• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۸-۱۰-۰۴ - ۰۹:۳۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
تحلیل آمار فروش ۹ ماهه اول سال ۹۸ سینمای ایران نتایج جالبی دارد

چرا جشنواره فجر را دور می‌زنند؟

جشنواره فیلم فجر روزگاری ترمینال یک‌ساله سینمای ایران بود و مطابق قانون، هر فیلمی قبل از اکران عمومی، ابتدا باید در آن به نمایش در‌آید.

چرا جشنواره فجر را دور می‌زنند؟

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ۱۲ فیلم از 30 فیلمی که سال گذشته در بخش‌های سودای سیمرغ و نگاه نو جشنواره فجر حضور داشتند، تا امروز اکران نشده‌اند. بنفشه‌ آفریقایی، پالتو شتری، تیغ و ترمه، جمشیدیه، خون ‌خدا، طلا، ناگهان درخت، دیدن این فیلم جرم است، حمال طلا، روزهای نارنجی، سونامی و یلدا نام این فیلم‌هاست. دو سه مورد از این فیلم‌ها دارای مشکلات مضمونی یا حتی سیاسی هستند، با این حال نمی‌شود عدم اکران‌شان را به این مسائل نسبت داد. باقی این ۱۲ فیلم عمدتا از لحاظ ساختاری و فنی ضعیف هستند و عموما به همین موارد، به‌عنوان علت اصلی عدم‌اکران آنها اشاره می‌شود. همین مساله می‌تواند درخصوص چرایی حضور این فیلم‌ها در بخش‌های رقابتی فجر سوال ایجاد کند، اما به‌هر حال در سال ۹۸ تا همین جا 34 فیلم اکران عمومی شده‌اند که هیچ‌یک نه در فجر سال گذشته شرکت داشته‌اند و نه در دوره‌های پیش از آن.

از این 35 فیلم، سه فیلم در جشنواره کودک نمایش داده شدند: (تپلی و من، تورنادو و منطقه پرواز ممنوع). مقایسه کیفیت این فیلم‌ها که بدون حضور در جشنواره فجر اکران شده‌اند، با فیلم‌هایی که به‌رغم حضور در جشنواره، هنوز به اکران عمومی درنیامده‌اند، نشان می‌دهد گروه اول، یعنی 32 فیلم غیرجشنواره‌ای در اکران 98، حتی کیفیتی به مراتب پایین‌تر دارند.پیشونی سفید۳، رحمان۱۴۰۰، چهار انگشت، ژن خوک، تگزاس۲، نبات، تولدت مبارک، وکیل‌مدافع، سامورایی در برلین، ما همه باهم هستیم، کار کثیف، جانان، برمودا، صدای منو می‌شنوید، شکستن همزمان ۲۰ استخوان، کلوپ همسران، شاهکش، کروکودیل، آبی به رنگ آسمان (مستند)، پیلوت، چشم‌وگوش بسته، لیلاج، خداحافظ دختر شیرازی، مشت آخر، سرکوب، خانه دیگری، روسی، هزارتو و مطرب؛ نام این 32 فیلم غیرجشنواره‌ای در اکران 98 است.توجه به این مساله که چرا بعضی از فیلمسازان علاقه ندارند فیلم‌شان قبل از اکران عمومی در جشنواره فجر نمایش داده شود، نکات قابل‌توجهی را مشخص خواهد کرد.

عمدتا عنوان می‌شود فیلمسازان برای اینکه حساسیتی روی آثارشان ایجاد نشود و بتوانند آن را اکران نکنند، از حضور در جشنواره صرف‌نظر می‌کنند. البته این تلقی پس از آن ایجاد شد که بهروز افخمی اعلام کرد اگر شوکران در بیست‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شده بود، امکان اکران عمومی پیدا نمی‌کرد، اما نگاهی به فهرست ۳۲ فیلمی که بدون حضور در جشنواره، طی ۹ ماه ابتدایی ۹۸ اکران شده‌اند، نشان می‌دهد این فیلم‌ها موضوع حساسی را به لحاظ سیاسی- اجتماعی مطرح نکرده‌اند و نهایتا اگر مورد مساله‌داری در آنها باشد، مسائل اخلاقی و به‌عبارتی خلاصه آن چیزی است که به ابتذال مشهور است. با این فرض می‌شود تصور کرد حضور این آثار در جشنواره فجر چه جوی حول‌وحوش آنها ایجاد می‌کرد. فیلم زهرمار ساخته جواد رضویان تنها نماینده این تیپ فیلم‌ها در جشنواره فجر ۳۷ بود که برای خالی نبودن ویترین جشنواره از آثار طنز و به‌علاوه، بالا بردن آمار فیلم‌اولی‌ها پذیرفته شد.

