به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، کرونا همچنان و هنوز موضوع اول در داخل کشور است. حدود 20 روز از مشاهده و اعلام اولین مورد مبتلا به کرونا در ایران و بیش از حدود دو ماه از بروز و ظهور این ویروس خطرناک در دنیا میگذرد و در تمام این مدت چند دهروزه مساله اصلی خیلی از مردم دنیا مواجهه با آن بوده و هست؛ از چین تا دهها کشور دنیا که حالا ردیف کردن نام آنها کنار هم، زمان و حوصله زیادی را میطلبد. از شرقیترین نقطه زمین تا غربیترین، از قلب آسیا تا قلب اروپا و آمریکا همه درگیر یک مساله هستند و آن هم کروناست. براساس آخرین اطلاعات و آمار منتشرشده تا به امروز چیزی حدود 108 هزار نفر در دنیا به کرونا مبتلا شدهاند که از این تعداد، بیش از سه هزار و 600 نفر جان خود را از دست داده و حدود 61 هزار نفر نیز از شر آن رهایی پیدا کردهاند. طبق جدول موجود از کشورهای دارای بیشترین تعداد مبتلا به ویروس کرونا، چین بهعنوان مبدا اصلی انتشار ویروس با حدود 81 هزار نفر مبتلا در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن کره جنوبی با حدود هفت هزار و 300 و ایران با حدود 6 هزار و 500 نفر مبتلا در جایگاه دوم و سوم کشورهای دارای بیشترین مبتلا به ویروس کرونا قرار دارند. براساس آخرین اعلام کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، از این حدود 6 هزار و 500 نفر تا به امروز، 194 نفر جان خود را از دست داده و دو هزار و 134 نفر هم بهبود یافته و از بیمارستانها مرخص شدهاند. نکته قابلتامل در ارتباط با آخرین آمار اعلامشده از سوی وزارت بهداشت ایران، روند نزولی تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در یکی دو روز اخیر بوده است که اگر کمی مردم بیش از گذشته رعایت کنند و هشدارها را جدی بگیرند و البته اتفاق عجیبی رخ ندهد، میتواند بارقهای از امید را در مقابله با شیوع کرونا در کشور ایجاد کند. با این همه اما در مساله مواجهه با کرونا از اولین روز اعلام اخبار ابتلای ایرانیها به کرونا تا همین امروز که نزدیک به 20 روز گذشته است، اصلیترین مولفه و درخواستی که وجود داشته، معطوف به اعمال و رفتارهای شخصی و مردمی بوده است.
از روز اول مهمترین مطالبهای که مطرح شد و هشدارهایی که داده شد، حول محور مراقبتهای شخصی، رعایت بهداشت فردی و مسائلی از این دست بود. اینکه مردم کمتر از خانهها خارج شوند، از حضور در تجمعات بپرهیزند و دست از مسافرت بردارند و خانهها را امنترین جا برای گذران روزهای سخت بدانند؛ اتفاقی که تا حدی پیش رفت و میرود، اما متاسفانه تقارن این ایام با سال نو شمسی و عید نوروز، تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی و سختی در خانه نشستن و بهانهها و علتهای اینچنینی در کنار بیتوجهی تعدادی از مردم به هشدارها و عدم اعتنا به مراقبتهای فردی و... باعث شد آنطور که باید و لازم بود و هست پروسه خودمراقبتی و مقابله با شیوع کرونا پیش نرود و ذیل همین اتفاق ماجراهای تلخ و عجیبی رخ بدهد و در صورت تداوم و تکرار باعث بروز فاجعه شود.
تکرار الگوی مسافرت 97 و شیوع وحشتناک کرونا
براساس آمار منتشرشده در مرکز آمار ایران در بهار سال 97 از 24 میلیون خانوار ایرانی، حدود 69 درصدشان به مسافرت داخلی رفتهاند. براساس محاسبات انجامشده روی همین اطلاعات، 112 میلیون سفر ثبت شده که دوباره برمبنای آمار و شواهد موجود اغلب این سفرها در ایام نوروز اتفاق افتاده است، چراکه بیشترین حجم و میزان مسافرتها در ایران هرساله مربوط به ایام و تعطیلیهای سال نو و عید نوروز بوده است. علاوهبر این بعد از عید، ایام ماه مبارک رمضان و سپس ایام امتحانات دانشگاهها بوده که در این روزها همواره میزان مسافرتها کاهش چشمگیری به همراه داشته است. طبق جدول منتشرشده در مرکز آمار ایران در تشریح علت و انگیزه این 112 میلیون مسافرت هم فقط هشت درصد مربوط به درمان و 92 درصد دیگر از مسافرتها بهمنظور دید و بازدید از دوستان و اقوام و تفریح و گردش و زیارت و مسائلی از این دست بوده است.
بنابراین با یک تحلیل ساده و توجه به اطلاعات موجود از بهار 97 و عطش استقبال مردم از مسافرت اگر الگوی مسافرت در بهار 97 در بهار سال 99 نیز تکرار شود و شاهد این حجم بالای از مسافرتها باشیم، خصوصا در ایامی که شاهد پیک شیوع کرونا در کشور هستیم، احتمالا فاجعهای در این ارتباط رخ خواهد داد که هم توان لجستیکی و هم ظرفیت اجتماعی کشور را دچار چالش جدی خواهد کرد. بههرحال از روزهای نخست شیوع کرونا در ایران هم مسئولان و هم کارشناسان هشدار دادهاند که مسافرت کردن و ترک منازل بهشدت روی شیوع سریعتر و گسترهتر ویروس کرونا اثرگذار خواهد بود و این الگوی مسافرتی هم بیش از پیش این زنگ خطر را به صدا درمیآورد. این را هم میدانیم که سطح ارائه خدمات در بسیاری از استانها و شهرها به زحمت کفاف افراد بومی و مردم محلی آنجا را میدهد و اگر با هجوم جمعیت به بهانه سفرهای نوروزی و... مواجه شوند، حتما مشکلات جدی و خطرناکی ایجاد خواهد شد.
قرنطینه خوب یا بد؟
دوگانه قرنطینه خوب و قرنطینه بد یکی از اصلیترین مسائل و شبهات موجود از اولین روز شیوع کرونا در ایران و سایر کشورهای دنیا بوده است. خیلی از مردم و صاحبنظران همچنان معتقدند اگر فلان شهر را که مبدا شیوع کرونا در کشور بوده، از همان ابتدا قرنطینه میکردیم، به این سرعت شاهد این آمار بالای شیوع در کشور نبودیم و این مقدار کشته و مبتلا روی دستمان نمیماند و با این سطح از مشکلات و مصائب روبهرو نبودیم، اما از همان روزهای ابتدایی و آغاز این گمانهزنیها تا به همین امروز مسئولان نظام سلامت کشور قرنطینه کردن را روشی علمی و مرسوم نمیدانستند و حتی اقدام چین در قرنطینه کردن ووهان بهعنوان مبدا شیوع کرونا در جهان را به چالش میکشیدند و میکشند. مسئولان کشور بیشتر روی فرهنگ عمومی حساب باز کردند و معتقد بودند و هستند که مردم به هشدارها و الزامات توجه خواهند کرد و خود در قرنطینه خانگی خواهند ماند و ما احتیاجی به قرنطینه کردن شهر یا منطقهای نخواهیم داشت. این باور با این استدلال و البته توضیحات و استدلالهای دیگر تا به امروز اجرایی شده، اما متاسفانه همچنان آمار مبتلایان به کرونا در حال رشد است و با اینکه کرونا خیلی بعدتر از چین و چند کشور دیگر به ایران رسید، الان ایران در جایگاه سوم کشورهای دارای بیشترین تعداد مبتلایان به کرونا قرار دارد و از لحاظ مرگومیر هم وضعیت خوبی ندارد.
نگارنده قصد پافشاری بر مساله قرنطینه را ندارد و کمااینکه معتقد است قرنطینه کردن شهرها با این هدف که هیچ چیزی به منطقه خاصی وارد یا از آن خارج نشود، آن هم در دنیای امروز، امری غیرقابل اجرا یا خوشبینانهتر بسیار سخت و نیازمند تمهیدات خاصی است. اما بههرحال برخی از اقدامات و الزامات و نظارت بر اجرای آنها خصوصا در شرایطی که تعداد قابلتوجهی از مردم هنوز مساله شیوع کرونا در کشور را آنطور که باید جدی نگرفتهاند، میتوانست عدد کوچکتر و تعداد کمتری از تعداد مبتلایان به کرونا را در برابر نام ایران نمایش دهد. قرنطینه شهرها به این معنی که تا با اعلام تعطیلی کسی شهر مبدا خود را به قصد شهرهای دیگر خصوصا شهرهایی که بهنوعی کانون شیوع کرونا هستند ترک نکند، انتظار عجیبی نیست و میشود با بستن ورودی شهرها و ایجاد محدودیتهای منسجم و برنامهریزیشده به آن دست یافت و کمی از سرعت شیوع کرونا در ایران کم کرد. بارها گفتیم و نوشتیم که ایتالیا، چین، کره جنوبی و خیلی دیگر از کشورهایی که روزهاست با شیوع ویروس کرونا و مبارزه و مواجهه با آن دست و پنجه نرم میکنند، راهکارهای گوناگونی را اتخاذ کردهاند که همین مساله قرنطینه خانگی و اجرای تمهیدات نظارتی لازم از سرعت شیوع کرونا در کشورهایشان کاسته است. نگاه به این تجربیات خصوصا در ایامی که نزدیک به نوروز 99 و شروع سفرهای نوروزی هستیم، احتمالا راهگشا خواهد بود.
بحران تصمیمگیری و زنگ خطر ایجاد شکاف اجتماعی
احتمالا این چند روز فیلمها و کلیپهای متعددی را که خصوصا از شهرهای شمالی در فضای مجازی و رسانهای منتشر میشود، دیدهاید؛ فیلمهایی که به طرق مختلف تداعیکننده و فریادزننده یک مفهوم و مطالبهاند؛ «در خانه بمان هموطن!» تصاویری که نشان میدهد تعداد زیادی از مردم درخواستهای مسئولان و دولتی را جدی نگرفتهاند و بیتوجه به آن و بیتوجه به اینکه مسافرت رفتن به تسریع شیوع کرونا در کشور و مصائب پس از آن کمک میکند، بار و بندیل خود را جمع کرده و در جادههای منتهی به شمال کشور راه افتادهاند و با هر مانعی هم گلاویز میشوند؛ تصاویر و فیلمهایی که در آنها بیش از هرچیزی شکاف اجتماعی، عدم اعتماد به دولت و سیاستگذاران و مسئولان و خودمختاری برخی دیگر را شاهد هستیم. نماینده مردم یکی از شهرهای شمالی در مجلس شورای اسلامی خبر از وضعیت بحرانی در حوزه انتخابیه خود میدهد، استاندار آن استان هم کمابیش به همین مساله صحه میگذارد و از مردم میخواهند کسی به این استانها سفر نکند، اما جادهها بازند و مردم به هر شکل و طریقی که شده، خودشان را به شمال میرسانند.
در یکی دیگر از استانهای شمالی هم وضعیت به همین شکل و منوال است. استاندار اینجا خبری از بسته بودن راههای منتهی به استان نمیدهد، اما رئیس پلیس یکی از شهرها وسط جاده میگوید با حکم خودم مسیر را میبندم و مانع ورود مسافران به استان میشوم. در همه این کنشها و رفتارها، حتی آنجاکه مسافران بعد از گذر کردن از موانع خود را به شمال میرسانند و حس قهرمانانهای هم دارند، خلأ وجود و حضور یک نیروی قدرتمند دولتی بهشدت حس میشود؛ خلئی که حرف آخر را بزند و تصمیم نهایی را بگیرد. خلأ نیرویی که فرقی نمیکند تهران است و پایتخت یا شمال و... . خلأ نیرویی که تصمیمگیری را بهجای سطوح عالی به خیابانها و بین مردم و درنهایت رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی یک شهر و منطقه آورده و مردم را در مقابل هم قرار داده است تا بیش از پیش به این شکاف اجتماعی دامن بزند. شاید ما هم مثل خیلی از مسئولان عالی کشور موافق قرنطینه و بزرگنمایی وضعیت بحرانی نباشیم، اما چیزی که بیش از تمام اینها ترسناک و نگرانکننده به نظر میرسد، عدم صدور رای و صدای واحد از مرکز فرماندهی است؛ از همانجایی که حتی در مدیریت تولید و پخش یک برنامه تلویزیونی و حتی تغییر ساعات اداری پایتخت هم عاجز است و با تغییرات چندباره و تصمیمات مختلف این مفهوم را به خارج از اتاق فرماندهی مخابره میکند که اینجا حرف آخر واحدی وجود ندارد و هر تصمیم و اتفاقی امکان وقوع دارد.
ماجرایی که متاسفانه از همان روزهای اول شیوع کرونا در کشور شاهد آن بودیم و همچنان هستیم؛ همان روزهایی که نماینده مردم قم یک عدد را از مبتلایان و جانباختگان کرونا در این استان مخابره میکرد و مسئولان وزارت بهداشت، عدد دیگری را. با همه اینها، با اعلام برائت از آنهایی که فرار و بیتوجهی به تمام هشدارها و الزامات را به قرار و فهم وضع موجود ترجیح دادهاند، مساله اصلی و موفقیت نهایی در عبور از شرایط پیشآمده معطوف به ما مردم است؛ ما مردمی که بهداشت فردی را رعایت میکنیم، مردمی که حتیالمقدور جز برای امور ضروری خانه را ترک نمیکنیم، مردمی که قید مسافرت در نوروز 99 را میزنیم و به شیوع کرونا در کشور دامن نمیزنیم، مردمی که به اخبار بد دامن نمیزنیم و این بار هم به مسئولان عالی نظام سلامت با تمام نقدهایی که به افعال و اقداماتشان وارد است اعتماد میکنیم و سعی میکنیم سرعت مقابله و مواجهه با کرونا را سرعت بدهیم. این روزها بالاخره تمام خواهد شد و روسیاهی و بار وجدانی تلفات و کاستیهای موجود خصوصا در شهرستانها برای آنهایی میماند که با هر دلیل و استدلالی توجهی به محدودیتها نکردند و بیملاحظه به تمام مجاهدتها و تلاشها، جز به خودشان فکر هیچکس دیگری نبودند.
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه