والرشتاین
قبل از اینکه دیدگاه‌های حاشیه‌ای بخواهد جدی‌تر گرفته شود، ساخت سیاسی دچار بحران‌ها و تغییراتی می‌شود و این بحران‌ها زمینه را فراهم می‌کند تا صورت دیگری از علوم و نهادهای جدیدی از دانش ظهور پیدا کنند. این بحث را باید قدری توضیح دهم.
مساله این بود که وقتی فلسفه آمد و الهیات را از اعتبار انداخت یک علم در برابر فلسفه عَلَم شد، حالا علم پوزیتیویستی یا علم قانون‌نگر. چرا قانون‌نگر است؟ چون قواعد عام و نسبتا ثابتی قائل است که در واقع غیرتاریخی هستند. علم در حوزه طبیعت توفیقاتی داشت و سعی کرد قوانین عامی را آنجا استخراج و تبیین کند و نظم طبیعی را با آن توضیح بدهد.
والرشتاین می‌گوید پارادایم‌های قرن نوزدهمی را رها کنید ممکن است آرای والرشتاین در خدمت سرمایه‌داری یا در خیانت به سرمایه‌داری قرار بگیرد.
یادداشت