به گزارش «فرهیختگان»، خندوانه در طلاییترین زمان ممکن به پست رامبد جوان خورد؛ زمانی که وی تجربیات بسیاری از بازیگری و کارگردانی برای سینما، تلویزیون و حتی شبکه نمایش خانگی به دست آورده بود و محبوبیت بسیاری میان مردم داشت. مخصوصا آنکه او خود را در تمام سالهایی که از ابتدای دیدهشدنش تا پیش از ساخت خندوانه سپری شده بود، در یک رابطه فانتزی و طنازانه با مخاطبانش تعریف کرده و شکل نوینی از بداهه و طنازی را به پیشگاه مخاطبانش آورده بود.
در زمانی که شاید جوان، ایده چندانی برای سریالسازی آیتمی و مجموعهای برای تلویزیون نداشت، وی یک گروه خلاق را دورهم جمع کرد تا بتواند یک خطدهی ایدئولوژیک برای کارهای بعدیاش داشته باشد. خندوانه از همینجا شکل گرفت؛ یعنی زمانی که وی در اواخر دهه 80 و ابتدای دهه 90، دو فیلم پرفروش «پسر آدم، دختر حوا» و «ورود آقایان ممنوع» را روی پرده داشت، تلاش کرد تا این موفقیت را در تلویزیون هم ادامه دهد. شاید تمرکز روی یک کار جدید تلویزیونی بود که دیگر در نیمهنخست دهه 90، به وی اجازه ساخت فیلم دیگری را نداد و تنها چند بازی که عمدتا در نقشهای مکمل بود، عاید او شد.
در همان سالهای انتهایی دهه 80، جوان، طرح برنامهای برای خندیدن را با کمک همان تیم خلاق خود گردآوری و حتی آن را به شبکه دوم سیما نیز ارائه کرد که با توجه به دستاندازهایی چون فراهمنشدن بودجه، هیچگاه عملیاتی نشد. با روی کار آمدن شبکه نسیم که شبکهای برای نشاط و سرگرمی بود، جوان، محفل اصلی برنامه خود را پیدا کرد تا در کمتر از 9 ماه از تاسیس شبکه نسیم، نخستین قسمت از خندوانه روی آنتن این شبکه برود.
برنامهای که شاید حتی خود جوان نیز احساس نمیکرد خیلی زود به یک برند معتبر برای او و رسانه ملی تبدیل شود و تعداد مخاطبانش به مرز چند دهمیلیون نفر در ایران و کشورهای فارسیزبان همسایه برسد. برنامهای که روی «خندیدن» اصرار ویژهای داشت و خیلی کمتر از دیگر برنامههای برند تلویزیون، با اتهام کپیبرداری و تقلید مواجه شد. آیتمها و شخصیتهایی که طی 6 فصل تولیدشده این برنامه رونمایی شدند، تماما حاصل فکر و نبوغ همان تیم خلاقی بودند که سبب شدند بزرگترین و پرمخاطبترین برنامه کارنامه رامبد جوان اینچنین با وجود نقدهایی که در ادامه به آن وارد شد، مرزهای موفقیت را یکی پس از دیگری طی کند؛ تا جایی که غیبت این برنامه، به یکی از خلأهای این ماههای تلویزیون تبدیل شده که مدیران رسانه ملی را ترغیب میکند تا سازوکار تولید فصل جدید را فراهم آورند.
