به گزارش «فرهیختگان»، محمد درویش فعال و پژوهشگر محیطزیست در رابطه با معضل آلودگی هوا در پایتخت به «فرهیختگان» گفت: آلایندگی ناشی از مازوت میزان مرگومیر ناشی از کرونا را تا 6 برابر افزایش میدهد؛ این حرف را رئیس سازمان محیطزیست، معاون رئیسجمهور بیان میکند. یک فرد عادی نیست. ایشان براساس پژوهشها و گزارشهایی که انجام شده این حرف را بیان میکند. ستاد ملی کرونا که شعار شکست کرونا را دارد، چرا نسبت به این مساله بیتفاوت است؟ یا باید اعلام کند حرف کلانتری مستند علمی ندارد یا اگر دارد آن هم باید فشار بیاورد. الان ستاد ملی کرونا حرف آخر را میزند. میتواند به رئیسجمهور بگوید که به مجلس نروید برای اینکه لایحه بودجه را بدهید. از این قدرت استفاده کنند و اجازه ندهند این مازوتها وارد نیروگاهها شوند و چنین فاجعهای را به بار بیاورند.
وی ادامه داد: نکته مهمتری که آقای کلانتری در حرفهای خود بیان کرد این بود که چون ظرفیت پالایشگاهها از مازوت پر شده و کسی خریدارشان نیست، مجبور هستیم تن بدهیم این مازوتها را در شهرها بسوزانند. به جای اینکه تن به این بدهیم که انبارهایی را بسازیم برای اینکه مازوتهای اضافه را آنجا نگهداری کنیم، از ریههای مردم خود بهعنوان انبار استفاده میکنیم. این واقعا وحشتناک است. مرگ یک انسان، هزینههای درمانی که بر دوش ملت و دولت تحمیل میشود، تختهای بیمارستانی و خستگی نیروهای امدادی و مداوای هموطنانی که دچار کرونا شدهاند، هزینههای اینها را حساب کنید آیا بیشتر از هزینههای تحمیلشده به پالایشگاهها برای ساختن چند انبار ذخیره جدید برای مازوت نیست؟ واقعا این را به هر کسی بگویید که قدری حساب دودوتا چهار تا بداند از منظر اقتصادی، بهترین کار را این میداند که انبارهای ذخیره بیشتری بسازیم تا اینکه بخواهیم این را روی دوش ملت بگذاریم، افسردگیها را بیشتر کنیم و چنین فضایی را ایجاد کنیم.
درویش بیان داشت: الان دانشگاهها تعطیل است، مدارس تعطیل است، تمام همایشها تعطیل است، سینماها و تئاترها تعطیل است. تمام فعالیتها مختل است. وقتی این چنین است و چنین هوای آلودهای است، اگر تمام این فعالیتها باشد باید تهران را خالی میکردیم و فاجعه بزرگ انسانی رخ میداد. یعنی آقایان این مسائل را نمیدانند؟
فعال و پژوهشگر محیطزیست اظهار داشت: من این حرف را که پول وجود ندارد و چون پول وجود ندارد این وضعیت را داریم، قبول ندارم چون اگر پول وجود ندارد چگونه الان 30هزار میلیارد تومان برای اینکه طرح انتقال آب خزر انجام شود، تامین شد؟ چگونه 210هزار میلیارد تومان سرمایه وجود دارد و طرح انتقال آب به خراسان را اجرا میکنند؟ میلیاردها تومان هزینههایی که انجام میشود و در ردیف بودجه امسال هم شاهد هستیم. پول هست و شرکت نفت و پالایشگاهها که خود تولیدکننده پول هستند بهراحتی میتوانستند این مشکل را مدیریت کنند و اجازه ندهند این اتفاق رخ بدهد.
وی افزود: نکته غمانگیزتر ماجرا این انفعال و بیتفاوتی حاکم بر همه ماست؛ از رسانهها تا مجلس و مردم و... است. دود و آلودگیها زندگی مردم را متاثر میکند. چرا هیچ صدایی در مجلس برای این ماجرا بلند نمیشود؟ واقعا تعجب میکنم برخی بحثهایی که در مجلس میشود اصلا شأنیت و اولویت ندارد نسبت به اتفاقاتی که با جان مردم بازی میکند و اینها نشاندهنده این است که خیلیها اشتباهی در جاهایی قرار گرفتند که متاسفانه سزاوار آن نبودند. این جو بیتفاوتی که در جامعه ایجاد شده که برای مردم هیچ چیزی مهم نیست، از همهچیز خطرناکتر است. کلانتری میگوید نمیشود مردم را از خودروها جدا کرد.کلانتری بهجای اینکه مثل شهردار تهران نمادین یک روز در هفته با دوچرخه به پردیسان بیاید تا مردم ببینند و عکس آن را منتشر کنند، حتی دستور داد مسیر سنگفرش جلوی ساختمان پردیسان را آسفالت کنند تا ایشان با خودروی شاسیبلند که میآید آب در دلش تکان نخورد. این مسائل ربطی به آمریکا و تحریم ندارد. اینها نشاندهنده این است که عزمی وجود ندارد.
