کد خبر: 37859

سعید نجبا و محمد آزادی:

نگاهی به مواجهه مدیریتی با کرونا

اجسام از آنچه در میکروسکوپ به ‌نظر می‌رسند کوچک‌ترند!

اگر مدیران درمورد محتوا و چگونگی انتقال اطلاعات به جامعه برنامه نداشته باشند، چاره‌ای جز غوطه‌ور شدن در جریان‌های ایجادشده توسط اشتباهات خود و غرض‌ورزی‌های دیگران نخواهند داشت.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سعید نجبا و محمد آزادی از اعضای هسته سلامت مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)  طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشتند: مدیریت بیماری‌هایی نظیر «کرونا» ابعاد گوناگونی دارد که توجه متعادل و متوازن به یکایک آنها برای مدیران رده‌بالای نظام سلامت ضروری است. برای مثال شناخت درست بیماری، برنامه‌ریزی مقابله با شیوع، پیش‌بینی و مهیاسازی منابع مورد نیاز، پیشگیری از طریق اطلاع‌رسانی و آموزش، بررسی و پیگیری موارد مشکوک، مراقبت و درمان افراد گرفتار و آمادگی رویارویی با تبعات احتمالی فردی و اجتماعی، ازجمله این ابعاد به‌شمار می‌رود. اما مهم‌تر از موارد مذکور، جاری بودن نگاهی کلان و جامع در مدیران است که بتوانند حتی در پیچیده‌ترین و مبهم‌ترین شرایط نیز همه ابعاد لازم را با هم در نظر بگیرند و اهداف، برنامه‌ها و اقدامات را هم‌راستا کنند. چراکه تجربه موارد مشابه نشان داده‌، توجه بیش از حد به برخی جوانب و غفلت از جوانب دیگر، نتیجه‌ای جز گسترش و تشدید بحران در پی نخواهد داشت. بنابراین کوچک‌ترین اقدامات هر بعد باید دائما در نسبت دیگر ابعاد سنجیده شود.

یکی از ابعاد مهم در مدیریت بیماری‌های همه‌گیر، شناخت صحیح آن است. در این چند روز بارها شاهد بودیم که پزشکان به اتفاق می‌گویند کرونا در بسیاری جهات ضعیف‌تر از انواع آنفلوآنزا است. سوال اینجاست که اگر یک ویروس معمولی است چرا می‌تواند تا این حد بغرنج شود و کشور را به تعطیلی بکشاند؟ چرا سخن پزشکان و متخصصان ما تاثیری ندارد؟ چرا بهت و نگرانی را به ‌وضوح در چهره‌های مردم می‌توان دید؟ پاسخ این است که کرونا درواقع دو ویروس است! یک ویروس معمولی موسوم به کووید-19 مربوط به بدن انسان، به همراه یک ویروس خطرناک فکری و اجتماعی به نام هراس. هراس با ترس متفاوت است. ترس واکنش طبیعی و فردی نسبت به رخدادهای محیطی و جهت محافظت شخصی ضروری است، اما هراس که به‌راحتی از سطح فردی به سطح اجتماعی منتقل می‌شود، اصلا طبیعی نبوده و مذموم است. هراس نگرانی اغراق‌آمیز و وسواس‌گونه‌ای است که نه‌تنها آمادگی مقابله با مخاطرات را افزایش نمی‌دهد، بلکه سیستم ایمنی بدن و امنیت جامعه را تضعیف می‌کند. مطمئنا اگر کرونا را این‌گونه درک کنیم، اقدامات مدیریتی ما متفاوت خواهد بود.بدون‌شک مبارزه با ویروس کووید-19 در تخصص پزشکی است؛ لذا آموزش‌ها و توصیه‌های بهداشتی عزیزان متخصص این حوزه باید کاملا جدی گرفته شود. اما وظیفه مدیران برای مقابله با ویروس هراس چیست؟ آیا باید لحظه‌به‌لحظه احکام مسئولان مختلف کمیته مبارزه با این بیماری را امضا کرد؟ آیا باید در راستای شفافیت، گزارش منظم و دقیق از آمار ابتلا منتشر شود؟ آیا تصمیم به تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها و... تا پایان تعطیلات نوروز بگیرند؟ یا همه شهرهای درگیر ویروس را قرنطینه کنند که نگرانی شهرهای دیگر برطرف شود؟ یا ده‌ها گزینه دیگر برای اقدام. باید توجه داشت که خرده واکنش نسنجیده‌ای می‌تواند ویروس هراس را تحریک کند. حتی همین که در هر ساعت از شبانه‌روز گفته شود از کرونا نترسید یا با فونت درشت و مشت گره‌کرده نوشته شود: #کرونا_را_شکست_می‌دهیم، موجب دمیدن در بادکنک کرونا و هراس از آن می‌شود. اگر مدیران درمورد محتوا و چگونگی انتقال اطلاعات به جامعه برنامه نداشته باشند، چاره‌ای جز غوطه‌ور شدن در جریان‌های ایجادشده توسط اشتباهات خود و غرض‌ورزی‌های دیگران نخواهند داشت.

در این میان رسانه‌ها و شکل خاص امروزی آن یعنی شبکه‌های اجتماعی به شیوه متفاوتی نقش‌آفرینی می‌کنند. به اذعان سازمان جهانی بهداشت مساله شایعات منتشرشده از بستر همین شبکه‌های اجتماعی تبدیل به یکی از چالش‌ها و مخاطرات جدید در سلامت عمومی شده ‌است.1 تصویری که رسانه‌ها از طریق یک کلیپ کوتاه چند ثانیه‌ای می‌سازند بسیار عمیق‌تر و اثرگذارتر از ساعت‌ها بحث و گفت‌وگو است. هنوز هم کرونا قطعه فیلم فردی را به ذهن خیلی از ما متبادر می‌سازد که ظاهرا سالم است و کار روزمره‌اش را انجام می‌دهد و ناگهان با صورت به زمین می‌خورد؛ یا پرستارانی که از شدت خستگی کنار هم از هوش رفته‌اند. بعضی هم منتظر چنین موج‌هایی هستند تا سواری بگیرند و بر فراز آن در طبل ناکارآمدی بکوبند و همه را به بی‌عرضگی و کم‌کاری متهم کنند. عده‌ای هم دروغ می‌پردازند یا با چند حرکت ساده با تلفن همراه خود، ندانسته در دروغ‌پراکنی شریک می‌شوند. نمونه این معضلات در سال‌های اخیر کم‌ نبوده و گویی هنوز هم تصمیمی برای سیاستگذاری درخصوص این چالش‌ها و هدایت افکار عمومی وجود ندارد.

مسئولان امر باید باور داشته باشند که نباید از کووید-19 هراسید. رسیدن به این باور کادر ارائه خدمات و مردم را دلگرم خواهد کرد و دیگر نیاز به سخنرانی دائمی نیست. در هفته اخیر، مرکز پیشگیری و کنترل بیماری‌های چین گزارشی را منتشر کرده است که اطلاعات دموگرافیک بیش از 70 هزار نمونه را مورد تجزیه‌ و تحلیل قرار داده‌است.2 در این گزارش تصریح شده ‌است که به‌‌رغم شیوع بسیار سریع، ویروس کووید-19 در 81‌ درصد موارد خفیف بوده و در کل، نرخ مرگ‌ومیر آن بسیار اندک و نزدیک به  2.3 درصد است. در میان موارد منجر به مرگ نیز اکثر این افراد در سنین کهولت بوده یا مبتلا به برخی از بیماری‌های زمینه‌ای بوده‌اند. اگرچه جامعه ایران مسیر کهن‌سالی را در پیش گرفته اما هنوز جوان و نیرومند است. لذا قطعا جای نگرانی بی‌مورد درمورد وخامت و همه‌گیری نیست. محکم‌ترین شاهد بر این استدلال نیز مرور وضعیت کشور ما در آنفلوآنزاهای اخیر است که بدون این همه هیاهو ‌و‌ جنجال کنترل شد. اگر بزرگنمایی میکروسکوپ هراس از مجموعه کرونا حذف شود، دیگر بیماری عجیب‌و‌غریبی به‌نظر نمی‌رسد و با مراقبت برطرف خواهد شد.

