کانت
درپی انتشار بخش ابتدایی از ۶ نشست پیرامون ایده دانشگاه در اندیشه فیلسوفان غرب که ۲۶ مرداد منتشر شد، در این شماره بخش دوم نشست با بررسی یکی از مهم‌ترین‌ فیلسوفان عصر روشنگری آلمان یعنی امانوئل کانت می‌خواهیم به طرح ایده دانشگاه بپردازیم.
«من مجبورم معرفت را محدود کنم تا جایی برای دین باز شود. » (کانت) 
بسیاری از همکاران و شاگردانش بر این عقیده‌اند که پارفیت به میزان هوش و تلاشش در فلسفه اخلاق، قدر ندید.
بحث بخت در اخلاق نخست در عصر باستان موردتوجه افرادی مانند ارسطو قرار گرفت و پس از قرن‌ها این کانت بود که بحث مصونیت اخلاق از شانس را طرح کرد.
صراحت بیان کانت، مخاطب را از هر شرحی بی‌نیاز می‌کند. فقط به همین‌قدر اکتفا می‌شود که نگاه کانت در معرفت‌شناسی به انسان، به‌مثابه فاعل شناسا (سوژه) و جایگاهی که او برای این فاعل ادراک به‌عنوان غایتی فی‌نفسه تعیین می‌کند، سنگ‌بنای سایر آموزه‌های پسین ازجمله تقویم حقوق و تنظیم روابط بین‌الملل می‌شود.
هانا آرنت زنده نماند تا مطلبش با عنوان «داوری» را خود تألیف کند، قرار بود این مطالب سومین و بخش نتیجه‌گیری «حیات ذهن» باشد. در عین حال، دانشجویانش بر این باورند که دلایل بزرگی هست تا باور کنیم اگر این مطلب نوشته می‌شد، به نگین دستاوردهای آرنت تبدیل می‌شد.
کانت از دولت می‌خواهد استقلال دانشگاه را تضمین کند و خویشتن‌داری پیشه گیرد و منتظر نتایج زودبازده نباشد و صبر کند تا در درازمدت دانشگاه قدرت وی را به‌شیوه‌ای عقلانی تامین کند.
در نظر نوکانتیان، کانت در مقام فیلسوف روشنگری به تحکیم وتقویت اصول و آموزه‌ها و آرمان‌های روشنگری پرداخته است. از سوی دیگر، ایدئالیست‌های آلمانی، نظیر فیشته و هگل، فلسفه کانت را به‌گونه‌ای دیگر بسط دادند. درتفسیر آنان از کانت در جای «من می‌اندیشم» کانت یک «من مطلق» نشسته که تمام حقیقت در دستش است.
نباید از سخن رهبری به این تصور افتاد که با داشتن یک «نظام معترض» و یک انقلاب، دیگر کار ما تمام شده و شاهد مقصود رخ نموده است. در سیطره و جهانگیری وضع مدرن، انسان از مواجهه با غرب ناگزیر است. البته به‌عبارت مولانا «موسی و فرعون معنی» در جان هر انسانی حاضرند اما مدرنیته بسط تفرعن است در علم و فلسفه و هنر و...
بحث و بررسی پیرامون مسائل گفتمان رسمی در مراکز پژوهشی دولتی از جدی‌ترین مباحث امروز است و هرچه زمان به جلو می‌رود، این مساله پررنگ‌تر می‌شود.
یادداشت