درویش بیان داشت: درباره مبلمان شهری بسیار عقب هستیم. در دورهای که قالیباف شهرداری تهران را تحویل داد، میزان اتوبانها و پلهایی که ساخته شده بود بیشتر از آن چیزی بود که باید در افق 1404 در تهران ساخته میشد. این هزینه هنگفتی که ما خرج اتوبانسازی، تونلسازی، پلسازی و دوطبقهای کردن صدر کردیم، باید همان زمان خرج اصلاح مبلمان شهری از خودرومحوری به بوممحوری میکردیم، زمان قالیباف که 6 هزار و 800 میلیارد تومان هزینه کردند تا صدر را دوطبقه کنند، با 400 میلیارد تومان میتوانستند تمام مسیرهای ویژه و ایمن برای دوچرخهسواری متصل را در تهران ایجاد کنند. آن زمان این کار را نکردند. الان شهرداری توانسته سالی 125میلیارد تومان بودجه برای توسعه مسیرهای ایمن دوچرخهسواری اختصاص دهد. برای اولینبار در این شهرداری شاهد برنامه پنجساله دوچرخه هستیم. الان در همه دنیا بهخاطر کرونا 85 درصد مسیرهای کرونایی به دوچرخهها اضافه شد. این باید با حمایت ستاد ملی کرونا و سازمان محیطزیست و نیروی انتظامی اتفاق میافتاد ولی در اینجا اتفاق نیفتاد. اینجا همهچیز به محدودیتهای محدودی که شهرداری دارد، ختم میشود. همزمان بهشدت دوچرخه گران شد. دوچرخههای اشتراکی که بیدود آورده است و سال 95، 12میلیون تومان خریداری کرده است، الان حدود 70-60 میلیون تومان است و فقط در تهران و شیراز از آن استفاده میکنند. بهجای اینکه 25میلیون تومان وام بدهند تا هر کسی خودرو بخرد، اگر از تولید باکیفیت صنعت دوچرخهسواری داخلی حمایت میکردند، این مسیرهای ایمنی که اضافه شده کارایی داشت وضعیت خیلی بهتر بود. نسبت به سال گذشته تهران 130 کیلومتر مسیر ایمن دوچرخهسواری بیشتری ایجاد شده اما دوچرخه گران است. این گرانشدن وحشتناک دوچرخه و وضعیت معیشت مردم نتوانست کاری کند. نیروی انتظامی با شهرداری همکاری نمیکند که اجازه ندهد در مسیرهای ایمن دوچرخهسواری موتورسیکلتها تردد نکنند. همین مسیرها معبری برای موتورسیکلت شده است. اگر در بحث کمربند ایمنی موفق بودیم بهخاطر سیا ساکتی نبود که تلویزیون پخش میکرد بلکه بهخاطر جریمههای سختی بود که نیروی انتظامی اعمال میکرد. اگر دوبار نیروی انتظامی موتورسیکلتی که وارد مسیر ویژه دوچرخهسواری میشود را جریمه کند و رسانهای شود هرگز چنین اتفاقی تکرار نمیشود. متاسفانه هرکسی در این شهر دنبال حکمرانی خود است و هیچ وحدترویهای هم اینجا وجود ندارد.
فعال و پژوهشگر محیطزیست در پایان گفت: این نکته را هم بیان کنم که از سال 1388 تا 1398، ایران تنها کشوری در منطقه آسیای جنوبشرقی و خاورمیانه است که میزان استفاده مردم از وسایل حملونقل عمومی یعنی اتوبوس و مینیبوس و تاکسی کمتر شده است. این نشاندهنده این است که اصولا سازمان شهرداریها که زیر نظر وزارت کشور است، به مساله گسترش حملونقل عمومی، نوسازی ناوگان اتوبوسها، مینیبوسها، ونها و تاکسیها توجهی نکرده است. این یک فاجعه بزرگی است که از دولت آقای احمدینژاد و زمان آقای قالیباف شروع شده و تا الان ادامه داشته است. در این 10سال اینطور نبوده که تحت شدید تحریم باشیم و پول نداشته باشیم. اتفاقا در یک دورههایی حسابی پول داشتیم ولی آن پولها را صرف ساخت اتوبان و تونل کردیم بهجای اینکه ناوگان اتوبوسرانی را بهروز کنیم.
اخبار مرتبط: