به گزارش «فرهیختگان»، ما در کشورمان بنگلادش، شیعه دوازدهامامی هم وجود دارد که البته خیلی زیاد نیستند. اگر خیلی زیاد باشند، 30 تا 50 هزار نفر هستند؛ درحالیکه جمعیت بنگلادش طبق آماری که دولت ارائه کرده، 170 میلیون نفر است. بعد از انقلاب اسلامی در ایران، میتوان گفت در بنگلادش هم انقلاب رخ میدهد. قبلا شیعیان 10 هزار نفر هم نبودند، شاید 6-5 هزار نفر شیعه بودند و الان جمعیتشان به 50 هزار نفر رسیده است. غیر از شیعه دوازدهامامی، 40-30 میلیون نفر هم هستند که خودشان را سنی و محب اهلبیت مینامند. ماجرای محبین این است که حدود 500-400 سال پیش در بنگلادش جمعیت شیعه بسیاری داشتیم. سپس با حضور انگلیسیها شیعیان از بین رفتند. خیلی از شیعهها بهعبارتی تقیه کردند و میترسیدند مذهب خود را بیان کنند. اینها کمکم و پس از چند نسل، تغییر کردند و اهلسنت شدند. آنچه همچنان ثابت مانده، محب اهلبیت بودن است. یعنی پنج تن را دوست دارند. خودشان میگویند اهل سنت هستیم و نمیدانند این درجه از محبت، متعلق به شیعه اهلبیت است.
بقیه جمعیت بنگلادش متفاوت هستند. برخی هندو، سنی، وهابی، حنفی و... هستند. الان متاسفانه حنفیها فقط در ظاهر حنفی هستند و به وهابیت تغییر کردهاند. وهابیها در بنگلادش بسیار کار میکنند.
مثلا در مسجد علیه ما حرف میزنند یا وسط مراسم عزاداری میآیند و داد و بیداد راه میاندازند. ولی باقی مردم بنگلادش پنج تن را دوست دارند و حرکتی علیه شیعیان نمیکنند. بهطور مثال در یک منطقه که 200 هزار نفر جمعیت دارد، شاید 50 نفر شیعه باشند و اگر مردم بخواهند اذیت کنند، این شیعیان نمیتوانند زندگی کنند. درحالیکه اینطور نیست و به شکل مسالمتآمیزی کنار هم زندگی میکنند. پس مردم بهرغم تبلیغاتی که وهابیون دارند، حرف آنها را گوش نمیدهند.
الان در کشور ما دهم محرم تعطیل است. قبلا کل دهه محرم تعطیل بود. دولت از شیعیان حمایت میکند ولی وهابیون بسیار کار میکنند و به هر طریقی بتوانند شیعیان را اذیت میکنند.
از نظر تبلیغی وهابیها زیاد هستند و پولهای سعودی و پشتیبانی آنها هم وجود دارد. قدری از ایران و بحرین و شیعیانی که وجود دارند، کمک به بنگلادش میرسد اما نسبت به وهابیها کمتر است. بارها شده که ما سراغ گروهی رفته و از نظر علمی و غیرعلمی صحبت زیادی با آنها کردهایم ولی ناگهان یک وهابی با پول، همه زحمات یکماهه ما را در یک لحظه از بین میبرد. مشکل اینجاست.
البته بستر جامعه بنگلادش بیشتر بهسمت ما گرایش دارد. وقتی آقای اعرافی، مدیر حوزه علمیه قم، به کشور بنگلادش سفر کرده بود، جملهای بیان کردند که ما نسبت به بنگلادش غفلت کردیم. ایشان فهمید زمینه خوبی در مردم وجود دارد و نسبت به بنگلادش غفلت شده است. این زمینه در مردم وجود دارد و باید روی آن کار شود. دلارهای سعودی در همه کشورها فعال است؛ اما نتیجه را باید دید که امام حسین(ع) 1400 سال ماندگار شده و وهابیت یک فرقه جعلی است و قطعا اینها هم رفتنی هستند.مساله دیگر این است که در کشور بنگلادش شیعیان دوازدهامامی دو گروه هستند، یک گروه اصیل و یک گروه مستبصر هستند. شیعه اصیل یعنی کسی که اجداد او شیعه هم بودهاند. گروه مستبصرین درس خواندهاند و اندکاندک شیعه شدهاند. الان جمعیت مستبصرین رو به افزایش است. روحانیونی قبل از ما در ایران درس خوانده و برای تبلیغ به کشورشان برگشتهاند. مردم اندکاندک جزئیات دین اسلام را میفهمند و درست و غلط حرفهای وهابیون را تشخیص میدهند. شیعیان بحمدالله در بنگلادش زیاد میشوند؛ درحالیکه قبلا بههیچوجه بهحساب نمیآمدند. هرچند الان هم تعداد شیعیان اندک است ولی رو به افزایش هستند.
کربلای بنگلادش
شکل عزاداریهای ما شیعیان بنگلادش، شبیه مردم پاکستان و هند است. زبان مردم بنگلادش، بنگلا است که با زبان فارسی متفاوت است؛ اما به زبان هند و پاکستان شبیه است. مداحانی هم داریم که بین خودمان معروف هستند. دو مداح مشهور بین 30 تا 50 هزار نفری که شیعه هستند، داریم. افراد بسیاری مداحی میکنند اما مداحان مشهور همان 3-2 نفر هستند که همه آنها را میشناسند.
اما غیرشیعیان هم به سبک خودشان عزاداری میکنند. این عزاداریها هر سال برگزار میشود. آنها تعزیهخوانی دارند که شبیه آنچه در ایران بهصورت نمایش برگزار میشود، نیست. ضریح درست میکنند و نام این ضریحها تعزیه است. ضریح امام حسین(ع)، ضریح حضرت علیاصغر(ع) و... را درست میکنند. مردم به این ضریحها احترام میگذارند و برخی داخلشان پول میگذارند، یا نذر میکنند. این مراسم هم در اهلسنت و هم در شیعیان وجود دارد؛ اما اهلسنت این ضریحها یا همان تعزیهها را در ابعاد بزرگ میسازند و در عاشورا اینها را در جایی دفن میکنند. جایی به نام کربلا داریم که خیلی برای مردم مقدس است. این تعزیهها را درست میکنند و در روز عاشورا در آن مکان که نامش کربلاست، دفن میکنند. سال بعد، دوباره تعزیه میسازند و باز همین روند ادامه پیدا میکند. این رسم پیامی دارد. ما که نمیتوانیم به کربلا بیاییم، ضریحی میسازیم و به یاد حرم امام حسین(ع) به آن احترام میگذاریم. این تعزیهها را به همین علت مردم مقدس میشمارند که نمادی از ضریح شهدای کربلاست.
آرمان رهاییبخش سیدالشهدا(ع) در شرق استوایی
درمورد پیام امام حسین(ع) و ایده آزادی و رهایی و عدالت و آنچه آرمان همه ملتهای ستمدیده است، باید در بنگلادش بین مردمی که سطح علمی پایینتری دارند، کار شود. این موضوعات به سطح علمی بالاتری نیاز دارد اما در کشور ما این مسائل در سطح پایینی است. مردم عام به اهلبیت محبت دارند و بهخاطر همین عزاداریها را انجام میدهند؛ اما طلبهها و تحصیلکردههای حوزه که در ایران تحصیل کردهاند، این مسائل را در کشور ما تبلیغ میکنند. مردم باید بفهمند که امام حسین(ع) چرا شهید شد و علت چه بود. الان این موضوع بین مردم تبلیغ میشود و کمکم بین مردم رواج مییابد و البته باید به این نکته توجه کرد که وهابیها هم اذیت میکنند.
خبر پیروزی انقلاب و توصیف شخصیت امام خمینی(ره) به مردم بنگلادش رسیده ولی به همه مردم هنوز نرسیده است. سعی میشود این خبر در هر گوشه کشور رسانده شود و این مسائل باید در کشور رواج یابد.
در سالهای اخیر توانستیم 300-200 کتاب ترجمه کنیم یا بنویسیم که درباره اسلام، شیعه و انقلاب است. کتابها باید بیشتر باشد و باید سالانه هزار کتاب داشته باشیم و به این سطح نرسیدهایم. اگر خدا بخواهد به این سمت حرکت میکنیم. فضای مجازی هم بین مردم تاثیرگذار است. باید از این ابزار استفاده کرد.
فقط نکته اینجاست که در کشور بنگلادش، ما رهبر شیعیان نداریم. یک سیاست این است که در هر کشور و بین شیعیان، رهبری حضور دارد تا شیعیان را مدیریت کند. مثلا همانند آفریقا که در آنجا شیخ زکزاکی هستند و در بحرین شیخ عیسی قاسم هستند.