به گزارش «فرهیختگان»، زبان موثرترین ابزار برای ارتباط جهان اندیشه و دنیای درونی انسانها با جهان پیرامون آنهاست و بهدلیل برخورداری از جنبهها و کارکردهای گوناگون، مطالعه این پدیده به قلمرو خاصی منحصر نبوده و از جنبههای مختلف موردتوجه دانشمندان رشتههای مختلف واقع شده است. یکی از مهمترین مسائل مطرحشده در حوزه مطالعات فلسفی درباره زبان، تبیین رابطه زبان و واقعیت و نقش آن در بازنمایی واقعیت است. درواقع پرسش این است که آیا زبان میتواند واسطهای امین در بیان واقعیت باشد؟ آیا الفاظ و مفاهیم در نظام پیچیده زبانی میتوانند بدون هیچگونه دخل و تصرفی واقعیت را منعکس کنند و تنها نقش ابزار را در این انتقال ایفا کنند؟
در برابر پرسشهای فوق دو رویکرد سنتی و مدرن وجود دارد؛ در رویکرد سنتی به زبان، رابطه میان زبان و واقعیتها رابطهای مستقیم بوده و لذا، زبان هیچ دخل و تصرفی در بیان واقعیت ندارد. بهعبارت دیگر، واقعیت بهواسطه صورتهایی در ذهن منعکس شده و عبارات زبانی بهعنوان حاملان امین مفاهیم ذهنی وسیله برقراری تفاهم میان افراد هستند. باوجود این، در رویکرد مدرن، زبان صرفا بازتابدهنده عینی جهان خارج نبوده و شیوهای برای شکلدهی به جهان خارج است. درواقع، ساختار زبان انعکاس مستقیم شناخت است نه واقعیت. بهعبارت دیگر، هر تعبیر زبانی با مفهومسازی از موقعیت خاصی همراه است (لیکاف و مارک، 99).۱ در برخی موارد ذهن انسان از موقعیتهای خارجی مفهومسازی خاصی متناسب با اطلاعات و پیشفرضهای موجود در آن انجام میدهد و زبان درواقع، منعکسکننده آن مفاهیمی است که متأثر از اطلاعات و پیشفرضهای ذهنی از واقعیات خارجی ساخته شده است.2 (لی، 2001) 3
یکی از علومی که زبان را ابزار سازماندهی و انتقال و پردازش اطلاعات میداند، زبانشناسی شناختی است. زبانشناسی شناختی ریشه در ظهور علوم شناختی جدید در دهههای 1960 و 1970 میلادی بهویژه روانشناسی گشتالت و مطالعات مربوط به مقولهبندی در ذهن انسان دارد. در زبانشناسی شناختی به بررسی رابطه میان زبان انسان، اندیشه و تجربههای اجتماعی و فیزیکی او پرداخته میشود. در این دیدگاه فکر و اندیشه نیز مانند زبان دارای نظام و ساختاری است که توسط زبان منعکس میشود (باطنی، 85)4 زبانشناسان شناختی زبان را نمودی از نظام تصورات ذهنی دانسته و بهصورت خاص معتقدند استعاره عنصر مهمی است که درک انسان را از دنیای خارج ممکن ساخته و در چگونگی اندیشیدن ما نقش مهمی ایفا میکند. از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980)5 تصویرسازی استعاری عامل اساسی در نظام مفهومی بوده و درک پدیدهها را براساس تجربیات قبلی ممکن میسازد. از این دیدگاه، استعارهها با اندیشهها و نه با واژهها در ارتباط هستند. بهعبارت دیگر، استعارههای ظاهرشده در الفاظ، بازتابی هستند از استعارههای تفکر و اندیشه.
استعاره مفهومی
استعاره پدیدهای است که در گذشته در حوزه مطالعات و تحقیقات ادبی مورد بررسی قرار میگرفته است، اما در چند دهه اخیر با انتشار کتاب «استعارههایی که با آن زندگی میکنیم» لیکاف و جانسون (1980) چارچوبی را بنیان نهادند که باب تازهای را پیشروی علاقهمندان به مطالعات استعاره و علوم شناختی گشود و به نظریه استعارههای مفهومی معیار معروف شد. در زبانشناسی شناختی، نظریه استعاره درباره ماهیت شناخت مفهومی انسان است.