فصل هفتم خندوانه از چه زمانی آغاز میشود؟
همین چند روز پیش بود که رامبد جوان از پیشتولید فصل جدید خندوانه گفت اما تاریخ پخش آن را عنوان نکرد. البته که وقتی سری ششم این برنامه به پایان رسید، مخاطبان میدانستند که به این زودیها نباید منتظر فصل جدید آن باشند. مخصوصا آنکه جوان، عنوان کرده بود نیاز به استراحت دارد. آخرین قسمت فصل ششم، 16 فروردین 98 روی آنتن رفت. پس از آنهم ماه رمضان بود و به فاصله چند ماه بعدش هم محرم و صفر از راه رسید. مخاطبانی که منتظر بودند تا خندوانه جدید را در یلدای 98 مشاهده کنند، با این خبر بدرقه شدند که خندوانه جدید، چند روز قبل از نوروز 99 روی آنتن شبکه نسیم میرود. گروه برای پخش در این زمان، حتی وارد پیشتولید هم شد و درست در زمانی که قصد داشتند تا فصل جدید را کلید بزنند، سروکله کرونا پیدا شد و تولید برنامه، بالکل منتفی شد. البته که با فروکش کردن تب موج اول، زمزمههای تولید خندوانه بار دیگر به گوش رسید که هیچگاه عملیاتی نشد. گروه با توجه به مشکل تنفسی که رامبد جوان با آن مواجه است، عنوان کردند که در زمان مناسبی، میهمان خانههای مردم میشوند.
حالا طی خبر اختصاصی که به «فرهیختگان» رسیده، فصل هفتم خندوانه قرار است از اواخر بهمنماه امسال روی آنتن شبکه نسیم برود. فصلی که قرار است در کنار عروسک جنابخان و آیتمهای موفق سریهای قبلی، در لوکیشن و استودیویی جدید، یک رونمایی از چند آیتم دیگر هم داشته باشد که حکم غافلگیری این فصل خندوانه را دارد. بنابراین مخاطبانی که آماده بودند تا خندوانه جدید را در شب یلدای امسال تماشا کنند، باید حدود پنجاه روز دیگر منتظر بمانند تا فصل هفتم این برنامه را ببینند. این درحالی است که 6 فصل قبلی خندوانه تقریبا پشتسرهم و با فاصلهای اندک از یکدیگر روی آنتن میرفت. بهطوریکه رامبد جوان در کمتر از پنجسال، 6 فصل خندوانه را در 717 قسمت روی آنتن برد. خیلی جالب است که از آخرین روز پخش خندوانه تا امروز که مشغول مطالعه این گزارش هستید، 641 روز گذشته و اگر این فاصله تقریبا 50 روزه تا پخش سری جدید را هم در نظر بگیریم، میبینیم تعداد روزهای پخش 6 فصل خندوانه با تعداد روزهایی که تا ساخت سری هفتم این برنامه وقفه افتاده، تقریبا مساوی میشود. این درحالی است که این برنامه در نیمه دوم فصل ششم خود، با انتقادهایی جدی نسبت به رویکرد تکراری مواجه شد.
بسیاری از منتقدان این برنامه بر این باور بودند که آوردن چند کمدین و بازی کردن با آنها و خاطرهگویی، در هر برنامهای به جذب مخاطب منجر شده و این، نمیتواند رسالت اصلی برنامهای چون خندوانه باشد. انتقادی که شکل مشابه آن به دورهمی نیز وارد است و حال آنکه برنامه مهران مدیری با همین رویکرد، سالهاست در حال پخش بوده و البته که با همین سروشکل، با اقبال خوبی هم مواجه میشود. درست است که خندوانه در قسمتهای آخر خود به مرزهایی از تکرار و کلیشه رسید اما خیلی بعید است که رامبد جوان و تیم خلاقی که وی طی این سالها جمعآوری کرده، برای فصل جدید، با همان متد و ساختار فصول قبلی روی آنتن رفته و از همینرو باید خبر غافلگیری با آیتمهای جدید و تقویت آیتمهای پرمخاطب فصل قبلی را بسیار جدی گرفت. همین اصل، عطش مخاطب را برای تماشای برنامهای که تاکنون اینقدر عادت به غیبتش نداشت بیشتر کرده است.
