مصطفی رضایی
راوی داستان ذبیح و علاقه‌اش به موتور تریل دوست اوست. دوستی قدیمی‌ که یک موتور مینی قراضه زیرپایش است. پدرش کفش‌دوز است و به پول حلال اعتقاد دارد.
داستان «رویای بعد از ظهر» نوشته نیلوفر مالک که در نشر مهرک منتشر شده و جایزه داستان انقلاب و شهید اندرزگو را هم از آن خود کرده است نیز چنین ماجرایی دارد. کتاب در‌واقع یک داستان بلند است و هم بر همین اساس نوشته شده.
در پیرنگ بعضی صحنه‌ها دارای اطناب است. کشش داستانی در برخی قسمت‌ها کم شده و در برخی فصل‌ها نویسنده به‌واسطه نامه‌ها به‌صورت مستقیم تحولات سیاسی و خانوادگی را بیان می‌کند. این تحولات بهتر بود در طول داستان به نمایش درمی‌آمد. در یک نگاه کلی به ساختار می‌توان گفت پیرنگ کار خوش‌قواره نیست.
رئیس مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت از روند صعودی بیماری کرونا در برخی از استان‌های کشور خبر داد.
وقتی خطیبی از تیم آلومینیوم جدا شد این تیم شرایط خوبی داشت و نتایج خوبی هم گرفته بود. از این‌رو بسیاری اعضای هیات‌مدیره را مقصر این جدایی می‌دانستند و بر این باور بودند که آنها در عقد قرارداد کوتاهی کردند. هرچند درنهایت اراکی‌ها با توجه به همان قرارداد در پرونده شکایت از این مربی پیروز شدند ولی به قولی چشم‌شان ترسیده و با اینکه تیم‌شان را بار دیگر به او سپردند چندان به این مربی اعتماد ندارند. از این‌رو آنها برای اینکه خطیبی را تا پایان به قراردادش متعهد نگه دارند ضمانت‌هایی از او گرفتند.
مصطفی رضایی نویسنده کتاب «زایو» در ویدئویی که در اختیار «فرهیختگان» قرار داده است از کتابش می گوید. کتابی که این روزها با وجود ویروس کرونا بیشتر می‌توان متن آن را درک کرد.
یادداشت