هیوا
در این گزارش به معرفی پنج فیلمی که با موضوع زنان چشم‌انتظار رزمندگان ساخته شده، پرداخته‌ایم.
«هیوا» در رسته فیلم‌هایی از ملاقلی‌پور قرار می‌گیرد که میان این زمان و دهه ۶۰، رفت‌وبرگشت می‌کند؛ فیلمی شبیه «سفر به چزابه» و «مزرعه پدری». ما با «هیوا» از دریچه نگاه عاشقانه یک زن، شیفته شخصیت حمید می‌شویم و شاید پیش خود تکرار کنیم که ‌ای کاش می‌شد ما هم مثل سکانس پایانی فیلم، دیوار کانال جنگی را بشکافیم و بار دیگر نظاره‌گر مردان دهه ۶۰ باشیم.
ما قهرمان‌هایمان را گم کرده‌ایم. چقدر تا به‌حال فعالان حوزه اندیشه در کشور ما روی شخصیت قهرمان‌های جنگ کار کرده‌اند و برای تبیین جهان‌بینی آنها تا چه اندازه تلاش شده است؟ سینما و ادبیات ایران چطور؟ آنها تا به‌حال چقدر به واقعیت متمایز این تیپ قهرمان‌ها نزدیک شده‌اند؟
به بهانه سرداران شهید اسفندماه، نگاهی کلی به بازتاب روح دفاع‌مقدس در سینما و تلویزیون و صنعت نشر ایران انداخته‌ایم و مطالب دیگری هم ضمیمه این پرونده شده‌اند که با بیانی عاطفی‌تر از زبان انسان‌های این زمانه، راجع‌به قهرمان‌های عصر قهرمان‌پرور آرمان‌گرایی سخن گفته‌اند.
همان‌طور که آثار ملاقلی‌پور می‌کردند اما وضوح دلالت‌ها در آن دیریاب‌تر است. این فیلم برای اولین‌بار در سینمای ایران جنبه دیگری از عاشورایی‌بودن یعنی ضد ظلم بودن را برجسته کرد.
یادداشت