مهدی خانعلی زاده
باتوجه‌به اخباری که از جزئیات سفر سید عباس عراقچی به امارات – در مسیر بازگشت از سفر چین و پس از اعلام سفر وزیر خارجه امارات از ابوظبی به دبی – منتشر شده، دیدار و گفت‌وگو‌هایی که وزیر امور خارجه کشورمان با همتای اماراتی خود داشته، به طور مشخص بر محور تحولات اخیر در سوریه بوده و طرف اماراتی هم بر لزوم همراهی مشترک با ایران برای مدیریت این رویداد تأکید داشته است. 
نگاهی به مواضع رسمی عربستان و امارات در قبال تحولات اخیر سوریه مشخص می‌کند چنین نگرانی مشخصی در میان سران ریاض و ابوظبی هم وجود دارد و بر‌اساس پیام‌های ردوبدل شده میان ایران و این دو کشور در ماه‌های اخیر، با تعریف درست یک راهبرد جدید می‌توان به مدل همکاری مشخصی بین طرفین رسید که در حکم جلوگیری از تحقق راهبردهای طرف غربی باشد؛ همان‌طور که یک ‌بار در سال‌های پس از ۲۰۰۰ میلادی و با طراحی راهبرد جدیدی درباره‌ شبکه مقاومت صورت گرفت. 
در هفته گذشته، اقداماتی از سوی مقامات ارشد دولت صورت گرفت که از مجموعه آن‌ها می‌توان عبارت «پرده‌برداری رسمی از سیاست منطقه‌ای دولت چهاردهم» را برداشت کرد؛ اقداماتی در راستای اعلام و اعمال دستورالعمل‌های ویژه‌ای در حوزه سیاست خارجی که راهبرد دولت مسعود پزشکیان در ماه‌های گذشته را تبیین و در ماه‌های آینده را ریل‌گذاری می‌کند.
برمبنای کسب اطلاعی که «فرهیختگان» از برخی منابع آگاه به دست آورده، «ابتکار شروع مذاکره از جانب ایران بوده» و طرف اروپایی نیز «پذیرفته تا پای میز مذاکره با ایران» بیاید و در خصوص جزئیات آن صحبتی مطرح نشده است. برمبنای آنچه بقایی اعلام کرده هم قرار نیست مذاکره‌ای در خصوص «حمایت از محور مقاومت» و «قدرت دفاعی ایران» صورت گیرد.
اعلام رسمی و اعمال عملیاتی پایان محدودیت‌های برجامی از سوی ایران، می‌تواند با رونمایی از نسل جدید سانتریفیوژ‌ها و ارتقای سطح غنی‌سازی کشورمان به بالاتر از ۶۰ درصد ذیل NPT باشد، یعنی ایران به‌دنبال خروج از این معاهده یا قطع همکاری با آژانس نیست، اما به‌دلیل اقدامات غیرقانونی طرف مقابل، نیازی به ادامه راهبرد همکاری داوطلبانه نمی‌بیند و خواهان برخورداری کامل از امتیازات عضویت در پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای-غنی‌سازی کامل-  است.
مهدی خانعلی‌زاده معتقد است؛ واکنش ایران به قطعنامه شورای حکام احتمالاً این خواهد بود که تعهدات برجامی را تقریباً به صفر می‌رساند؛ یعنی هرچه بند در مورد صنعت هسته‌ای ایران، در مذاکرات سیاسی ‌زده شده بوده برداشته می‌شود و دیگر اینکه ایران از تمام ظرفیت حقوقی که در ان‌پی‌تی وجود دارد، بهره‌مند می‌‌شود و محدودیتی برای افزایش غنی‌سازی وجود ندارد و همین‌طور نیازی به دسترسی دادن به بازرسان آژانس، ذیل تعهدات برجامی ندارد.
از سه ستون اصلی اتحادیه اروپا - انگلیس به‌عنوان ستون سیاسی، فرانسه به‌عنوان ستون فرهنگی، آلمان به‌عنوان ستون اقتصادی - یک ستون فرو ریخته و ستون دیگر هم ترک برداشته است. افزایش نارضایتی‌ها در آلمان و وضعیت دشوار دولت شولتز در انتخابات اخیر این کشور هم نشان داد که چندان نمی‌توان روی استواری طولانی‌مدت ستون سوم تکیه کرد.
باتوجه‌به نزدیکی آرای دو نامزد پیروزی کامالا هریس با رأی الکترال پایین - در حدود دو یا سه رأی -  می‌تواند زمینه‌ساز اعتراض جدی دونالد ترامپ باشد و زمینه را برای شکل گرفتن شورش و آشوبی فراتر از آن چیزی که در ششم ژانویه چهار سال قبل رخ داد، فراهم کند. در این شرایط، واشنگتن به‌شدت مشغول رویدادهای داخلی و درگیری‌های سیاسی‌اجتماعی خواهد شد که می‌تواند تا ماه‌ها، از تأثیرگذاری بین‌المللی آن بکاهد و نوعی از نابسامانی را در تصمیم‌گیری‌های جهانی بلوک غرب ایجاد کند.
تل‌آویو توان مقابله با تهران را ندارد و اساساً به همین دلیل است تمام تلاش خود را بر این راهبرد قرار داده که از ورود میدانی ایران به عرصه جنگ غزه و لبنان جلوگیری کند.
برمبنای شرایطی که وجود دارد امکان پاسخ مستقیم و گسترده رژیم به ایران وجود ندارد. به این دلیل که اگر رژیم ضربه اول را به ایران بزند، با ضربه دوم سنگینی روبه‌رو می‌شود که اگر ایران از ضربه اول رژیم آسیب ببیند، ضربه دوم ایران برای رژیم نابودکننده خواهد بود. در چنین شرایطی، تمام تلاش اسرائیل برای وارد کردن متغیری به نام ایالات‌متحده آمریکا، به ماجرا متمرکز خواهد بود.
اوج خطای دیپلماتیک مسعود پزشکیان و همراهانش در سفر به عراق، دیدار با رئیس اقلیم کردستان عراق بود. اساسا ‌مسعود بارزانی‌ یک جایگاه و عنوان حقوقی رسمی ندارد و صرفا به عنوان رئیس یک حزب سیاسی فعالیت می‌کند و شأنی برای دیدار با رئیس‌‌جمهور ایران ندارد.
در پی انتشار مطلبی در شبکه‌های اجتماعی توسط سفارت استرالیا در تهران، سفیر این کشور روز سه‌شنبه از سوی رئیس اداره منطقه‌ای به وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران احضار شد.
تجربه این روزهای اغلب کشورهای اروپایی همچون فرانسه، ایتالیا، آلمان، اسپانیا، هلند و دیگر کشورها نشان از گرایش افکار عمومی به راست‌های رادیکال دارد. شاخص‌های اصلی و مشترک گردش به سمت رادیکالیسم راست و حتی چپ در اروپای کنونی مخالفت با مهاجرت، تقویت قدرت ملی و ارتباطات عمیق با روسیه و جریان ترامپیسم است.
دولت سیزدهم هم‌اکنون درگیر یک بحران جدی در حوزه مدیریتی و حکمرانی است که سبب شده تا با وجود بهره‌مندی از ابزارهای جدی قدرت، توانایی اعمال حاکمیت نداشته باشد و همین مساله، زمینه را برای تشدید نارضایتی عمومی از آن فراهم کند.
رویدادهای بین‌المللی ورزشی همیشه یکی از محافل اصلی در زمینه‌ کاربرد دیپلماسی عمومی در میان واحدهای سیاسی بوده‌اند؛ یعنی با وجود شعارهای مختلف مبنی‌بر جدایی ورزش از سیاست، همواره مسابقات المپیک، جام‌جهانی فوتبال و سایر رقابت‌های بین‌المللی به عرصه‌ای برای تقویت یا تضعیف قدرت نرم کشورها و تغییر در ساختار پرستیژی آنها تبدیل شده است.
1 2
یادداشت
موساد در ایتا؟ مصطفی غنی‌زاده پژوهشگر علوم سیاسی