استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
شقاقی‌شهری گفت: طبیعتا عضویت یا عدم عضویت در FATF یک سهمی در کاهش مبادلات بانکی و کاهش مبادلات تجاری دارد ولی سهم FATFسهم برجسته‌ای نیست یعنی نمی‌خواهم بگویم سهم ندارد اما همه عوامل اصلی افزایش نرخ ارز را می توان در درون اقتصاد جست‌وجو کرد.
  • ۱۳۹۹-۰۷-۱۳ - ۰۸:۵۰
  • 00
استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
درمورد افزایش نرخ ارز آدرس غلط ندهید/ ۶عامل اصلی افزایش نرخ ارز همگی اقتصادی هستند/ بی‌انضباطی‌های دولت ربطی به مسائل خارجی ندارد
درمورد افزایش نرخ ارز آدرس غلط ندهید/ ۶عامل اصلی افزایش نرخ ارز همگی اقتصادی هستند/ بی‌انضباطی‌های دولت ربطی به مسائل خارجی ندارد

به گزارش «فرهیختگان»، وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان و عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» افزایش نرخ ارز و تلاطمات بازار آن را بررسی و توضیحاتی درخصوص چرایی این افزایش بیان کرد. مشروح این گفت‌وگو در ادامه از نظر می‌گذرد.

نرخ دلار روند افزایشی دارد و ظاهرا قابل کنترل هم نیست. علت این امر چیست و چرا این فرآیند شدت گرفته است؟

بحث نرخ ارز کاملا یک پدیده اقتصادی است و عوامل مختلف روی این بحث اقتصادی تاثیرگذار است و خود را در نرخ دلار نشان می‌دهد. نرخ ارز به چند عامل مشخص وابسته است. یکی بحث بدهی‌های خارجی کشور است. دیگری بحث تورم در اقتصاد ایران و تفاوت تورم داخل کشور با تورم خارج کشور است.

عامل سوم کسری‌های تجاری در اقتصاد ایران است، عامل چهارم ناترازی ارزی است. عامل دیگر انتظارات و نااطمینانی‌ها در اقتصاد است و... .

هرکدام از این عوامل به چه میزان موثرهستند؟

از میان این عواملی که بیان کردم، درخصوص بدهی‌ها وضعیت مطلوبی داریم چراکه بدهی خارجی ما نسبتا پایین است، به این معنا که بدهی خارجی ایران زیر 10 میلیارد دلار است و از طرفی سررسید آنها هم سالی یک تا دو میلیارد دلار است. لذا این مولفه در جهت کنترل نرخ ارز نقش مهمی دارد.

نباید فراموش کرد که به دلیل اندک بودن بدهی‌های خارجی است که الان سرپا هستیم و شاهد ابرتورم‌ها یا ریزش‌های شدید نرخ پول ملی نشدیم. در مقابل اما عوامل دیگر متاسفانه به ضرر نرخ ارز و در جهت بالا بردن نرخ ارز هستند. در اقتصاد ایران نرخ تورم بالاست. بالا بودن نرخ تورم به دلیل این است که موتور رشد نقدینگی ما همچنان روشن و پرکار است و رشد نقدینگی بالایی داریم.

وقتی تورم در اقتصاد ما 40 درصد است و تورم جهانی حدود 5 درصد است انتظار این است که سالی 35 درصد به نرخ ارز اضافه شود. یعنی فرض کنید اگر نرخ ارز امسال 30 هزار تومان باشد این تفاوت 35 درصدی انتظار ایجاد می‌کند که سال آینده حدود 9 الی 10 هزار تومان به نرخ ارز اضافه شود. دلار 30 هزار تومانی با این روند جلو برود سال آینده 40 هزار تومان خواهد شد، البته اگر این شکاف تورم را نگه داریم.  عامل سوم کسری‌های تجاری در اقتصاد ایران است. همیشه در اقتصاد ایران کسری تجاری غیرنفتی را داشتیم. یعنی صادرات غیرنفتی همواره کمتر از واردات رسمی بوده است ولی در شرایط عادی این کسری‌های تجاری را با نفت، صادرات نفت و درآمدهای نفتی پوشش می‌دادیم. الان که صادرات نفت ما به مشکل خورده است کسری‌های تجاری ما خود را عیان‌تر می‌کند و بیشتر خود را نشان می‌دهد. بنابراین کسری‌های تجاری بر منابع ارزی و بازارساز ارزی تاثیر می‌گذارد.  عامل چهارم ناترازی ارزی است. برخی از صادرکنندگان ما متاسفانه ارز حاصل از صادرات خود را به کشور بازنگرداندند و این ناترازی ارزی را تشدید کرده است.  عامل پنجم نااطمینانی است. متاسفانه فضای روشن و امیدبخشی از اقتصاد ایران نتوانستیم ترسیم کنیم. این نااطمینانی‌ها و ریسک‌ها را تشدید می‌کند و قیمت دلار را صعودی می‌کند.  

عامل دیگر قاچاق کالا، یعنی واردات غیررسمی است. اقتصاد ایران 25-15 میلیارد دلار واردات غیررسمی دارد و این مساله خود با قدرت قابل‌توجهی بر بازارساز ارزی فشار می‌آورد. این عوامل دست‌به‌دست هم داده تا نرخ ارز روند افزایشی به خود بگیرد و الان نرخ ارز به حدود 30 هزار تومان رسیده است.

هرچقدر شدت این عوامل را کاهش دهیم و کنترل کنیم، می‌توانیم به کنترل نرخ ارز کمک کنیم و اگر این عوامل را نتوانیم سامان دهیم عوامل وضعیت موجود هم افزوده می‌شود و شرایط تشدید می‌شود.

گفته می‌شود از اسفندماه سال گذشته که وارد لیست سیاه FATF شدیم این جهش صورت گرفته و این افزایش قیمت به این دلیل است.

خیر. همه عواملی که بیان کردم سهمی در این روند افزایشی دارند. عواملی که من برشمردم عوامل اصلی هستند. اگر آدرس غلط بدهیم، جای عوامل را با هم عوض می‌کنیم و این مناسب نیست. من بیان کردم طبیعتا عضویت یا عدم عضویت در FATF یک سهمی در مبادلات بانکی، در کاهش مبادلات بانکی و کاهش مبادلات تجاری دارد ولی سهم FATFسهم برجسته‌ای نیست یعنی نمی‌خواهم بگویم سهم ندارد اما عواملی که بیان کردم اصلی هستند و همگی را درون اقتصاد می‌توان جست‌وجو کرد.

به‌طور مثال عدم ساماندهی واردات ارتباطی با بیرون مرزها ندارد. کلی واردات کالاهای لوکس و غیرضرور داریم که ساماندهی واردات انجام نمی‌شود و این یک ضعف درونی است. در حوزه صادرکنندگان غیرنفتی فرصت‌ها را طی سال‌های گذشته از دست داده‌ایم. می‌توانستیم برای توسعه صادرات غیرنفتی برنامه داشته باشیم، نقشه راه داشته باشیم، همت کنیم که صادرات غیرنفتی ما توسعه یابد و وابستگی تراز تجاری به نفت و صادرات نفتی را کاهش دهیم.

در رشد نقدینگی بی‌انضباطی‌های دولت، ناترازی نظام بانکی ما، بدهی دولت به نظام بانکی و خلق پول از سوی نظام بانکی و... موتور رشد نقدینگی را داغ می‌کند و وقتی در اقتصادی 31 درصد رشد نقدینگی داریم درحالی که رشد اقتصادی منفی است، طبیعتا همه اینها روی دوش تورم انبار می‌شود.

مثلا در کنترل قاچاق موفق نبودیم و این ربطی به بیرون مرزها ندارد. این شفافیت و نظارت‌ها ضعف درونی اقتصاد ایران است. علاوه‌بر اینها در بحث ناترازی ارزی مساله داخلی است. وقتی واردکنندگان کالا را اعتبارسنجی نمی‌کنید که موجب اتلاف منابع ارزی می‌شود، یا برای صادرکنندگان غیرنفتی اعتبارسنجی و شناسنامه‌دار کردن، پاسخگودارکردن را انجام نمی‌دهید هر صادرکننده غیرنفتی به خود اجازه می‌دهد در این شرایط ما را دور بزند یا واردکنندگان منابع ارز 4200 تومانی را بگیرند و هرج‌ومرج حاکم شود و این منابع ارزی 4200 تومان را که خیلی‌ها گرفتند و از ایران گریختند، از دست بدهیم. این مسائل عمدتا مسائل داخلی است که در ساختارها و نهادهای ضعیف اقتصاد ایران باید آن را جست‌وجو کرد.

 

اخبار مرتبط:

 
مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