به گزارش «فرهیختگان»، فرود رفعتی، فعال محیطزیست جیرفتی در رابطه با وضعیت هلیلرود و ماجرای طرح انتقال آب از جنوب استان کرمان به شمال این استان به «فرهیختگان» گفت: «پیش از هر چیزی وضعیت رودخانه هلیلرود و موقعیت جغرافیایی آن و تاثیر بر آب و هوا و زندگی مردم را باید تشریح کرد. هلیلرود بیش از 300 کیلومتر است از شهرستانهای زابل و بافت سرچشمه میگیرد و با رودخانههای محلی که از ارتفاعات سرچشمه میگیرد به سمت جنوب میآید و درنهایت به تالاب جازموریان میرسد که در دو شهرستان رودبار جنوب و قلعه جنگ و شهرستان دلگان قرار گرفته است، یعنی یک مسیر 300 کیلومتری آب کشاورزی و دامداری و شرب را تامین میکند. تمام روستاها درکنار این رودخانه هلیلرود قرار گرفتهاند و زندگی مردم از همین طریق تامین میشود. تالاب جازموریان هم تنها تالاب آب شیرین کشور است که مساحت آن صدکیلومتر در 200 کیلومتر است یعنی پهنه کمی ندارد که تصور شود دریاچه کوچکی است و تاثیری روی آن ندارد. درست همانند دریچههای کولر است و بر آبوهوای منطقه تاثیر دارد. دوبرابر دریاچه ارومیه این تالاب مساحت دارد. با این تفاوت که دریاچه ارومیه فقط نمک است و ضرری که دارد از سوی نمک است ولی در جازموریان درصورتی که خشک شود رسوبات و املاح کودهای شیمیایی که در این تالاب تهنشین میشود و در زمان تجزیه میشوند، بهصورت ریزگرد خواهند بود. اگر این املاح آب نباشد که تجزیه شوند، بهصورت ریزگرد سمی و سرطانزا خواهند بود.
وی ادامه داد: از سال 71 که سد جیرفت ساخته شد، آبی که باید در جازموریان میرفت، خشک شد درنتیجه کمکم تغییرات اقلیمی در این منطقه ایجاد شد. بهخاطر این از سال 71 که سد جیرفت آبگیری شد، خشکسالی ایجاد شد و درنتیجه مردم ناچار شدند از روستاهای اطراف به سمت شهرهای دیگر کوچ کنند. درنتیجه زندگی عشایری و کشاورزی مردم نابود شد. مردم در دهه 70 مجبور شدند کارگر گلخانهها در جیرفت شوند. در یک کپر پلاستیکی که روی آن پلاستیک و پوشال دارد کنار رودخانهها زندگی کنند. تمام آن داشتهها از بین رفته و خیلی از روستاها خالی از سکنه شده و خیلی از مدارس و خانه بهداشت و پست و... کلا تعطیل شده است. در روستایی که 40-30 دانشآموز بود و پنج پایه را تدریس میکردند الان دو دانشآموز هم نیست. همه مردم روستا کوچ کردهاند و اگر دانشآموزی هم باشد مجبور است ترکتحصیل کند یا چندین کیلومتر را طی کند. زنان روستاها که زندگی آنها از بین رفته است، ساعت سه شب غذا برای بچهها درست میکنند و با مینیبوس و وانت از روستا راه میافتند، ساعت پنجصبح در گلخانهها و مزارع پیاز و سیبزمینی کار میکنند و دستمزد آنها روزی 80-70هزار تومان است تا بتوانند امرارمعاش کنند. خانمی بود که میگفت گوشی معمولی دارم و پنج دانشآموز دارم که با همین گوشی کار میکنند و چون نمیتوانیم گوشی هوشمند تهیه کنیم، تنها از همکلاسیها بهصورت پیامکی اطلاعات درسی را میگیرند. کل آموزش مجازی این دانشآموزان از طریق پیامکی است که همکلاسیها ارسال میکنند.