استعارهها نهتنها ابزارهای ادبی و زیباشناختی محسوب میشوند، بلکه مبنای اندیشه و تفکر انسان نیز هستند. بهعبارت دیگر، انسان استعاری میاندیشد و با استعاره نیز زندگی میکند. شاید مهمترین موضوع طرحشده توسط ارسطو نیز که اثرش را مستقیما در رویکردهای شناختی به استعاره میتوان مشاهده کرد، تأکید بر این موضوع است که استعاره درحقیقت ایجاد اندیشه است که خود مستلزم این نکته است که انسان استعاری بیندیشد.
در زبانشناسی شناختی، استعاره بهعنوان فهم یک حوزه مفهومی برپایه حوزه مفهومی دیگر تعریف میشود؛
حوزه مبدأ: بهواسطه آن عبارات استعاری را خلق میکنیم (source domain)
حوزه مقصد: تلاش میکنیم تا آن را درک کنیم (target domain)
بین عناصر سازنده حوزه مبدأ و مقصد مجموعه نظاممندی از تناظرها وجود دارد که نگاشت نامیده میشود. برای درک یک استعاره مفهومی باید مجموعهای از نگاشتها را درک کرد.
بهعنوان مثال، هنگامی که میگوییم «قیمتها بالا میرود»، از مفهوم «بالا رفتن» در حوزه مفهومی «جهتها» برای درک «کمیتها» استفاده میکنیم. همچنین در استعاره زندگی سفر است، نگاشتهای زیر دیده میشود:
شخص زنده یک مسافر است.
هدف این شخص رسیدن به مقصد است.
وسیله رسیدن به مقصد، راه است.
مشکلات زندگی، مشکلات سفر است.
مشاوران زندگی، راهنمایان جاده هستند.
پیشرفت در زندگی، مسافت پیمودهشده است. چیزهایی که پیشرفت شما را نشان میدهند، علائم جاده هستند.
انتخابهای زندگی، دوراهیها هستند.۶
استعارهها را میتوان به دو دسته کلی جهانی و فرهنگی تقسیم کرد. بهعنوان مثال، حوزه استعارههای جهتی، جهانی بوده و تقریبا در تمامی فرهنگها جهت بالا با مفاهیمی همچون «فراوانی» و «خوبی» پیوند خورده است. استعاره معروف «زیادتر، بالاتر است» یکی از استعارههای شناختهشده زبان فارسی و دیگر زبانهاست، اما شاید یکی از جایگاههایی که این استعاره به روشنترین وجه ممکن، جنبه «استعارگی» خود را نشان میدهد، شعر و ادبیات فارسی باشد. تعداد پرشماری از ابیات در ادبیات فارسی وجود دارد که عناصر طبیعی را براساس جایگاه قرار گرفتنشان (بالا یا پایین بودن در طبیعت) با مفاهیم کمی و زیادی مرتبط میکند. برای مثال از میان چهار عنصر طبیعی (هوا یا باد، آب، آتش و خاک)، هوا (و مجازا آسمان) که در جایگاه بالاتری قرار دارد با زیادی و بیشی پیوند دارد و خاک که در جایگاه پایینتری قرار دارد، با مفاهیمی همچون کمی و کمتری. برای مثال: گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من/ از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم.۷
جمعبندی نظریه معاصر استعاره:۸
1. استعاره نظام بنیادین برای مفهومپروری و استدلال انتزاعی محسوب میشود.
2. تقریبا از سادهترین موضوعاتی که درزندگی وجود دارد تا پیچیدهترین موضوعات علمی معمولا ازطریق استعاره درک میشوند.
3. استعاره، بنیادی مفهومی دارد و نه صرفا زبانی.
4. عبارتهای استعاری زبان درحقیقت تظاهر زبانی استعارههای مفهومی هستند.
5. اگرچه قسمت عمده نظام ادراکی انسان مفهومی یا استعاری است، اما بخش قابلملاحظهای از آن نیز غیراستعاری است. درک استعاری مبتنی بر درک غیراستعاری انجام میپذیرد.
