«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
پس از تاجزاده، موسویان و... این بار جواد ظریف جدی نشدن رابطه با چین را گردن FATF انداخت. به نظر می‌رسد آدرس غلط جدید برای توجیه ناکارآمدی‌های دولت پیدا شده است.
  • ۱۳۹۹-۰۷-۱۵ - ۰۸:۲۱
  • 00
«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
سنگر سیاسی FATF تا ۱۴۰۰
سنگر سیاسی FATF تا ۱۴۰۰

به گزارش «فرهیختگان»، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در گفت‌وگوی اخیر خود با یکی از رسانه‌ها از مشکلات FATF برای تجارت خارجی ایران سخن گفت و بعد از آن برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب تلاش کردند بگویند که حضور ایران در لیست سیاه این نهاد مالی مانع شکل‌گیری همکاری‌های خارجی است. افرادی چون سیدمصطفی تاجزاده که پیش از این هم مواضعی به همین شکل درخصوص مسائل سیاست خارجی کشور داشتند، مثال زدند که همکاری بلندمدت ایران و چین تحت‌تاثیر این مساله متوقف شده است. البته پیش از این دو مساله مشابه هم از جانب همین افراد ذکر شده بود، یکی اینکه می‌گفتند روسیه و چین به ایران اعلام کرده‌اند درصورت عدم‌اجرای مقررات FATF و حضور ایران در لیست سیاه این مجموعه از همکاری با ایران معذور خواهند بود که البته هیچ‌گاه مشخص نشد چه کسی، کدام مسئول و چه زمانی چنین حرفی به طرف ایرانی زده است و دیگری هم ادعای اخیر سیدحسین موسویان، درباره تاثیر حضور ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی بر نرخ ارز در کشور بود که در شماره روز یکشنبه گذشته «فرهیختگان» به آن پاسخ دادیم و گفتیم که چرا از اساس اشتباه است. از این‌رو و با توجه به این دو نمونه اشتباه فاحش که تعمدا یا سهوا از سوی این افراد دیده‌ایم، قاعدتا درخصوص موضوع و ادعای اخیرشان هم ‌باید قدری با شک و تردید نگاه کرده و ببینیم آیا مساله FATF می‌تواند به عاملی برای توقف همکاری‌های ایران با پکن تبدیل شود یا خیر؟

برای بررسی دقیق‌تر باید به سراغ چند موضوع بریم.

اولین مساله یک سوال مهم است، اینکه ایران حد فاصل سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ خارج از لیست سیاه FATF و درواقع در لیست خاکستری حضور داشته، اما شرایط سیاسی و صدالبته همکاری‌های اقتصادی فی‌مابین دستخوش ارتقای خاصی نشده است، هرچند اگر استدلال محمدجواد ظریف را بپذیریم باید به‌دنبال این بگردیم که خروج ایران از لیست سیاه الزاما به‌معنای توسعه همکاری‌ها میان دو کشور بوده است. لذا سوال اینجاست که چرا جهش و ارتقای خاصی در روابط دو کشور از تابستان 95 تا زمستان 98 ایجاد نشده است؟

نکته دوم مربوط به قرارداد بلندمدت همکاری میان تهران و پکن است. اصل این قرارداد به سفر شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری خلق چین به تهران در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۴ برمی‌گردد، بدین معنا که پنج 6 ماه قبل از خروج ایران از لیست سیاه این قرارداد منعقد شده است و قاعدتا طرفین با اطلاع از وجود مشکلات مربوط به FATF نسبت به عقد آن اقدام کردند و لذا اگر مشکلی در آن زمان حس می‌شد هیچ‌گاه پکن نسبت به چنین مساله‌ای ورود نمی‌کرد. در این خصوص نباید این موضوع را از یاد برد که اساسا بخش مهمی از مفاد توافق بلندمدت ایران با چین می‌توانند به دور از مسیرهای مرسوم بانکی اجرایی شوند و خطری آنها را تهدید نکند.

