هر مرزنشین می‌تواند 200 دلار در سال وارد و 200 دلار هم صادرکند و اتفاقا یکی از راهکارهایی که برای مبارزه با کولبری و قاچاق داریم استفاده از این روش است.

در جلسه‌ی رونمایی این کتاب، به صورت طبیعی باید رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، استان‌دار کردستان و وزیر کشور و من تبع آن‌ها حاضر می‌شدند و از نویسنده قدردانی می‌کردند.

صادق امامی پشت پرده عجیبی از باندهای مافیایی واردات کالا افشا می‌کند. او در جریان سفر خود به مناطق غربی کشور با گروهی از کولبران همسفر می‌شود و روایتی دست اول از سو استفاده مافیای قاچاق در کشور از کولبران ارائه می کند.

کتاب «یک زمستان با کولبرها» نوشته صادق امامی خبرنگار روزنامه فرهیختگان است که روایتی دسته اول و تکان‌دهنده از همراهی‌ او با کولبرها در نقطه صفر مرزی است

یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا، شاید پس از کار در معدن، نوشتن از کتاب کسی است که همزمان دوست و همکار شماست و تقریبا هر روز با او روبه‌رو می‌شوی و سخت‌تر از آن، پس از نوشتن این یادداشت، این است که بازهم با او مراوده خواهی داشت.

برای تبدیل متن گزارش حدود 14 هزار کلمه‌ای‌ام به کتاب، راه سختی در پیش بود. تفاوت‌های بی‌شماری بین یک گزارش با کتابی که قرار است در قالب یک سفرنامه منتشر شود، وجود دارد. جدا از تغییر سبک نوشتن برای ماندگار شدن یک کتاب، نیاز به بررسی‌های بیشتر و دقیق‌تر است.

«کلاه زمستانی سبزرنگ به سر دارد. چوخه پشمی دارد. کولش تلویزیون سامسونگ است. هفت ساعتی در راه بوده و هنوز یک ساعت‌ونیم دیگر راه در پیش دارد.»

کتاب «یک زمستان با کولبرها» نوشته صادق امامی خبرنگار روزنامه فرهیختگان که روایتی دسته اول و تکان‌دهنده از همراهی‌اش با کولبرها در نقطه صفر مرزی است، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.

از کولبری بسیار سخن گفته شده اما هیچ‏کس از پشت ‏پرده آن چیزی نمی‌گوید. عدم مسئولیت‏ پذیری دولت ها، مردم بی‌پناه را در دام این باند‌ها انداخته است. باند‌هایی که برای خود حریم تعریف کرده‌اند و حتی بر سر مسیر نیز به روی هم سلاح می‌کشند.