6. کاربرد استعاره این امکان را فراهم میکند تا بتوان موضوعی نسبتا انتزاعی را برحسب موضوعی عینیتر یا ساختمندتر درک کنیم.
7. با مطالعه تاریخی استعارهها در متون گوناگون میتوان به تحولات فکری، اجتماعی و فرهنگی دورههای مختلف دست پیدا کرد.
کرونا و استعاره
استعاره در زبان روزمره انسان و در همه قلمروهای زندگی او مانند سیاست، اقتصاد، ورزش، بهداشت و رشتههای گوناگون علمی بهوفور دیده میشود. در روزهای اخیر با شیوع ویروس کرونا استعارههای بسیاری پیرامون آن شکل گرفته و رواج یافته است. ویروس در علم زیستشناسی تعریف خاصی دارد که اگر از آن برای توصیف کرونا استفاده شود، قاعدتا بسیاری از مردم متوجه نخواهند شد. بهعلاوه، این نوع توصیفِ صرفا زیستشناختی نمیتواند جامعه را متوجه شرایط موجود کند، لذا رسانهها از استعارهها و نمادهای قابلفهم رایج در فرهنگ و جامعه استفاده میکنند. واژهها، تعابیر، استعارهها و نمادهایی که برای بیان این ویروس، نحوه عمل آن، پیامدهای آن و حتی نحوه مواجهه با آن مورداستفاده قرار میگیرد، الگوهای معنادار ضمنی و پنهانی برای بازنمایی بوده و کارکردهای ایدئولوژیک خاص خود را دارند. از اینرو فهم ما از چگونگی بازنمایی استعاری کرونا میتواند عمیقا الگوهای فرهنگی، عقیدتی و شناختی درک ما از این ویروس را نشان دهد.9
نمونههایی از بازنمود استعاری کرونا در رسانههای ایران:
1. بسته استعاری مرتبط با جنگ
استعاره جنگ و مبارزه، استعارهای رایج برای توصیف نبرد با بیماریها از سال ۱۹۷۰ به این سو بوده است. مثلا ریچارد نیکسون، رئیسجمهور آمریکا در سال ۱۹۷۱ با اعلام قانون ملی سرطان، «جنگ علیه سرطان» را اعلام کرد. تونگرن نیز در سال ۱۹۷۷ اعلام کرد مفاهیم جنگ و سرطان مطابقت استعاری کاملی را آشکار میکند؛ حضور دشمن (سرطان)، فرمانده (پزشک)، جنگجو (بیمار)، متحدان (گروه پزشکی)، سلاحهایشان (شیمیایی، زیستی و غیره). در رسانههای داخلی نیز در وضعیت کرونایی با استعارههای مفهومی متعددی در حوزه جنگ و مبارزه مواجه میشویم، مانند:
•کرونا دشمن است۱۰
• درمان کرونا بهمثابه جنگ با دشمن است
• کرونا تهدید است...
نمونه کاربرد این استعاره مفهومی را در جملات برگرفته از رسانهها میتوان دید، مانند:
•کرونا را شکست میدهیم
•این روزها شاهد عزم ملی برای شکست کرونا هستیم
•کادر درمان سربازان خط مقدم مبارزه با کرونا هستند
•ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام کرد...
•نیروهای مسلح نیز برای مقابله با کرونا به میدان آمدند
•مقابل کرونا میایستیم
بهنظر میرسد متولیان ارائه این بسته استعاری، معتقدند در مواجهه با اکثریت جامعه که ویروس کرونا را جدی نمیگیرند، باید به زبان هراس متوسل شد و با تزریق تهدید در گفتمان عمومی، سعی در کنترل بیماری داشت. درواقع، تمرکز آنان بر راهبرد برانگیزاننده ترس در گفتمان پیشگیری از بیماری و ارتقای سلامتی است، لذا جامعه پزشکی میتواند با تصویرسازی از کرونا بهمثابه دشمن متجاوزی که به بیمار یورش میبرد، با ایجاد هراس به مقابله با شیوع بیماری کمک کند.
2. کرونا انسان است
نمونههای کاربرد در رسانهها:
•این مهمان ناخوانده را باید هرچه زودتر بیرون کرد...
•اگر توصیههای بهداشتی رعایت نشود، موج بیماری دوباره برمیگردد (گویا انسانی است که موقتا رفته و امکان برگشت او وجود دارد)
•این ویروس منحوس، مرزها را درمینوردد
•رهایی از کرونا مستلزم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی است (گویا کرونا انسانی نظامی است که دیگران را به اسارت میگیرد)
•یکهتازی این ویروس در برخی مناطق همچنان ادامه دارد...
3. کرونا هیولا است
•(تیتر یک روزنامه) کرونا، هیولای جدید ورزش ایران
4. کرونا یک تهدید است
•سواد رسانهای به مردم این فرصت را داد که از این تهدید وحشتناک فرصتهای خوبی بسازند...
5. کرونا یک مانع است
•برای عبور از کرونا باید همگی پروتکلهای بهداشتی را مراعات کنیم...
6. کرونا یک بحران است
توانا (1399)۱۱ در گزارشی به این نکته اشاره میکند که روزنامه «شرق» در نخستین بازنماییها از این پدیده از تعبیر «بحران» استفاده کرده و در یک متن یک صفحهای 31 مرتبه از تعبیر و نام «بحران» برای بازنمایی فضای موجود درباره این پدیده استفاده کرده است (بهعنوان مثال روزنامه شرق، سوم اسفند 98، صفحه 16). طبیعتا در رسانههای دیگر نیز مخاطبان مکرر با این تعبیر مواجه میشوند.
7. کرونا دارای قدرت فوق عادی است و جهان در سیطره اوست!
کرونا به عدالت رفتار میکند!
(روزنامه ایران، سوم اسفند 98 به نقل از توانا (1399) )
•کرونا ویروس کوری است که مرزهای طبیعی و اجتماعی را بهرسمیت نمیشناسد، بیندولتی و مردمی، نظامی و غیرنظامی، اصلاحطلب و اصولگرا، بالاشهری و پایینشهری، زن و مرد، این قوم یا آن قوم تمایز قائل نمیشود... . از هرخطی عبور میکند و به هیچدروازهای محدود نمیشود...
8. کرونا قاتل بیرحم است
•آمار قربانیان کرونا در ایران/ جهان از مرز..... نفر گذشت...
•کرونا هر روز جان هزاران انسان بیگناه را میگیرد...
•ویروس کرونا به گربهها نیز رحم نکرد...
نگاه انتقادی به بازنمودهای استعاری فوق در رسانههای داخلی
کارشناسان رسانه معتقدند «تصاویر قالبی» که توسط رسانهها برای پوشش یک پدیده مورد استفاده قرار میگیرد، در سطح نگرشی، شناختی، عاطفی، و رفتاری شدیدا روی مخاطب تاثیر دارد. رسانه صرفا نقش اطلاعرسانی نداشته و نقش گفتمانسازی و شکلدهی به ذهنیت افراد را دارد. درواقع، رسانهها با بهرهگیری از بازنمودهای استعاری موردپسند خود، جهان را از زاویه دید خود برای مخاطب ترسیم کرده و آن را بهترین تصویر ممکن معرفی میکنند. آنها در فرآیند «برجستهسازی» رسانهای به مخاطب القا میکنند که «به چه فکر کند؟» و با استفاده از «چارچوبسازی» به او القا میکنند که «چگونه فکر کند؟»
بنابراین رسانهها با ابزار مختلف و همچنین با بازنمودهای استعاری خاص خود، در ناخودآگاه مخاطب القا میکنند که «آنگونه که من میخواهم درباره این موضوع فکر کن.»
نکته قابل توجه این است که در شرایط فعلی عامه مردم در برابر ویروس، نوعا خود را مستاصل مییابند و ضمن مراعات توصیههای بهداشتی، برای حفظ آرامش درونی نیاز به رجوع به تکیهگاه محکم الهی، توکل بر او و دعا و توسل دارند. حال سوالی که مطرح میشود این است که آیا بازنمایی استعاری مساله کرونا در رسانههای داخلی، متناسب با نیاز جامعه دینی ما، القاکننده نگرش توحیدی است؟ آیا بازنمایی استعاری کرونا، حس منفی مخاطبان را تقویت نمیکند؟ بدونشک نوع بازنمایی استعاری ارائه شده، در تقویت یا تضعیف مبانی اعتقادی افراد تاثیرگذار بوده و کوتاهی در پرداختن به این مساله و برنامهریزی برای اصلاح معایب موجود، در شرایط پساکرونا خسارات اعتقادی جبرانناپذیری را بهدنبال خواهد داشت.
