایی نیز برخوردارند.

  چه اتفاقی رخ داد؟

براساس این گزارش، چهارشنبه و پس از فراخوان دونالد ترامپ برای حضور هوادارانش در مقابل کنگره، جمعیت قابل‌توجهی از هواداران دونالد ترامپ به واشنگتن و مقابل کنگره آمدند تا مانع از برگزاری جلسه کنگره برای تایید نهایی انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا -که آنها نتیجه آن را متقلبانه می‌دانند- شوند. با توجه به رخدادهای روز سه‌شنبه و کشف سلاح غیرمجاز از هواداران ترامپ، پلیس و نیروهای حفاظتی کنگره آمریکا همزمان با جلسه نمایندگان کنگره برای تایید نتایج انتخابات، ساختمان کنگره و محوطه اطراف آن را قرق کردند اما حوالی ساعت ۲ عصر معترضان برای ورود به ساختمان کنگره برابر ماموران صف‌آرایی کردند و توانستند با درگیری و زد و خورد با ماموران، وارد ساختمان کنگره شوند. دقایقی پس از ورود معترضان به کنگره، صدای شلیک نیز شنیده شد و ساعاتی بعد رسانه‌های آمریکایی از کشته شدن اشلی بابیت یک کهنه سرباز آمریکایی به‌دست نیروهای امنیتی خبر دادند. علاوه‌بر این فرد، سه نفر دیگر کشته و ۵۲ نفر بازداشت شده‌اند. همزمان با تشنج در اطراف کنگره آمریکا، شهردار واشنگتن دی‌سی، فرمان منع آمدوشد صادر کرده و رفت‌وآمدها در پایتخت آمریکا را از ساعت ۶ عصر روز چهارشنبه تا ساعت ۶ صبح پنجشنبه ۷ ژانویه ممنوع کرد.

به نوشته رویترز، پلیس در بیانیه‌ای اعلام کرد برایان سیکنیک، افسر پلیسی که در جریان درگیری‌های چهارشنبه ششم ژانویه ۲۰۲۱ زخمی شده بود، پنجشنبه‌شب (به وقت محلی) جان باخت. پیش‌تر یکی از خبر‌نگاران شبکه خبری «ان‌بی‌سی» با انتشار پیامی به نقل از تیم رایان، نماینده دموکرات ایالت اوهایو در مجلس نمایندگان خبر داد که حدود ۶۰نیرو‌ی پلیس کنگره در جریان حمله به کنگره مجروح شده‌اند. با این حال اعضای مجلس نمایندگان و مجلس سنا ساعاتی بعد از این حادثه و پس از آنکه پلیس توانست کنترل اوضاع را به دست بگیرد جلسات خود را از سر گرفتند و پس از بی‌نتیجه بودن اعتراض جمهوری‌خواهان به نتایج انتخابات در برخی ایالت‌ها، کنگره ایالات متحده در ساعات اولیه بامداد پنجشنبه پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری روز سوم نوامبر (۱۳ آبان) را تایید کرد. هرچند سیاستمداران آمریکا حمله به کنگره را ناشی از اصرارهای ترامپ درباره «دزدیدن انتخابات» می‌دانند، اما به‌نظر نمی‌رسد آنها بخواهند یا بتوانند ترامپ را تادیب کنند. پس از هجوم به کنگره، یکی از اصلی‌ترین اظهارات برای مواجهه با ترامپ، پیشنهادی بود که حدود 10روز قبل پل کمپوس پروفسور حقوق دانشگاه کلرادو بولدر نوشته بود. او با انتشار مقاله‌ای در نشریه نیویورک، بر لزوم به‌کارگیری بند 4 متمم 25 قانون اساسی آمریکا برای برکناری ترامپ تاکید کرد.

براساس بند 4 متمم 25 قانون اساسی ایالات متحده «هرگاه معاون رئیس‌جمهور و اکثریتی متشکل از مقامات اصلی دستگاه‌های اجرایی یا هر مرجع دیگری که کنگره می‌تواند به موجب قانون پیش‌بینی کند، طی اعلامیه کتبی به روسای مجلس سنا و نمایندگان اطلاع دهند که رئیس‌جمهور توان استفاده از اختیارات و انجام وظایف ریاست‌جمهوری را ندارد، معاون رئیس‌جمهور بی‌درنگ به‌عنوان کفیل ریاست‌جمهوری اختیارات و وظایف فوق را برعهده می‌گیرد.» ناگفته نماند که پیش از این و در حدود دوسال و نیم قبل هم تعدادی از نمایندگان دموکرات مجلس پیشنهاد استفاده از این اصل را مطرح کرده بودند که از حمایت لازم برخوردار نشد. چند روز قبل که کمپوس این مقاله را نوشت، به این طرح در سطح یک تئوری سیاسی نگریسته شد و کمتر کسی آن را به‌عنوان یک راهکار عملی درنظر گرفت اما پس از وقوع رخدادهای اخیر توجه دوباره و ویژه‌ای به این مساله نشان داده شد. براساس متمم 25 قانون اساسی، پنس باید نامه‌ای را به امضا می‌رساند که رئیس‌جمهور در پیشبرد امور قدرت و وظایف محوله ناتوان است. اگر این نامه موافقت اکثریت کابینه را به‌دست می‌آورد، از لحظه امضا و ارسال نامه به کنگره، پنس کفیل ریاست‌جمهوری آمریکا می‌شد. با این حال روز گذشته رسانه‌ها به نقل از مایک پنس معاون رئیس‌جمهور آمریکا نوشتند که او با استفاده از متمم 25 قانون اساسی آمریکا برای برکناری دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا مخالفت کرده است. راهکار دیگر دموکرات‌ها برای مقابله با ترامپ، استفاده از استیضاح است.

نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا که خواستار فعال‌سازی اصل ۲۵ قانون اساسی درخصوص برکناری رئیس‌جمهور به‌عنوان «وضعیت اضطراری» شده، تهدید کرده است که برای استیضاح دونالد ترامپ، رویه‌هایی را آغاز خواهد کرد. او در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «ترامپ فردی بسیار خطرناک است که نباید به کار خود ادامه دهد و این یک وضعیت اضطراری درجه یک است.» او گفته اگر مایک پنس، معاون رئیس‌جمهور با اجرای ماده ۲۵ قانون اساسی موافقت نکند، کنگره مستقیما برای استیضاح ترامپ اقدام می‌کند. کاترین کلارک، دستیار رئیس مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه در مصاحبه با شبکه «سی‌ان‌ان» گفت که رای‌گیری برای تصویب طرح استیضاح ترامپ در نیمه هفته آینده برگزار خواهد شد. به نوشته «رویترز» به نقل از این مصاحبه، کلارک توضیح داد: «ترامپ باید از قدرت کنار گذاشته شود و ما قصد داریم با هر ابزاری در این مسیر حرکت کنیم تا مطمئن شویم برای حفاظت از دموکراسی خود، چنین اتفاقی رخ خواهد داد. اگر مایک پنس متمم ۲۵ قانون اساسی ایالات متحده را جهت برکناری ترامپ فعال نکند، ما استیضاح را پیش می‌بریم.» از سوی دیگر، اعضای کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا پیش‌نویس لایحه استیضاح ترامپ را به‌خاطر سوءاستفاده از قدرت و تحریک هوادارانش برای حمله به کنگره، منتشر کردند. در صورتی که این طرح در مجلس نمایندگان آمریکا به‌تصویب برسد، جریان استیضاح در سنا پیگیری خواهد شد و با توجه به نیاز به رای دوسوم نمایندگان سنا برای برکناری ترامپ، بعید است این اتفاق در این روزهای پایانی بیفتد.

  استعفا برای نمایش یک واقعیت

به رخدادهای چهارشنبه آمریکا نه‌تنها در این کشور که در سراسر جهان با حیرت نگریسته شد. به‌تصویر کشیده شدن واقعیت لخت آمریکا به‌قدری شوک‌آور بود که نه‌تنها دموکرات‌ها که جمهوری‌خواهان و نزدیکان ترامپ را به‌حیرت واداشت. آنها شخص دونالد ترامپ را مقصر این وضع می‌دانند اما تمایل ندارند به چرایی و بسترهای شکل‌گیری واقعیت پنهان شده آمریکا ورود کنند. بر همین اساس نیز پس از رخدادهای چهارشنبه، برخی مقامات دولت ترامپ استعفا کردند و رسانه‌ها نیز از آن به دمینوی استعفا یاد کردند. آخرین استعفای یک مقام بلندپایه دولت ترامپ به استعفای بتسی دِووس، وزیر آموزش بازمی‌گردد. پیش از او الین چاو وزیر حمل‌ونقل و پیش از آن نیز سرپرست وزارت امنیت داخلی آمریکا، رایان تالی مشاور و مدیر میز اروپا و روسیه در شورای امنیت ملی آمریکا، میک مولوینی سرپرست سابق رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید و نماینده کنونی آمریکا در امور ایرلند شمالی از سمت خود استعفا کردند.

  ترامپ شکست را پذیرفت

ترامپ پس از بلوای چهارشنبه، بامداد جمعه به‌وقت تهران، در پیامی ویدئویی شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری را پذیرفت و متعهد به انتقال منظم قدرت به دولت بعدی شد. وی در این پیام ویدئویی با اشاره به تایید نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری توسط کنگره گفت که درحال‌حاضر تمرکز دولت وی انتقال منظم قدرت به دولت بعدی خواهد بود. ترامپ زمان کنونی را زمان آشتی و التیام‌بخشی توصیف کرد و گفت که خشم‌ها باید آرام شوند. با این حال او در سخنرانی بامداد جمعه بابت تحریک طرفدارانش برای حمله به کنگره هیچ‌ عذرخواهی‌ای نکرد.

البته پذیرش شکست به‌معنای پذیرفتن جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور نیست. برهمین اساس نیز دونالد ترامپ با انتشار توئیتی اعلام کرد در مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری روز ۲۰ ژانویه شرکت نمی‌‌کند. این اولین‌بار در تاریخ ایالات‌متحده آمریکا است که مراسم تحلیف رئیس‌جمهوری منتخب، بدون حضور رئیس‌جمهوری که قدرت را ترک می‌کند، برگزار می‌شود.

  دموکراسی پرمشکل

در بین تحلیل‌هایی که درباره وقایع روز چهارشنبه اتفاق افتاد، نوشته راشل کلاینفلد از جهاتی قابل‌توجه است. او رخدادهای اخیر را محدود به ترامپ نمی‌داند و از واقعیتی بزرگ‌تر نوشته است. او با اشاره به اینکه این اقدامات به‌سختی خودجوش بود، می‌نویسد: «این ایالات‌متحده آمریکا در ژانویه 2021 است. مشکلات آن معمولا ناشی‌از دوقطبی شدن عظیم این کشور است، اما این تمام ماجرا نیست. ایالات‌متحده به‌دلیل قطب‌بندی حزبی (تقریبا به‌دلیل ایدئولوژی چپ و راست) تقریبا درهم شکسته شده است.» او معتقد است این دوقطبی اساسا مربوط به سیاست‌ها نیست و سال‌ها قبل از روی‌کار آمدن رئیس‌جمهور دونالد ترامپ آغاز شده است. او معتقد است در دموکراسی‌های قدرتمند، احزاب افراطی که مایل به شکستن قوانین برای پیروزی هستند، توسط احزاب، قوانین و نهادها کنترل می‌شوند، اما وقایع پس از انتخابات نوامبر 2020 نشان می‌دهد که ایالات‌متحده اکنون با یک حزب جمهوری‌خواه با یک جناح مهم، فرصت‌طلب و ضدسیستم مبارزه می‌کند. این جناح در انتخابات شرکت می‌کند، اما از اصول اساسی دموکراسی، مانند امکان رای دادن به شهروندان واجد شرایط، عدم پذیرش خشونت و تسلیم قدرت در از دست‌دادن انتخابات حمایت نمی‌کند.

چنین احزاب ضدسیستم غیرمعمول نیستند. احزاب فاشیست در دهه 1930 در چندین کشور اروپایی به‌وجود آمدند. دوگانه دو حزب در ایالات‌متحده به این معنی است که یک جناح ضددموکراتیک به‌عنوان بخشی از حزب جمهوری‌خواه موجود به‌وجود آمده است نه یک موجودیت مستقل.  او می‌نویسد: «ترامپ مسیر احزابی را که درحال حرکت درجهت ضدسیستم است، تسریع کرد. جمهوری‌خواهان مدرن مدت‌هاست با سیستم‌های سرکوب رای‌گیری سیاه‌پوستان سازگار هستند. این اقدامات ضددموکراتیک پس از خاتمه بخش‌هایی از قانون حق رای در سال 2013 توسط دیوان‌عالی کشور و اخیرا پس از حکم دادگاه علیه ارعاب رای‌دهندگان به‌تدریج پایان یافت.»

به اعتقاد کلاینفلد، مشکل دموکراسی آمریکا ترامپ نیست بلکه این سکوت اکثریت مقامات منتخب جمهوری‌خواه در سراسر کشور با تشدید این نقض‌هاست. او با اشاره به اینکه تعداد کمی از جمهوری‌خواهان کنگره مایل بودند به رئیس‌جمهور منتخب جو بایدن تبریک بگویند، می‌نویسد: «سکوت مقامات جمهوری‌خواه برای جبران توطئه‌ها درباره تقلب در انتخابات باعث شد چنین تخیلاتی در میان طرفداران‌شان شکل بگیرد. هنگامی که یک‌چهارم نمایندگان سنا جمهوری‌خواه و دوسوم جمهوری‌خواهان در مجلس گفتند که با تایید نتایج انتخابات ایالت‌های خاص مخالفت می‌کنند، این امیدهای گروهی را که متمایل به اخلال در اعلام نتایج در کنگره از راه خشونت بودند، افزایش داد.»

او در پایان انتقال حزب جمهوری‌خواه به‌سمت دموکراتیک‌تر شدن را تقریبا بعید دانسته تا این را بگوید که باید آمریکا آماده تکرار این وقایع و عدم پذیرش انتخابات ازسوی طرف شکست‌خورده باشد.

مرتبط ها