اکران زهرمار در فجر باعث شد در معرض آرای منتقدان و اصحاب رسانه قرار بگیرد و همین نگذاشت یک فیلم سطح‌پایین به فروشی افسانه‌ای دست پیدا کند. هرچند همان شرایطی برایش فراهم شد که سیستم اکران امروز سینمای ایران برای سایر فیلم‌هایی از این دست فراهم می‌کند. قابل تصور است اگر تگزاس۲ یا مطرب هم در جشنواره فجر حضور داشتند، آگاهی عمومی نسبت به سطح کیفی آنها بالا می‌رفت و در اکران عمومی اینقدر رقم‌های بالایی پیدا نمی‌کردند. تیزرهای تبلیغاتی زهرمار که تاکید زیادی روی چالش ارتباط بین یک مداح که کاندید شورای شهر هم هست با زنی خیابانی داشت، نتوانست مردم را با این ظاهر فریبنده به سالن‌های سینما بکشاند، چون پیش از آن در فجر نمایش داده شده بود و همین مشخص می‌کرد واقعیت فیلم چیست. سازندگان فیلم‌هایی مثل تگزاس2، لس‌آنجلس تهران و مطرب هم از چنین سرنوشتی می‌ترسند؛ از اینکه با نمایش جشنواره‌ای، اصطلاحا مشت‌شان برای مخاطب باز شود و نتوانند آنها را فریب دهند.مشکل اینجاست که جریان سینمایی خارج از جشنواره فجر، هر روز در حال تقویت و سیطره بیشتر بر سینمای ایران است.

سالن‌های سینما در اختیار چند دفتر پخش بانفوذ سینمایی است که ترجیح می‌دهند تن به حضور در جشنواره ندهند تا فیلم‌هایشان از هرگونه نگاه نقادانه مصون بماند. این فاصله‌گذاری‌شان با فضای نقد و جشنواره نتیجه‌ای جز این نداشته که کیفیت فیلم‌ها هم روزبه‌روز پایین‌تر آمده، به‌طوری که اگر خودشان هم بخواهند در جشنواره حضور یابند، منتقدان معترض می‌شوند.این رویه در ۶ سال اخیر شتاب فزاینده‌ای پیدا کرد و در کل می‌توان گفت، فروریختن تدریجی ابهت جشنواره فجر طی این سال‌ها، راه را برای به وجود آمدن یک جریان سودجو در سینمای ایران باز کرد که به سرعت در حال از بین بردن اعتماد مخاطبان به سینماست. در این زمینه می‌شود مثلا به نقش پرویز پرستویی در فیلم‌هایی از قبیل لس‌آنجلس- تهران یا مطرب اشاره کرد.

پرستویی با بازی در یک‌سری از خاطره‌انگیزترین فیلم‌های سینمای ایران، برای مخاطبان، بخشی از شمایل سینمای پس از انقلاب محسوب می‌شد، اما پوسترها و تیزرهای لس‌آنجلس- تهران یا مطرب کاملا فریبنده بودند و در خود فیلم آن چیزی وجود نداشت که در ظاهر القا می‌شد. مشخص است که بهره‌برداری چندباره تجاری از اعتبار پیشین پرستویی، حساسیت مثبتی که مخاطب نسبت به او داشت را کم‌کم از بین می‌برد و چنین حالتی ممکن است درمورد افراد، موضوعات و جزئیات دیگر سینمای ایران هم پدید بیاید.

جشنواره فیلم فجر روزگاری ترمینال یک‌ساله سینمای ایران بود و مطابق قانون، هر فیلمی قبل از اکران عمومی، ابتدا باید در آن به نمایش در‌آید. این شیوه می‌توانست مردم را در یک سیستم دومرحله‌ای، به‌جای خود فیلمسازان که ممکن است بسیاری‌شان به چیزی جز سود مقطعی نیندیشند، قبل از آنها با منتقدان و اصحاب رسانه طرف کند و سوای سلیقه‌های شخصی هر مخاطب، ابتدا مشخص شود که عیار کیفی هر فیلم چقدر است.

فجر فیلم‌ها را بدون سانسور نمایش می‌داد، اما در روش محافظه‌کارانه مدیران جدید سینمایی، چنین چیزی نمی‌گنجید و آنها گفتند هر فیلم باید پروانه نمایش و مجوز حضور در فجر را همزمان بگیرد. این مدیران با چنین شرایطی، درحقیقت می‌خواستند فجر را به ویترین معقول و بی‌دردسری از خروجی مدیریت‌شان تبدیل کنند، در حالی‌که مشاهده فهرست فیلم‌های اکران‌شده در طول سال، چیزی خلاف آن را نشان می‌دهد و اگر نقدی هم به مجموعه فیلم‌های جشنواره وارد باشد، فیلم‌های اکران‌شده در طول سال حتی ذره‌ای قابل‌دفاع نیستند.

* نویسنده: میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

روزنامه فرهیختگاننظرسنجی

شما با تعطیلی کدام روز در کنار جمعه موافقید؟


مشاهده نتایج

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

نگاهی به اشعار منسوب به حضرت زهرا(س)

سوگوار غم‌های بعد از رفتن پدر

محمدصالح سلطانی، خبرنگار:

کنسرت‌نمایش «کلنل»؛ قصه‌ تنهایی

گرم و سرد روزگار بر من تاثیری ندارد؛

امضای خون بر برف

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار