مسعود زمانی‌مقدم
اخیرا دکتر حسن محدثی در نوشته‌هایی با عنوان درباره کورش، که در کانال تلگرام‌شان منتشر شده‌اند، به نقد و بررسی چندوجهی کورش کبیر و تاریخ باستان ایران پرداخته است. چنانکه انتظار می‌رفت این نوشته‌های ایشان با واکنش‌های تندی از سوی بخشی از عموم مخاطبان مواجه شد. نقد اصلی من در این مطلب کوتاه به نوع رویکرد محدثی در نقد فرهنگ است. البته باید بگویم که برای من، همواره ذهن و رویه پرسش‌گر و نقاد و جست‌وجوگر استاد حسن محدثی ارزشمند و تأمل‌برانگیز بوده است و اگرچه با رویکرد ایشان هم‌سو نیستم، اما بی‌احترامی و اهانت به ایشان را به دلیل اظهارنظر و تحلیل‌شان بی‌انصافی در حق ایشان و رویه‌ای نادرست در برخورد با اندیشه‌ورزان می‌دانم. به هر حال باید درمورد نوشته ایشان چند نکته را ذکر کنم.
«به نام ژن ژیان آزادی... . و به یاد سیدجعفر پیشه‌وری و قاضی محمد، دفاع از پایان‌نامه‌ام را‌ با عنوان هویت ملی و هویت ایرانی در شهر معاصر ایرانی... شروع می‌کنم.» بیان این جملات، پوشیدن لباسی شبیه به گریلاهای گروه تروریستی پژاک و نداشتن حجاب در جایی که لااقل گوینده‌اش مدعی است جلسه دفاع از پایان‌نامه‌ است، همه و همه سبب شد تا انتشار یک ویدئوی کوتاه از این جلسه بازتاب فراوانی در شبکه‌های اجتماعی داشته باشد.
اساسا آیین‌ها و مناسک واجد زمینه و ماهیتی اجتماعی‌اند، اگرچه می‌توانند نمود فردی هم داشته باشند.
جامعه‌شناسی ایران عمدتا بی‌هویت است؛ فرهنگ و جامعه را نسنجیده و متعصبانه موردحمله قرار می‌دهد و تحقیر می‌کند و فاقد آگاهی تاریخی-سرزمینی است.
یادداشت