رامبد جوان منفعل یا رامبد جوان فعال؟
شاید تصوری که مخاطب در طول این سالها از رامبد جوان به دست آورده، کاراکتری منفعل و یکجانشین باشد که عمده کارهایش روی پاشنه ساختاری که وی از ابتدا برای برنامهاش تعریف میکند، بچرخد. البته که مخاطب در این زمینه، حق هم دارد چراکه جوان در طول اجرای خندوانه، بخشهایی از زندگی شخصی خود را هم بازگو میکند که به جهت لحن طنازانه او، این باور به مخاطب تلقین میشود که وی اساسا آدم تنبلی است. مانند آن قسمت از برنامه خندوانه که مازیار میری میهمانش بود و طی آن برنامه از خاطرهای در دهه 70 رونمایی کرد که طی آن، جوان و میری، دفتری تاسیس میکنند برای کار اما بیشتر وقتشان به بازی کردن گذشته بود.
اما در زمینه کار، رامبد جوان، برخلاف تمام این داستانها، آدم پرکاری است. بهطوری که وی در تمام سالهایی که خندوانه را روی آنتن داشت، در هفت فیلم سینمایی در مقام بازیگر، کارگردان و تهیهکننده حضور داشت. البته که حالا میخواهیم با یک خبر دستاول، شما را غافلگیر کنیم.
طی خبر اختصاصی که به «فرهیختگان» رسیده، رامبد جوان این روزها علاوهبر خندوانه، مشغول تولید یک مجموعه جدید به نام «مردم معمولی» است. این مجموعه که قرار است در 100 قسمت تولید و پخش شود، این روزها مرحله پیشتولید خود را سپری کرده و قرار است اواخر بهمنماه امسال به صورت اختصاصی از فیلیمو پخش شود. همه میدانیم که ساخت برنامه روتینی مانند خندوانه چه مصائب و دشواریهایی به همراه دارد اما خیلی جالب است که بدانید مرحله تولید و ضبط «خندوانه» و «مردم معمولی» با هم در یک زمان صورت میگیرد و رامبد جوان برای نخستینبار در طول ضبط خندوانه، پروژه دیگری را هم در دست تولید دارد. جالب آنکه هر دو برنامه هماکنون در مرحله پیشتولید قرار دارند و هردوی آنها در بهمن ماه کلید میخورند و اواخر بهمن هم به صورت مشترک روی آنتن و فضای مجازی میروند. هر دو گروه، این روزها به صورت چراغخاموش مشغول فعالیت هستند تا بمب غافلگیرانه خود در تلویزیون و ویاودی را در اواخر بهمن منفجر کنند.
خبری که از «مردم معمولی» به دست ما رسیده بر آن است که با کار شلوغ و پربازیگری مواجه هستیم که فقط یکی از کاراکترهای آن، یک زوج افغان هستند که برخلاف نمایشی که تاکنون از افغانها در تلویزیون و سینمای ما شده، این زوج در مقام یک روشنفکر، در یک کافهگالری حضور دارند و کلی اتفاقهای جالب و بامزه برای آنها و افرادی که به این مکان مراجعه میکنند رخ میدهد که چاشنی این برنامه خواهد بود. البته در کلیت سریال با چند خواننده هم روبهرو هستیم که فضای مهیجتری را برای مخاطبان رقم میزنند. بنابراین رامبد جوان در این 641 روزی که از پخش خندوانه دور بوده، چندان هم بیکار نبوده و حالا قرار است در کنار اتفاقهای جدیدی که در خندوانه دنبال میکند به یک برنامه جدید و پرمخاطب، اینبار در بستر اینترنت روی بیاورد. این چهره که تاکنون در تلویزیون و سینما به افتخارها و رکوردهای کمنظیری دست یافته، حالا قرار است شانس خود را به صورتی جدی در پلتفرم اینترنتی بیازماید تا با اقبال در این مدیوم، به یک رکورد شگفتانگیز برای خود دست یابد.
آیا سهگانه جوان با شبکه نمایش خانگی کامل میشود؟
در نخستین سالهای فعالیت جدی شبکه نمایش خانگی، بسیاری بر این باور بودند که این شبکه به واسطه آزادیهایی که دارد، رقیبی جدی برای رسانه ملی است. با همین تفکر، بسیاری از چهرههایی که در تلویزیون مشهور شدند یا نمیتوانستند به دلایلی در رسانه ملی فعالیتی داشته باشند، از این مدیوم استقبال کرده و سبب شدند تا شبکه نمایش خانگی، خیلی زود از رخوت خارج شده و به ویترین درخشان و پرکاری تبدیل شود؛ ویترینی که تا پیش از آن، در مقام تولیدکننده ظاهر نمیشد و بیشتر وظیفه رایت نسخههای سینمایی را برعهده داشت و خیلی هم که مستقل عمل میکرد، به تولید چند جنگ یا سریال همت میکرد که عملا نمیتوانست قافیه رقابت را برای تلویزیون تنگ کند. در دورهای، این مدیوم، در مقام کنشگری بازیساز ظاهر شد و توانست با تولید بیشتر سریالها در ژانرهایی که تا آن زمان در آنها فعالیتی نداشت، علاوهبر جذب چهرههای بسیار، مخاطبان زیادی هم پیدا کند. شبکه نمایش خانگی با همین ترفند ساده توانست استقلال ماهوی پیدا کرده و عملا بهعنوان رقیبی جدید برای تلویزیون و حالا دیگر سینما تبدیل شود. اما طی سالیان اخیر که پلتفرمهای اینترنتی به شکلی جدی روی کار آمده و فضاسازی میکنند، رویکرد این شبکه هم تغییر یافت. شبکه نمایش خانگی حالا توانسته علاوهبر تقویت همان موضع موفق قبلی، مأمن چهرهها و سرمایهگذارانی باشد که تا پیش از این، تنها در سینما فعالیت داشته و باور چندانی به ساخت سریال نداشتند. اما حالا و با اقبالی که این سریالها نزد مردم داشتهاند، این سرمایهگذارها هم به این مدیوم ورود کردهاند و این به معنای سرازیر شدن بخشی از کارگردانان و بازیگران چهره و غیرچهره به این فضاست. گرچه خیلیها هنوز معتقد هستند که به واسطه قانون کپیرایت که در کشور ما چندان جدی دنبال نمیشود، به جز دو، سه برنامه، دیگر هیچ سریال و برنامهای نتوانستهاند در شبکه نمایش خانگی به سودآوری برسند اما با این حال حداقل در بازه کنونی، آمار تولیدات این شبکه، روزبهروز درحال افزایش است و چهرههای بسیاری هم در حال ورود به این مدیوم هستند. یکی از این چهرهها، همانگونه که پیشتر هم عنوان کردیم، رامبد جوان است.
جوان که تاکنون دو بار در «شام ایرانی» و «کوچه مروارید»، تجربه حضور در شبکه نمایش خانگی را داشته، حالا میخواهد برای نخستینبار با «مردم معمولی»، قدم در این وادی بگذارد آنهم در مقام کارگردان. دیگر چهرهای که این روزها عنوان میشود که نخستین فعالیت خود در شبکه نمایش خانگی را بهعنوان کارگردان آغاز خواهد کرد، رضا عطاران است که طبق اطلاعاتی که به دست ما رسیده، قرار است اواخر امسال یا اوایل سال آینده، سریال کمدی خود را برای پلتفرمی جدید کلید بزند. البته که تعدد چهرهها به همین نامها ختم نمیشود و قرار است چهرههایی چون بهمن فرمانآرا، مانی حقیقی، همایون اسعدیان و... نیز شانس خود را در این مدیوم وسوسهکننده امتحان کنند. حال باید منتظر ماند و دید که در یک مورد بهخصوص، آیا رامبد جوان موفق خواهد شد تا سهگانه خود را پس از سینما و تلویزیون، با شبکه نمایش خانگی نیز کامل کند یا خیر. آنهم با سریال 100 قسمتی که همین خودش، نخستین رکورد تولید سریال در این مدیوم است و از هماکنون کنجکاویها و توجهات بسیاری به سمت آن معطوف شده است.
* نویسنده: مجتبی اردشیری، روزنامهنگار