 سومین مساله مربوط به همکاری‌های ایران با پکن پیش از ورود کشورمان به لیست خاکستری است، به‌ویژه همکاری‌هایی که در دوره قبلی تحریم‌ها صورت گرفت. آن ایام هم ایران به نسبت مشابهی تحت فشارهای گروه ویژه اقدام مالی قرار داشت، لذا سوال اینجاست که چرا مساله FATF و محدودیت‌های آن پیش از سال ۹۵ برای طرفین موضوع بحث نبوده است.

چهارمین موضوع روابط راهبردی ایران با چین و تمایل پکن برای خنثی کردن فشارهای ایالات متحده به اقتصاد این کشور است. امر مشخص این است که چینی‌ها از هر فرصتی که بتوانند برای کاستن از فشارهای آمریکا استفاده کنند و موانع توسعه و پیشرفت خود را فراهم آورند، بهره خواهند برد و حتما دسترسی به منابع مطمئن انرژی مانند منابع ایران یک امکان تکرار نشدنی برای آنهاست. از این رو تعهد پکن به FATF و ایجاد محدودیت برای خود درخصوص روابط اقتصادی با تهران مورد شک و تردید است. به اینها باید اضافه کرد دسترسی‌هایی که چینی‌ها، روس‌ها و... در این سال‌ها در ارتباطات مالی و اقتصادی خود با دیگر کشورها حتی کشورهای تحت تحریم ایجاد کرده‌اند. پکن و مسکو به‌دلیل اینکه همواره از رصد شدن توسط آمریکایی‌ها بیمناک بوده‌اند تلاش کرده‌اند با مسیرهای متفاوت از تهاتر گرفته تا به راه انداختن سامانه‌هایی برای جایگزینی سوئیفت و یا تبادل مالی در سیستم‌های غیررسمی از این تهدید بالقوه خود را دور نگه دارند.

پنجمین و آخرین موضوع هم همین اندک روابط کنونی ایران با چین است که با وجود FATF همچنان برقرار است و باید پرسید چه شده که این روابط از فشارهای یاد شده در امان مانده است.

بعد از این تفاسیر اما باید به یک سوال مهم‌تر پاسخ داد و آن این است که علت واقعی عدم‌توسعه همکاری‌های چین با تهران چیست؟

آنچنان که قبلا هم ما گفته بودیم و هم بسیاری از رسانه‌ها و کارشناسان، فقدان توسعه قابل توجه در شرایط کنونی در جریان همکاری‌های ایران با چین که البته صرفا به دوران تحریم‌های ایالات متحده و ورود ایران به لیست سیاه FATF هم مربوط نمی‌شود، نبود اعتماد از سوی پکن به دولت و بدنه اجرایی در ایران است. آنها یک‌بار در سال 94 و پس از حضور رئیس‌جمهورشان در تهران، کم‌توجهی‌های دولت روحانی را به‌خوبی دیده‌اند و از همان زمان هم قید تهران را تا زمان تعیین تکلیف استراتژی کلان ایران زدند و حتی آنقدر نسبت به دولت یازدهم و دوازدهم بی‌اعتماد بودند که بعدا علی لاریجانی، ریاست وقت مجلس مجبور شد در راس اعضای هیات‌دولت به پکن سفر کند تا شاید اعتماد از دست رفته آنها را برای همکاری با ایران ترمیم کند. مساله‌ای که متاسفانه درخصوص روابط تهران با مسکو هم دیده می‌شود و در همین چند سال اخیر هم موارد مشابه آن به‌سادگی قابل مشاهده است.

 از این‌رو باید گفت که حواله کردن مشکلات تجارت خارجی ایران علی‌الخصوص درخصوص تجارت با کشورهایی که قبلا آزمون خود را پس داده‌اند، به FATF دقیقا مانند همان اقدامی است که چندی پیش حسن روحانی انجام داد و آدرس تمام مشکلات و چالش‌های امروز کشور را کاخ سفید در واشنگتن‌دی‌سی معرفی کرد.

 

اخبار مرتبط:

 
مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