به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، آنچـه در پــی مـیآیــد، ادامه مجمــوعه مباحــث مطــرحشـــده از ســوی دکتر علیاکبر ولایتی در مجموعه برنامـــههـــای «ایران» در سیمای جمهوری اسلامی ایران با موضوع تبیین تاریخ علم در اسلام و ایران است:
امیرکبیر در وبایی که در مرز کرمانشاهان حادث شد، دستور به برقراری قرنطینه در مرز کرمانشاهان داد. برقراری قاعده قرنطینه در زمان اوج همهگیری وبا و طاعون در آنسوی مرزهای غربی ایران، یکی از اقدامات مهم امیرکبیر بود که در روزنامه دولتی و جزوه «قواعد معالجه وبا» به اطلاع عموم رسید: «برای محافظت ممالک محروسه از آلودگی ناخوشی مزبور در مرزها، قاعده گراختین [= قرنطینه] برقرار شد.» طرفه اینکه از یادداشتهای علیرضا خان قوانلو ایلخانی قاجار ملقب به عضدالملک (1328-1238ق)، پسر موسیخان و داییزاده ناصرالدینشاه چنین برمیآید که شخصیت مهمی چون عضدالملک که بعدها در زمان احمدشاه قاجار نیابت سلطنت قاجاریه را برعهده گرفت، به هیچ روی از برقراری قرنطینه در مرزهای ایران و عثمانی، بهرغم شیوع طاعون راضی نبوده و از هیچ کاری برای رفع این قرنطینه فروگذار نکرده است.
این رفتار وی که از رجال سرشناس ایل قاجار بود را میتوان نمونهای از دیدگاههای رجال طراز اول دربار قاجار درباره قرنطینه دانست و از اینجا میتوان به عمق دید و بینش امیرکبیر پی برد که بیرون از جرگه این صاحبمنصبان کوتهنظر بود و باز عجیبتر آنکه فرهاد میرزا قاجار ملقب به معتمدالدوله (1305-1233ق)، پسر پانزدهم عباسمیرزای نایبالسلطنه، ادیب نامی و افضل شاهزادگان قاجار، در سفرنامهاش در سال 1292ق، برقراری قرنطینه را «باعث غضب پروردگار» میداند.یکی از مهمترین اقدامات امیرکبیر که تاثیری دیرپا در دانش و فن ایران، ازجمله دانش طب داشت، تلاش در برپایی مدرسه دارالفنون بود. گرچه این مدرسه پس از برکناری آن شخصیت بزرگ، در پنجم ربیعالاول 1268ق گشایش یافت. ریاست این مدرسه به علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه (1298-1234ق) و معاونت آن به رضاقلیخان هدایت و نظم آن به محمدحسین خان ادیبالدوله محول شد. جعفرقلیخان، پسر رضاقلیخان هدایت هم کتابدار دارالفنون شد.
در این مدرسه برای تعلیم فنون نظامی در رشتههای پیادهنظام، سوارهنظام، توپخانه و نیز برای آموزش علوم نظیر پزشکی، جراحی، داروسازی، شیمی و معدنشناسی، هندسه و نقشهکشی، 200 تن از فرزندان رجال و کارگزاران دولت و طبقات دیگر، البته به شرط داشتن استعداد، بهطور رایگان پذیرفته میشدند. در دارالفنون، فارسی، عربی، فرانسه، روسی و انگلیسی هم آموزش داده میشد.در بخش پزشکی دارالفنون یک شورای هفتگی پزشکی هم تشکیل میشد که در سالهای بعد، دکتر طولوزان، پزشک فرانسوی ناصرالدینشاه نیز در آن شرکت میکرد.
پیش از گشایش دارالفنون، امیرکبیر برای آموزش علوم و فنون جدید در این مدرسه، موسیو جان داود، مترجم اول دولت ایران را با در دست داشتن نامهای از ناصرالدینشاه برای پادشاه اتریش رهسپار وین کرد.دوران قاجاریه زمان رویارویی طب سنتی ایرانی با پزشکی معاصر اروپایی بود. در میان دروس دارالفنون، پزشکی از این جهت منحصربه فرد بود که تنها رشته تحصیلی بود که در دارالفنون، هم براساس روش پزشکی معاصر اروپایی و هم بعد از سال 1279ق، مطابق روشها و آیین سنتی ایرانی تدریس میشد.ازاینرو، دارالفنون مرکز رقابت میان دو مکتب پزشکی سنتی ایرانی و معاصر اروپایی بود، این درحالی بود که پیشتر، پزشکی اروپایی هیچگاه سبب چنین تقابلی نمیشد.تا سال 1275ق، کشمکش میان دو مکتب پزشکی در تبوتاب کامل بود. تا اینکه پس نزدیک به یک دهه تعلیم انحصاری پزشکی اروپایی در دارلفنون، طب سنتی نیز به برنامه آموزشی افزوده شد.
این رخداد بهعنوان بخشی از اصلاحات آموزشی اعتضادالسلطنه در 1275ق با اکراه اعلام شد و در روزنامه وقایع اتفاقیه انعکاس یافت. روزنامه نوشته بود با آنکه طب سنتی ایرانی عملا کنار گذاشته شده بود، قرار بر این شد که در برنامه آموزشی دارالفنون گنجانده شود: «چون بعضی از اهل ایران هنوز معتقد به طبابت فرنگستان نبودند، محض اطلاع و استحضار شاگردهای طب از طبهای متداول ایرانی، میرزا احمد حکیمباشی کاشانی را که عملا و علما سرآمد اطبای ایران است، معین فرمودند که در مدرسه مبارکه طب ایرانی نیز درس بگوید و بیاموزد [= آموزش دهد]»(1).
پینوشت:
1- روزنامه وقایع اتفاقیه، ش 458، مورخ 19 جمادیالثانی 1276ق