رفعتی بیان داشت: این تصویری از وضعیت مردمانی است که روزگاری با کشاورزی وضعیت مالی خوبی داشتند و خشکسالی آنها را نابود کرد. وقتی مردم جنوب کرمان این وضعیت را دارند به بهانه تامین آب آشامیدنی شهر کرمان تهمانده آبی که به آب سفرههای زیرزمینی میریزد را به بهانه کمبود آب آشامیدنی شهر کرمان میبرند. این بهانه است که میگویند کمبود آب آشامیدنی وجود دارد چون پروفسور خانجانی استاد دانشگاه کرمان و دیگر اساتید آب معتقد هستند کرمان نهتنها کمبود آب ندارد بلکه روی دریایی از آب است، بهخاطر موقعیت جغرافیایی که دارد درکنار کوهپایه و مناطق برفگیری هستند و شیب آب و سفرههای زیرزمینی بهصورتی است که شهر کرمان کمبود آب آشامیدنی ندارد. اگر کمبودی هم باشد باید الگوی مصرف آب را بهبود بخشید. مثلا با این کمبود آبی که ادعا میکنند وجود دارد هنوز درکرمان کارواشها و قالیشویی و فضای سبز با لولهکشی شهری است. آب فاضلاب خانهها را در نظر بگیرید 800هزار خانه در کرمان روزی چندهزار مترمکعب آب وارد فاضلاب میکنند. در کشورهای اروپایی که قاره سبز است و آب دارند، آب آشامیدنی با آب شستوشو و فضای سبز فرق میکند. آبهای خاکستری و فاضلاب وارد چرخه فاضلاب میشود، تصفیه میشود و برای کارهای غیر از آشامیدن استفاده میشود. بنابراین آب آشامیدنی بهانهای است که مردم را متقاعد کنند بهخاطر وظیفه حاکمیتی ناچار به تامین آب شهر کرمان هستیم.
فعال محیطزیست جیرفتی گفت: اگر واقعا شهر کرمان کمبود آب آشامیدنی دارد- درست این است شهری که امکان توسعه ندارد و شاخصهای توسعه از نظر جغرافیایی و زیرساخت را ندارد- چرا باید گسترش یابد و کلانشهر شود؟ وقتی امکانات شهری در آنجا فراهم میشود باعث میشود روستاها تخلیه شوند و حاشیهنشینی اطراف کرمان و پدیدههای اجتماعی ناشی از آن گسترش یابد. انتقال آب برای استفاده صنعت گردشگری، صنعت مس، پتروشیمی و فولاد است. دهه 70 وقتی زمین بین کرمان و ماهان را میخواستند بهعنوان طرح هفتباغ به صورت باغشهر درست کنند و بفروشند آگهیها را در تلویزیون بهعنوان فرصت سرمایهگذاری پخش میکردند و خیلی از مردم استانهای شمالغرب و غرب کشور برای سرمایهگذاری سهام هفتباغ میآمدند و قطعات هزارمتری برای ساختن باغشهر بود، در جلسهای که در تهران برگزار شد از متولی این طرح پرسیده بودند آب فاصله بین کرمان و ماهان را از کجا تامین میکنید؟ آن زمان آقای مرعشی گفته بود از هلیلرود تامین میشود. با توجه به اینکه هلیلرود و شهر جیرفت و کرمان 220 کیلومتر فاصله دارند و در شمال و خلاف جهت آب قرار گرفته و با کوههای چندهزار متر ارتفاع است، مردم تصور میکردند این اقدام تبلیغاتی برای فروش قطعات هفتباغ است و بهعنوان یک جوک و بازاریابی به آن نگاه میکردند. بعدا متوجه شدند همین نیت وجود دارد و قصد اینکه بزرگترین پارک آبی کشور را هم در این منطقه ایجاد کنند هم واقعی است!»
اخبار مرتبط: