مسیح علی نژاد
مصی علینژاد که در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ در حال پیش بردن پروژه‌های ضدایرانی خودش است یک عکس یادگاری گرفته که ماهیت تجزیه‌طلبی‌اش را آشکار می‌کند. افرادی که در کادر مشخص شده‌اند همسران برخی اعضای گروهک تروریستی کومله‌اند.
مصی علی‌نژاد که سال گذشته بصورت شبانه‌روزی علیه ایران فعال بود، با ایجاد کمپین از چهره‌های خارج‌نشین دعوت می‌کرد تا به تجمع مقابل سازمان ملل بپیوندند.
بعد از آنکه ترکیب نامتجانسی از اپوزیسیون در دانشگاه جورج تاون گرد آمدند تا مجموعه‌ای از عبارت وصله‌پینه‌ای را به‌عنوان منشور همبستگی منتشر کنند بسیاری این اتحاد را مورد انتقاد قرار داده و آن را گسستنی توصیف می‌کردند.
امیرعباس فخرآور و اپوزیسیون دستور قتل را هم صادر کردند.
اپوزیسیون ایرانی توانستند بخشی از شبکه غرب را گول بزنند اما تنها برای چند هفته. عیارشان که مشخص شد، مثل خیلی‌های دیگر کنار گذاشته شدند.
از آغاز پروژه آشوب در ایران چیزی که در هویت این پروژه بیش از هر چیزی نمایان بود بی‌سری و بی‌هویتی آن بود. بی‌هویتی‌ای که باعث می‌شد هر بار یک گروه از براندازان با آشوب‌های شکل‌گرفته برای خود برند‌سازی کرده و  به اسم لیدر آشوب کاسبی به راه بیندازد.
 تلخ و غم‌انگیز است اما شاید دیگر بشود گفت اخبار درگیری‌های پراکنده مردم بر سر حجاب در کوچه و خیابان‌ها و معابر شهرهای مختلف و به دنبال آن، پوشش ویژه رسانه‌های ضدایرانی از دلیل و جزئیات این درگیری‌ها دیگر دارد به مساله‌ای عادی و قابل پیش‌بینی تبدیل می‌شود.
مصی علی‌نژاد سالهاست تجارت سودمندی با امنیت و جان و مال و آرامش ایرانی‌ها آغاز کرده است. او از سویی از طرف اندیشکده واشنگتن که رسماً نوشته برای تضمین منافع اسراییل و آمریکا کار می‌کند جایزه می‌گیرد، و از سوی دیگر قراردادهای سنگین برای ناامن کردن ایران با موسسات آمریکایی منعقد می‌کند. 
چهره‌های اپوزیسیون این روزها تکاپوی زیادی دارند و هزاران کیلومتر دور از مرزهای این آب و خاک و در کشورهای اروپایی و آمریکا برای ایجاد فشار علیه ایران به دوره‌گردی افتادند.
تنها چیزی که درسراسر کشور دیده نمی‌شود آشوب و اغتشاش خیابانی است.شاید بتوان یکی از اصلی‌ترین دلایل بازگشت آرامش به فضای جامعه را مشخص شدن چهره‌ واقعی اپوزیسیون ضدایرانی برای عموم جامعه و لو رفتن نیت‌های ویرانی‌طلبانه آنان علیه تمامیت ارضی ایران دانست.
 کوه براندازی بعد از گذشت حدود ۶ ماه مبارزه مداوم سایبری توییتری موش زایید! که البته هنوز قرار نیست از بین لیدرهای جریان اپوزیسیون کسی به روی خودش بیاورد در واقعیت دقیقا چه اتفاقی افتاده است.
در میانه امضا جمع کردن‌های رضا پهلوی برای کمپینش، تلاش‌های مسیح علی‌نژاد برای اینکه بگوید «اگرچه مردم در خیابان نیستند اما انقلاب [فرضی‌شان] در دل‌های مردم زنده است.» و وسط دعواهای ادامه‌دار اپوزیسیون بر سر اینکه بالاخره رئیس کیست؟ میرحسین موسوی در ۱۵ بهمن‌ماه بیانیه‌ای صادر کرد و از تغییر قانون اساسی، ایجاد مجلس موسسان و برگزاری همه‌پرسی گفت. صحبت‌هایی که البته با تشویق پرهیاهوی ضدانقلاب مواجه شد و پروژه براندازی را این بار از زبان میرحسین موسوی تکرار کردند.
  در جریان ناآرامی‌های ماه‌های گذشته در ایران، برخی شبکه‌های فارسی‌زبان ضد‌ایران و اکانت‌های چهره‌های نسبتا شناخته‌شده، سعی می‌کردند تا با خبرسازی‌های دروغینی همچون سقوط شهر اشنویه، به افراد در سایر شهرها، برای حضور در خیابان و آشوب‌ انگیزه بدهند.
اگر اخبار ۳ ماهی که از ماجرای فوت مهسا امینی گذشت یعنی اواخر شهریور تا اواخر آذر را در سایت‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین مرور کنید با انبوهی از مطالبی مواجه می‌شوید که همگی در یک هماهنگی طراحی‌شده انواع پروژه‌های رسانه‌ای را به کار گرفتند تا بلکه به زعم خودشان در مسیر رویای براندازی حرکت کنند.
اخیرا نشریه شارلی ابدو که پیش از این از طریق انتشار کاریکاتور پیامبر اسلام(ص) باعث بدنامی خود و فرانسه نزد مسلمانان شده بود، دست به انتشار کاریکاتورهایی از رهبر ایران زده است. 
1 2
یادداشت