به گزارش «فرهیختگان»، ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی ابعاد حقوقی و سیاسی خبری مبنیبر وجود 120 طرح در هیاترئیسه مجلس و تالی فاسدهای چنین روندی در قوه مقننه پرداخت که مشروح این مصاحبه در ادامه از نظرتان میگذرد.
با توجه به اعلام خبری مبنی بر اعلام وصول بیش از 120 طرح در هیاترئیسه مجلس، با توجه به اینکه مشکلات عمده کشور مساله اقتصادی است، این تعداد طرح چه کارکردی دارد؟
ابتدا باید بگویم قوانینی که در مجلس تصویب میشود یا باید به شکل لایحه یا به صورت طرح باشد؛ لایحه از سوی هیاتوزیران تصویب و به مجلس ارائه میشود، طرح نیز توسط نمایندگان با سازوکاری که در آییننامه داخلی مجلس وجود دارد، تایید میشود و برای رسیدگی به کمیسیونها رفته و سپس تبدیل به قانون میشود.
طبق اصول سیاسی اصل بر تصویب لایحه است؛ طرح باید استثنا باشد
اصل به لحاظ منطقی، حقوقی و اصول سیاسی بر این است که قوانینی که در مجلس تصویب میشود به شکل لایحه باشد؛ یعنی طرح باید استثنا باشد. اینکه بیان میکنم قانون نیست ولی منطق حقوقی و قانونی و سیاسی دارد.
منطق این است که اگر لایحه ارائه شده و در مجلس با اصلاحاتی تبدیل به قانون شود، نظر دو قوه یعنی قوهای که میخواهد این را اجرا کند و قوهای که میخواهد آن را تصویب کند و بر آن نظارت داشته باشد، تامین میشود.
این درحالی است که وقتی مسائل به شکل طرح باشد، بهطور طبیعی نظر قوه مجریه که میخواهد طرح را اجرا کند در بر نمیگیرد و در آن زمان عملا تبدیل به قانونی که در اجرا با مشکلات متعددی مواجه است، میشود چراکه مجری دولت است؛ بنابراین ما در میان طرح و لایحه باید به دنبال لایحه باشیم و طرح باید یک استثنا باشد.
ارائه مداوم طرح از سوی مجلس یعنی دولت کاملا ناکارآمد است
اینکه یک مجلس بخواهد با ارائه مدام طرحها، به نوعی دولت را در ارائه پیشنهاد برای رفع مشکلات کشور در هر زمینه ناکارآمد جلوه دهد، تصویر خوبی نیست و بدینمعناست که مجلس از اینکه لایحهای درخصوص موضوع خاص بدهد، ناامید است یا دولت را ناکارآمد میدانند.
افزایش طرحها از سوی مجلس باعث افزایش تعارض با دولت میشود؟
بله این امر باعث نوعی اختلافنظر خواهد شد و درنهایت ممکن است قانونی که به شکل طرح به مجلس داده میشود یا توسط دولت اجرا نشود یا خوب و کامل اجرا نشود. بنابراین نمایندگان باید به این نکته دقت کنند که باید علیالقاعده جلب نظر دولت را مدنظر داشته باشند.
قسمت کارشناسی مجلس مرکز پژوهشهاست اما دولت بدنه کارشناسی قوی دارد
وقتی از دولت حرف میزنیم شخص آقای رئیسجمهور و حتی هیاتوزیران منظورمان نیست، چراکه لوایحی که در دولت تصویب میشود در دستگاههای ذیربط توسط کارشناسان مربوطه بهطور طبیعی رسیدگی و تبدیل به متن قانونی میشود، وزیر آن دستگاه آن را تایید میکند و به کمیسیون مربوطه در هیاتوزیران میرود و درنهایت به مجلس ارائه میشود.
درحالی که قسمت کارشناسی مجلس مرکز پژوهشهاست اما دولت بدنه کارشناسی قوی دارد و نمیتوان نسبت به این موضوع بیاعتنا باشیم که صدها کارشناس در بدنه دولت در دستگاههای مختلف فعالیت میکنند.
درواقع با نادیده گرفتن دولت ما خود را از بدنه بزرگ کارشناسی کشور که باید در دولت باشد محروم و متکی بر نظرات تعدادی از نمایندگان و نهایتا مرکز پژوهشهای مجلس کردهایم.
بخش عمدهای از کارشناسان کشور در بدنه دولت هستند
البته مقرر شده مرکز پژوهشها تمام طرحهای کمیسیونها را تعیین کند و کمیسیونها ذیل آن طرح ارائه کنند.
این کار خوب و درستی است اما در عین حال تعداد مشخصی کارشناس با سواد در مرکز پژوهشهای مجلس داریم که نظرات خود را در سالهای گذشته ارائه کردند. درواقع تشکیل مرکز پژوهشهای مجلس کار درستی در سالهای پیش بود ولی باز هم این یک مرکز است، درحالی که بخش عمدهای از کارشناسان کشور در بدنه دولت هستند.
بنابراین با ارائه مداوم طرحها، دو مشکل ایجاد میشود. طرحها عموما از توان کارشناسی کمتری برخوردار هستند و عموما نسبت به لوایح اینچنین است. این طرحها وقتی به قانون تبدیل میشود باید اجرا شود که احتمالا دچار تعارض خواهد شد. مجلس جدید تعجیل دارد تا زودتر اقداماتی برای وضعیت کشور بیندیشد، از سوی دیگر نیز به نظر میرسد نوعی عدم اعتمادی بین مجلس و دولت وجود دارد که سبب شده مجلس به طرح روی آورد.
میزان بالای طرحهای مجلس نشان میدهد طرحها کار کارشناسی دقیق نشده است
بنابراین این مسیر ناصحیح است مگر در موارد استثنا؛ این مسیری که این میزان طرح داشته باشد نشان میدهد هم طرحها کار کارشناسی دقیق نشده است و هم اینکه دولت با این طرحها مخالفت خواهد کرد و در اجرا دچار مشکل میشود.
اگر ایده حکمرانی مشخصی داشته باشند و ذیل یک این ایده طرحها را ارائه دهند، مشکلی که اشاره کردید ممکن است تا حدودی برطرف شود؟
این ایده یا چشمانداز در کشور مشخص شده است. برنامه 20ساله، برنامه پنجساله و قانون بودجه سالیانه و بسیاری قوانین کلی بالادستی وجود دارد. مهم این است که از همه ظرفیتهای کشور در این وضعیت استفاده کرده و مسیر همکاری دولت و همه نهادها با دولت اصلاح شود تا برای اداره کشور موفق شویم. اگر هر گونه انشقاقی در این میان حاصل شود قطعا شرایط کشور بهتر نخواهد شد و حتی ممکن است بدتر نیز بشود.
اخبار مرتبط: