ناصر غریب‌نژاد
رشد و توسعه صندوق‌های ثروت ملی(Sovereign Wealth Fund) در دو دهه اخیر نشان از اهمیت این حوزه راهبردی برای دولت‌ها دارد؛ به‌گونه‌ای که در نتایج بسیاری از تحقیقات اقتصادی آینده تجارت جهانی را در گرو راهبرد حاکم بر این صندوق‌ها می‌دانند. با توجه به بررسی‌های صورت‌گرفته در مباحث سرمایه‌گذاری صندوق‌های دولتی بین‌المللی بسیاری از کشورها تلاش دارند تا راه‌های جدیدی را برای تامین مالی پروژه‌های ملی پیدا کرده و برنامه‌های بودجه‌ای خود را از طریق فعالیت و سرمایه‌گذاری SWF‌های تامین کنند. در ایران اسلامی با تشکیل صندوق توسعه ملی وارد این هماوردی راهبردی شده‌ایم اما به نظر می‌رسد صندوق توسعه ملی در ایران صرفا نقش اولیه خود را ایفا می‌کند و در سرمایه‌گذاری کلان نقشی ندارد.
در نگاه اندیشمندان اقتصادی یکی از مهم‌ترین نشانه‌های توسعه پایدار در قدرت‌های نوظهور و کشورهای توسعه‌یافته، میزان دسترسی فعالان بازار و اشخاص تجاری به اطلاعات مالی مطرح شده است.
با بررسی‌های صورت‌گرفته درخصوص مجرمان حوزه مفاسد اقتصادی و جرایم سازمان‌یافته، اغلب آنان می‌توانستند در زمره بزرگ‌ترین کارآفرینان و تجار برجسته جامعه خویش باشند.
تلاش و تکاپوی جوامع در جهت رفع نیاز‌های روزمره و اجتماعی، رقابت و مباحث هماوردی میان صاحبان کسب‌وکارها را وارد نظریات اقتصادی کرده است و بسیاری از سیاستگذاران با استفاده از همین نیازها به تعیین سیاست‌های حکمرانی پرداخته‌اند.
با شروع قرن بیستم، توسعه تجارت جهانی، فرامرزی شدن اقتصاد و تجارت بین‌المللی موجب افزایش درآمدهای دولت‌ها شد. این تغییر که همراه خود عواید و معایب فراوانی داشت، دستاویز گسترش جرایم سازمان‌یافته بین‌المللی شد. یکی از مهم‌ترین این نوع جرایم، پولشویی می‌باشد که اقتصاد و تجارت بسیاری از جوامع را درگیر خود کرده است.
این نظر که اقتصاد هنر صرفا جولانگاه مرتکبان پولشویی و جرایم سازمان‌یافته است با واقعیت همخوانی دارد؟
یادداشت