هیدگر
بیشترین حجم کتاب آزادی، قانون و سازمان همچنان که انتظار می‌رود درباره آزادی است.
جهت‌فراهم‌کردن‌امکان‌تجربه‌‌اصیل‌وواقعی‌برای‌زنان‌بایدبه‌شیوه‌های‌متفاوت‌بودن‌که امکان طرح‌افکنی‌بالقوگی‌های زنانه‌را دارا‌باشد،اندیشید.
فضای مجازی و به‌طور خاص، کلاب‌هاوس، انسان‌ها را به یکدیگر و به سایر چیزها نزدیک کرده و نه‌تنها هر فرد، بلکه گروه‌های انسانی از دورترین نقاط در فضای مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. اما هیدگر پاسخ می‌دهد که اینها فقط حذف فاصله‌هاست و نه نزدیکی حقیقی افراد و اشیاء. این حذف فاصله‌ها که به‌دنبال رواج شبکه‌های اجتماعی ملاحظه می‌شود، تداوم همان یکسان‌سازی و یکدست‌سازی است که از مقتضیات جهان مدرن و استیلای همه‌جانبه اراده‌های معطوف به قدرت است که تحلیل وسایل و اهداف آن فضای مبسوطی را می‌طلبد.
در نظر نوکانتیان، کانت در مقام فیلسوف روشنگری به تحکیم وتقویت اصول و آموزه‌ها و آرمان‌های روشنگری پرداخته است. از سوی دیگر، ایدئالیست‌های آلمانی، نظیر فیشته و هگل، فلسفه کانت را به‌گونه‌ای دیگر بسط دادند. درتفسیر آنان از کانت در جای «من می‌اندیشم» کانت یک «من مطلق» نشسته که تمام حقیقت در دستش است.
اساسا «اندیشه رهایی» معنایی است که در هر دو دوره تفکر مارتین هیدگر حضور دارد و به‌عنوان نمونه می‌توان آن را از عنوان این کتابش دریافت: «شعر، زبان و اندیشه رهایی.»
لیبرال های امروزی درست برخلاف مبانی ادعاشده لیبرالیسم عمل می کنند. زیرا لیبرالیسم قاعدتا باید به «دیگری» اجازه اظهارنظر و آزادی بیان و عقیده را بدهد، اما لیبرال‌های امروزی کم‌تحمل شده‌اند و از اصول و آموزه‌های اساسی لیبرالیسم بسیار دور افتاده‌اند. ظاهرا از لیبرالیسم صرفا یک اسم خالی مانده است.
هیدگر و نیز هگل، شاید بدشانس‌ترین فیلسوفان غرب در ایران باشند. بسیاری از ترجمه‌هایی که از آثار این دو متفکر صورت گرفته، در بیشتر موارد نارسا، نامفهوم و بی‌معناست. احمد فردید، در یک جامعه به‌شدت توسعه‌نیافته، یک عمر از هیدگر گفت و در باب آرا و آثار او داد سخن داد، اما نه کسی هیدگر را فهمید و نه فردید را.
یادداشت