موضوع مهم دیگری که خاص کرونا نیست اما در آن به‌وضوح دیده می‌شود، رویکرد مدیران نظام سلامت به مساله بهداشت است. در‌ حال ‌حاضر اغلب تریبون‌ها و توصیه‌های بهداشتی بر حداقل کردن تعاملات، رعایت فاصله‌ها و شست‌وشو متمرکزند. با اندکی تأمل و درنگ به فرض اینکه هرکدام از ما بخواهیم آگاهانه و فعالانه از خطرات احتمالی طول روز پیشگیری کنیم، زندگی طبیعی ما مختل خواهد شد. گویی فراموش کرده‌ایم که بدن ما تا به امروز خیلی از کارها را خودش انجام داده‌ است بدون اینکه ما آنها را حس کنیم. بهداشت خیلی خوب است اما نه با رویکرد منفعلانه و از موضع ضعف. کمی دوراندیشانه‌تر مساله را ببینیم و توصیه‌هایی داشته باشیم که بدن ما را در مقابل همه تهدیدات مقاوم‌تر کند. این روزها کسی از تاثیر کم‌تحرکی، الگوهای نامناسب تغذیه و... بر سیستم ایمنی بدن صحبت نکرد. شاید این بیماری بتواند تلنگری باشد که وقت توجه عملیاتی به اصلاح سبک زندگی فرا رسیده ‌است. در چنین مواقعی حرف‌شنوی و تبعیت مخاطبان نیز خیلی بهتر از قبل خواهد بود.

در پایان نگاهی هم بیندازیم به منشأ ویروس که این روزها حرف و سخن از آن بسیار است. برخی چینی‌ها را برای خوردن هر شیء متحرکی ملامت می‌کنند و برخی دیگر این ویروس را یکی از سلاح‌های جنگ اقتصادی علیه چین و کشورهای دیگر برمی‌شمرند. کاوش این موضوع باید در همین بحبوحه توسط متخصصان امر آغاز شود. فقط دو نکته درمورد صفر نبودن احتمال فرضیه دوم مطرح است؛ نکته اول اینکه سیاستمداران آمریکا بارها به‌صورت مستقیم و غیر‌مستقیم به تشکیل داعش اعتراف کرده‌اند3 و همگان به چشم خود دیدند که در راستای منافع خود هیچ ابایی از کشتار فجیع مردم بی‌گناه و مظلوم به روش‌های گوناگون ندارند. جالب اینکه داعش هم با هراس توانست تا این حد پیشروی داشته باشد (ر. ک. ماجرای پایگاه هوایی اسپایکر). و نکته دوم اشاره به پروژه سده آمریکایی جدید4 ایالات‌ متحده است. در گزارش «بازسازی پدافندهای آمریکا» از این پروژه گزاره‌ای آمده‌است که شکل‌های پیشرفته‌ای از جنگ‌های بیولوژیک -که بتواند ژنوتیپ‌های خاصی را هدف قرار دهد- می‌تواند از جنگ بیولوژیک به یک ابزار مفید سیاسی تبدیل شود.5 تحقیقات گسترده کشور آمریکا درباره این موضوع نیز بر کسی پوشیده نیست. لذا محتمل دانستن جریان‌هایی از این قبیل می‌تواند نگاه دولتمردان در مواجهه با آن را متفاوت سازد.

پی‌نوشت‌ها:
1. Manageing Epidemics, 2018
2. The Epidemiological Characteristics of an Outbreak of 2019 Novel Coronavirus Diseases (COVID-19) — China, 2020[J]. China CDC Weekly, 2020, 2(8): 113-122.
3. https://www.youtube.com/watch?v=RNha3nabZeI
4. PNAC
5. Rebuilding America’s Defenses - Strategy, Forces and Resources For a New Century

 

مرتبط ها