نگاهی اجمالی بهنوع پوشش استعاری کرونا در رسانهها نشان میدهد که ارائه بازنمایی استعاری غیرتوحیدی، با برجستهسازی مفاهیم «عاملیت داشتن، دارای قدرت فوق عادی بودن، قاتل بودن، دارای شرارت بودن، بیرحم مخصوصا نسبت به ضعیفترین اقشار یعنی سالمندان، قابلیت حضور در همهجا داشتن... .» زمینه شکلگیری تصاویر کلیشهای مخدوشی از این پدیده را فراهم میکند که در سطح اعتقادات فردی و اجتماعی مقبول نبوده و میتواند درصورت تکرار و تبدیل شدن به گفتمان، منجر به تضعیف باورهای مذهبی، شکلگیری باورهای مذهبی غلط، سردرگمی، احساس تضاد و حتی خدا گریزی شود.
جمع بندی: ارائه چند راهکار
1) همانگونه که مطرح شد رسانهها یکی از ابزارهای مهم در فرهنگسازی بوده و در آسیبزایی یا آسیبزدایی در حوزههای مختلف تاثیر بسزایی دارند. لذا، اصحاب رسانه باید درصدد تصحیح کلیشههای نادرست از بیماریها و بلایا بوده و با ارجاع به مشاوران مذهبی و متخصصان حوزه دین، درک درستی از جوانب مختلف این حوزه بهدست آورده و با کمک روانشناسان و زبانشناسان، این درک را با انگارههای علمی همراه کرده و در بازنمایی زبانی و رسانهای این پدیدهها، دست تدبیر حضرت حق را برجسته کنند. درواقع باید این گفتمان تقویت شود که بلایا نیز بخشی از برنامه خداوند برای تدبیر عالم بوده و هرقدر شرایط سخت باشد باز هم تحتکنترل مربی عالم است که بنا به مصلحت و حکمت، نوع آزمون مناسب را برای متربیان رقم میزند. نشر چنین گفتمانی (که حاصل تکرار بازنمودهای استعاری توحیدی از طریق رسانههای جمعی است) باعث میشود در مواجهه با بلایا افراد در ناخودآگاه خود به دنبال پاسخ این سوال باشند که «خدا بهعنوان مربی من، با من چهکار دارد؟ از من چه توقعی دارد؟»۱۲
2) نباید با نگاهی متعصبانه از این واقعیت غافل شد که برخی استعارههای مفهومی بهکار رفته در بازنمود کرونا، از کارکردهای خوبی برخوردار است، اما این کارکرد در یک سطح خاص از جامعه میتواند اثرات مثبت را برانگیزد. بهعنوان مثال، استعاره «کرونا دشمن است» در سطح جامعه پزشکی میتواند بازنمایی موثری از کنشهای نظام سلامت داشته باشد، اما در سطح عامه مردم، منجر به تشویش اذهان و برهم خوردن آرامش روانی شود. بهعلاوه، چنین بازنمود استعاری در ذهن مخاطبان القا میکند که کرونا دشمن است، لذا بیرون مرزهای خانه است پس داخل منزل از این دشمن خبری نیست و لزومی ندارد مراقب مراعات فاصله و... باشیم. همچنین تاکید بیش از حد بر استعاره «کرونا بحران است» تبعات سیاسی و امنیتی جالبی را در سطح بینالمللی برای جامعه ما بهدنبال ندارد بهخصوص زمانی که این استعاره توسط مسئولان، با بسامد بالا بهکار میرود.
بنابراین پیشنهاد میشود که زبان استعاری مواجهه با بلایا، در چند سطح مورد توجه و برنامهریزی قرار گیرد: سطح متخصصان حوزه مربوطه، سطح نظام سیاسی جامعه، و سطح عامه مردم (حتی میتوان به استعارههایی که مناسب رده سنی کودکان باشد نیز فکر کرد تا گفتمانسازی درخصوص چنین شرایطی از طریق برنامههای خاص کودکان در رسانهها، زمینه را برای بهحداقل رساندن آسیبهای روانی به این قشر فراهم کرد).
