محمد زعیم زاده
در حوزه‌ اقتصاد و معیشت و زیست روزمره‌ مردم، ترمیم دستگاه اجرایی توسط خود دولت می‌توانست نخستین گام باشد، برخی جابه‌جایی‌های ساده در وزارتخانه‌هایی که انگاره‌ ناکارآمدی از آن‌ها برداشت می‌شود هنوز هم می‌تواند پیام تغییر مؤثر و از موضع فعال را مخابره کند.
دفاع ملی ۱۴۰۴ نشان داد حفظ ایران تنها با پذیرش همه تفاوت‌ها و تکثر‌ها در چهارچوب قانون اساسی و پرهیز از دوقطبی‌های بلاموضوع ممکن است. کارکرد دو قطبی‌ها به نفع آشوب‌طلبی و کاهش قدرت ملی در تجربه‌های تاریخی معاصر ایران از ۱۳۸۸ تا همین ۱۴۰۱ بر کسی پوشیده نیست، در شرایط فعلی هم این ماجرا کار می‌کند.
نخستین فرآورده «مجلۀ تصویری فرهیختگان» نامش «ایده» است، ایده‌ای برای ایران، دانشوران جوان علوم انسانی از طیف‌های فکری، فرهنگی و سیاسی گوناگون که سال‌ها روی پروژه‌های فکری خاصی کار کرده‌اند و به نتایج مهمی رسیده‌اند، روبه‌روی دوربین «فرهیختگان» نشستند و بدون لکنت از ایده‌هایشان گفتند.
نتیجه جدال لفظی ظریف - لاوروف، روحانی - جلیلی و امثال آن چیست؟ آیا جامعه فهمی جز جدال دو لشکر شکست‌خورده بر سر علل شکست از آن خواهد داشت؟ اشتباه نکنید؛ قرار نیست اینجا توصیه‌های اخلاقی کنیم، کشمکش‌ها، برخورد ایده‌ها و... نمایه‌هایی از یک جامعه‌ زنده و در حال پیشرفتند. مسئله نه اصل بحث، بلکه بستر بحث است. آیا قرار است تا ابد بر سر تاریخ با هم بحث کنیم یا موضوع، افق پیش روست؟
سردبیر روزنامه «فرهیختگان» نوشت: فرستاده ایران دیروز پیام مهمی را به مسکو برده، مصاحبه ظریف در همان روز در گفت‌وگو با خبرگزاری دولت علیه روسیه طبیعی است؟
اگر در دورانی که ایران عزیز نیاز به واقع گرایی، عقلانیت و امید دارد رسانه‌ای جامعه را به سمت توهم، رویافروشی و بن‌بست ببرند تکلیف چیست؟
اروپایی‌ها در چند دور مذاکره از ایران خواستند تا با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به یک توافق برسد تا این توافق پایه گفت‌وگوهای سیاسی باشد، اما در کمتر از یک هفته از توافق قاهره رسماً زیر وعده‌های خود زدند و نمایش جمعه‌شب در شورای امنیت را راه انداختند، روندی که ممکن است در روزهای آتی به مکانیسم ماشه ختم شود.
واکنش‌های اجتماعی به ماجرای کشتی و قیاس آن‌ها با وقایع مشابه در سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد بخش مهمی از جامعه‌ ایرانی از یک بحران هویتی مهم تقریباً عبور کرده، جامعه در حال ترمیم شکاف‌هاست اگر عده‌ای بگذارند. کشتی یک مثال سمبلیک است که قابل تعمیم به سیاست و فرهنگ و امر اجتماعی هم است.
سه پیشنهاد اخیر روحانی، ظریف و جبهه اصلاحات برای به‌سازی حکمرانی، با وجود ظاهر اصلاح‌طلبانه، بیشتر ناظر به کنشگری داخلی‌اند تا حل بحران‌های بین‌المللی.
سوال بیایید اهداف صهیونیست ها را مرور کنیم، آنها دو هدف مهم را که در جنگ به آن نرسیدند حالا دنبال می کنند، نخست القا حاکمیت دوگانه بین مسئولان کشور و پایان یک صدایی و دوم تشدید شکاف بین آحاد مردم و ساختن دو قطبی های هولناک.
لاریجانی اقتضائات جنگ ۱۲ روزه و شرایط پس از آن را می‌شناسد او می‌داند باید در نرم‌افزار و سخت‌افزار، در نظر و و عمل، امنیت را برای همه ایرانیان فراهم آورد؛ هم برای سوژه‌های چراغ هم برای مهربه‌دستان قم. او باید بداند و حتماً می‌داند امروز وقت دعوا‌های جناحی و سیاسی در داخل نیست.
تملق وقتی رخ می‌دهد که مشاوران اولاً توانسته باشند وضعیت را سفید مطلق نشان دهند، ثانیاً این سفیدنمایی‌ها در یک فرایند پروپاگاندا یک گام جلو‌تر برود و تبدیل به باور شود.
موسوی باز هم فریاد می‌زند که یک کنشگر ساختار گریز و غیرمدنی است. پیشنهاد او بعد از ۱۶ سال همچنان رادیکالیسم، دموکراسی‌گریزی، صندوق‌ستیزی و بی‌توجهی به سازوکار‌های قانونی اعمال ارادۀ مردم است.
آن طرح صیانت کذایی را که عامل انشقاق بود، فراموش کنید. طرح صیانت از همبستگی ملی حاصل از دفاع ملی را سلباً و ایجاباً کلید بزنید
  از دل آشفته سحرگاه بیست و سوم خرداد که دشمنِ بزدل، تیر از قفا زد و ناجوانمردانه مردانِ مرد این خاک را به خاک کشید تا سحرگاه سوم تیر که قمارباز، آویزان یک یک شیوخ عرب شد تا ایرانی‌ها به توقف جنگ با بنی‌صهیون برسند؛ ۱۲ روز گذشت. ۱۲ روز زمان لازم بود که ققنوس ایرانی از خاکستر و آتش برخیزد و نوروز را رقم بزند و سیاهی را دربند بکشد.  
1 2 3 4... 7
یادداشت