به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اکنون که مشغول نوشتن این کلمات هستم جامعه گرفتار ویروسی خانمانبرانداز شده است. در پیامهای مردم با عبارتهای گوناگون از ویروس کرونا سخن به میان میآید. در کرونا با همه تلخیها و مصائبی که بههمراه داشت و دارد، حکمتهایی نیز نهفته بود. اما از آنجایی که ذات حکمت نهفتگی است، بهراحتی قابل درک نیست.
در این مختصر سعی کردیم بعضی از حکمتهای نهفته در این حادثه را کشف کنیم و از زاویهای دیگر به این پدیده بنگریم.
1. پیشرفتهای محیرالعقول تکنولوژیک در جهان، باد به غبغب دولتمردان و علمپرستان انداخته بود اما آنهمه با امکانات فنی خود درمقابل یک ویروس حقیر و خُرد که از کوچکی به چشم دیده نمیشود، نهتنها عاجر آمدهاند بلکه بهوحشت افتادهاند. این کاستن از باد غرور بشر امروز از حکمتهای این بحران بود.
2. حکمت دیگر، آشکارترشدن نزدیکی مرگ بود. هرکسی احتمال میداد و میدهد که چهبسا بهزودی به این ویروس آلوده گردد. پزشکان اعلام کرده بودند؛ گاهی تا دو هفته انسان مبتلا از ابتلایش آگاه نمیشود و علائم ظهور ویروس، گاهی زود و گاهی دیر آشکار میشود، لذا هرکسی احتمال میداد و میدهد که شاید مبتلا شده باشد.
3. کرونا باعث شد بسیاری از مردم به جزئیترین دستورات بهداشتی عمل کنند. در خبرها آورده بودند که حتی میزان مرگومیرهایی که ناشی از کرونا نیست بلکه ناشی از عدم رعایت نظافت است هم تا حد قابلتوجهی کاهش یافته است.
4. عجز مقابل این بحران مردم را بهیاد خدا انداخت؛ از گردن کلفتترین و بیپرواترین که ترامپ (رئیسجمهور فعلی آمریکا) باشد، تا پاکترین و ضعیفترین انسان.
5. برای کرونا فقیر و توانا تفاوتی نمیکرد. این ویروس، مانند ویروس فقر و جنگ و ترور و... نبود که تنها بهسراغ اقشار مستضعف برود. ابتلای هیچکس منتفی نبود. همه در خطر و در معرض آن بودند و هستند. این یعنی باید که غنی به فکر فقیر باشد وگرنه با شیوع بیشتر آن، توانا نیز در امان نخواهد بود.
6. کرونا در زندهها همانقدر نخواستنی بود که در اموات. مصیبت فقدان عزیزان پیشتر با بوییدن و بوسیدن و تشییع و تدفین تسکین مییافت اما فراموش کرده بودیم که این نیز نعمتی است و به آن عادت کرده بودیم.
7. تصلب در بسیاری از رسوم و جزمیت در آنها به آسانی کنار رفت. چهارشنبهسوری از این قبیل رسوم بود.
8. از آن جمعیتی که افسوس پراکندگیاش را میخوردیم، در اثر کرونا، ردپایی پیدا کردیم. وقتی مردم دیدند دولت و حکومت به تنهایی قادر به مهار این بحران نیستند، به کمک هموطنان خود شتافتند. فرهنگ احسان و ایثار باز جان گرفت. عدهای خودجوش بهراه افتادند و در حد توان به دیگران خدمترسانی کردند. دیگرانی هم که امکان یا همت ایثار نداشتند دردمندی را درمییافتند و انفاق میکردند.
9. در کنار این چهره زیبا و دوستداشتنی احسان و ایثار، چهره زشت و کریه و ناخوشایند دنیادوستی و پلیدی و خیانت نیز نمایان شد. کسانی که همانند کرونا به آلودهکردن جامعه پرداختند زالوصفتانی که امرارمعاش از راه خونخواری برایشان ننگ نبود. در مقابل کسانی که ماسک و دستکش رایگان در اختیار هموطنان خود مینهادند، آنان به احتکار دستکش و ماسک و الکل و سایر لوازم بهداشتی میپرداختند. حتی بعضی به صادر کردن این اقلام از کشور اقدام کردند. کرونا توانست اجماعی مقابل این پلیدیها در جامعه بهوجود آورد و هزینه چنین خطاهایی را بالا ببرد.
10. از میان این جوششهای جهادی، آنچه برای مردم بسیار جالب و ارزشمند بود، اقدام عدهای از طلبهها بود چه طلبههای حوزههای علمیه شهرستان قم و چه طلاب بعضی از شهرهای دیگر. اینان کسانی بودند که داوطلبانه در کنار بیماران کرونایی بودند و به دلداری و ارائه خدمات جنبی به آنان میپرداختند، بدون چشمداشتی و بدون حقوقی خالصانه خدمت میکردند. از دنیارفتگان بر اثر کرونا را -که بعضا اولادشان به آنها نزدیک نمیشدند- دفن و کفن کرده و بر ایشان نماز میخواندند. دیدیم که یکی از این طلبههای خدمتگذار، همسر حاملهاش و فرزندش را در همان بیمارستانی که خدمت میکرد از دست داد. این تألیف قلبها و این فرصتها برای مجاهدت و ثمرات معنوی آن، خود باب رحمت حق بود که بر بندگانش گشوده شد.
11. کرونا نشان داد اظهار محبتها نمیتواند تصنعی و ظاهری بماند و اظهار محبتهای صرفا تصنعی و قالبی، نه فایدهای دارد و نه مقبول واقع میشود نه جدی گرفته میشود. بازهم گلی به جمال طلبههای جهادی که محبتی بیغرض و فداکارانه دارند.
12. کرونا زمینه بروز بسیاری از زشتیها و زیباییها در کنار هم شد. اگر عدهای از پزشکان و پرستاران شبانهروز در بیمارستانها تلاشی فداکارانه داشتند، پزشکی را هم دستگیر کردند که صدهاهزار دستکش و ماسک را انبار کرده و قصد خارج کردنشان از کشور را داشت. این غربال شدن را نیز نباید سهل انگاشت.
13. جوانان بعضی از مساجد و پایگاهها شبانه به ضدعفونی کردن ایستگاهها و اماکن عمومی میپرداختند و میپردازند. این مسجد و پایگاه است که محل فداکاری شده است و فداکاری جانی دوباره است و رونقی است حقیقی برای آن مسجد و پایگاه. و چه زیباست مسجدی که مسجد فداکاران است نه سکوی تظاهر و تنسک جاهلانه.
14. روحانیون، مساجد و نمازهای جماعت خود را تعطیل کرده و به کمک مریضان شتافتند. زیارتگاهها و اماکن متبرکه درهایشان بسته شد تا امکان آلودگی، در اثر ازدحام جمعیت، به حداقل برسد. در همین زمان عدهای پشت درهای بسته حرمها جمع شده و با بیحرمتی تمام در حرم را شکستند و وارد شدند. به بهانه دفاع از حرم، این همه خلاف قانون و خلاف اخلاق و خلاف بهداشت مرتکب شدند. این تقابل دینداریها در وضع بحرانی نیز حکمتی از حکمتهای این بحران بود و جز به تقویت قانون و اخلاق و بهداشت نینجامید.
15. کرونا باعث شد که زشتی و تعفن جاهلان متنسک که امیرالمومنین علیهالسلام را سالها خون دل دادند، آشکار شود. اینان متنسکانند گرچه در قرن پانزده هجری و در عصر تکنولوژی زندگی کنند. ببین که در عصر جاهلیت و بربریت چگونه بودهاند و پیامبر و علی -علیهماالسلام- از دست آنان چه کشیدهاند.
16. حکمت دیگر کرونا، آشکار ساختن جهالت حاکم بر بعضی مدیریتها بود. سیاست انفعالی حاکم براین مدیریتها، بیش از سایر زمانها در این بحران آشکار شد. در هفتههای اول بروز کرونا، رسانههای غربی و شیطانصفت، دروغپراکنی فراوان کردند و به دروغ گفتند کشور درحال تعطیلی است. رسانه ما اما برای اثبات دروغ آنها و در مقابل تبلیغات آنها، به سادهسازی مساله کرونا و عادیسازی اوضاع پرداخت. در تبلیغات رسانهای گفتند: مردم وحشت نکنند؛ کرونا حتی سادهتر و کمخطرتر از آنفولانزاست. از عوارضی اتوبان قم-تهران فیلمبرداری و با رانندهها مصاحبه کردند و به مردم گفتند که ببینید هیچ مشکلی نیست و مسافرها بهراحتی مسافرت میکنند. به بازارها رفتند و گزارش تهیه کردند که مردم با خیال راحت در حال خرید و رفتوآمد هستند. بعضی از خبرنگاران و مسئولان با خنده میگفتند: ما هم کرونایی شدیم. همه این تبلیغات غلط صرفا جهت مخالفت با رسانههای معاند بود. وقتی طغیان کرونا علنی و ظرفیت بیمارستانها پر شد، ورق برگشت. صدا و سیما و مسئولان به التماس و تمنا و در نهایت به تهدید متوسل شدند. آنان که میگفتند: نترسید کرونا از آنفلوآنزا هم سادهتر است گفتند که: خطرکرونا را جدی بگیرید. از خانهها خارج نشوید. بههیچوجه به مسافرت نروید. به دید و بازدید نروید. در ورودی شهرها مامور گذاشتند و... با یک تحلیل غلط، جامعه را به لبه پرتگاه نزدیک کردند و خود را بیاعتبار ساختند. یکی از علل اقدام عدهای جاهل در شکستن درهای حرم مطهر، باور نداشتن به اخبار رسانهها بود چراکه عادیبودن مساله کرونا را تا چند روز پیش از رسانهها میشنیدند و نمیتوانستند باور کنند که کرونا بهقدری خطرناک شده است که بهخاطر آن باید درهای حرمها بسته شود.
17. کرونا در عمل به مردم ثابت کرد که کلام سعدی شیرازی، فقط شعر نیست بلکه درس عملی زندگی انسانی است. مردم با تمام وجود باید لمس کنند که «دگر عضوها را نباید که قرار بماند». اگر قراری ماند، علامت بیماری است. جامعه جهانی و اتحادیههای سیاسی در این مورد روسیاه شدند و از امتحان انسانیت نمره قبولی نگرفتند و این یعنی اتحادی که صرفا براساس سیاست باشد دیری نمیپاید و در بحرانها ثمری نخواهد داد. اتحادها باید که بر پایهای دیگر بنا شوند.
18. تلفات جانی کرونا در این دوماه یکصدم تلفات جانی مردم سوریه یا عراق نبود که توسط گروهکهای تروریستی و تکفیری بهوقوع پیوست. زمانی که تکفیر در هر روز صدها نفر را جلوی چشم دیگران گردن میزد، یا زندهزنده در آتش میسوزاند، در اروپا و آمریکا و.... کابارهها و میکدهها و کلیساها یک روز هم به احترام آنها و در اعتراض به قاتلان بسته نشدند. در جهان اسلام مساجد و زیارتگاهها و مسجدالحرام یک روز هم بسته نشد. در مساله کرونا همه اینها مدتی تعطیل شد. چرا؟ چون اینجا هرکسی احتمال می داد که شاید به او نیز سرایت کند. در کشتار تکفیریها، مردم اروپا و آمریکا و آسیا خود را در خطر نمیدیدند، ولی اکنون خود را در خطر میبینند. این مخاطره جانی، اکنون میتواند درکی نزدیکتر نسبت به قربانیان جنگ و ترور و تکفیر در ابنای بشر ایجاد کند.
19. کرونا نشان داد که مرزبندیهای جغرافیایی، هیچ اعتباری ندارد. اینان امور اعتباریاند که درمقابل امور واقعی هیچ مقاومتی ندارند و نتوانند.
20. کرونا به فقیر و غنی نشان داد که امنیت جانی مساله اول بشریت است. همه لذائذ دنیا فرع بر امنیت جانی است. همان امنیتی که به کوچکترین بهانهای با دست خودمان به خطرش میاندازیم.
21. کرونا نشان داد که اصطلاح «دهکده جهانی» امروزه عینیت خارجی یافته است. اگر امروز در نقطهای از جهان کسی به ویروسی آلوده شود، بعید نیست که فردا و پسفردا، این آلودگی به نقاط دیگر آن دهکده نیز سرایت کند.
22. کروناویروس ثابت کرد که عناوین دهانپرکن و افتخارآمیز سیاسی و اقتصادی و... نیز اموری اعتباری هستند. کرونا رئیس جمهور یک کشور بزرگ را به همان راحتی به وحشت می اندازد که یک فقیر کارتنخواب را در حاشیه خیابان. ایبسا این فقیر با مرگ انس بیشتری داشته باشد تا آن رئیسجمهور.
23. ویروس کرونا نشان داد و ثابت کرد که خوشی و ناخوشی اهالی این دهکده بزرگ، شدیدا به هم گره خورده و وابسته است. نمیشود که شادی را عدهای تصاحب کنند و غم نصیب عدهای دیگر شود. همهچیز برای همگان است و باید چنین باشد. اگر بشریت با مدیریت عقل و وجدان و به عدالت، این دو را تقسیم کند، زندگی راحتی خواهد داشت و ادامه حیات برای او ممکن خواهد بود وگرنه خوشحالان همانقدر در معرض مخاطراتند که ناخوشحالان. دردمندی دیگر منحصر در شکلهای گریزپذیر سابق مثل سوءتغذیه نیست که منحصر به طبقهای خاص یا جغرافیایی خاص باشد.
24. کرونا به همه اعتراضها و راهپیماییها پایان داد. مکرون رئیسجمهور فرانسه که بیش از یکسال گرفتار اعتراضات عمومی بود و با بسیج همه توان کشور نتوانسته بود راهپیمایان را ساکت کند، بدون هیچ زحمتی از دست معترضان خلاصی یافت. نهتنها فرانسه و مکرون، بلکه همه کشورها برای مدتی از اعتراضها رها شدند. نه دولتها از بحران برکنارند و نه معترضان. شکل اعتراضات با تحولی مواجه خواهد شد. سرعت این تغییرات حتی برای معترضان که در پی تغییرند نیز آموزنده تواند بود.
25. نمیدانم کرونا از آسمان فرود آمده یا از زمین برآمده، ولی میدانم که مصداق خاضع شدن در این آیه شریفه تواند بود که میفرماید: إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعینَ (الرعد،4) اگر اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیهاى نازل مىکنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.
کرونا آیهای است که گردن همه را خاضع کرده است.
* نویسنده: حجتالاسلام قادر فاضلی، استاد حوزه و دانشگاه