مهدی خانعلی زاده
احتمالات زیادی درباره‌ وقوع جنگ در نقاط مختلف جهان مطرح شده که حالا دو نقطه‌ عطف دارد؛ جنگ احتمالی ایالات متحده با ونزوئلا و جنگ احتمالی اسرائیل با لبنان. اما سیاست ایران در قبال این جنگ‌ها چه باید باشد؟
اقداماتی که رژیم به صورت هم‌زمان و در کوتاه‌مدت علیه غزه، لبنان، سوریه، یمن، ایران و حتی برخی کشور‌های حاشیه‌ خلیج فارس – نظیر قطر – انجام داد، از منطق «بازیگر عقلایی» تبعیت نمی‌کند؛ بلکه مبتنی بر راهبرد «مرد دیوانه» یا همان بازی با ریسک بالاست.
دکترین مونروئه – که در ادبیات سیاست بین‌الملل تحت عنوان «انزواگرایی» مطرح می‌شود – سیاست خارجی ایالات متحده در قبال قاره‌های دیگر جهان به جز قاره‌ آمریکا را خنثی و بی‌تفاوت اعلام می‌کند و در طرف مقابل، آمریکای شمالی و جنوبی را زمین بازی انحصاری واشنگتن در نظر می‌گیرد.
شعام می‌تواند، نقشی که می‌بایست وزارت دفاع، نیرو و صمت انجام دهند و با زیرساخت‌های امنیتی کشور در حوزه زیرساختی مرتبط است، عملیاتی و در دستور کار خود قرار دهد. یعنی اگر ناکارآمدی و ترک فعلی در حوزه انرژی و وزارت نیرو، وجود دارد، چون این مسئله تبدیل به کلان موضوع امنیتی کشور شده است، می‌بایست، از سوی شعام مورد تأکید قرار بگیرد، برهمین اساس، جناح‌زدایی از شورای عالی امنیت ملی را می‌توان راهبرد مطلوب برای دور جدید فعالیت‌های شعام معرفی کرد.
«مماشات» با قدرت زورگو تبدیل به عامل اصلی شعله‌ور شدن آتش جنگ در قاره اروپا شد و اگر اروپایی‌ها به جای تلاش برای دور کردن جنگ از طریق مذاکره و توافق، واکنش محکمی به اشغالگری آلمان نشان می‌دادند، احتمال شکل‌گیری جنگ جهانی دوم در آن مقطع بسیار کمتر بود.
سازمان انرژی اتمی کشورمان باید به صورت رسمی و طی یک نامه به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اعلام کند که ذخایر مواد غنی‌شده ایران حفظ شده و در مکان مشخصی قرار دارد که به دلیل رفتار‌های سیاسی و ضدمنافع ملی ایران از سوی آژانس، میزان و مکان آن اعلام نخواهد شد؛ یعنی ایران بدون اعلام موضع سیاسی در قبال معاهده ان‌پی‌تی، به صورت عملیاتی و ابهام‌آمیز، اجرای آن را تعلیق کند.
ایران در سال‌های اخیر و با اتخاذ یک راهبرد واقع‌گرایانه، بازدارندگی اتمی خود را بدون تولید سلاح اتمی محقق کرده است. این مسئله مبتنی بر تعریف «بازدارندگی» در حوزه‌ علم روابط بین‌الملل است؛ جایی که سران واشنگتن و تل‌آویو به‌خوبی می‌دانند که اگرچه توانایی اعمال ضربه اول به ایران را دارند و این ضربه می‌تواند برای تهران، آسیب‌ساز باشد؛ اما به دلایل مختلف- ازجمله وسعت سرزمینی- ایران می‌تواند ضربه دومی به اسرائیل وارد کند که نابودکننده باشد...
سیاست خارجی کلاسیک فرانسه بر ستون غرب آسیا و آفریقا تمرکز داشت اما به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر، مکرون تلاش دارد تا مسیری را که دوگل پایه‌گذاری کرد، ادامه دهد و بر همین اساس به دنبال ایجاد کانال جدید در حوزه‌ی سیاست خارجی است.
بر طبق گزارش رسانه‌های بین‌المللی، سیدعباس عراقچی در چهارمین دور از مذاکرات که بعد از چند هفته وقفه در مسقط برگزار شد، پیشنهاد جدیدی تحت عنوان «کنسرسیوم غنی‌سازی» را به طرف مقابل ارائه کرد تا مسیر گفت‌وگو‌ها از بن‌بست خارج شود؛ پیشنهادی که با استقبال و ابراز شگفتی طرف مقابل روبه‌رو شد. 
با تعویق گفت‌وگوی دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن، نقش میانجی‌گری عمان پررنگ‌تر شده و رایزنی‌های این کشور با روسیه می‌تواند مسیر مذاکرات را تغییر دهد.
پوتین با پیشنهاد سلطان عمان مبنی بر انتقال ذخایر هسته‌ای ایران به روسیه مخالفت کرد.
نگاهی به فرایندی که منجر به آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران با آمریکا شد، نشان می‌دهد که امکان کسب نتیجه از این راهبرد، تا حد زیادی «ضعیف» است. بر طبق اطلاعات منتشر شده، در متن نامه ارسالی از سوی رئیس‌جمهور آمریکا به ایران هیچ اشاره‌ای به مسئله رفع تحریم‌ها نشده و طرف آمریکایی هم در جریان گفتگو‌ها حاضر به پذیرش نقش خود در الزام به جلوگیری از اعمال «مکانیسم ماشه» از سوی کشور‌های اروپایی نشده است.
مهدی خانعلی‌زاده معتقد است الزامات رسیدن به توافق خوب در افزایش قدرت است. وی در این باره گفت: برای اینکه اساساً با طرف آمریکایی به توافق خوب برسیم، افزایش قدرت ایران ضروری است.
از ابتدای روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده، گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال استفاده از اهرم نظامی علیه ایران افزایش یافته و حضور نظامی آمریکا در پایگاه دیه‌گو گارسیا نگرانی‌های منطقه‌ای را تشدید کرده است.
مهدی خانعلی‌زاده استاد روابط بین‌الملل دانشگاه درباره اعلام رسمی پایان توافق آتش‌بس و تحولات اخیر گفت: تلاش برای دور شدن از جنگ، زمینه را برای نزدیک‌تر شدن به جنگ فراهم می‌کند!
1 2 3
یادداشت