3. ضرورت تشکیل اتاق فکرهای متشکل از متخصصان حوزه دین، سیاست، رسانه، زبانشناسی، و روانشناسی در شرایط وجود بلایا و بیماریها برای جهتدهی به استعارههای مفهومی استاندارد مورد نیاز رسانهها متناسب با شرایط موجود. بهعبارت دیگر، برای پوشش رسانهای چنین مسائلی، علاوهبر پیوست فرهنگی-رسانهای، به پیوست عقیدتی و زبانی نیز نیاز است.
4. پرهیز از برخورد جناحی و سیاسیبازی در استفاده از استعارههای مفهومی در شرایط وجود بیماریهای همهگیر و بلایا. توانا (1399) با بررسی تفاوت بازنمود زبانی کرونا توسط روزنامههای دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب به نکاتی اشاره میکند که جای بسی تأمل دارد.
5. تدوین بانک استعارههای مفهومی خدامحور و توحیدی برای شرایط وجود بلایا و بیماریها و پرهیز از تقلید صِرف از استعارههای مفهومی بهکاررفته در جوامعی که پیشینه فرهنگی، سیاسی، و عقیدتی متفاوتی دارند. بهعبارت دیگر، میتوان علاوهبر مراعات اصول بهداشتی، با توجه به مضمون آیات، روایات و ادعیه استعارههای مفهومی مناسب و القاکننده نگرش توحیدی را ابداع کرد تا بهعنوان الگو و معرف مبانی عقیدتی جامعه مذهبی ما، بتواند حتی توسط سایر جوامع، مخصوصا جوامع مسلمان مورد استفاده قرار گیرد. نمونههایی از چنین استعارههایی به شرح ذیل است که طبیعتا «کرونا» در این نمونهها می تواند بیانگر هر بیماری یا بلایی در جامعه در شرایط پساکرونا باشد:
5-1) الهی بیدک لا بید غیرک زیادتی و نقصی و نفعی و ضرّی (فرازی از مناجات شعبانیه)
استعارهها:
•کرونا مامور تحتکنترل خداست
•کرونا دست تدبیر خداست
5-2) قل لن یصیبنا الّا ما کتب الله لنا هو مولانا... . (آیه 51 سوره مبارکه توبه)
•کرونا پیکی از جانب خداوند است
•کرونا آزمونی برای رسیدن به کمال است (نفرموده «علینا» بلکه میفرماید «لنا»)
5-3) (آیه 130 سوره مبارکه اعراف)
•کرونا تذکر الهی است
5-4) (آیه 133 سوره مبارکه اعراف، آیه 103 سوره مبارکه هود)
•کرونا آیت و نشانه الهی است
5-5) (آیه 141 سوره مبارکه اعراف)
•کرونا بلایی از جانب خداست
5-6) (آیه 164 سوره مبارکه اعراف)
•کرونا سکوی تقوای الهی است
5-7) (آیه 81 سوره مبارکه هود)
•پیروزی بر کرونا نزدیک است
5-8) (آیه 88 سوره مبارکه هود)
•توفیق بر کرونا با خداست
البته در رسانه ملی از «کرونا را (به مدد الهی) شکست میدهیم» استفاده شده است، اما ذکر این نکته لازم است که درج بخش «به مدد الهی»، اولا با تأخیر صورت پذیرفت و ثانیا بهعنوان بخشی که به این شعار افزوده شده و بخش اصلی پیام محسوب نمیشود، نمایش داده میشود. تماشای مکرر این امر و قرار نگرفتن بخش «به مدد الهی» در آغاز این شعار پرتکرار، نهتنها از حیث بصری، بلکه از نظر ساخت اطلاع جمله و تقدم و تأخر عناصر با توجه به اهمیت آنها از دیدگاه گوینده، به ذهن مخاطب القا میکند که نقش خداوند در شکست کرونا، نقش اصلی و تعیینکننده نیست.
5-9) ( آیه 21 سوره مبارکه یوسف)
* نویسنده: اعظم نورا، استادیار زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان عضو هیأت اندیشهورز استان اصفهان