ژیژک
اسلاوی ژیژک پرسشی را مطرح می‌کند که چرا در سوریه و افغانستان کسی در مقابل حکومت‌های جدید مقاومت نکرد؟ چرا هزاران نفر حاضر بودند از هواپیمای آمریکایی آویزان شوند اما همین افراد حاضر نبودند مقاومت کرده و از کشور خودشان به‌عنوان یک آرمان دفاع کنند؟ این پرسش مهمی است که البته او خیلی‌زود نتیجه‌گیری می‌کند، چون غرب جنگیدن برای آرمان را بی‌معنی کرده و دیگر هیچ‌ آرمان جمعی اهمیت ندارد، درنتیجه غرب و تمدن سکولار به فروپاشی رسیده است. 
ژیژک در پیامی که برای اعتراضات ایران ارسال کرده‌اند، معتقد بودند همه جهان و حتی غربی‌ها باید از این اعتراضات بیاموزند و این اعتراضات در تاریخ جهانی متمایز است.
تحلیل‌های مختلفی از وقایع اخیر کشور در رسانه‌ها و محافل مختلف صورت گرفته است که به‌نظر می‌رسد هر‌یک از این تحلیل‌ها دچار نوعی تقلیل‌گرایی در فهم پدیده و دلایل بروز آن شده‌اند.
اتفاقات اخیر بهانه‌ای شد تا ضمن بررسی و تحلیل ابعاد و ریشه‌های وقوع این حوادث، به این پرسش مهم بازگردیم که چگونه می‌توان جامعه ایران را تحلیل کرد؟ عموما در تحلیل جامعه ایران بر یک بعد هویتی تمرکز می‌شود و تحلیل‌ها اغلب جامعه ایران را به یک‌منظر و شأن تقلیل می‌دهند.
به‌قدری‌سرعت‌تولیددانش‌زیاداست‌که‌شمااگربخواهیدمنتظرترجمه و مترجم بنشینیدبایدحالاحالاها بنشینید و بنشینید و بنشینید!
یکی از فیلم‌های ماقبل دوران ممیزی در هالیوود به کارگردانی ویکتور هالپرین و براساس رمان «جزیره جادویی» اثر ویلیام سیبروک درباره زنی است که به سبب اوراد یک جادوگر وودو (جادوی مخصوص جزیره هاییتی) به یک زامبی بدل می‌شود.
اسلاوی ژیژک، فیلسوف، روانکاو و منتقد فرهنگی بارها درباره فیلم‌های ترسناک صحبت کرده و در میان صحبت‌هایش به روانکاوی و سیاست نیز نقبی زده است. گویا این فیلم‌ها وسیله‌ای برای طرح مباحث نظری و سیاسی هستند و می‌توان با آنها نظریات سنگین و هضم‌ناشدنی را توضیح داد
یادداشت