یگانه عصاری، خبرنگار: شاید هنوز خیلیها ندانند که رشته دارت در ایران به صورت جدی پیگیری میشود و لژیونری دارد که سالهاست برای بالا بردن پرچم ایران در مسابقات جهانی که بالاترین سطح مسابقات دارت است، میجنگد. او البته عنوان کم ندارد. تنها ایرانی راهیافته به مسابقات PDC(معتبرترین مسابقات جهانی دارت)، عضو سازمان جهانی دارت و دارای چندین مدال طلای معتبر. مژگان رحمانی، کسی که چند روز پیش موفق شد در مسابقات جهانی دارت هشتمین زن حرفهای دنیا را شکست دهد تا خود را برای مرحله بعدی معتبرترین مسابقات دنیا آماده کند. مژگان رحمانی در گفتوگو با «فرهیختگان» از حضورش در مسابقات PDC و سقف آرزوهایش در دارت گفت. لژیونری که بیمهریها او را دلسرد نکرد.
شما جزء ورزشکارانی هستید که در خارج از ایران بیشتر شناختهشده هستید.
بله. من بیش از آنکه در کشور خودم شناخته باشم در شرق آسیا چهره محبوبی هستم و در اروپا هم مرا میشناسند. تنها ورزشکار ایرانی هستم که شبکه اسکای اسپورت با من مصاحبه کرده است، یک مقاله نوشته و مصاحبه تصویری داشته است. چند هفته پیش تونی دیویسون یکی از نویسندهها و ژورنالیستهای مشهور انگلیسی کلیات زندگی مرا نوشت و گفت میخواهد کتاب زندگی مرا چاپ کند. ما در ایران خیلی شناختهشده نیستیم، به مسابقات اعزام نمیشویم. از جیب خودم هزینه کردم و به مسابقات میروم تا برای قهرمانی جهان کسب سهمیه کنم.
چطور مسیر زندگیتان به دارت رسید و این رشته را انتخاب کردید؟
13ساله بودم که از طرف شرکت پدرم به شمال رفته بودیم و در مسابقات ورزشی برای فرزندان کارکنان شرکت کردم و هر سه دارت من به مرکز خورد، بدون اینکه چیزی از دارت بدانم. آنجا اول شدم و به من یک تخته دارت غیرحرفهای هدیه دادند. تخته را به دیوار زدم و شروع به تمرین کردم. میدانستم دارت محدودیت سنی ندارد و خیالم راحت بود. عادت داشتم اهدافم را بنویسم و جلوی دارتم مینوشتم قهرمانی جهان، چون فهمیده بودم استعدادم در این رشته است. من از ششسالگی ورزشهای زیادی را کار کردم و با شنا شروع کردم ولی حسی که نسبت به دارت داشتم به هیچ رشتهای نداشتم. تا سال 94 که در مجموعه ورزشی کشوری تابلو دارت را دیدم و فهمیدم باید شروع کنم.
و در همین رشته هم لژیونر شدید.
من سال 2019 در کشور مالزی قراردادی با باشگاه DURY بستم که موسس، رئیس و مربی آن آقای آزمی عاریف است که من زیر نظر ایشان بازی میکنم. در تیم DURY در مسابقات تیمی بازی میکنم و مسابقات انفرادی که کاملا مستقل و با نام ایران است. از سال 2019 با این تیم هستم و تنها لژیونر دارت ایرانم. سال 2021 عضو تیم اسپارتان انگلیس شدم و در لیگ امارات بازی میکنم. البته حدود یک سالی هست که زمان حضور در امارات را ندارم اما همچنان افتخار همراهیشان را دارم. از سال 2022 بازیکن رسمی برند ویلمائو هستم که برترین برند دارت دنیاست که در انگلستان است.
درباره مسابقات جهانی دارت که در انگلستان مشغول آن بودید، توضیح میدهید؟
مسابقاتی به نام PDC(سازمان حرفهای دارت جهان) است که من تنها نماینده غرب آسیا در بخش بانوان هستم که در این سازمان در انگلستان بازی میکند و هرساله یک مسابقات قهرمانی جهان دارد که 96 نفر سهمیه حضور میگیرند و گرفتن این سهمیه از هفتخوان رستم گذشتن است! این 96 نفر برای استیج در لندن بازی میکنند و جالب است بدانید یک شرکتکننده که موفق به حضور در این بازیها میشود، فقط برای حضور و در صورت باخت در همان اولین بازی 7هزار پوند جایزه میگیرد. 94 آقا و دو خانم موفق به حضور در این مسابقات میشوند. آن دو خانم از دل 24 مرحله مسابقهای که در انگلستان برگزار میشود، انتخاب میشوند. شش مرحله مسابقه که در هر مرحله چهار استیج دارد و در نهایت نفر یک و دو به مسابقات قهرمانی جهان دعوت میشوند؛ مسابقاتی که من الان مشغولش هستم، گذراندن همین 24 مرحله است که بتوانم رنک خوبی برای ایران کسب کنم. این بالاترین سطح دارت بانوان است.
هنوز در کشور ما به رشتهای مانند دارت بیشتر به چشم یک سرگرمی نگاه میشود تا ورزش؟
دقیقا همینطور است، چون اعتقاد دارند که رشته باید المپیکی باشد یا در مسابقات آسیایی باشد و اینکه شناختی از این رشته نیست. باشگاه و اسپانسری نیست. باشگاهی که استاندارد باشد در پایتخت دو تا داریم که یکی از آنها آکادمی دارت خودم است. از این لحاظ میگویم حرفهای چون در بعضی از باشگاهها فقط چند تخته به دیوار زدهاند! این دارت نیست. خیلیها در آکادمی از من میپرسند مگر دارت هم ورزش است؟ متاسفانه آگاهی هنوز در کشور نیست و حمایت مسئولان و رسانه را میطلبد.
پیش آمده که به خاطر بیمهریهای مسئولان و بها داده نشدن به این رشته ناامید شوی و بخواهی آن را کنار بگذاری؟
من یک ناامیدی عمیقی را تجربه کردم و بعد از آن فکر نمیکنم تاریکتر از آن لحظهها دیگر باشد. بعد از اولین مدال طلای من خیلی اتفاقهای بدی افتاد و بیمهریها خیلی اذیتم کرد. من تاریکترین لحظات را گذراندم اما بلند شدم و با آن تجربه مسیر را ادامه دادم. پذیرفتم که دارت این است و تو باید به تنهایی جلو بروی. اگر طلا هم بیاوری برای کسی مهم نیست و با پذیرش این موضوع مسیر را ادامه دادم، پس این درد کمتر شد. من برای چیزهایی جنگیدم که برای رشتههای دیگر بدیهی است. برای ویزا، اسپانسر، خرید بلیط و هرچیزی که فکر کنید تنها بودم. ورزشکار دیگر اردو، مسابقه، اعزام و بلیت را دارد و باید بجنگد و دیده شود و پاداش بگیرد ولی من هیچکدام از اینها را نداشتم. نهایت پاداشی که به من دادند شاید در حد یک تقدیر از هیات تهران بوده است! من درد کشیدم اما پذیرفتم که باید این شرایط را تغییر دهم. خدا را شکر چند روز قبل وزیر ورزش به من زنگ زدند و با من صحبت کردند و این برای من یک دلگرمی بزرگ بود. گفتند تو سرمایه این کشوری و من میخواهم از تو حمایت کنم. قرار شد بروم ایشان را ببینم و گفتم صبوریهایت جواب داد.
سقف آرزوهایتان در دارت چیست؟
سقف آرزوهای من این است که میخواهم به جایی برسم که تمام پرتابهای دارت من بدون خطا باشد و آن روز بتوانم عنوان ملکه دارت جهان را کسب کنم. باید بگویم کسانی مرا زمین زدند که در ورزش بسیار به آنها اعتماد داشتم و فکر میکردند دیگر بلند نمیشوم. لطف خدا بود که توانستم بلند شوم و باید از چند نفر تشکر کنم. آزمی عاریف، مربی من که تنهایم نگذاشت، راس همپتون منیجر من، پل براون که یکی از منیجرهای بزرگ انگلیسی است و آقای ابوالفضل مامانی مربی تیم ملی جوانان در سال 2019 که به من لقب ققنوس را داد و گفت دوباره از دل خاکستر بلند میشوی. همچنین پدر و مادرم که همیشه پشتم ایستادند و تیمم در آکادمی دارت که در نبود من آکادمی را مدیریت کردند.